#مناجات_با_خدا
#اعتکاف_رجب
#شهادت_حضرت_زینب سلاماللهعلیها
📌تقدیم به معتکفین عزیز مارا از دعای خیرشان محروم نسازندانشاالله.
امشب ببخش ما را به احترام زینب
با بنده کن مدارا به احترام زینب
با آنکه رو سیاهم لبریز از گناهم
اما مران گدا را به احترام زینب
با دست گیری خود شرمنده کردی عمری
این عبد بی حیا را به احترام زینب
بیمار دوره گردم بر کام من چشاندی
طعم خوش شفا را به احترام زینب
با برگه ی شهادت کن عاقبت بخیرم
تکمیل کن عطا را به احترام زینب
آیا شود ببینم هنگام جان سپردن
ارباب با وفا را به احترام زینب
بادیده های گریان من آمدم بگیرم
امضایِ کربلا را به احترام زینب
از روی تل صدا زد ای شمر برنگردان
با پا عزیز ما را به احترام زینب
بردار چکمه ات را از روی سینه ی شاه
به احترام زهرا به احترام زینب
با نعل های تازه کمتر بهم بریزید
آقای سر جدا را به احترام زینب
جای کفن بپیچید دورتنم رفیقان
یک تکه بوریا را به احترام زینب
#قاسم_نعمتی
@navaye_asheghaan
#مناجات_با_خدا
#اعتکاف_رجب
📌مخصوص شبهای ماه رجب
ویژه از معتکفین گرامی التماس دعا دارم
آی مردم خدای ماهِ رجب
عاشقِ توبهٔ گنهکار است
موج دریایِ مغفرت امشب
قطرهٔ گریهٔ گنهکار است
سرِ شب تا سحر منادی حق
هر گنهکار را صدا کرده
منِ آلوده هم طمع کردم
«دائمَ الفضل»، سفره واکرده
باز کرده دو دستِ رحمت خویش
تا که شاید من و تو برگردیم
طعم آغوش ِ مهربانش را
سحر جمعه تجربه کردیم
مهربانتر ز مادر است خدا
ما که هستیم ، عبدِ فَرّاریم
با تمام گناهکاری مان
در جگر حب مرتضی داریم
سینه ام مثل حضرت زهرا
میدهد چون بهشت بوی نجف
وقت جان دادنم بچرخانید
جای قبله مرا به سوی نجف
قلب من با غم امام حسین
مثل تربت طهارتی دارد
بهتر از گریه بر امام حسین
چشم من چه عبادتی دارد
شب جمعه شب زیارتی است
می زنم ناله با دلی بی تاب
دست بر سینه رو به کرببلا
السلام علیک یا ارباب
تا سحر از کنار تربت تو
شب جمعه صدای آه آید
کوچه وا می کنند تا مادر
دم ِ گودال قتلگاه آید
می زند ناله ای حسین ِ عزیز
گیسوانت کجاست شانه زنم
یاد ِ هرضربه ای که خوردی تو
درد می گیرد ای حسین ، تنم
نیزه ها در قیام و سجده شان
اشهد حنجر تو را خواندند
عده ای آمدند در گودال
صورتت رو به خیمه چرخاندند
آتش افتاده بود بر جگرت
آسمان را چو دود می دیدی
خواهرت را محاصره کردند
خواهرت را کبود می دیدی
سر اینکه سر تو را نبُرند
رو زده خواهر تو بر دشمن
هرچه فریاد زد نزن نامرد
عمرسعد گفت که شمر بزن
دست و پاگیر سر بریدن شد
گفت بیرون کنید این زن را
با ته نیزه و قلاف زدند
بر سر و صورتش چنان زهرا
ته گودال تا دم خیمه
حرمت چادرش به خاک نشست
مثل من که زکوچه برگشتم
فضه با پارچه سرش را بست
کار از سنگ و چوب و نیزه گذشت
پیر مردی عصا زنان آمد
شمر و خولی که غارتش کردند
نیمه شب تازه ساربان آمد
#قاسم_نعمتی
@navaye_asheghaan
السلام علیک یا صاحب الزمان
تمام حاجتم این است با دلی پر درد
تو را به حق اسیری عمهات برگرد
در شب روز باعظمت نیمه ماه رجب خدا را به آبروی زینب کبری سلام الله علیها قسم می دهیم :
«الهم عجل لولیک الفرج»
التماس دعا
#قاسم_نعمتی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب سلاماللهعلیها
#شهادت_حضرت_زینب سلاماللهعلیها
#زمزمه_شهادت_حضرت_زینب سلاماللهعلیها
🎙سبک مادر خزون شده بهار زینب
حسین- زمان رفتنم رسیده
تمام گیسوهام سپیده
کجایی ای گلوبریده
حسین-برا همه مادری کردم
حالا که کوه رنج ودردم
دارم به دنبالت میگردم
حسین-چه گریه داره حال وروزم
توو گوشم صدات هنوزم
بیاد قتلگاه می سوزم
حسین-یادم نمیره قتلگاهت
غربت آخرین نگاهت
خضاب شد اون صورت ماهت
حسین-غرور وزینب وشکستن
با چکمه رو سینت نشستن
ملائکه چشمام وبستن
حسین-سربه سرت گذاشت با نیزه
بالامیرفت هزارتا نیزه
مونده روی گلوت جا نیزه
حسین-پا به پای تو ضربه خوردم
دستم توو خاک وخون بردم
تاکه گلوت و گیر اوردم
حسین-تورو غریب گیرت آوردن
لباسای تنت رو بردن
دور سر تو آب میخوردن
حسین-حریر موهات و لگد کرد
عقیق لبهات و لگد کرد
تموم رگهات و لگد کرد
حسین-طعم اسیری رو چشیدم
رو نیزه ها سرت رو دیدم
خودت دیدی چی ها شنیدم
حسین-خدا کنه نشنوه سقا
چیا گذشته بر دل ما
چونه زدن سرِ اسیرا
حسین-خاطره هاش برام عذابه
بانوئی که عالیجنابه
جاش میون بزم شرابه؟
حسین-یکی تادختر و نشون داد
سرش رو باخنده تکون داد
تووبغلم سکینه جون داد
#قاسم_نعمتی
@navaye_asheghaan
.
🏴سبک #زمزمه یا #واحد_سنگین روضه ای شهادت #حضرت_زینب کبری سلام الله علیها
#زمزمه_حضرت_زینب
#واحد_حضرت_زینب
#ام_المصائب_زینبم
🏴بند اول
ام المصائب زینبم
اونکه بلا دیده منم
اونکه به غم اسیره و
کرب و بلا دیده منم
ام المصائب زینبم
مادر رنج و غصه هام
یه سال و نیمه میگذره
که غصه داره کربلام
یه سال و نیمه
که گریه میکنن با من اهل مدینه
یه سال و نیمه
که بی قراری میکنه دلم تو سینه
بگم من از کدوم غمام
که گفتنش سخته برام
ظاهر من نشون میده
که پیر دشت کربلام
(ام المصائب زینبم)
🏴بند دوم
من دیدم از روی جفا
هجده سرو رو نیزه ها
با دسته بسته رفتم از
کربلا تا شام بلا
با تازیونه و به زور
رد شدم از محله ها
زخم زبون شنیدم از
اون شامیای بی حیا
یه سال و نیمه
که میگذره از اون روزای تلخ برا من
یه سال و نیمه
که مونده آثار کبودی روی این تن
چی بگم از شام بلا
چی بگم از نامحرما
بزم یزید بی حیا
چشای هرزه ی اونا
(ام المصائب زینبم)
#وفات_حضرت_زینب
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
@navaye_asheghaan
.
🏴سبک #زمینه شهادت ام المصائب #حضرت_زینب کبری سلام الله علیها
#زمینه_حضرت_زینب
#ام_المصائب_امشب
🏴بند اول
ام المصائب امشب
راحت شد از مصائب
عزا گرفتی امشب
کجا امام غائب
کجا میخونی نوحه ی
وا عمتی واویلا
سوریه ای یا اینکه
کرب و بلایی آقا
خون گریه میکنی
تو واسه عمه جان
فدای اون دلت
یا صاحب الزمان
میخونی نوحه از
کدوم مصیبتاش
از شام و کوفه یا
از غم کربلاش
آه و واویلتا
🏴بند دوم
قلب زمین گرفته
قلب زمان گرفته
شب شهادت تو
دل بی بی جان گرفته
بودی دم آخری تو
یاد حسین چه بیتاب
بسترتو آوردن
جون بدی زیر آفتاب
گریه میکردی تو
یاد برادرت
گرفتی پیرهنه
خونیشو در برت
خیره شدی بی بی
به سمت کربلا
صدا زدی با اشک
حسین من بیا
آه و واویلتا
🏴بند سوم
خودم دیدم عزیزم
سر از تنت جدا شد
جلو چشای من وای
سرت رو نیزه ها شد
خودم دیدم عزیز من
تنت رو زیر مرکب
آه ای غریب مادر
آه ای عزیز زینب
خودم بوسیدم اون
رگ های حنجرت
صد پاره دیدم از
مرکبا پیکرت
دیدم به لعل تو
چوب جفا زدن
دیدم رقیه تو
که بی هوا زدن
آه و واویلتا
#وفات_حضرت_زینب
✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
@navaye_asheghaan
.
|⇦•می روم از کربلایت....
#روضه_حضرت_زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج مهدی #سماواتی
●━━━━━━───────
عمه سادات، زینب کبری "بَکَتْ وَ أَبْکَتْ وَاللّهِ کُلُّ عَدُّوٍ وَ صَدیق" عمه ی سادات زینب کبری کنار کشته ی داداشش نشسته بود و اشک می ریخت طوری گریه میکرد دوست و دشمن به حالش گریه میکردند. گاهی صدا میزد "أَنتَ أَخی" آیا تو برادر منی گاهی صدا میزد..یا جَدّاه...!*
این کشتهی فتاده به هامون حسین توست
این صیدِ دست و پا زده در خون حسین توست
*گاهی دست زیر بدن پاره پاره برادر میبرد، صدا میزد.. خدا! این قربانی رو از آل محمد قبول کن..حسین...چه کردن با این خواهر داغ دیده؟ یابن الحسن! یه عده از عربها اومدند اما با کعب نی و تازیانه از بدن برادر جداش کردند، زنها رو سوار ناقه ها کرد، بچههاشون رو بغلشون داد، اما وقتی نوبت به خودش رسید دیگه کسی نبود کمکش کنه، یه نگاه به طرف گودی قتلگاه کرد،زبان حالش این بود داداش پاشو.. زینبت می خواد سوار ناقه بشه یه نفر مَحرم نداره....«حسین. حسین حسین »
نوایِ کاروان هر دَم زند آتش به جانم
خدایا بر زمین مانده تنِ آرامِ جانم
رَوان با شور و شینم
خداحافظ حسینم
رفتم من و هوای تو از سر نمیرود
داغِ غمت زِ سینهی خواهر نمیرود
میروم از کربلایت
میسپارم بر خدایت
ای حسین جان...
*خدایا به سوزِ دل زینب کبری، به اشک چشمش، به دل داغ دیده اش، به چادر خاک آلودَش، به بدن تازیانه خوردهاش، فرج امام زمانمان را برسان، موانع فرجش برطرف بفرما... امشب همه ما را به زینب کبری ببخش..*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#حضرت_زینب
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حاج_مهدی_سماواتی
#وفات_حضرت_زینب
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
@navaye_asheghaan