eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
434 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
هر که با زهراست احساس سخاوت می‌کند «مور این وادی سلیمان را ضیافت می‌کند»* دست‌ْپخت فاطمه نان است و نانش جذبه است هر که شد یک‌بار سائل، کم کم عادت می‌کند فرشیان نه، عرشیان هم رو به او می‌ایستند در میان خانه‌اش وقتی عبادت می‌کند مرتضی بر فاطمه یا فاطمه بر مرتضی! کیست که بر دیگری دارد امامت می‌کند؟! هرچه مولا مدح خود را کرد، مدح فاطمه‌ست آینه از شأن همتایش حکایت می‌کند روز محشر که بیاید کار دست فاطمه‌ست مرتضی می‌ایستد، زهرا قیامت می‌کند رشته‌ای از چادرش هم دست ما باشد بس است رشته‌ای از چادرش؟! آری شفاعت می‌کند @navaye_asheghaan
بسم الله الرحمن الرحیم نوحه شب آخر ایام فاطمیه ۱۴۰۲ هیئت بزرگ متحده سیاهپوشان شهرستان دزفول با نوای: حاج رجبعلی لطفی خلف کربلایی طیب رضا کلاهچی از کنارم به کجا در دلِ شب ، می بری سنگِ صبورم بابا می بری همرهِ خود هستیُ من ، میشود دیده زینب دریا **** من که از غصه و غم سرشارم من دعاگویِ تنی بیمارم دل به امیدِ شفایش دارم گردعایم به اجابت برسد،نرودمادرِمن از دنیا **** لب فرو بسته ز صحبت مادر با سکوتش زده بر دل آذر رفتنش را نکنم من باور سینه زن خیل ملک ناله کنان ،فاطمه فاطمه جان یازهرا **** از کفن کردن برون دستانش تا نوازش کند این طفلانش من فدایِ دلِ سرگردانش می بری مادرم از خانه چرا، می شوم با غمِ غربت تنها **** من که با غصه و غم مأنوسم دست و بازوی کبودش بوسم دیگر از ماندن او مأیوسم جبرئیل آمده تسکین بدهد ، بر دلِ غمزده من بابا **** موجُ غم برده قرار و تابم من گرفتارِ در این گردابم می بری از شبِ من مهتابم می کِشم همرهِ خودبارِدگر، کوله باری زغم ومحنت ها **** می بری از سرِ زینب سایه روی دوشت همه سرمایه مخفی از دیده هر همسایه داغِ تشییع غریبانه او می زند شعله غم بر دلها **** می بری عشق و بهشتِ قلبم می بری خشت به خشتِ قلبم می بری روح و سرشتِ قلبم می بری همره خود هستی من ، میشود دیده زینب دریا @navaye_asheghaan
نوحه حضرت زهرا علیها سلام توی کوچه ای خدا قیامتی برپا شده صحن خونه قتلگاه مادرم زهرا شده جرم مادرم چی بود؟ صورتش شده کبود نمی دونم چی شده که چادرش خونی شده به گمونم غنچه ی نشکفته قربونی شده غصه داره می باره بین درب و دیواره مادر ما جوونه، قامتش اما کمونه غصه های مادرم قلب منو می سوزونه مادرم زمینگیره دیگه داره میمیره موضوع: علیها سلام سبک: شاعر:
1_15107112131.mp3
1.16M
✅ بند اول ای وای افتاده مادر- در بین بستر- بی‌کس و یاور هر شب با دو چشم تر- می زندپرپر- درپیش حیدر کار زهرا_ هر شب آه ست خانه مگو _قتلگاه است یا زهرا یا زهرا _زهرا ✅ بند دوم زهرا عصمت کبری است- یک تنه غوغاست- لشکر مولا است عالم با او پابرجاست -هرچه در دنیاست- مدیون زهرا است عرش خدا_ را قائمه ذکر حیدر- یا فاطمه یازهرا-یازهرا-زهرا ✅ بند سوم این‌جا مادر را دیدند- آهش بریدند- نقشه کشیدند اما عصر عاشورا -زینب کبری -بی‌کس و تنهاـ می زند آوا کربلا نه -چهل منزل نامحرم‌ها- دور محمل یازهرا یازهرا _زهرا ✍ @navaye_asheghaan
اصلا نیازی نیست از بسترت پاشی با درد پیش پای همسرت باشی هِی گفتم از دردات هِی گفتی چیزی نیست *مادر وقتی حالش خوب نیست بچه ها هول میکنند...مادرِ...میگه چیزی نیست...من خوبم...غصه نخورید...من خوبم...بعد مهر فاطمه به علی قابل وصف نیست...هیچ جای عالم نمیشه با چیزی مقایسه کرد...هی میگفت:چیزی نیست...آقا چیزی نیست...* اصلا نیازی نیست از بسترت پاشی با درد پیش پای همسرت باشی هِی گفتم از دردات هِی گفتی چیزی نیست گفتی اگه گاهی میُفتی چیزی نیست *چیزی نیست...تو ۱۸سالته...چرا اینطور راه میری...* تو دست به دیواری گفتی یکم خستم دیدم قنوتت رو گفتی یکم دستم... این بچه ها سایه رو سَر میخوان بانو تا وقت دامادی مادر میخوان بانو از رفتن و از من کمتر بگی ای کاش مادر میخواد زینب فکر عروسیش باش چشمِ پر آب تو نقشِ برآبم کرد تابوت تو اومد خونه خرابم کرد دنیا عجب خاکی روی سرم ریخته هم مویِ زینب هم خونَم بهم ریخته طفلی حسن هر شب تو خواب عزاداره هی میگه دیواره هی میگه گوشواره زینب با دل شوره هی روتو میبوسه شونه که می اُفته بازوتو میبوسه *ای واااای...ای واااای....ای واااای...* تو خسته ای من میدونم من خسته ام تو میدونی خونم با سیلاب شد خراب تو این شبای بارونی *اونقدر آروم حرف میزد...تا میومد صدا گریه بلند بشه میگفت:حسینم بدخواب میشه...بچه هام بیدار میشن...شاید اولین کسانی که آستین به دهن گریه میکردند خودِ خانوم و مولا بودند...ولی کار به یه جایی رسید دید علی داره می میره...گفت:آقاجان! راحت گریه کن...* تو خسته ای من میدونم من خسته ام تو میدونی خونم با سیلاب شد خراب تو این شبای بارونی یادت میاد اون روزایی که خواستگاری کردم و تو عمرِ من اون روزی بود که بی قراری کردم و یادت میاد اون روزی که قدم گذاشتی رو چشام همون شبی که اولین نگاهت افتاد تو نگام یادت میاد دست تورو بابات گذاشت تو دست من میگفت علی جان، فاطمه است تموم بود و هست من میگفت که باید کم کنی بارِ غم از شونِ علی فاطمه جان از این به بعد جونِ تو و جونِ علی فاطمه جان ممنونتم باتو دلم غمگین نبود تموم نه سال زندگیم هیچی مِثِش شیرین نبود *اما از اولش قرار بود من محرم راز تو باشم...تو محرم راز من...* کار تو بی حکمت که نیست که رو گرفتی فاطمه اگه حالت خوب نیست چرا به من نگفتی فاطمه؟! بمون بهار من بمون بمون کنار من بمون سپر نمیخواد شوهرت ای ذوالفقارِ من بمون بمون عزیزم حیدر تو فتنه ها تنها نذار ایشالا خوب میشی نرو رو قلبم پا نذار ✍شاعر:محمدجواد پرچمی https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
7.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی مهدی رسولی در محل شهادت سید حسن نصرالله 📌مهدی رسولی مداح سرشناس که این روزها برای کمک و همدردی با مردم آواره لبنان راهی این کشور شده است، در محل شهادت سیدحسن نصرالله حاضر شد و مداحی کرد. @navaye_asheghaan
. اگر به لب رسیده جان بگو به صاحب الزمان نمانده گر تو را توان بگو به صاحب الزمان غم به دل نهفته را راز به کس نگفته را مگو به این مگو به آن بگو صاحب الزمان بگو که دل شکسته ای از این زمانه خسته‌ای ز فتنه‌های این زمان بگو به صاحب الزمان دلت که بی‌قرار شد و بی‌قرار یار شد را بخوان بگوبه صاحب الزمان گلایه کن، بهانه کن شکایت از زمانه کن ولی نگو به دیگران بگو به صاحب الزمان گره اگر به کارشد مشکل اگر هزارشد برو به زیر آسمان بگو به صاحب زمان فاطمه گفت یا علی، کشت مرا عدو ولی شکایت مرانهان بگو به صاحب الزمان رقیه جان اسیر شد سه ساله بودو پیر شد گفت: غمم ،تو عمه جان؛ بگو به صاحب الزمان @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اگرچه دورم از آن صحن با صفای شما گـــره زدم دل خـود را به کربــلای شما سلام خسته دلان را خودت پذیرا باش که جـــان تازه بگیـــریم در هــوای شما ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌