eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی
303 دنبال‌کننده
469 عکس
412 ویدیو
80 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
... یک تأمل ایام گذشته می‌کردم و بر تلف‌کرده تأسف می‌خوردم و سَراچهٔ به الماسِ دیده می‌سفتم و این بیت‌ها مناسب خود می‌گفتم: هر دم از می رود نفَسی چون نگه می‌کنم نمانده بسی ای که پنجاه رفت و در خوابی مگر این پنج دریابی خَجِل آن کس که رفت و نساخت کوسِ زدند و نساخت نوشین بامداد رَحیل باز دارد را ز هر که آمد عمارتی ساخت رفت و به دیگری پرداخت وآن دگر پخت همچنین هوسی وین به نبرد کسی یار ناپایدار مدار دوستی را نشاید این غَدّار و بد چون همی بباید آن کس که نیکی برد عیشی به خویش فرست کس نیارد ز پس ز پیش عمر است و تَموز اندکی ماند و غِرّه ای تهی‌ ، رفته در ترسمت پُر نیاوری دستار هر که مزروع خود بخورد به خِوید وقت خرمنْش باید چید الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
اعتصامی دراین باره بسیار فصیح و متین گفته : موسی، چو را به نیل در فکند، از گفتهٔ رب خود ز ساحل کرد با حسرت گفت کای فرزند خرد بی‌ گر فراموشت کند خدای چون رهی زین بی ناخدای گر نیارد پاکت بیاد خاکت را دهد ناگه بباد *** آمد کاین چه باطل است رهرو ما اینک اندر است پردهٔ را برانداز از میان تا ببینی کردی یا ما گرفتیم آنچه را انداختی دست را دیدی و نشناختی در تو، تنها و مادری است شیوهٔ ما، و بنده پروری است نیست بازی حق، خود را مباز آنچه بردیم از تو، آریم باز سطح آب از گاهوارش خوشتر است دایه‌اش سیلاب و موجش است رودها از نه میکنند آنچه میگوئیم ما، آن میکنند ما، بدریا طوفان میدهیم ما بسیل و موج می‌دهیم نسبت بذات حق مده بار است این بدوش خود منه به که برگردی بما بسپاریش کی تو از ما میداریش نقش نقشی از ایوان ماست و و آب سرگردان ماست ای کز جویباری میرود از پی انجام میرود ما بسی گم گشته باز آورده‌ایم ما، بسی بی توشه را پرورده‌ایم ماست هر کس بینواست با ماست چون بی آشناست ما بخوانیم ار چه ما را رد کنند پوشیها کنیم ار بد کنند ما دوخت، هر جا هر چه دوخت زاتش ما سوخت هر که سوخت الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan سلام علیکم و انفاق آیت الله شیخ تا می توانست می کرد و به محتاجان می داد و هر وقت که بعضی از هند به می آمدند قرض های او را می دادند. روزی به خانه او رفت و از او چیزی خواست. چون پولی نداشت، بادیه مسی را برداشت و به او داد و گفت: این را ببر و بفروش. دو سه روز بعد وقتی اهل منزل متوجه شدند بادیه نیست فریاد کردند که بادیه را برده است. شیخ فریاد برآورد که: دزد را متهم نکنید، بادیه را من برده ام. ☘️ در یکی از که شیخ به می رود، می شود. از او می کند و او را دلداری می دهد. شیخ می گوید: من نگرانی از ندارم، نگرانی من از این است که : به ما ، وقتی می میریم ما را به امام عصر می کنند. اگر امام سؤال بفرمایند: شیخ ما به تو بیش از این و آبرو داده بودیم که بتوانی قرض کنی و به فقیران بدهی، چرا نکردی؟ من چه جوابی به آن حضرت بدهم؟! می گویند: میرزای شیرازی پس از شنیدن این متأثر شد به منزل رفت و هر چه شرعی در آن جا بود میان مستحقان کرد . الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b طلاب_شاهد_و_ایثارگر https://eitaa.com/joinchat/3675849495C3905e4b076