#ورود_کاروان_به_کربلا
لحظۀ پر زدن ما به نظر نزدیک است
راه عرش از دل صحرا چقَدَر نزدیک است
در دل خیمه بیایید همه جمع شوید
همه را سیر ببینم که سفر نزدیک است
مادرم زودتر از ما زده خیمه اینجا
چقَدَر بوی گل یاسِ پدر نزدیک است
تا سری هست به سجده بگذارید امروز
لحظۀ بال درآوردن سر نزدیک است
تا توانید به ششماهۀ من بوسه زنید
بوسههای لب یک تیر سه پر نزدیک است
گریهای کرد و غریبانه به زینب فرمود:
دخترم پیش تو باشد که خطر نزدیک است
گفت آسوده بخوابید همین شبها را
وقت بیداری شب تا به سحر نزدیک است
گریه کرد و به علمدار اشاره فرمود:
که فدای تو شوم درد کمر نزدیک است
بر سر و روی یتیمان حسن دست کشید
گفت قاسم که: عمو مرگ مگر نزدیک است؟
قد و بالای جوانش جگرش را سوزاند
ای خدا صبر بده، داغ پسر نزدیک است
✍ #مجتبی_شکریان_همدانی
#ورود_کاروان_به_کربلا
رسید بالاخره قافله کنار فرات...
سلامتی حسین و قبیلهاش صلوات!
رباب آمده با اصغرش خوش آمده است
رقیه آمده با اکبرش خوش آمده است
چقدر خوب که جمعِ بزرگها جمع است
تمام قافله پروانه، عمه هم شمع است
به بندهها برسان جلوهی رب آمده است
خبر کنید زنان را که زینب آمده است
چه با شکوه میآید ز محملش پایین
سر تمامی مردان مقابلش پایین
حجاب دختر حیدر، هزار پردهی نور
ز قد و قامت این زن نگاه عالم دور
رکابدار ابالفضل و پردهدار حسین
شکوه این زن ابالفضل و اقتدار حسین
چرا کسی نمیآید سلامشان بکند
سلامشان بکند احترامشان بکند
بزرگ بانوی این قافله پریشان است
خدا بخیر کند خیره بر بیابان است
گمان کنم خبرِ سر براش آوردند
خبر ز غارت معجر براش آوردند
رساندهاند خبر را که ای صبور حرم
شکسته میشود این سمتها غرور حرم
اگر چه آمدهای با دوصدجلال اینجا
به عصر روز دهم میروی ز حال اینجا
همان زمان که حسینت میان گودال است
همان زمان که تنش زیر چکمه پامال است
همان زمان که همه درمیان آشوبند
به بوسهگاه نبی نیزه نیزه میکوبند
لباس کهنهی او از تنش جدا شده است
به روی جسم شریفش برو بیا شده است
کبود میشود از تازیانه پیکر تو
سری به نیزه بلند است در برابر تو
✍ #سیدپوریا_هاشمی
https://eitaa.com/navaye_asheghaan
#امام_حسین_ع_شهادت
#ورود_کاروان_به_کربلا
چنان ز خون من این خاک سیر خواهد شد
که از تمام جهان دستگیر خواهد شد
علیِ اکبرم امروز مثل دریاییست
که قطره قطره نصیب کویر خواهد شد
به جای آب و نوازش، به جای جرعهٔ شیر
گلوی اصغر من سهمِ تیر خواهد شد
چه بگذرد به دل ساقی حرم وقتی
که چشم مشک به باران، نظیر خواهد شد
به ساربان بدهم خرج این سفر را چون
به نرخ خاتم خونین، اجیر خواهد شد
میان خلعت غم خواهرم در این طوفان
به دست بادِ مخالف اسیر خواهد شد
سپردهام به بیابان و خار، طفلم را
سهسالهای که به یک روز پیر خواهد شد
✍ #احمد_حیدری
https://eitaa.com/navaye_asheghaan
#ورود_کاروان_به_کربلا
#دودمه
کربلا شد حرم حضرت نورالثقلین
لک لبیک حسین
فاطمه آمده از عرش به بین الحرمین
لک لبیک حسین
✍ #رضا_دین_پرور
https://eitaa.com/navaye_asheghaan
#ورود_کاروان_به_کربلا
#دودمه
زینب اما نَه بگو شیرِ خدا آمد فرود
خیمه را برپا کنید
حضرتِ کرببلا در کربلا آمد فرود
خیمه را برپا کنید
✍ #حسن_لطفی
https://eitaa.com/navaye_asheghaan
#ورود_کاروان_به_کربلا
#دودمه
بر سپاهی چرخشِ تیغِ نگاهت غالب است
عصمتُ اللهِ حرم
احترامِ محملت مانندِ کعبه واجب است
عصمتُ اللهِ حرم
✍ #قاسم_نعمتی
https://eitaa.com/navaye_asheghaan
#ورود_کاروان_به_کربلا
چه خوب اینکه عنان مرکبم دست اباالفضل است
امان از ساعتی که ساربانم مَحرم من نیست
✍ #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/navaye_asheghaan
#ورود_کاروان_به_کربلا
#دودمه
زینب اینجا آمده! یا فاطمه! یا مرتضی!؟
السلام ای کربلا
آمده تا کربلا گردد هزاران کربلا
السلام ای کربلا
✍ #حسن_لطفی
@navaye_asheghaan
#ورود_کاروان_به_کربلا
#دودمه
رخصت از زینب گرفت و زد علَم را بر زمین
کربلا زینب رسید
پا زمین زد فاطمه یا که امیرالمؤمنین
کربلا زینب رسید
✍ #حسن_لطفی
@navaye_asheghaan
#ورود_کاروان_به_کربلا
ره گشایید، کاروان آمد
کاروان حسین جان آمد
دور مولا چه خوب اصحابی است
نزد خورشید، بَه چه مهتابی است
کودکان حرم که چون یاسند
همه آسوده نزد عباسند
نور وجهش به عرش میتابد
روی دوشش رقیه میخوابد
شیرزنهای مذهب آمدهاند
ام کلثوم و زینب آمدهاند
عون و قاسم حجاب محملشان
علی اکبر رکاب محملشان
چشم یک خیمه بر دهانِ علیست
عشق این کاروان، اذانِ علیست
شیرخوارِ رباب در خواب است
مشکهای حرم پُر از آب است
گفت آقا چه نام این صحراست؟
یک نفر گفت دشت کرب و بلاست
هاهُنا... بر لب حسین آمد
روضهها بر لب حسین آمد
شد سرازیر اشک چشمانش
زینب از غم دلش گرفت آتش
دلهره در دلش فراوان شد
بیشتر از حسین، گریان شد
گفت: حس میکنم غریبی را
بوی خون، بین عطر سیبی را
نکند وعدهی نبی اینجاست
نکند تل زینبی اینجاست
سنگها بر زمین چه بسیارند
نخلها را ببین چه بسیارند
این غم در گلو چه خواهد شد؟
جان زینب بگو چه خواهد شد؟
دست من نیست میروم از حال
نرو دیگر میان این گودال
چه کنم تا سرت جدا نشود؟
چه کنم پیکرت رها نشود؟
من نمردم به تو لگد بزنند
به پدر، حرفهای بد بزنند
تک و تنها اگر بمانم چه؟!
بین اعدا اگر بمانم چه؟!
نکند که اسیر خواهم شد؟!
با که من هم مسیر خواهم شد؟!
هر چه باشد قضا و تقدیرم
نیست فرقی، که بی تو میمیرم
✍ #محمدجواد_شیرازی
#زنجیر_زنی
#هادی_همتی
#ورود_کاروان_به_کربلا
«««نوحه سبک بوشهری»»«
اندر این دشت بلا زخم جگر می بیند
یک سه ساله ز جفا داغ پدر می بیند
این همان خاک مصیبت طلب کرب و بلاست
اندر این دشت حسین داغ پسر می بیند
این همان جاست که از جور و ستم های یزید
حلق شش ماهه به خود تیر سه سر می بیند
«««واویلا آه و واویلا ز دشت کربلا»»»
«««واویلا آه و واویلا ز دشت کربلا»»»
این همان شهر غریب است که سوغاتی آن
دست هر کس برسد دیده ی تر می بیند
اندر این دشت لب خشک ابوالفضل جوان
لب دریا ز عطش سوز و شرر می بیند
این همان جاست که زینب به دو چشمان خودش
داغ می بیند و هی داغ دگر می بیند
«««واویلا آه و واویلا ز دشت کربلا»»»
«««واویلا آه و واویلا ز دشت کربلا»»»
پسر فاطمه این جاست که دور از وطن است
سر بریده ز قفا پیکر او بی کفن است
این همان جاست که عمامه و انگشتر او
می شود غارت و عریان تن و بی پیرهن است
این زمین کرب و بلا وادی ماتم باشد
بوی غم می دهد و معدن درد و محن است
«««واویلا آه و واویلا ز دشت کربلا»»»
«««واویلا آه و واویلا ز دشت کربلا»»»
#زنجیر_زنی
#هادی_همتی
#ورود_کاروان_به_کربلا
✨✨✨✨✨✨✨✨
@navaye_asheghaan
#ورود_کاروان_به_کربلا
جای دل توی سینه سنگ دارن
هزاران نقشه و نیرنگ دارن
میشه از تو نگاه حرمله خوند
اینا با اصغرت هم جنگ دارن
✍️ #شهریار_سنجری
@navaye_asheghaan