eitaa logo
انتشارات شهید کاظمی
12.6هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
84 فایل
«شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب» آدرس:👇 قم، بلوار معلم، مجتمع ناشران، طبقه همکف واحد36 02533551818 خرید سریع و آسان کتاب ها👇 Manvaketab.com مشاوره،پشتیبانی و نظرات👇 @manvaketab_admin سامانه پیامکی ۴۰۰۰۱۴۱۴۴۱
مشاهده در ایتا
دانلود
به چاپ دوم رسید این کتاب که در 200 صفحه سامان یافته است مشتمل بر 20 مقاله در تبیین ابعاد FATF، اهداف امریکا از هدایت ایران به سوی آن، نقد اظهارات مسئولین دولت در حمایت از FATF ...میباشد
عاشقانه ترین کتاب شهدای مدافع حرم شهید چاپ سیزدهم|362 صفحه|15000تومان 02537840846 خرید اینترنتی: lish.ir/XBp
انتشارات شهید کاظمی
#یادت_باشد عاشقانه ترین کتاب شهدای مدافع حرم شهید #حمید_سیاهکالی_مرادی چاپ سیزدهم|362 صفحه|15000توما
عاشقانه ترین کتاب شهدای مدافع حرم شهید کتابی که می شود ساعت ها با آن خندید و روزها با آن اشک ریخت. کتاب را که ورق می زنی انگار برایت همه شهدا تصویر می شوند و تازه می فهمی آنهایی که فدایی زینب شدند، چقدر شبیه هم هستند. فرقی نمی کند اسمشان چه باشد! نوروزی اینها همگی «یادشون بود» تا با «یادشان بود» تا ما «یادمان باشد» راه از آسمان می گذرد اگر دنبال کتابی برای آرامش روح،برای آرامش روح،براید پیدا کردن راه یا حتی برای به بهترین عزیزانتان هستید، این کتاب را حتما بخرید و بخوانید و هدیه بدهید. از آن دست کتاب هایی که نمی شود بدون گریه تمام کرد! از آن دست کتاب هایی که دوست نداری تمام شود از آن دست کتاب هایی که وقتی به آخر می رسی نمی دانی اول راهی یا آخر راه! فقط می شود گفت باران کلمات که می بارد، دلمان برایشان تنگ می شود،راه می افتیم بدون چتر ما بغض می کنیم،آسمان گریه!! 02537840846 خرید اینترنتی: lish.ir/XBp
بمناسبت کتاب سوالات جوان ایرانی و پاسخ های حذیفه یمانی 1500تومان 02537840846
هدایت شده از شهید کاظمی
این بار #مربع_قرمز کنار نام یکی از یادگاران جنگ نقش بست... 🔴#حاج_علی_دنیا_دیده جانباز دفاع مقدس به دوستان شهیدش پیوست... اولین شهید رونمایی کتاب #مربع_های_قرمز دو شب‌پیش بعد از عمل مجروحیت شکم به علت شیمیایی بودن و کمبود اکسیژن به درجه رفیع شهادت می‌رسند...
انتشارات شهید کاظمی
این بار #مربع_قرمز کنار نام یکی از یادگاران جنگ نقش بست... 🔴#حاج_علی_دنیا_دیده جانباز دفاع مقدس به
💔به مناسبت شهادت . تو کربلای 4 یعنی همینجا شب عملیات کربلای 4 . پشت کانال 200 تا بچه ی بسیجی همه قفل کردیم! همه کپ کردن... . علی دنیا دیده گفت: نمی شه اینجوری که! 200 تا بسیجی به خمینی قول دادیم امشب رد میشیم!! . انقدر خـاڪریـز ما کوتاه بود که دولا دولا راه میرفتیم انقدر فاصله مون به بعثی ها نزدیک بود که با بی سیم حرف نمی زدیم! علی دنیا دیده بلند شد پاشو گذاشت رو خـاڪریـز گفت بریم! . هر چی میخواد بشه،بشه!! آقا زد رفت لب آب... . خودش تعریف میکنه میگه: بعثی یه بلند شد خشاب ٣٠تایی رو تو من خالی میکرد! تیر میخورد به لباس غواصی رد میشد لباسو می سابوند! . میگفت: آخر گرفتم اژدرو کردم تو سیملوله ای که TNT توشه میگفت:همونجور اونام میزدن! اژدرو که منفجر کردم آب باز شد گفتم بچه ها بدویین بیاین! . بعثی یه آر پی جی زد انفجارش گرفت بهم دل و روده ام زد بیرون! فرمانده گفت: هر کی می مونه،بمونه! جنازه ی اینو بیارین! آوردنش عقب دیدن داره نفس میکشه! و اون شب خط شکست... . بچه ها از معبر علی دنیا دیده همه رفتن تو! همه رد شدن... . حاج حسين يكتا . . ما کسی رو از این معبر جنگ نرم عبور می دیم و به سلامت میرسونیم!؟ . کتاب
#تابستانه_کتاب کتابهای خوب را از ما بخواهید #نشر_شهید_کاظمی 30 مرداد تا 8 شهریور قم خ معلم مجتمع ناشران طبقه اول واحد 131 02537840844
. 🔹️نام کتاب: #مربع_های_قرمز (( #خاطرات_شفاهی #حاج_حسین_یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس)) 🔹️نویسنده: #زینب_عرفانیان 🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
انتشارات شهید کاظمی
. 🔹️نام کتاب: #مربع_های_قرمز (( #خاطرات_شفاهی #حاج_حسین_یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس)) 🔹️ن
. 🔹️نام کتاب: (( از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس)) 🔹️نویسنده: 🔹️ناشر: . . ✂️برشی از کتاب: . وقتی فرمان برگشت دادند حس می‌کردم تمام دنیا با من در افتاده است. یک راه طولانی را یک نفس دویده بودم، حالا می‌گفتند درها بسته است، راهی را که آمده‌ای برگرد. دلم می‌خواست یک تنه به خط عراق بزنم. دنبال کسی می‌گشتم که التماسش کنم نجاتم دهد؛ اما حال و روز همه مثل من بود. بهت‌زده به یکدیگر چشم دوخته بودیم. باز روزهای مرخصی، مقابلم شروع به رژه رفتن کردند. نکند گلوله ای که می‌خواست مرا راهی آسمان کند در عملیات‌هایی که شرکت نکرده بودم شلیک شده بود. گلوله‌ای که حاضر بودم دنیا را به پایش بریزم تا بیاید و کار را تمام کند. فکر و خیال مغزم را می‌جوید. حس می‌کردم یک نفر وسط سرم ایستاده و فریاد می‌زند: - دیگر تمام شد. جا ماندی.... : http://l1l.ir/5bzu 02537840844
بمناسبت #هفته_دولت 📖 «بادیه‌فروش» ✅ برگ‌هایی از زندگی شهید #محمد_علی_رجایی #رئيس_جمهور و #وكلاى_مجلس از طبقه‌اى باشند كه محروميت و مظلوميت #مستضعفان و #محرومان جامعه را لمس نموده و در فكر رفاه آنان باشند، نه از سرمايه‌داران و زمين‌خواران و صدرنشينان مرفه و غرق در لذات و شهوات كه تلخى محروميت و رنج گرسنگان و #پابرهنگان را نمى‌توانند بفهمند. وصیت‌نامه الهی-سیاسی #امام_خمینی(ره) 02537840844
انتشارات شهید کاظمی
بمناسبت #هفته_دولت 📖 «بادیه‌فروش» ✅ برگ‌هایی از زندگی شهید #محمد_علی_رجایی #رئيس_جمهور و #وكلاى_مجل
📖 «بادیه‌فروش» ✅ برگ‌هایی از زندگی شهید محمدعلی رجایی و از طبقه‌اى باشند كه محروميت و مظلوميت و جامعه را لمس نموده و در فكر رفاه آنان باشند، نه از سرمايه‌داران و زمين‌خواران و صدرنشينان مرفه و غرق در لذات و شهوات كه تلخى محروميت و رنج گرسنگان و را نمى‌توانند بفهمند. وصیت‌نامه الهی-سیاسی (ره) ⁉️ ببینید که انقلاب اسلامی چه کسانی را به جای طاغوت، بر مستند خدمت به پابرهنگان و مستضعفین نشاند... ⚠️ و ... مسئولین امروز جمهوری اسلامی چه نسبتی با آرمان‌های انقلاب دارند ... 🗳 | | | | 👉 02537840844 خرید اینترنتی: http://l1l.ir/5c3s
#ارسالی_از_مخاطبین . 🔹️نام کتاب: #مربع_های_قرمز (( #خاطرات_شفاهی #حاج_حسین_یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس)) 🔹️نویسنده: #زینب_عرفانیان 🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی . . ✂️برشی از کتاب: . مثل فشنگ از جا در رفتم. اولین #صدای_انفجار که بلند می شد، سمت عکاسی شاهرخ می‌دویدم. کل روز گوش‌هایم تیز بود که همین صدا را بشنوه. عکاسی به دستور #ساواک اسم #شاه را از سر در مغازه اش برداشته بود.
#ارسالی_از_مخاطبین #او_یک_ملت_بود #عبای_سوخته زندگی نامه و خاطرات #دکتر_شهید_بهشتی #من_و_کتاب #نشر_شهید_کاظمی 02537840844 manvaketab.ir
#ارسالی_از_مخاطبین #یادت_باشد زندگی نامه و خاطرات #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی #من_و_کتاب #نشر_شهید_کاظمی 02537840844 manvaketab.ir
#ارسالی_از_مخاطبین . 🔹️نام کتاب: #مربع_های_قرمز (( #خاطرات_شفاهی #حاج_حسین_یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس)) 🔹️نویسنده: #زینب_عرفانیان 🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی . . ✂️برشی از کتاب: . مثل فشنگ از جا در رفتم. اولین #صدای_انفجار که بلند می شد، سمت عکاسی شاهرخ می‌دویدم. کل روز گوش‌هایم تیز بود که همین صدا را بشنوه. عکاسی به دستور #ساواک اسم #شاه را از سر در مغازه اش برداشته بود.
تا پایان هفته بمناسبت سالروز ⚘⚘ ⚘⚘ 🔹️ (نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی ) 02537840844
انتشارات شهید کاظمی
#فروش_ویژه تا پایان هفته بمناسبت سالروز #تولد #شهیدفخری ⚘⚘#مجموعه_کتاب‌های_اوج_بندگی ⚘⚘ 🔹️ #عمو_حسی
⚘⚘ ⚘⚘ 🔹️نام کتاب: (نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی ) 🔹️به کوشش: 🔹️ناشر: . 📚درباره‌ی کتاب: . ماهر بود و با درآمدی که از این کار داشت، پدری یازده فرزند را تجربه می‌کرد. دشمن بعثی که به میهن اسلامی حمله کرد، عمو حسین‌علی از شغل بنایی و از خانه و کاشانه دست شست و وارد جبهه‌های حق علیه باطل شد. او با رشادت و شجاعت تمام، صدها رزمنده‌ی جوان شد و بیش از پنج سال، و بود. عمو حسین‌علی با دستان توانمند و با چهره‌ی خندانش، زیر آتش سنگین دشمن به بچه‌های رزمنده آب و غذا و مهمات می‌رساند و در این راه آن قدر و در عین حال، با و کار کرد که در جمع بچه‌های رزمنده به « » و به نقلی «» و «» معروف شد. خرید اینترنتی: http://l1l.ir/5c6s 02537840844
تا پایان هفته بمناسبت سالروز 🔹️نام کتاب: ((زندگی‌نامه داستانی فرمانده لشگر ۱۴ امام حسین علیه‌السلام )) 🔸️برگزیده سومین دوره
انتشارات شهید کاظمی
#فروش_ویژه تا پایان هفته بمناسبت سالروز #تولد #شهیدخرازی 🔹️نام کتاب: #عقیق ((زندگی‌نامه داستانی #شهی
تا پایان هفته بمناسبت سالروز 🔹️نام کتاب: ((زندگی‌نامه داستانی فرمانده لشگر ۱۴ امام حسین علیه‌السلام )) 🔸️برگزیده سومین دوره 🔹️نویسنده: 🔹️ناشر: . ✂️برشی از کتاب: . در نظر حسین به محشری می‌مانست؛ جماعتی یک پارچه سفید پوشه ی در صحرا دنبال گمشده خود می‌گشتند و او در دل این جمعیت، اعمال حج را انجام می‌داد. از کنار که گذشت، چشمش افتاد به گوسفندهای سر بریده که پشته پشته روی هم افتاده بودند. رفت تا سنگ‌هایی را که شب گذشته در بیابان جمع کرده بود، به سمت شیطان پرتاب کند. او حضور فریبنده شیطان را در تمام مراحل زندگی لمس می‌کرد. سنگ‌ها را همراه با تنفری که از نفس خود داشت، پرت می‌کرد. دستی به سر تراشیده خود کشید و آن‌جا را ترک کرد تا به سوی رود. دور کعبه می‌دوید تا آخرین را انجام دهد؛ رفتن به صفا و برگشتن به مروه . احساس می‌کرد یکی از آرزوهایش تحقق یافته. او اکنون به فلسفه می اندیشید؛ به سعی و به ابراهیم و اسماعیل. این همه فکروخیال دور سرش می‌چرخیدند که اعمال تقصیر را انجام داد و باز هم به سوی کعبه شتافت. از کنار که می گذشت، همه دنیا را در آن نقطه خلاصه می کرد. هر دوری که می‌زد، به خود واقعی خودش نزدیک‌تر می شد. در شوط هفتم از حال رفت؛ خودش را که بهتر می‌شناخت، رب را با تمام وجود درک می‌کرد.‌... خرید اینترنتی: http://l1l.ir/5c6t 02537840844
تا پایان هفته 🔹️نام کتاب: ( گفت‌وگویی صریح با همسران سه ) 🔹️نویسنده: 🔹️ناشر:
انتشارات شهید کاظمی
#فروش_ویژه تا پایان هفته #هفته_دولت 🔹️نام کتاب: #سه_شهید ( گفت‌وگویی صریح با همسران سه #شهید_شاخص_ان
تا پایان هفته 🔹️نام کتاب: ( گفت‌وگویی صریح با همسران سه ) 🔹️نویسنده: 🔹️ناشر: . ✒بخشی از کتاب: . آن زمان آقای رئیس جمهوری بودند. توی آن جلسه از ایشان دعوت کرده بودند شرکت کند. آن شبی بود که ما رفته بودیم آن‌جا، شب آن‌جا مانده بودیم. آن جا یک اتاق کوچولویی بود، خیلی کوچولو. اتاق ساده‌ای بود که خودش شب‌ها آنجا زندگی می‌کرد. یک تلویزیون بود و یک تخت. اصلا ایشان روی آن تخت و تشک نرم نمی‌خوابید. مدت‌ها بعد از دوران مسئولیت‌شان زمین می‌خوابیدند. می‌گفتند: - من باید یادم باشد من که رئیس جمهوری هستم، در شبی که من راحت می‌خوابم، چه کسانی سرشان روی زمین است. پتو هم نمی انداخت زیرش. می گفت: - نباید یادم بره که از طرف چه کسانی رئیس جمهوری شده‌ام. فقط به زبان نمی‌گفت، عمل و حرفش همین بود ... خرید اینترنتی: http://l1l.ir/5c6v 02537840844
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت سالروز شهادت چریک تنهای انقلاب کتاب: گفت‌وگویی صریح با همسران سه خرید اینترنتی: http://l1l.ir/5c6v 02537840844
تا پایان هفته 🔹️نام کتاب: ( گفت‌وگویی صریح با همسران سه ) 🔹️نویسنده: 🔹️ناشر:
انتشارات شهید کاظمی
#فروش_ویژه تا پایان هفته #هفته_دولت 🔹️نام کتاب: #سه_شهید ( گفت‌وگویی صریح با همسران سه #شهید_شاخص_ا
🔹️نام کتاب: ( گفت‌وگویی صریح با همسران سه ) 🔹️نویسنده: 🔹️ناشر: . ✒بخشی از کتاب: . بارها به جرم چاقوکشی به زندان افتاده بود و یک بار در ۱۸ سالگی هم به بندرعباس تبعید شده بود. در مراسم جشن تولد رضا، پسر محمدرضا پهلوی، تمام چهارراه مولوی تا میدان شوش را فرش پوش کرد و طاق نصرت بست. به دلیل اقداماتی که در ۲۸ مرداد به نفع تاج و تخت انجام داده بود، همواره مورد توجه بود و حتی یک طپانچه از شاه هدیه گرفته بود. . حاج محمدرضا (معروف به ) را انقلاب اسلامی لقب دادند. زیرا از لشکر یزید به زیر بیرق امام حسین (ع) پناه برد. او در دل عشق حسین را داشت. در اواخر سال ۱۳۴۱ و اوایل ۴۲، طيب دچار تحول درونی شد و بارها دوستان و آشنایان از دهانش شنیده بودند که گفته بود: «خدایا پاکم کن، خاکم کن» و سرانجام در ۱۱ آبان ۴۲ این‌گونه شد ... خرید اینترنتی: http://l1l.ir/5c6v 02537840844