عمه ی سادات
قمری باز رسید و به دلم نور افتاد
ناخودآگاه مسیرم به رهِ طور افتاد
بیخبر بودم از آن حال و دلم شور افتاد
قافیه بر ورقم جفت شد و جور افتاد
گفت بنْویس که آن روح عبادات آمد
صلواتی بفرست عمه ی سادات آمد
دست بردم به قلم قافیه ام نام گرفت
نام زینب به لبم خورد و لبم جام گرفت
و از این حالت خوش سینه ام آرام گرفت
مهر او از دل من غصه ی ایام گرفت
ازقدومش به دلم شوق مناجات آمد
صلواتی بفرست عمه ی سادات آمد
عرض تبریک که یا فاطمه دختر زادی
دختری با جَنَم و هیبت حیدر زادی
کوثری بر نبی و کوثر دیگر زادی
بهرِ دین نبوی خودْ تو پیمبر زادی
دختر شیر خدا قبله ی حاجات آمد
صلواتی بفرست عمه ی سادات آمد
گفت در حالت بیداری و در خواب حسین
جان نثار توام ای حضرت ارباب حسین
شده از داغ تو جسمم به تب و تاب حسین
کوفه و شام شدم بهر تو نوّاب حسین
تبرِ بت شکن کوفه وشامات آمد
صلواتی بفرست عمه ی سادات آمد
داریوش جعفری
#داریوش_جعفری #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_بنت_امیرالمومنین #شعر_ولادت_حضرت_زینب #شعر_ولادت_عقیله_بنی_هاشم
@navaye_asheghaan
دمیده دولت عشق
سحر است و دمیده دولت عشق
نوبتی باشد است نوبت عشق
کوه می لرزد از اُبُهَت عشق
می نویسم به نام
حضرت عشق” ما همه عاشقیم و شیداییم همه مجنون عشق لیلاییم عرش خوشبو شده است با کرمت می چکد عطر مریم از قدمت قُدسیان مات ذات محترمت عرشیانند خادم و حشمت آمده سوره ی وفا،”زینب” السلام ای عقیله یا زینب بال جبریل بالِش سر توست کوچه باغ بهشت معبر توست ظلمت شب نخی ز معجر توست شاه کرببلا برادر توست ما همه نوکر حسین تواییم تا قیامت به زیر دِین تواییم نوکری تو کار نوکرها ای همه اعتبار نوکرها مایه ی افتخار نوکرها حرمِ تو قرارِ نوکرها شرزه شیرانِ دشت ایرانیم دشمنت را ز شام می رانیم ما همه ریزخوار خوانِ حرم لاله ی سرخ بوستان حرم تنمان فرشِ آستان حرم لقبِ ما:”مدافعان حرم” از عدوی تو کشته می سازیم و از این کشته پُشته می سازیم مقتدای نماز من زینب خواهر شاه بی کفن زینبفاطمه،حیدر و حسن..،زینب یک تنه کلِّ پنج تن زینب” تو صدای رسای قرآنی تو تجلّی روحِ ایمانی ای کران تا کرانه ی کوثر آیه ی دخترانه ی کوثر غزل عاشقانه ی کوثر روشنی بخش خانه ی کوثر پای مادر چقدر غم خوردی مثل یاس مدینه پژمردی نقشه ای شوم،روزگار،کشید ناگهان ابر تیره گون بارید باد پائیزی مدینه وزید دست ظلمت ستاره ای را چید کاش می شد همیشه مدح سرود ختم شعرم شروع روضه نبود رُخ آئینه تا مُکَدَّر شد روزگارِ خوش علی سر شد حرف مسمار و آتش و در شد پیش چشم تو یاس پرپر شد کهکشان سوخت تا دمِ خانه آتش افتاد روی پروانه تا در افتاد پیکرش افتاد وسط خانه حیدرش افتاد رد مسمار بر پرش افتاد صدف افتاد،گوهرش افتاد آه!اهل سقیفه بد کردند چادرش را چرا لگد کردند بردیا محمدی #بردیا_محمدی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_بنت_امیرالمومنین #شعر_ولادت_حضرت_زینب #شعر_ولادت_عقیله_بنی_هاشم @navaye_asheghaan
یا عقیله العرب
همیشه زنده از آن است نامِ عاشورا
همیشه هست کنارِ امام عاشورا
شهید عصر دهم زنده ماند با زینب
قیام اوست ترازِ قیام عاشورا
بجز حسین مگر چیز دیگری دیده؟
که زینب است پیامش ، پیام عاشورا
به پیش آنکه گرفت از برادرش جان را
گرفت کاخ ستم انتقام عاشورا
دمی به یاد غلام و دمی به یاد علی
هماره بود حزین تمام عاشورا
حسین ، علت اصلی اشک مومن گشت
عقیله اشک فشان مدام عاشورا
حامد آقایی
#حامد_آقایی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_بنت_امیرالمومنین #شعر_ولادت_حضرت_زینب #شعر_ولادت_عقیله_بنی_هاشم
@navaye_asheghaan
بنت الحیدر
زینب رسیده پای پیمبر بایستد
از شوق روی فاطمه حیدر بایستد
زینب رسیده باز که قرآن بخواند و
چشمش به روی سوره کوثر بایستد
زینب رسیده است که وقت تنزلش
قلب فرشته در صف محشر بایستد
زینب رسیده زینت اسم علی شود
اسمش کنار واژه ی مادر بایستد
زینب که جمعِ پنج تن از نور داور است
باید قبول کرد که زهرای دیگر است
قرآن یکی، حساب یکی و خدا یکی
زهرا یکی، علی یکی و مصطفی یکی
در ازدحام ِ دور و بر خانه ی علی
این دستِ خالی است یکی و گدا یکی
زنجیره های عشق حسینیم و زینبیم
`ما عاشقیم غالباً از هر دو تا یکی”
تنها قنوت فاطمه خیرش به ما رسید
می گیرد از هزار دم ربنا یکی
با او یکی یکی به خدا می رسیم ما
دور ضریح کرببلا می رسیم ما
باید دلیل، آیه ی قرآن بیاورند
یعنی به پای مردی ات ایمان بیاورند
از سر گذشته آب، اگر حرف غیر توست
سر را برای چه؟ تو بگو جان بیاورند
موران کنار بارگهت صف کشیده اند
بانو اشاره کن که سلیمان بیاورند
وقتی تویی مدافع حرم آل فاطمه
اصلا” چرا که زیره به کرمان بیاورند
دوران غربت تو گذشته اشاره کن
عباس های لشکر دوران بیاورند
ما را هنوز این دم و این نوحه برلب است
بعد از حسین، قافله سالار زینب است
رضا دین پرور
#رضا_دین_پرور #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_بنت_امیرالمومنین #شعر_ولادت_حضرت_زینب #شعر_ولادت_عقیله_بنی_هاشم
@navaye_asheghaan
معنی عفت و حیا
اسدالله چشم تو روشن
صاحب شیر دختری شده ای
یا حسین، بهر کربلای خودت
صاحب چه پیمبری شده ای
بستری دارد از پر طاووس
بالشی از پر پری دارد
و ان یکادی بخوان رسول الله
دختر تو چه دختری دارد
دختری از تبار نور و غزل
معنی عفت و حیا زینب
همدم روز سختی حسن است
گل شکفت از گل حسن امشب
زندگی را به کام بابایش
لحظه لحظه عسل ترش کرده
مادرش اشک شوق میریزد
معجری از جنان سرش کرده
هم اقامه و هم بجای اذان
خواند، نام حسین در گوشش
تا دم مرگ هم نشد هرگز
لحظه ای یاد او فراموشش
بوسه باران پنج تن شده است
حرز هر پنج تن به تن دارد
بیشتر به حسین زل زده است
به دلش عشق بی کفن دارد
آفریده خدا برای حسین
صبر را بیشتر به او داده
روضه خوان ها دروغ میگویند
معجرش از سرش نیفتاده
بهمن ترکمانی
#بهمن_ترکمانی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_بنت_امیرالمومنین #شعر_ولادت_حضرت_زینب #شعر_ولادت_عقیله_بنی_هاشم
@navaye_asheghaan