eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی۱
265 دنبال‌کننده
583 عکس
681 ویدیو
238 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
خُطبه ع، در مخاطب سلام الله علیها دراین ، شخص است زیرا هم مأمور اِجرایِ فرمان ودستورِیزید(به عنوان قدرت مرکزی) است،چون دررأسِ هِرَم ، یزید قرارداردوبس. ، وبِالذَّات، درشام، اَحَدی جزشخص یزید نیست، ولی در کوفه، ،"مردم" بودند،چون آنها مُجرِی وعامل بودند، وبه همین دلیل آنها نیز سزاوارتوبیخ وسرزنش بودند همه اَطرافیانِ قدرت،هریک به نوبه خود"بازیگر صحنه" هستند،نه فقط "تماشاگر" آن، زیرا نیروهای قدرت هم" عامل" وبازیگرند وهم"ناظر" وتماشاگر. "اَظَنَنتَ یَا یَزیدُ! حَیثُ اَخَذتَ عَلَینَا، أَقطَارَ الاَرضِ وَآفَاقَ السَّمَاءِ...."ناسخ ج۳ص۱۴۳ هان ای یزید! آیا گمان می کنی، که چون وآسمان را، برما تنگ کردی، ومارا مَحصور وزندانی نموده وعزیزان مارا کُشتی، ودستت را به شهیدان، آلوده کردی، هستی؟ " فَاَصبَحنَا نُسَاقُ، کَمَا تُسَاقُ الاُسَارَی..." وماراشهر به شهر، مانند اَسیران ، کوچ داده وگرداندی ودرمَعرَض نمایش عمومی قرار دادی، چون به ظاهر پیروز شده بودی، خیال کردی همه به نفع تو است، ولابدّ خودرا جاودانه می بینی؟ عجب خیال خامی. مسئله و خواری: یزید، اَظننتَ.... " اَنَّ بِنَا عَلَی اللهِ هَوَانَاً، وَبِکَ عَلَیهِ کَرَامَةً؟" تصوّر کردی با "اِسارت" ما، ازمنزلت ومکانت ما کاستی، وبر حشمت وکرامت خود افزودی؟یعنی را دلیل " کرامت" و رادلیل" " وخواری تلقّی کردی؟ خیلی درخطا و هستی ؟ چون تو أخوربین هستی، نه أخربین. در ومادّیّت و می کنی، نه در معنا وآینده ولازمان. وَاَنَّ ذَلِکَ لِعُظمِ خَطَرِکَ عِندَهُ " خیال کردی که بر قُربت خود نزد خدا افزودی؟ یعنی وجنایت وپیروزی را دلیل "قُرب به خدا" دیدی؟ سخت درخطا هستی، وبه همین دلیل، آثار قُرب خیالی بر رفتارت حاکم شده وبه همه رفتاروزندگی ات سرایت کرده است ولذا این رفتار های غلَط،غیرانسانی وظالمانه را ازخودت بروز دادی. : باش تا صبح دولتت بدمد کاین هنوزازنتائج سحراست. ازکوزه برون تراود که دراو است. لعن الله بنی امیّة قاطبة. @nashrekhobyhakashan
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 راوى معتبر مى گويد: روزى خدمت امام علیه السلام بودم ناگاه يك جفت نر و ماده به نزد حضرت آمدند و به زبان خود صدا مى كردند و حضرت جوابى چند به آنها فرمود. پس از چند لحظه كردند و بر سر ديوار نشستند و در آنجا نيز هر دو اندكى كردند و رفتند. حقيقت ماجرا را از امام پرسيدم فرمود: پسر مسلم ! هر چه خدا آفريده پرندگان حيوانات و هر زنده اى از ما مى كنند. اين نر گمان بدى به جفت خود داشت و كبوتر قسم ياد مى كرد كه من پاكم گمان بد به من نداشته باش ! كبوتر قبول نمى كرد. ماده گفت : هستى براى محكمه نزد امام باقر علیه السلام برويم و درباره ما كند؟ نر پذيرفت . پيش من كه آمدند گفتم : ماده راست مى گويد و بى است . آنها هم قضاوت مرا پذيرفتند و رفتند. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b