#محبت_خداوند به #امیرالمومنین علیه السلام
روزی #پیامبر اکرم به خانه #حضرت_زهرا آمدند .
حضرت علی و حسنین (صلوات الله علیهم اجمعین) هم در خانه حضور داشتند .
پیامبر خطاب به #اهل_بیت خود فرمودند :
چه میوه ای از میوه های بهشتی میل دارید بمن بگوئید تا به #جبرائیل بگویم از #بهشت برایتان بیاورد.
#امام_حسین که در آن روزگار در سنین کودکی بودند از بقیه اهل خانواده سبقت گرفتند.
رفتند در دامن رسول خدا نشستند و عرضه داشتند :
پدر جان به جبرائیل بگوئید از #خرماهای_بهشتی برای ما بیاورد .
و حضرت رسول اکرم هم به خواسته حسین خود جامه عمل پوشانیدند و به جبرئیل دستور دادند یک طبق از خرماهای بهشتی برای اهل بیت بیاورد.
مدتی نگذشت که جبرائیل یک طبق خرمای بهشتی را آورده و در حجره حضرت زهرا سلام الله عليها گذاشت.
پیامبر خطاب به دختر خود فرمودند : فاطمه جان یک طبق خرمای بهشتی در حجره تو نهاده شده است ، آنرا نزد من بیاور .
حضرت زهرا آن طبق را آوردند و نزد پدر گذاشتند.
پیامبر خرمای اول از درون ظرف برداشتند و در دهان سرور جوانان اهل بهشت امام حسین نهادند و فرمودند :
« حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت »
سپس خرمای دوم را از درون ظرف برداشتند و در دهان دیگر سرور جوانان اهل بهشت #امام_حسن نهادند و باز فرمودند :
«حسن جان نوش جانت ، گوارای وجودت ».
خرمای سوم را در دهان جگر گوشه خود حضرت زهرا نهادند و همان جمله را هم خطاب به حضرت زهرا بیان کردند.
خرمای چهارم را هم در دهان حضرت علی نهادند و فرمودند :
« علی جان نوش جانت، گوارای وجودت »
خرمای پنجم را از درون ظرف برداشتند و باز دوباره در دهان حضرت علی نهادند و همان جمله را تکرار نمودند .
خرمای ششم را برداشتند، ایستادند و در دهان حضرت علی گذاشتند و باز همان جمله را تکرار کردند.
در این هنگام حضرت زهرا فرمودند : پدر جان به هر کدام از ما یک خرما دادید اما به علی سه خرما و در مرتبه سوم هم ایستادید و خرما در دهان علی گذاشتید . چرا بین ما اینگونه رفتار کردید ؟
رسول اکرم خطاب به دختر خود فرمودند:
فاطمه جان وقتی خرما در دهان حسین نهادم ، دیدم و شنیدم که جبرائیل و #مکائیل از روی عرش ندا بر آورده اند که :
«حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت »
من هم به تبع آنها این جمله را تکرار کردم
وقتی خرما در دهان حسن نهادم باز جبرائیل و مکائیل همان جمله را تکرار کردند و من هم به تبع آنها آن جمله را گفتم که :
« حسن جان نوش جانت ».
فاطمه جان وقتی خرما در دهان تو نهادم دیدم #حوری_های_بهشتی سر از غرفه ها در آورده اند . و می گویند :
« فاطمه جان نوش جانت ، گوارای وجودت »
من هم به پیروی از آنها این جمله را تکرار کردم.
اما وقتی خرما در دهان علی نهادم شنیدم که #خداوند از روی #عرش صدا می زند :
« علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت » .
به اشتیاق شنیدن صوت حق خرمای دوم در دهان علی نهادم
باز هم خداوند از روی عرش ندا زد که :
«هنیأ مرئیاً لک یا علی »
نوش جانت ، گوارای وجودت علی جان.
به احترام صوت حق از جا برخاستم و خرمای سوم در دهان علی نهادم ، شنیدم که باز خداوند همان جمله را تکرار کرد و سپس به من فرمود:
« یامحمد ، بعزّت و جلالم قسم اگر تا صبح قیامت خرما در دهان علی بگذاری من خدا هم تا قیامت می گویم علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت».
#جلاء_العیون #علامه_مجلسی.
✨بسماللهالرحمنالرحیم✨
سلام علیکم،🌷
«یا امیر المومنین علیه السلام روحی فداک»💚
🔵یک فرزند دو ساله و شش ساله چطور می تواند این مراحل را طی کند ؟
🌴#حکایت👇
روزی #سلمان_فارسی بر #امیر_المومنین (علیه السلام) وارد شد...
#امیرالمومنین (علیه السلام )فرمود :
«#سلمان آیا من بگویم که تو با من چه #کار داری ؟»
سلمان گفت :
«بفرمایید»
که امیرالمومنین( علیه السلام )فرمود :
«تو آمده ای تا از من #جواب سوالت را بگیری»
سلمان گفت :
«بله یا امیر المومنین (علیه السلام )»
امیرالمومنین (علیه السلام )فرمودند که :
«از #اما_حسین دو ساله (علیه السلام) بپرس»
ما نمی دانیم که #هدف امیرالمومنین( علیه السلام) چیست ؟،،🤔
شاید هدف امیر المومنین (علیه السلام) همین است که به ما بفرماید که :
✔️« #علم_اهلبیت (علیهم السلام) با علم دیگران فرق دارد»
سلمان از امام حسین ،(علیه السلام )پرسید که :
«پدرت چند ساله است ؟»
امام حسین (علیه السلام )فرمودند که :
«الله تعالی #خداوند سبحان پنجاه هزار آدم آفرید ،هر کدام از این آدم ها پنجاه هزار سال #عمر کردند ،پنجاه هزار سال قبل از خلقت آدم (علیه السلام)..
الله تعالی اول پدرم امیر المومنین( علیه السلام) را آفرید حالا فهمیدی که پدرم (علیه السلام )چند سال دارد ؟»
سلمان خودش که می توانست سن ظاهری امیرالمومنین ( علیه السلام )را به دست آورد..،👌
🌴امیرالمومنین (علیه السلام) در #نهج البلاغه فرمودند که :
،🌾«من #تاریخ همه امم و ملل را می دانم ،یعنی بر #عالم_هستی نظارت دارم»🌾
کانال نشرخوبیها🌹
@nashrekhobyhakashan