eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
440 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔹بهاری که در راه است...🔹 دوباره روزهای سال شمسی رو به پایان است ولی خورشید من در پشت ابر تیره پنهان است ندارد غیر فرشی کهنه و یک قاب آیینه ببین خانه‌تکانی در دل ساده چه آسان است نبود امسال هم بابا سر سفره، نمی‌داند، که من گرمای دستش را... ولی او در پی نان است حواسش هست اما با من و دلواپسی‌هایم دم رفتن به مادر گفته عیدی لای قرآن است و کفش کهنه‌ام را در مسیری تازه می‌پوشم وگرنه کفش نو در راه بی‌مقصد فراوان است عدالت چون درختی خشک هر شب خواب می‌بیند بهاری را که در راه است یوسف را که زندان است 📝 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسم او کشته نمی شود مگر اینکه من کشته شوم. که حضرت(س) به این وسیله آن پلید را از قصدش منصرف کرد.(۹) 9⃣مجلس عبیدالله در کوفه : شیخ مفید نقل می کند که؛ 📋《وَ أُدْخِلَ عِيَالُ الْحُسَيْنِ(ع) عَلَى ابْنِ زِيَادٍ فَدَخَلَتْ زَيْنَبُ أُخْتُ الْحُسَيْنِ(ع) فِي جُمْلَتِهِمْ مُتَنَكِّرَةً》 ♦️اهل بیت امام حسین(ع) وارد کاخ ابن زیاد شدند، حضرت زینب(س) در بین آنها با بی اعتنایی به ابن زیاد وارد کاخ شد و به گوشه ای از کاخ رفته وکنیزان حضرت(س) دور تا دور حضرت(س) قرار داشتند. در این هنگام عبیدالله پرسید : 📋《مَنْ هَذِهِ الَّتِي انْحَازَتْ نَاحِيَةً وَ مَعَهَا نِسَاؤُهَا؟》 ♦️این زن چه کسی است که از سایر اسراء جدا شده و دور تا دور او را کنیزانش فراگرفته است؟ کسی به او جواب نداد. سؤالش را تکرار کرد و باز هم کسی جواب نداد. دفعه سوم یا چهارم یکی از زنها گفت : 📋《هَذِهِ زَيْنَبُ بِنْتُ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (ص)!》 ♦️این زینب دختر فاطمه(س) دختر رسول اکرم(ص) است.(۱۰) بعد از این که ابن زیاد، حضرت زینب(س) را شناخت، چنین گفت : 📋《كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ؟》 ♦️رفتار خدا با برادر و خاندان خود را چگونه دیدی؟ زینب کبری(س) جواب داد : 📋《مَا رَأَيْتُ‏ إِلَّا جَمِيلَاً!》 ♦️من جز خير و زيبايى چيزى نديدم.(۱۱) 🔟مجلس یزید در شام : وقتی کاروان اسرای کربلا وارد کاخ یزید شد، مجلسی رسمی متشکل از بزرگان شام و نمایندگان ادیان در کاخ تشکیل شد. و در این هنگام، به دستور یزید، اسراء را وارد مجلس کردند در حالی که چشم ها، همه به اسراء می نگریستند. در این حین حضرت زینب(س) خطاب به یزید لعین فرمود : 📋《یَابنَ الطُلَقَاء! اَ مِنَ العَدلِ يَابن الطُّلقاءِ تَخديرُكَ حَرائِرِك وَ اماءَكَ وَسُوقُك بَناتِ رَسُولِ اللهِ(ص) سَبايَا؟ قَد هَتكْتَ سُتورَهَنَّ وَ ابْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الأعْداءُ مِن بَلَدٍ الى‏ بَلَدٍ وَ يَسْتَشرِفْهُنَّ اهْلُ المناهِلِ وَالمعاقِلِ وَ يَتَصَفَّحُ وُجوهَهُنَّ القريبُ والبعيد!》 ♦️آيا اين از عدالت است كه همسران و كنيزانِ خودت را در پشت پرده‌‏ها قرار داده‏‌اى، ولى دختران رسول خدا(ص) را به عنوان اسير، روانه كرده‌‏اى، پرده‏‌هاى حرمت آنان را دريده، چهره‏‌هايشان را آشكار ساخته و زير سلطه دشمنان از شهرى به شهرى مي‌ گردانى، آن‏گونه كه مردم شهرها و آبادى‌ها و قلعه‏‌ها و بيابان‌ها به آنان مي‌ نگرند و دور و نزديك، چهره آنان را تماشا می كنند؟(۱۲) 1⃣1⃣در مدینه : بعد از حضور و استقبال مردم مدینه از کاروان اهل بیت(ع) و ایراد خطبه توسط امام سجاد(ع)، حضرت زینب کبرى(س) خود را به مسجد حضرت رسول اکرم(ص) رساند و در حالى که دو طرفِ درِ مسجد را گرفته بود، خطاب به حضرت رسول خدا(ص) عرضه داشت : 📋《یَا جَدَّاهْ! إِنِّی‏ نَاعِیَةٌ إِلَیْکَ أَخِیَ الْحُسَیْنَ وَ هِیَ مَعَ ذَلِکَ لَا تَجِفُّ لَهَا عَبْرَةٌ وَ لَا تَفْتُرُ مِنَ الْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ وَ کُلَّمَا نَظَرَتْ إِلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ تَجَدَّدَ حُزْنُهَا وَ زَادَ وَجْدُهَا》 ♦️یا جدّاه! من خبر مرگ برادرم حسین(ع) را براى تو آورده‏ ام. زینب(س) پیوسته گریه مى‏ کرد و اشک و آهش تمامى نداشت. و هر بار که به برادر زاده‏ اش على بن الحسین(ع) مى‏ نگریست، اندوهش تازه و غمش افزوده مى‏ شد.(۱۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : سِرّ نی در نینوا می مانْد اگر زینب نبود کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود چهره سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود چشمه فریاد مظلومیّتِ لب تشنگان در کویر تفته جای می ماند اگر زینب نبود زخمه زخمی ترین فریاد در چنگ سکوت از طراز نغمه وا می ماند اگر زینب نبود در طلوع داغ اصغر، استخوان اشک سرخ در گلوی چشم ما می ماند اگر زینب نبود ذوالجناح دادخواهی، بی سوار و بی لگام در بیابان ها رها می ماند اگر زینب نبود در عبور از بستر تاریخ، سیل انقلاب پشتِ کوه فتنه ها می ماند اگر زینب نبود 👤احمد زاده 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۴ ۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۴ ۳)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۶ ۴)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۰ ۵)اللهوف ابن طاووس، ص۸۲ ۶)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷ ۷)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۲ ۸)مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۱۳ ۹)المنتظم ابن جوزی، ج۵، ص۳۴۱ ۱۰)الارشاد شیخ مفید، ج۲، صص۱۱۵ - ۱۱۶ ۱۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۶۰ ۱۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۴ ۱۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۴۷ @navaye_asheghaan
🕊⚜️روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت زینب سلام الله علیها به نفس سید مجیدبنی فاطمه⚜️ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ هوای آسمون دارم اگر چه زخمیِ بالم یه سال و نیم بعد از تو هنوزم گرمِ گودالم {زمین گیرم،غریبی ناخوش احوال یادم نرفته گیر کردی بینِ گودال} یه سال و نیمِ که رفتی یه سال و نیمِ که داغونم یه سال و نیمِ که هر روز من از ذبح تو گریونم اونایی که جوان از دست دادن دیگه از زندگی سیرن جوانهای بنی هاشم مگه از خاطرم میرن یادت میاد غریبونه گُل پرپر رو آوردی با هفده تا علی اکبر علی اکبر رو آوردی گمونم یادته قاسم چه جوری دست و پا می زد لگد کوبش که می کردن تو رو تنها صدا میزد تمومِ روز و شب میگم با خورشید و هلالِ ماه امانت داری هم سخته امانت باشه عبدالله تو ذهنم روضه ها دارم تمنایِ ربابِ تو سئوالش از علی اصغر خجالت از جوابِ تو نمیگم دیگه از گودال یقیناً گفتنش سخته تو رو ذِبحُ القَفا کردن برا من گفتنش سخته *عبدالله ، خیلی این در و اون در زد ، گفت : هر جور شده باید یه کاری برا زینب کنم ، طبیب های مختلف آورد ، عاقبت یه طبیب حاذقی رو آورد گفت : این خانوم بیماریش بیماریِ عشقِ ، تا گمشده اش رو نبینه همینِ روزگارش ... عبدالله زد زیرِ گریه گفت : میدونم ، اما این خانوم عشقش برادرش بوده ، جلوش سرش رو بریدن ... یه راهی بگو ، یه کاری بکن ، چیکار کنم طبیب؟ ... گفت : یه راهی داره ، مسافرت ببر ، تو گُل و گلزار ببر ، کنار آب ببر ، روحیه اش عوض بشه .. عبدالله گفت : خانومم که آب میبینه میزنه زیرِ گریه .. گفت : یه جایی ببر که گُل و گیاه باشه ... دست زینب رو گرفت ، آورد تویِ باغی ... زینب یه نگاه کرد گفت : عبدالله من خیلی برات زحمت داشتم ... وارد باغ شد ، عبدالله گفت:ا لان بی بی خوشحال میشه، گُل ها رو می بینه حالش عوض میشه ... تا وارد شد چشمش به گل ها افتاد نشست هی اینها گُل ها رو بو می کرد ، دیدن آروم آروم گریه میکنه ... الهی قربونت برم ، گُل رو داری نگاه میکنی گریه میکنی؟ صدا زد : عبدالله یه سئوال دارم اگه به این گل ها سه روز آب ندی چی میشه ؟ گفتم : خانوم این گُل ها پژمرده میشن ، صدا زد : گُل های زینب رو سه روز آب ندادن ... با لبِ تشنه ، گُل های زینب رو بالای نیزه زدن ... مابین این گُل ها یه غنچه ای رو هم به نیزه زدن .... حسین ...* ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ @navaye_asheghaan
زمینه؛ لا تَنسانِی فِی نافِلَةِ اللَّیل.mp3
5.1M
علیهاالسلام 🔹لا تَنسانِی فِی نافِلَةِ اللَّیل🔹 هنوزم بعد یه سال و نیم، حرفِ تو یادم هست، اون شب آخر که گفتی «لا تَنسانِی فِی نافِلَةِ اللَّیل» ای عزیز خواهر بعد تو دیگه شب تاره هر شب جون خواهر تو رسیده بر لب گریه شده قنوت وِتر زینب اسمتو تو قنوت وِترم بردم غصۀ پیرن خونیتو خوردم از غم تو روزی هزار بار مردم چشام می‌باره تو نماز آخرم دعام همینه که بیای برادرم چشم انتظارم برسی بالاسرم، حسین من ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هنوزم بعد یه سال و نیم، شام غریبونه هر شبِ زینب هنوزم بعد نمازِ شب، روضۀ عاشوراست رو لبِ زینب بعد عاشورا و یه دنیا غربت مهر نماز منه خاکِ تربت تسبیحات لبمه ذکر روضه‌ت زینب و نماز نشسته، ای وای زینب و یه دل شکسته، ای وای زینب و قافله‌ای خسته، ای وای سرت رو نیزه سایه‌بون من می‌شد پر از ستاره آسمون من می‌شد «سه‌ساله» هر شب روضه‌خون من می‌شد، حسین من شاعر و نغمه‌پرداز: @emame3vom
📋 تو رفتی و بی تو زندگی برام عذاب شد ✔️  / حاج محمود کریمی ✔️ ۱۳۹۵ ✔️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو رفتی و بی تو زندگی برام عذاب شد تو رفتی و زینب بی تو ذره ذره آب شد تو رفتی و دنیا روی سر من خراب شد وای بد حالم شکسته بالم میدونم امشب میای دنبالم یک سال و نمیه که روت و ندیدم رفتی ندیدی که من چی کشیدم تو رفتی و من شکستم خمیدم این پیراهن چقدر می ارزه به یاد گودال تنم میلرزه دیدم که پیراهنت رو دریدن من زنده بودم سرت رو بریدن اتیش به چادر نمازم کشیدن تو رفتی و نیزت قاتل من و رباب شد تو رفتی و گردنبند خواهرت طناب شد تو رفتی و دنیا روی سر من خراب شد من میدونم به یادم هستی تو اون ویرونه به ما پیوستی قبل از من اونی که حاجت روا شد یک شب تو ویرونه از ما جدا شد از دوری تو رقیه فدا شد تو رفتی و دلم برای دخترت کباب شد تو رفتی و نگم که چی تو مجلس شراب شد تو رفتی و دنیا روی سر من حاج محمود کریمی 👇👇👇
@MAHMOUDKARIMMI_SHAB_4_MOHARAM_1397.mp3
7.49M
📋 خواهر شاه کربلا یا زینب ✔️ | ✔️ ۱۳۹۷ ✔️ "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خواهر شاه کربلا یا زینب پیمبر خون خدا یا زینب امیر میدان بلا یا زینب اللهم، صل علی یا زینب شفیقة الحسین یا مولاتی رفیقة الحسین یا مولاتی عزیزة الحسین یا مولاتی حبیبة الحسین یا مولاتی یا مولاتی یا زینب غرش ذالفقار یازینب مظهر اقتدار یا زینب هیمنه و وقار یا زینب آخر انتظار یا زینب طنین یا حسین یا مولاتی همیشه با حسین یا مولاتی رسیده تا حسین یا مولاتی صلَ علی حسین یا مولاتی یا مولاتی یا زینب یا مولاتی گوهر مستور صدف یا زینب گرفته نقدِ جان به کف یا زینب داده به عاشقی شرف یا زینب نایبه شاه نجف یا زینب نایبه الامام یا مولاتی رهبر این قیام یا مولاتی محرم الاحرام یا مولاتی وعلیک السلام یا مولاتی یا مولاتی یا زینب یا مولاتی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
واحد؛ زینبیه.mp3
3.67M
علیهاالسلام 🔹زینبیه🔹 هوای ابریِ دلم، وا نمی‌شه بدون اشک دلم با اشک روضه‌ها، آروم می‌گیره چشمامو رو هم می‌ذارم، یادم میاد غربت شام تو قفس غصه هنوز دلم اسیره همسفر سلسله‌ها، تو هر قدم دلم شکست چشمای من مثل لبای خشک تو به خون نشست هر جایی که قاری شدی، دل‌نگران شدم برات آخه با سنگ کینه‌ها، به رنگ خون می‌شد صدات «حسین من، حسین من» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شکر خدا که بال اشک، دلم رو آسمونی کرد خودم رو واسه نوکری، بازم رسوندم از مدینه تا کربلا، از کربلا تا شام غم دنبال قافله دلم رو می‌کشوندم امون از اون خرابه و غصه‌های شام خراب آیۀ نور کجا و شام ظلمت و بزم شراب تو عالم از صدای تو، کرب‌وبلا به‌پا شده تو شام ظلم اموی، زینبیه بنا شده «عقیلة العرب مدد» شاعر: @emame3vom .
علیها سلام بند1⃣ یه سال و نیمه که من بی پناهم هنوزم انگار توی قتلگاهم مگه یادم میره روضه‌هاتو روضه‌ی غربتِ کربلاتو روضه‌ی اصغر و تیر سه شعبه روضه‌ی گریه‌ی بی صداتو ای حسین بیا کنار زینب که بی قراره زینب آروم نداره زینب وای حسین بند2⃣ هنوز توو آغوشمه پیرهن تو که پاره پاره شد از کشتن تو مگه یادم میره بین گودال توی اون ازدحام رفتی از حال با تن زخمی و لبای تشنه آیه‌های تنت شد لگدمال ای حسین نعم الامیرِ زینب هنوز اسیره زینب برات بمیره زینب وای حسین بند3⃣ ببین کبودِ هنوز پیکر من درست مث پیکرِ مادر من مگه یادم میره چی کشیدم وقتی بالا سرت شمر و دیدم خودم و یک نفس به تو رسوندم رسیدم اما حیف دیر رسیدم ای حسین آرومِ جونِ زینب رفتی بدونِ زینب چطور بمونه زینب وای حسین @emame3vom شعر و سبک: رضا باقریان .👇
4_6014874666076733484.mp3
12.23M
🥀زمینه جانسوز /یادمه تب داغ صحرا ⚫️ویژه 🥀اللهم عجل لولیک الفرج🥀