🏴سلام مناجات و توسل جانسوزامام زمان روحی له الفدا
🎤 استاد حجت الاسلام میرزامحمدی
🏴🏴🏴
چه خوش است صوت قرآن،زتو دلربا شنیدن
به رخت نظاره کردن سخن خدا شنیدن
*انگار دیدار تو هم رفت به وعده ی قیامت . بچه که بودیم زیارت آل یاسین و میخوندیم با یه حسی میخوندیم ، می گفتیم بالاخره تو اول جوونی میبینمش جوونی نشد ، میان سالی میبینمش..آقا ببین برف پیری رو سر و صورتمون نشسته .موهامون سفید شد و ندیدیمت ....چقدر دیر به دیر من با تو مناجات می کنم ... ( یه مقدار باهاش حرف بزن (اونقده غریبه .که روایات ما وقتی میخوان امام زمان رو معرفی کنن اینجوری اشاره کردن :الشرید ، الطرید ، الفرید ، الوحید....او بیابان گرده تک و تنها سر در هیچ شهری خیرمقدم براش نزدن.اما دلخوشی ما کلام نورانی امیرالمومنین ، فرمود:*فَوَ رَبِّ عَلِیٍّ إِنَّ حُجَّتَهَا عَلَیْهَا قَائِمَةٌ . قسم به پروردگار علی مهدی من بین شما زندگی می کنه جَوَّالَةٌ فِی شَرْقِ هَذِهِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا یمشی فی الاصوات وَ تُسَلِّمَ عَلَى الْجَمَاعَةِ* باره به شما سلام کرده مهدی من.
داخلة فی دورها وقصورها .
بارها تو مجالس و محافلتون آمده .
یری و لایری
مهدی من دونه دونه تونو میبینه . اما شماها اونو نمی بینید .اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَحْمَدُ وَ تَسْتَغْفِرُ.فرمود : علی ابن مهزیار اگه استغفار منه مهدی نبود ، دشمنان ما شما رو تکه تکه می کردن..نمی دونم امشب برا ما استغفار کرده یا نه
( نه نه نه بی ادبی اینجوری بگیم )
حتما استغفار کردی که الان ما اینجا هستیم
🌷🍃🌷🍃🌷
خداوندا
نگذار که از تو
فقط نامت را بدانم
و نگذار که از تو
تنها مشق کردن
اسمت را به یاد داشته باشم
همواره
در من جاری باش
همانگونه
که خون در رگهایم جاری است
"آمین"🤲
🌷خداوندا
دریاب این بنده ات را ....
بنده ای که در خنده هایش
گفت :خدایا شکرت
و در گریه های چشمان
پر حسرت کودکش گفت:
خدا بزرگ است
و در نداری هایش گفت :
من هم خدایی دارم
روزتون خوش
Kaboutaraye_Harame (1).mp3
3.92M
قربون کبوترای حرمت امام رضا
قربون این همه لطف و کرمت امام رضا
از روزی که باتو اشنا شدم مورد مرحمت خدا شدم
رضا قریب القربا رضا معین الضعفا
رضا قریب القربا رضا معین الضعفا
گفته ای هرکی بیاد به پابوسم
تو گرفتاری به دادش میرسم
منم امروز به زیارت اومدم
به امیدی در خونت اومدم
گفته ای هرکی بیاد به دیدنم
من میام سه جا بهش سر میزنم
رضا قریب القربا رضا معین الضعفا
رضا قریب القربا رضا معین الضعفا
دلمو گره زدم به پنجرت دارم میرم
دوس دارم تا برمیگردم گره ها رو وا کنی
رباعیات
ای مخزن اسرار نبوت زهرا
گلواژه صبر و استقامت زهرا
در روز جزا شفاعت از ما بنما
ای مایه امید و شفاعت زهرا
🥗▪️🥗▪️🥗▪️🥗▪️
ای منبع احسان و کرامت زهرا
وی اسوه صبر و استقامت زهرا
با جان عزیز خود حمایت کردی
هم از علی و هم از ولایت زهرا
🥗▪️🥗▪️🥗▪️🥗▪️
ای گوهر یکدانه و دردانه بتول
وی بضعه خیرالبشر و دخت رسول
ام النجبا ام ابیها لقبت
از فرط تجلای تو سر گشته عقول
🥗▪️🥗▪️🥗▪️🥗▪️
گنجینه اسرار خدا را کشتند
ام اب و ام النجا را کشتند
از ظلم و ستم یاور دین عصمت حق
همتای علی مرتضی را کشتند
🥗▪️🥗▪️🥗▪️🥗▪️
از ضرب غلاب ارغوان بازویت
از ضربت در شکسته شد پهلویت
از سیلی محکم عدوی ظالم
چون ماه گرفته گشته ماه رویش
🥗▪️🥗▪️🥗▪️🥗▪️
کردند اگر حمله به بیت توحید
از آتش کینه و حسد قوم عنید
آئینه مطصفی به پشت آن در
با ضرب لگد آینه کاری گردید
🥗▪️🥗▪️🥗▪️🥗▪️
بر قلب پر ستاره مولا نمک زدند
پیش علی به دختر طاها کتک زدند
تنها نه هتک حرمت او کرده دشمنش
بلکه زکینه دست به غصب فدک زدند
🥗▪️🥗▪️🥗▪️🥗▪️
غلامرضامحمودنژاد (ناطق) قم
voice-changer-۲۰۲۲-۱۲-۰۷-۱۸-۰۹.mp3
437.7K
◾نوحه سینهزنی فاطمیه
◾با ملودی و سبک جدید
◾بنداول
سلام ما به مادر سادات
سلام ما به قبله حاجات
سلام ما به کوثر طاها
سلام ما به مظهر طاعات
مدینه در آتش و دوده
بازوی فاطمه کبوده
سیلی کین و تازیانه
سزای فاطمه نبوده
وای......مادر مادر مادر(۲)
◾بنددوم
حسن میان کوچه با مادر
زند ز داغ مادرش بر سر
چو مرغ پرشکسته افتاده
میان کوچه میزند پرپر
پهلوی فاطمه شکسته
دست علی گردیده بسته
گرد غریبی و اسیری
به صورت زینب نشسته
وای....مادر مادر مادر(۲)
◾بندسوم
مهدی فاطمه ز غم سیهپوش
چراغ خانهی علی خاموش
ناله و افغان یتیمانش
میرسد از شهر نبی بر گوش
گشته بلاگردان حیدر
حقیقت سورهی کوثر
محسن ششماهه فدا شد
از لگد و ز آتش در
وای....مادر مادر مادر(۲)
#مرتضی_محمودپور
#فاطمیه #حضرت_زهرا
روضه امام حسین گریز به خانم رقیه
عصر عاشورا امام حسین علیه السلام، حضرت زینب را سر پرست کرد، گفت: خواهرم تویی و این خیل اسرا وزنها و دختران. ایشون به همه ی این کارها باید برسد، با این همه غمی که دارد.
زینب علیها سلام تمام زنها و بچه ها را خواباند،بی بی زینب آمد رو خاک ها بخوابد، وقتی که آمد خودش بخوابد، دید از آن گوشه ی خرابه ها، تو تاریکی ها، یک بچه ای هی می گوید: بابا، بابا ؛ بلند شد آمد جلو ببیند کیه. دید رقیه است، صدا زد عمه جانم آرام باش، می گوید: عمه، من بابا را می خواهم، من پدرم را می خواهم، الان بابا اینجا بود عمه.
دختر دردانه منم
به کنج ویرانه منم
عمه چه آمد به سرم
چرا نیامد پدرم
الله اکبر ، الله اکبر
یه وقت دیدند، یک غلام آمد یک طبق آورد، این بچه دوید جلو، روپوش را برداشت، دید سر بریده حسین علیه السلام …
فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
حضرت رقیه به عمه زینب گفت:
عمه جان شب مرگ من است امشب
وای که ز نور رخ بابم خرابه روشن است امشب
به زین العابدین بر گو که ما پیمانه بشکستیم
تو هم پیمانه را بشکن، پدر نزد من است امشب
📝 #فنـــــا_فیالله_شد_اما_بقا_دارد
🖊 #زمینه | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #هیأت_رایة_العباس "ع"
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فنا فیالله شد اما بقا دارد سلیمانی...
مقام قدس در قُرب خدا دارد سلیمانی...
شهید فی سبیل الله ، عزیز جان روح الله
بلی در قلب حزب الله جا دارد سلیمانی...
ز جان باید سلامش کرد، اطاعت از امامش کرد
مرام عاشقی چون اولیا دارد سلیمانی...
به رضوان کرد کاشانه ، به دنیا بود بیگانه
که میثاق وفا با آشنا دارد سلیمانی...
بحق تسلیم مولا بود ، بلی سردار دلها بود
ارادت بر علیَ المرتضیا دارد سلیمانی...
همای رحمت ایزد ، به اوج آسمان پر زد
خوش آوازه چو پرواز ، هما دارد سلیمانی...
بُوَد آن کشتهی توحید ، همیشه زنده و جاوید
به گوش جان سرود دلربا دارد سلیمانی...
سپاه قدس را فرمانده لایق بلی عاشق
نشان با شکوه مرحبا دارد سلیمانی...
عراق و شام از او ایمَن ، نشد تسلیم اهریمن
پیام نور بر اهل وفا دارد سلیمانی...
برادر استقامت پیشهی مردان حق باشد
که ثابت کرد شور کربلا دارد سلیمانی...
شاعر: #ولی_الله_کلامی_زنجانی
فنا_فىالله_شد_اما_بقا_دارد_سليمانى.mp3
10.98M
🔊 #صوتی | سبک #زمینه
📝 فنا فىالله شد اما بقا دارد سليمانى
👤 حاج محمود #کریمی
▪️ویژه شهادت #سردار_سلیمانی
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
چشم مهتاب گریه می کرد و
نیمه شب آب گریه می کرد و
در طواف شکسته پهلویی
مثل گرداب گریه می کرد و
غسل می کرد هر چقدر آن شب
باز خوناب گریه می کرد و
گریه ها گر چه بی صدا بودند
دل بی تاب گریه می کرد و
ماه قدش خمیده بود و با
آفتاب گریه می کرد و
مادری پا به پای طفلانش
باز در خواب گریه می کرد و ...
هر که با چشم تر زمین می خورد
کوه هم با کمر زمین می خورد
داشت سلمان می آمد از خانه
که سر هر گذر زمین می خورد
کودکی نیز پشت یک تابوت
پشت پای پدر زمین می خورد
که به داد دل علی برسد
گاه گاهی که بر زمین می خورد
راه می رفت با عصا اما
بین دیوار و در زمین می خورد
#رحمان نوازنی