هر لحظه ی نگاه تو را میخرم حسین
بار تو را به شانه ی خود میبرم حسین
با لطف تو برای خودت گریه میکنم
بانی چشم های همیشه ترم حسین
تو باور منی به همه گفته ام مرا
خاکم کنند با همه ی باورم حسین
تنها به ذکر تو شده ام منقلب که من
در مجلس تو یک نفر دیگرم حسین
نام شماست نان شب سفره ی دلم
هر شب کمی ز غصه ی تو میخورم حسین
کوچه به کوچه مشتری روضه ی توام
شکر خدا که در به در این درم حسین
تنها در آسمان حریم تو میپرم
چون که نوشته اند به روی پرم حسین
منت ز هیچکس نکشیدم به زندگی
چون سایه ی تو بوده به روی سرم حسین
در مجلس عزای تو مویم سپید شد
من را قبول کن که سیه لشگرم حسین
مثل رسول ترک به بالین من بیا
وقتی که میرسد نفس آخرم حسین
#بهمن_ترکمانی
#شعر_مناجات_سیدالشهداء
@navaye_asheghaan
محمد(ص) رحمه للعالمین است
رسول حضرت حق بر زمین است
مداوم ذکر بر روی لبش بود
فقط حیدر امیرالمؤمنین است
#بهمن_ترکمانی
@navaye_asheghaan
.
#مناجات_امام_زمان_عج
بی حاصلست بی تو همه کشت و کارها
شیرین شود به میمنتت شوره زارها
گل می دهند با تو تمامی خارها
از لوح دل شوند زدوده غبارها
من را غبار هم به حسابم بیاوری
حاشا هوس کنم بروم جای دیگری
من که برای دیدن تو در تلاطمم
در بین عاشقان تو یک ذره ام گمم
غم میچکد بدون تو از هر تبسمم!
عمری ست که فراری از حرف مردمم
در سیر انتظار تو طعنه شنیده ام
آقا بیا که از همه جز تو بریده ام
زحمت شده برای تو سر تا به پای من
کردم گناه و توبه تو کردی بجای من
از معصیت، به تو، نرسیده صدای من
اما سپرده دست تو من را خدای من
شرمنده ام برایت اگر دردسر شدم
ماندم به روی دست تو کلا ضرر شدم
کاری نکرده ام شده ام ادعا فقط
از من خطا رسیده و از تو عطا فقط
دلبسته ام به تو به همین روضه ها فقط
من را حواله ام بده به کربلا فقط
دور از حسین زندگی ام میشود تباه
دلتنگ کربلایم و گریان قتله گاه
آن قتله گاه که پرِ نیزه شکسته بود
ارباب ما گرسنه و بی حال و خسته بود
شمری که روی سینه ی آقا نشسته بود
دست عقیله را چقَدَر سخت بسته بود
با ضربه ای جدا شد از ارباب خواهرش
فضه بیا دوباره زمین خورد مادرش
#بهمن_ترکمانی
@navaye_asheghaan
.
#امان_زمان (عج)
بی حاصلست بی تو همه کشت و کارها
شیرین شود به میمنتت شوره زارها
گل می دهند با تو تمامی خارها
از لوح دل شوند زدوده غبارها
من را غبار هم به حسابم بیاوری
حاشا هوس کنم بروم جای دیگری
من که برای دیدن تو در تلاطمم
در بین عاشقان تو یک ذره ام گمم
غم میچکد بدون تو از هر تبسمم!
عمری ست که فراری از حرف مردمم
در سیر انتظار تو طعنه شنیده ام
آقا بیا که از همه جز تو بریده ام
زحمت شده برای تو سر تا به پای من
کردم گناه و توبه تو کردی بجای من
از معصیت، به تو، نرسیده صدای من
اما سپرده دست تو من را خدای من
شرمنده ام برایت اگر دردسر شدم
ماندم به روی دست تو کلا ضرر شدم
کاری نکرده ام شده ام ادعا فقط
از من خطا رسیده و از تو عطا فقط
دلبسته ام به تو به همین روضه ها فقط
من را حواله ام بده به کربلا فقط
دور از حسین زندگی ام میشود تباه
دلتنگ کربلایم و گریان قتله گاه
آن قتله گاه که پرِ نیزه شکسته بود
ارباب ما گرسنه و بی حال و خسته بود
شمری که روی سینه ی آقا نشسته بود
دست عقیله را چقَدَر سخت بسته بود
با ضربه ای جدا شد از ارباب خواهرش
فضه بیا دوباره زمین خورد مادرش
#بهمن_ترکمانی
.
@navaye_asheghaan
دست بالای دست بسیار است
دست بالای دست حیدر نیست
فوق ایدیهم است دست علی
او که باشد دری به خیبر نیست
او بخواهد زمین نمیلرزد
دل اهل مدینه مضطر نیست
حاکم شرع تا علی باشد
قوم او از غریبه برتر نیست
حال ایتام با علی خوب است
از ستم چشم هیچکس تر نیست
چابلوسی به دین ندارد راه
حرف غیر خدا به منبر نیست
کفو زهرا علیست، با پدرش
مثل حیدر کسی برادر نیست
در شب هجرت نبی دیدند
جز علی که کسی به بستر نیست!!
عاشقی بود قنبر و فهمید
عشق اینجاست جای دیگر نیست
حب او را ندارد آن که به دل
خانه ی قبر او منور نیست
آیت الله هم اگر باشد
حسناتش به لوح و دفتر نیست
خانه ی امن ماست خاک نجف
هیچ جا با نجف برابر نیست
صاحبِ اختیار من علی است
بی علی قدر من مقدر نیست
تا که ذکر علیست بر لب ما
شیشه ی دل دمی مکدر نیست
مستی نام او مرا کافی ست
احتیاجی به شرب مسکر نیست
ساقی اش چون علیست مینوشم
ورنه میلی به حوض کوثر نیست
روز محشر به هوش می آید
هر کسی با خبر ز حیدر نیست
#مدح_حضرت_امیرالمومنین_علی_ع
#بهمن_ترکمانی
@navaye_asheghaan
معنی عفت و حیا
اسدالله چشم تو روشن
صاحب شیر دختری شده ای
یا حسین، بهر کربلای خودت
صاحب چه پیمبری شده ای
بستری دارد از پر طاووس
بالشی از پر پری دارد
و ان یکادی بخوان رسول الله
دختر تو چه دختری دارد
دختری از تبار نور و غزل
معنی عفت و حیا زینب
همدم روز سختی حسن است
گل شکفت از گل حسن امشب
زندگی را به کام بابایش
لحظه لحظه عسل ترش کرده
مادرش اشک شوق میریزد
معجری از جنان سرش کرده
هم اقامه و هم بجای اذان
خواند، نام حسین در گوشش
تا دم مرگ هم نشد هرگز
لحظه ای یاد او فراموشش
بوسه باران پنج تن شده است
حرز هر پنج تن به تن دارد
بیشتر به حسین زل زده است
به دلش عشق بی کفن دارد
آفریده خدا برای حسین
صبر را بیشتر به او داده
روضه خوان ها دروغ میگویند
معجرش از سرش نیفتاده
بهمن ترکمانی
#بهمن_ترکمانی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_بنت_امیرالمومنین #شعر_ولادت_حضرت_زینب #شعر_ولادت_عقیله_بنی_هاشم
@navaye_asheghaan
منو ببخش برای لحظه هایی
که بردم از یاد تو رو مهربونم
از من فقط بدی رسید و تنها
خدا به خاطر تو داد امونم
دلگیر جمعه ها برای اینکه
دلگیری از منو تموم کارام
وقتی که تو راضی نباشی از من
بارونی شبیه ابره چشمام
این که میگم دوست دارم دروغ نیست دروغ هر چی غیر از این شنیدی
بیا که پیر شدم توی جوونی
رنگ موهام میزنه به سفیدی
قصه عشق من به تو نبوده
برای این یکی دو روز دنیا
من اگه مردم و تو رو ندیدم
بدون که بودم عاشق تو تنها
هر جا میرم یاد تو ام عزیزم
چون که تو هم به یادمی همیشه
من تو رو دوست دارم فقط ببینم
قسمت من میشه یا که نمیشه؟
گریه کن روضه شاه بی سر
کجایی روضه خون مشک بی آب
تو رو به جون عمه سه ساله ت
منم نگاه کن نوکرت رو دریاب
گریه کن روضه ی فاطمیه
روضه مادر و خودت بخونش
دلیل مرگ مادرت غلاف
غلافی که خورده به استخونش
#شعر_مناجات_امام_زمان_عج
#فاطمیه
#بهمن_ترکمانی
@navaye_asheghaan
از دعای فاطمه عیسی مسیحا دم شده است
زیر پای هاجر و طفلش زمین زمزم شده است
از دعای فاطمه برگشت نور دیده اش
پیرُهن بر چشم یعقوب نبی مرهم شده است
با دعای فاطمه بخشید آدم را خدا
از دعای فاطمه است آدم اگر آدم شده است
نوح عمر خویش را از حضرت زهرا گرفت
عمر زهرا مصلحت بوده است اگر که کم شده است
انتخاب حضرت زهرای اطهر بوده است
حضرت عباس اگر که صاحب پرچم شده است
راست قامت میشود در پیش مخلوق خدا
آن کسی که قد او در پیش زهرا خم شده است
فاطمه نوری که در صلب پیمبر جا گرفت
نوری از نور خدا که دختر خاتم شده است
از غم دنیا و عقبی تر نگشته دیده اش
هر کسی که گوشه ی چشمش برایش نم شده است
ارزش اشک بر او را ما چه میدانیم چیست
ظاهرا یک قطره اما در حقیقت یم شده است
عشق زهرا و علی حبل المتین عالم است
دین ما با رشته های پنج تن محکم شده است
اشک او را غیر سجاده ندیده کس ولی
بعد پیغمبر گل او غرق در شبنم شده است
#فاطمیه
#شعر_مدح_حضرت_زهرا_س
#بهمن_ترکمانی
@navaye_asheghaan