خُطبه #حضرت_زینب ع، در #مجلس_یزید
مخاطب #زینب سلام الله علیها دراین #خطبه، شخص #یزید است زیرا #عبیدالله هم مأمور اِجرایِ فرمان ودستورِیزید(به عنوان قدرت مرکزی) است،چون دررأسِ هِرَم #قدرت، #شخص یزید قرارداردوبس.
، وبِالذَّات، درشام، اَحَدی جزشخص یزید نیست، ولی در کوفه، #مخاطب،"مردم" بودند،چون آنها مُجرِی وعامل بودند،
وبه همین دلیل آنها نیز سزاوارتوبیخ وسرزنش بودند
همه اَطرافیانِ قدرت،هریک به نوبه خود"بازیگر صحنه" هستند،نه فقط "تماشاگر" آن،
زیرا نیروهای قدرت هم" عامل" وبازیگرند وهم"ناظر" وتماشاگر.
"اَظَنَنتَ یَا یَزیدُ! حَیثُ اَخَذتَ عَلَینَا، أَقطَارَ الاَرضِ وَآفَاقَ السَّمَاءِ...."ناسخ ج۳ص۱۴۳
هان ای یزید!
آیا گمان می کنی، که چون #زمین وآسمان را، برما تنگ کردی،
ومارا مَحصور وزندانی نموده
وعزیزان مارا کُشتی،
ودستت را به #خون شهیدان، آلوده کردی،
#پیروز_میدان هستی؟
" فَاَصبَحنَا نُسَاقُ، کَمَا تُسَاقُ الاُسَارَی..."
وماراشهر به شهر، مانند اَسیران ، کوچ داده وگرداندی
ودرمَعرَض نمایش عمومی قرار دادی، چون به ظاهر پیروز شده بودی،
خیال کردی همه به نفع تو است، ولابدّ خودرا جاودانه می بینی؟
عجب خیال خامی.
مسئله #کرامت و خواری:
یزید، اَظننتَ....
" اَنَّ بِنَا عَلَی اللهِ هَوَانَاً، وَبِکَ عَلَیهِ کَرَامَةً؟"
تصوّر کردی با "اِسارت" ما، ازمنزلت ومکانت ما کاستی،
وبر حشمت وکرامت خود افزودی؟یعنی #پیروزی را دلیل " کرامت" و #شکست رادلیل" #اِهانت" وخواری تلقّی کردی؟
خیلی درخطا و #اشتباه هستی ؟
چون تو أخوربین هستی، نه أخربین. در #مادّه ومادّیّت و #زمان #زندگی می کنی، نه در معنا وآینده ولازمان.
وَاَنَّ ذَلِکَ لِعُظمِ خَطَرِکَ عِندَهُ " خیال کردی که بر قُربت خود نزد خدا افزودی؟
یعنی #ظلم وجنایت وپیروزی را دلیل "قُرب به خدا" دیدی؟
سخت درخطا هستی،
وبه همین دلیل، آثار قُرب خیالی بر رفتارت حاکم شده
وبه همه رفتاروزندگی ات سرایت کرده است
ولذا این رفتار های غلَط،غیرانسانی وظالمانه را ازخودت بروز دادی.
#شعر :
باش تا صبح دولتت بدمد
کاین هنوزازنتائج سحراست.
ازکوزه برون تراود که دراو است.
لعن الله بنی امیّة قاطبة.
@nashrekhobyhakashan
✨بسماللهالرحمنالرحیم✨
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیکما یا امیرالمومنین
و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم🌹💐
#محمدبن_مسلم راوى معتبر مى گويد:
روزى خدمت امام #باقر علیه السلام بودم ناگاه يك جفت #كبوتر نر و ماده به نزد حضرت آمدند و به زبان خود صدا مى كردند و حضرت جوابى چند به آنها فرمود.
پس از چند لحظه #پرواز كردند و بر سر ديوار نشستند و در آنجا نيز هر دو اندكى #صحبت كردند و رفتند.
حقيقت ماجرا را از امام پرسيدم
فرمود:
پسر مسلم !
هر چه خدا آفريده پرندگان حيوانات و هر #موجود زنده اى از ما #اطاعت مى كنند.
اين #كبوتر نر گمان بدى به جفت خود داشت
و كبوتر #ماده قسم ياد مى كرد كه من پاكم گمان بد به من نداشته باش !
كبوتر #نر قبول نمى كرد.
ماده گفت :
#راضى هستى براى محكمه نزد امام باقر علیه السلام برويم و درباره ما #قضاوت كند؟
نر پذيرفت .
پيش من كه آمدند گفتم :
ماده راست مى گويد و بى #گناه است .
آنها هم قضاوت مرا پذيرفتند و رفتند.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b