دلم دوباره گرفتار ام کلثوم است
که فصل رونق بازار ام کلثوم است
به روز آخر ماه جمادی الثانی
تمام شیعه عزادار ام کلثوم است
گرفته است ز حیدر مدال آقایی
کسی که خادم دربار ام کلثوم است
همیشه سفره ی شیعه اگر نمک دارد
به لطف سفره ی افطار ام کلثوم است
اگر من اهل بکائم عنایت زهراست
و سینه زن شدنم کار ام کلثوم است
قیام سرخ حسینی همیشه مدیونِ
کلام ناب و گهربار ام کلثوم است
درخت کرب و بلا پر ثمر اگر گشته
ز جانفشانی و ایثار ام کلثوم است
تمام گریه ی ما در مصیبت ارباب
نَمی ز دیده ی خونبار ام کلثوم است
یقینِ قلبی اَم این است حضرت عباس
ز روی نیزه نگهدار ام کلثوم است
میان مجلس نامحرمان و بزم شراب
سر بریده مددکار ام کلثوم است
#محمود_مربوبی
#حضرت_ام_کلثوم_س
می نویسم به اذن ثارالله
از زنی با وقار همچون ماه
راوی صادق بنی هاشم
از علوم خفی حق آگاه
مهد علم و مفسر قرآن
کوه عصمت، مقرب درگاه
چون حسین و حسن سخاوتمند
مثل زینب صبور آل الله
مثل زینب بلا چشیدن را
ام کلثوم بوده خاطرخواه
با صلابت مبارزه می کرد
با سلاح دعا و اشک و آه
خطبه مانند مرتضی می خواند
خطبه هایی پر از غم جانکاه
مدح او را بس است چون بوده
دختر فاطمه، سخن کوتاه
دختر دوم ولی خدا
ام کلثومِ حضرت زهرا
آن قدر داغ و دردسر دیده
قد کمان و نحیف گردیده
بعد داغ غم رسول الله
یاس را در دل شرر دیده
وسط کوچه ی بنی هاشم
یک نفر به چهل نفر دیده
خاک غم روی چادرش مانده
چون شکاف سر پدر دیده
جگرش پاره شد کنار حسن
تشت لبریز از جگر دیده
چادر خواهر بزرگش را
وسط خیمه شعله ور دیده
لب گودال بر زمین خورده
غارت جسم محتضر دیده
کوفه و شام پر بلا رفته
بر سر نیزه ها قمر دیده
نیزه ها را ببر از این جا شمر
دور کن چشم بی حیا را شمر
با دلی پر شراره و گریان
لقمه ها را گرفت از طفلان
خطبه اش شام و کوفه را لرزاند
دشمنش شد از این بیان حیران
داغ بازار شام را حس کرد
وسط چشم های بی ایمان
با دو چشم خودش تماشا کرد
خیزران خورد بر لب و دندان
رفت ویرانه ای که شامش بود
سرد و روزش جهنمی سوزان
گریه می کرد پا به پای رباب
تا دهد بر دلش سر و سامان
چه فراقی کشید این خواهر
اربعین بود آخر هجران
درد، این است قدر این بانو
مانده حتی میان ما پنهان
ما بدهکار ام کلثومیم
عبد دربار ام کلثومیم
#محمد_جواد_شیرازی
#حضرت_ام_کلثوم_س
از گُل یاس یاد باید کرد
یاد کوثر زیاد باید کرد
یاد کن اَختران مولا را
روضۀ دختران زهرا را
یاد اُخت الحسین یاد حسین
مونس زینب ، امتداد حسین
بانوی بانوان هر دو جهان
ام کلثوم ، تاجدارِ جنان
همه جا مثل سایه با زینب
بر لبش صبح و شام یا زینب
کیست این سایه ، شاخۀ طوبا
اولین روضه خوان عاشورا
یا حسینش همیشه بر لب بود
اولین نوحه خوان زینب بود
داشت بر لب میان اهل حرم
درد دل با پیمبر اکرم
ما که مهمان کربلا بودیم
ما گرفتار هر بلا بودیم
خون ز دل ها چکید یا جدّا
جان به لب ها رسید یا جدّا
ظلم و جورِ حرامیان دیدیم
سنگباران ز کوفیان دیدیم
وای از کوفه و پذیرایی
دخترانت همه تماشایی
دید چشمان ما جنایت را
معجر زخم آل عصمت را
روز پَرده نشینی از ما رفت
آبرویی ز آل طاها رفت
ناقه ها بی جهاز و ما خسته
دستهامان به ریسمان بسته
بود چشمان مَردمان بر ما
پوست ها سوخته شد از گرما
بهتر ای مادرا نبودی تو
وسط ماجرا نبودی تو
حَرمی را که هیچ مَحرم نیست
غیر نامَحرمش مجسّم نیست
بعد ظلم حرامیِ ملعون
همه غارت زده همه محزون
بود بی سایۀ برادرها
گریه ها گریه های دخترها
شاهد ظلم بی حساب شدیم
وارد مجلس شراب شدیم
لب و دندان ز چوب کینه شکست
مادرا حُرمت سکینه شکست
نام او را چه زشت می بردند
پیش زینب شراب می خوردند
روز ما سخت روزگاری شد
که حسینت به تشت قاری شد
چشم تو در عزای او گرید
تا قیامت برای او گرید
دخترانت بلند می گِریند
نوحه سر می دهند می گریند
نام ما تا ابد به شام آید
منتقم روز انتقام آید
#محمود_ژولیده
#حضرت_ام_کلثوم_س
خدا خلقت نموده آيه آيه كوثری ديگر
همين كه داده بر زهرا دوباره دختری ديگر
خديجه آمده يا فاطمه بنت اسد دنيا
تمامأ مادرش بود و تمامأ حيدری ديگر
چه ارثی برده از مادر بلاغت در سخن دارد
به گوش آمد صدای مرتضی از حنجری ديگر
فدای ام كلثومم غلامم خادمين اش را
ملائک آستان بوس اش نخواهد نوكری ديگر
به نام او گره خورده غم و مظلومی و غربت
زده كل وجودش را به نام خواهری ديگر
كنار اصلأ نيامد با غم داغ برادرها
به پا كرده است اين ام البكا هم محشری ديگر
نشد خم قامت اش جز لحظه ی بوسيدن حنجر
همان جائی كه او شد روبرو با پيكری ديگر
دلش می خواست بر شانه بچسباند سرش را حيف
ندارد پيكر پامال مركب ها سری ديگر...
#محسن_صرامی
#حضرت_ام_کلثوم_س
دست ما و عنایتت بانو
جان فدای شهامتت بانو
تو بزرگی و ما گدا خانوم
السلام علیکِ یا کلثوم
در شجاعت مثال بابایی
در نجابت شبیه زهرایی
خطبه هایت همیشه غرا بود
در صدایت صدای مولا بود
قوت قلب خواهرت بودی
همه جا با برادرت بودی
سر پناهی به دختران حرم
تکیه گاهی به مادران حرم
رفته ای پا به پای زینب تو
شاهد گریه های زینب تو
پر و بالت شکسته شد اما
لشکری بود و خواهرت تنها
دختری زیر دست و پاها مرد
زیورت را کسی به غارت برد
به سرت سنگ خورده در کوفه
چادرت چنگ خورده در کوفه
پشت دروازه های در شام و
تهمت و افترا و دشنام و
دست سنگین آن حرامی ها
رفته ای کوچه ی یهودی ها
روز و شب ها به فکر گودالی
یاد تیغ و سنان و خلخالی
طاقتم نیست دیگر ای بانو
روضه کافیست دیگر ای بانو
#ابراهیم_لآلی
#حضرت_ام_کلثوم_س
از آن جا که خدا می خواست شأن تو نهان باشد
مسجل می شود گنجینه باید بی نشان باشد
کشیده آستین از دست دنیا خادمت آری
کشانده خویش را تا که غلام آستان باشد
علی در باز خواهد کرد و زهرا راه خواهد داد
اگر نام شریفت پشت در ورد زبان باشد
چه می خواهد مقاماتت ز جان عقل ما وقتی
فقط یک گوشه از خاک تو نامش آسمان باشد
سگِ کوی شما هم عار می داند اگر جایی
گذارش از گذرگاه فلان ابن فلان باشد
عنان از خشم حیدر می درد آوردن نامش
چگونه قاتل انسیه پایش در میان باشد!!!
به ظاهر آستین اما جگر در زیر دندان بود
مهار گریه دشوار است اگر مادر جوان باشد
تو عفت را میان همهمه تعبیر خواهی کرد
حریفت گرچه یک نا اهل هرزه چون سنان باشد
تو را ای آفتاب در حجاب آشفته کی دیدیم؟
تو را که سایه ات دلگرمی یک کاروان باشد
تو بر می خیزی از جا حین گریه خطبه می خوانی
اگر حتی برادر زیر چوب خیزران باشد
سلیمانت به نی رفته است اما تاب می آری
اگر چه خاتمش در دست های ساربان باشد
به کوه عصمتت سوگند این دنیاست مملوکت
اگر حتی خرابه آخر این داستان باشد
#حسین_واعظی
#حضرت_ام_کلثوم_س
باید از جلوه ی او عرش منوّر باشد
هر کسی مثل شما، دختر کوثر باشد
بیگمان این دل شیری که تو داری، بانو!
میتواند فقط از جانب حیدر باشد
زینب دوّم گلخانه ی زهرا شدهای
چه قشنگ است! که زینب دو برابر باشد
پیش دریای دلت، موج بلا، کوچک بود
عاشقی، صبر تو از عقل، فراتر باشد
«امّکلثوم»! دعا کن، نرسد روزی که
دختری شاهد افتادن مادر باشد
خاطرت باشد اگر، شاهد عاشورایی!
آتش خیمه هم از آتش آن در باشد
تو چهدیدی؟چهشنیدی؟چهکشیدی؟آنروز
بدنی بیسر و یک نیزه که با سر باشد
اوّلین شاعر این داغی و شعرت، بانو!
شعلهای گشته که بر سینه ی دفتر باشد
بیسبب نیست که عمرت به درازا نکشید
وای! از آن دل که در آن داغ برادر باشد
#قاسم_صرافان
#حضرت_ام_کلثوم_س
نام بلند خویش به دنیا گذاشتی
با داغ خود غمی روی دل ها گذاشتی
بعد از حسین، قلب پریشان خویش را
در کربلای خون خدا جا گذاشتی
حیران و ماتِ صبر و رضای تو روزگار
وقتی به روی غصّه و غم پا گذاشتی
کوفه اسیر نطق علیگونه ی تو شد
داغی بزرگ بر دل اعدا گذاشتی
با خطبهای که خواندی و کردی عزا به پا
پا جای پای حضرت زهرا گذاشتی
زینب قرار بود کند شام را خراب
حرمت به نام زینب کبری گذاشتی
بازار شهر کوفه کجا و شما کجا؟!
باور نمیکنم قدم آن جا گذاشتی
ای همدم رباب! تو با اشک و نالهات
مرهم به قلب مادر تنها گذاشتی
گفتی به رأسِ بر روی نیزه: برادرم!
از چه رقیّه را تک و تنها گذاشتی؟
تو داغدار بیکفن کربلا شدی
گریان و بیقرار شه سر جدا شدی
#محمد_جواد_غفاریان
#حضرت_ام_کلثوم_س
کمتر کسیست در غم من انجمن کند
از من سخن بیاورد، از من سخن کند
«دلهای جمع را کند آشفته یاد من
راضی نمیشوم که کسی یاد من کند»
یاد آورم ز قاسم و عبّاس و اکبرم
چشمم نظر چو بر گل و سرو و سمن کند
غوغای کربلا، غم کوفه، حدیث شام
جان بر لبم رسانَد و خون، قلب من کند
ما را خرابه، جای شد و هیچ کس نگفت:
باید که لاله جلوه به صحن چمن کند
از بازگشتمان به مدینه کنایتیست
هر کاروانِ خسته که رو در وطن کند
بار مرا اگر چه اجل بسته است و باز
خوش روبهرو مرا به حسین و حسن کند،
شرمنده ی محبّت زینب شوم که آه!
باید دوباره جامه ی ماتم به تن کند
وقتی کفن برای من آماده میشود
او باز گریه بر بدن بیکفن کند
#جواد_هاشمی_تربت
#حضرت_ام_کلثوم_س
پروردهیزهراست از اينرو رشيدهست
دريای بی پايانِ اوصاف حميدهست
او زينبصُغری ست اينيعنیخدا،باز
"زینت"برای شاه مردان آفريدهست
مانند زهرا مثل زينب چون خديجه
او افتـخارِ بانوانِ برگُـزيدهست
آن سان که ما زهرا تر از زینب ندیدیم
چشم فلک زینب تر از او را نديدهست
وقتی كه دِق كردهست از داغ حُسينش
فرضاست برما كه بگوييم او شهيده ست
او از طفولیت شبیه خواهر خویش
ماتمكشيده زجر دیده داغ دیدهست
پیری قبل از موعد او بی سبب نیست
بر شـانه از آغـاز بار غـم كشيده ست
اين سرو پابرجا اگر قدّش كمانی ست
ميراثدارِ مادری قامت خميده ست
خاكم به سر، زخم زبان از شمر خورده
وقتی دم دروازه ی ساعت رسيده ست
خاكم به سر، از آفتاب گرم و سوزان
هم چادرش پوسيده هم رنگش پریده ست
از كعب نی بايد بپرسی چند منزل
جان يتيمان برادر را خريده ست؟
اين كه رقيّـه تشـنه جان داد و گرسنه
در بينِ ويرانه امانش را بُريده است
#محمد_قاسمی
#حضرت_ام_کلثوم_س
یادم نمی رود سفر آخر حسین
یادم نمی رود که چه آمد سر حسین
یادم نمی رود که داماد کربلا
زد دست و پا مقابل چشم تر حسین
یادم نمی رود که آمد به خیمه ها
بینِ عبا جسم علی اکبر حسین
یادم نمی رود که زینب ز پا نشست
مثل عمود خیمه آب آور حسین
یادم نمی رود که خودم خاک ریختم
در پشت خیمه روی علی اصغر حسین
یادم نمی رود که شد از سوز تشنگی
مثل دو چوب خشک لب اطهر حسین
یادم نمی رود که دیدم ز روی تل
در زیر تیغ شمر لعین حنجر حسین
یادم نمی رود که شنیدم به قتلگاه
فریاد یا بُنیَّ زند مادر حسین
یادم نمی رود که چه ها کرد ساربان
نامرد بهر غارت انگشتر حسین
یادم نمی رود که دیدم به چشم خویش
آثار نعل تازه روی پیکر حسین
یادم نمی رود که دیدم به نیزه ها
هفده سر بریده را پشت سر حسین
یادم نمی رود دم دروازه کف زدند
زن های شام دور و برِ خواهر حسین
یادم نمی رود به خرابه، نداشت خواب
از شدت گرسنگی اش دختر حسین
#عبدالحسین
#حضرت_ام_کلثوم_س
رزق سحر را پای چشم تر نوشتند...
دل را فداییِ غم دلبر نوشتند...
درد و بلای یار را بر جان خریدن...
دیدیم که هم معنیِ خواهر نوشتند...
می خواستی از خواهرت زینب بگویند...
این گونه شد از نام تو کمتر نوشتند...
ما را فدایی های زینب آفریدند...
ما را به پای نام تو نوکر نوشتند...
ای چارمین آیه به روی دست زهرا
با پنجمین حرف شما کوثر نوشتند...
کوری چشم دومی از نسل جعفر...
در سرنوشت پاک تو همسر نوشتند...
این آیه را اَلطَّیِّبین لِطَّیِباتُن...
بی شک برای دختر حیدر نوشتند...
#سید_مصطفی_عبداللهی
#حضرت_ام_کلثوم_س
هر چند درک ناقص تاریخ، کافی نیست
در این که حق با توست امّا اختلافی نیست
معنای این که عدّهای حق را نمی بینند
جز گم شدن در یک مسیر انحرافی نیست
باید علی گفت و علی خواند و علی فهمید
فرصت برای گفتن حرف اضافی نیست
کم نقره داغش کن ترکهایی که در کعبه است
پیش دهان دشمن حیدر شکافی نیست
هذیان نگویید، ازدواج نور با ظلمت
چیزی به جز فکر و خیال و قصّه بافی نیست
بِنتُ الهُدی در بیت گمراهی؟ معاذالله!
آن وقت می گویند باورها خرافی نیست
زخمی اگر خوردید چوب کُفرتان بوده
چسباندن اینوصله ها راه تلافی نیست
حسن ختام این غزل با تیغ در راه است
وقتی برای دست بردن در قوافی نیست
#سید_ابوالفضل_مبارز
#حضرت_ام_کلثوم_س
AUD-20220603-WA0011.opus
281.4K
#روضه_امام_حسین (ع)
😭😭
چشمی که دریا می شود شبهای جمعه
محبوب زهرا می شود شبهای جمعه
توبه همان اشک است، با اشکی که دارم
این دیده زیبا می شود شبهای جمعه
گرچه گنهکارم، ولی با دست زهرا
این نامه امضا می شود شبهای جمعه
درد فراق کربلا، درد گناهم
این دو هم آوا می شود شبهای جمعه
خیلی دلم حال و هوای گریه دارد
در سینه غوغا می شود شبهای جمعه
از اول هییت همیشه رسم این است
با روضه معنا می شود شبهای جمعه
عطر حرم تا بر مشام من می آید
دردم مداوا می شود شبهای جمعه
فرقی به فرزندان زهرا نیست اما
باب الحسین وا می شود شبهای جمعه
هرجا که نامی از حسین آید یقیناً
عرش معلا می شود شبهای جمعه
با روضه های شاه بی لشکر همیشه
غم خانه بر پا می شود شبهای جمعه
چون قامت زهرا خمید از زخم حنجر
هر قامتی تا می شود شبهای جمعه
اصلاً نميخواهم دگر روضه بخوانم...
...مادر که تنها می شود شبهای جمعه
شبهای جمعه سوختن را دوست دارم
گریه به شاه بی کفن را دوست دارم
😭😭
التماس دعا
384374431849.mp3
3.04M
مداحی رمضانی
پیشنها دانلود التماس دعا😭😭😭
دنیای منی حسین، از دنیا تو رو میخوامℐ♪•*
این خواهش قلبمه، شب جمعه حرم بیامℐ♪•*
اگه تمومِ حسرت دلم زیارتهℐ♪•*
ولی دلم خوشه که این جدایی قسمتهℐ♪•*
تموم زندگیم شبا میونِ هیأتهℐ♪•*
ممنونم از در این خونه نکردی تو ردمℐ♪•*
با همهٔ سابقهٔ خوب و بدمℐ♪•*
به یاد لبهات نه به آب لب نزدمℐ♪•*
حســـــین وااای حســـــین وااای
حســـــین وااای حســـــین وااای
حســـــین وااای حســـــین وااای
◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇
نوکرِ بدی بودم ولی دوست دارم تو روℐ♪•*
رو سیاه شدم ولی، نکنه بگی بروℐ♪•*
بیا و مثل حر روی سیاهمو بخرℐ♪•*
این عبد عاصیو زیارت حرم ببرℐ♪•*
دار و ندارمه آقا همین چشمای ترℐ♪•*
حال من دیدنی میشه لحظهٔ جون دادنمℐ♪•*
وقتی که خاک میریزن روی تنمℐ♪•*
اربابم بیای برای دیدنمℐ♪•*
حســـــین وااای حســـــین وااای
حســـــین وااای حســـــین وااای
حســـــین وااای حســـــین وااای
◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇
با گریه برای تو دل میشه مقربتℐ♪•*
تر میکنه چشممو یاد تَرکِ لبتℐ♪•*
خشکیه کامم از کبودیه حنجرتهℐ♪•*
بمیرم آخه آب مهریهٔ مادرتهℐ♪•*
فرات همیشه شرمندهٔ چشم ترتهℐ♪•*
از ازل تا به ابد نوکراتو میده عذابℐ♪•*
یادِ دل واپسی و قحطی آبℐ♪•*
روضهٔ تشنگیِ طفل ربابℐ♪•*
حســـــین وااای حســـــین وااای
حســـــین وااای حســـــین وااای
حســـــین وااای حســـــین وااای
🍂🍁🍂
🖤
4_5915540250137988490.mp3
11.17M
.
#مناجات_امام_زمان_عج
مداح:#کربلایی_سید_رضا_نریمانی👌😭
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
دلم را به بزم محبت کشیدی
دوباره مرا پای صحبت کشیدی
ز بی آبرویی من هم گذشتی
از این نوکر پست، منّت کشیدی
گناه مرا دیدی و گریه کردی
عزیزم بمیرم خجالت کشیدی
اگرچه یکی غصه ات را نخورده
تو جای همه، آهِ حسرت کشیدی
نشد خانه ام، خیمه گاه تو باشد
ز نا اهلی ام، درد غربت کشیدی
شنیدی که دلتنگ شهر حسینم
لب تشنه ام را به تربت کشیدی
گنهکارم اما نجف لازمم من
چرا روی پرونده ام خط کشیدی
اگر روضه دارم دعای تو بوده
اگر فاطمی ام، تو زحمت کشیدی
سحر در کنار مزارش نشستی
به اینجا مسیر زیارت کشیدی
سلام ای گل پرپر خانه مادر!
چرا پوشیه روی صورت کشیدی؟
الهی که دیگر مصیبت نبینی
تو از میخ در هم مصیبت کشیدی
دم کوچه افتاده بودی و گفتی؛
علی را چرا پای بیعت کشیدی
اگرچه لگد خوردی از حال رفتی...
کنارش نفس های راحت کشیدی
#مناجات_امام_زمان_عج
#فاطمیه
#رضا_دین_پرور ✍
.
💠💠💠💠💠💠
2385-1665327811264.mp3
3.21M
یا زهرا س:
دلی که می سوزه پای غم حسین
تموم آرزوش محرم حسین
صدا می زنه اسم اعظم حسین
خدا رو می بینه تو پرچم حسین
خدایا چرا دیگه طواف حرمش پا نمی ده
چرا اونی که براش میمیرم سگ شو راه نمی ده
توی صف فداییاش قاطی زائراش جا نمی ده
می خوام آواره بشم الهی به امید تو
بزار بی چاره بشم الهی به امید تو
نشون غم تو نشسته رو تنم
از آتش غمت کبود بدنم
اونی که سینه چاک عشقته منم
همه خوشیم اینه که من سینه زنم
یاد ترک لبای تو قلب منو می سوزونه
غلاده نوکریت منو دنبال تو می کشونه
فطرس توی دلم سلامم رو به تو می رسونه
حالم روشن می دونه
دل به دریا زدم اللهی به امید تو
قربونی تو شدم اللهی به امید تو
می خوام آوره بشم اللهی به امید تو
بذار بی چاره بشم اللهی به امید تو
از اون روزی که دل تو عشقت اسیره
برای دیدنت بهونه می گیره
توم آرزوش تو دنیا همینه
تو کربلا باشه شبی که میمیره
جدا شدن سرم زیر تیغ نگات
آرزومه
هرجا که رو می کنم انگاری
رخ تو روبه رومه
اگه منو نبری به خدا دیگه کارم تومه
حرفم امشب یک کلامه
بذار دیونه بشم اللهی به امید تو
می خوام آوره بشم اللهی به امید
💠💠💠💠💠💠
14001115eheyat-taheri-roze.mp3
3.15M
یا زهرا س:
|⇦•ای گنج معرفت به دل سامرا...
#روضه و توسل به امام هادی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج محمد رضا طاهری
🏴🏴🏴🏴
دهمین رهبر دین را صلوات
حافظِ شرع مبین را صلوات
کوکبِ پر اثر مُلک وجود
هادیِ اهلِ زمین را صلوات
Hossein Sharifi - Ghafele Salare Man (320).mp3
14.92M
یا زهرا س:
قافله سالارِ من؛ کجایی ای دوای دردم؟ ●♪♫
پی تو هر کجا میگردم؛ تورو تو قتلگاه گم کردم… ●♪♫
ای بدن صد پاره؛ رو خاکِ داغِ این صحرایی… ●♪♫
چرا مقطع الاعضایی؟ ●♪♫
بگو کجا برم، تنهایی؟ ●♪♫
امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫
چشت روشن! بزم حرامم بردن… ●♪♫
چشت روشن؛ تو ازدحامم بردن ●♪♫
وای من از عاشورا… زمین و آسمون غمگینه ●♪♫
یه خواهری داره می بینه؛ یکی میشینه روی سینه ●♪♫
وای من از عاشورا! باید بمیره از غم، دنیا ●♪♫
تو قتلگاه به پیشِ زهرا؛ دوازده ضربه میزد اعداء ●♪♫
امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫
چشت روشن؛ روسریمو دزدیدن ●♪♫
💠💠💠💠💠
چشت روشن، به گریه هام خندیدن ●♪♫
داغِ تو روی سینم؛ که قلب مضطرم میسوزه ●♪♫
پاشو ببین حرم میسوزه؛ ببین که معجرم میسوزه ●♪♫
رفتی و دور از چشمت، به خیمه ها هجوم آوردن ●♪♫
همه چیو غنیمت بردن؛ رقیه ی تورو آزردن ●♪♫
امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫
چشت روشن؛ ما رو اسیری بردن ●♪♫
چشت روشن؛ ما رو خرابه بردن ●♪♫
لشگر دشمن ای وای… به روی پیکرت میتازه ●♪♫
میان همه با نعلِ تازه؛ دیگه روشون به رومون بازه! ●♪♫
رفتی و موندم تنها؛ بگو چی کار کنم با این درد؟ ●♪♫
به حرمله می گفتم برگرد؛ نزن تو گوش من ای نامرد ●♪♫
امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫
◼️◼️◼️◼️◼️◼️