eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
374 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. روضه_حضرت_ام_البنین_س ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇 خانم ام البنین در مقام و شأن و منزلت ایشون، همین بس که بهر حال این قابلیت رو این خانوم داشت که زیر یک سقف باامیرالمومنین زندگی کنه و به بچه های حضرت زهرا خدمت کنه... خیلی قبل تر از این حرفها هم خواب دید که یک قرص قمر و سه ستاره از آسمون در دامنش فرود آمد، به پدرش عرض کرد که بابا من همچین خواب دیدم، پدرش هم انسان روشنی بود، خیلی انسان روشن و اهل ولایی بود. پدرش گفت :بابا ازدواجی خواهی کرد که ثمره ازدواج چهار پسر، هر چهار پسر عالم را روشن می‌کنند، یکی از بقیه قوی تر و بزرگتره، بقیه ستاره اند پیشش ،بعدها که حضرت امیر،عقیل رو فرستاد برای خواستگاری، حضرت عقیل فرمود: به پدر ام‌البنین که برادرم امیرالمومنین خواستگاره، او اینقدر معرفت داشت که عرض کرد: شما به آقا بگید، ما باید منت بکشیم دختر ما بیاد به کنیزی خونه شما! از ابتدا هم بی بی آمدن تو خونه امیرالمومنین، یکی از مقاصد مهمشون خدمتگذاری به بچه های حضرت زهرا بود... بعد هم که عاشق و دلباخته امام حسین شد، بچه ها را جوری تربیت کرد که اینها جز به فدا شدن برای امام حسین به چیز دیگه ای فکر نکنند... شخص سائلی هر سال می اومد در خونه ی ابوالفضل، می اومد عرض میکرد: آقا! خرج سال من رو بده من برم، حضرت هم بهش عنایت میکردن، این خرج سالش رو میگرفت و می رفت بی خبر از همه جا بود، اون سال هم مثل هرسال اومد و در زد وکنیز اومد دم در که کیه؟ سائل بهش گفت: برو بگو گدای همیشگی اومده... چی میخوای؟ گفت برو به آقا بگو، سائل اومده ،میگه خرج سالم رو بده! برم... کنیز رو ساده دلی خودش گفت برو دیگه اینجا نیا! گفت چرا؟گفت اون آقا روکربلا کشتنش، شهیدش کردند، دیگه نیست... این هم سرش رو انداخت پائین که من به خانواده ام گفتم میرم میگیرم حالاجواب زن و بچه ام رو چی بدم؟سرش رو انداخت پائین و ناامید داشت میرفت و تو فکر بود که چکنم؟ دید کنیزه داره میدوه میاد... چه اتفاقی افتاد؟ کنیز آمد داخل خانه خانم فرمود کی بود؟ گفت: خانم! یه گدایی بود گفتم بره! گفت چی میخواست؟گفت: من گدای هرسالم اومدم خرج سالم رو بگیرم ردش کردم گفت با اجازه کی ردش کردی؟ مگه در خونه ی تو اومده بود ردش کردی؟ بدو دنبالش پیداش کن برو بگو برگرده کنیز دوید گفت: آقا! برگرد بیا خانم خونه کارت داره، اومد سلام کرد بی بی فرمود: این اشتباه کرد، به شما اشتباه گفت، عباس شهيد شده، مادرش که نمرده، تا هر وقت خواستی بیا اینجا خرجت رو از من بگیر من هستم...* هر چند او دگر پسر خویش را ندید هر گز غمین نشد که عباس شد شهید دق کرد بعد از اون که به او این خبر، رسید بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید خاتم به جای آب لب انور حسین کارش دگرنشستن در آفتاب شد آتش فشان، قصه و کوه مذاب شد شرمنده نگاه غریب رباب شد آنقدر سوخت شمع وجودش که، آب شد رو می گرفت، نزد دوتا خواهر حسین *کار شبهای ام‌البنین این بود هر شب راه می افتاد تو کوچه پس کوچه های بنی هاشم، در خونه بنی هاشم، یکی یکی در میزد عباسم رو حلال کنید، می خواست آب بیاره نگذاشتن ،اما یکی از این خونه ها رو وقتی میرسید در نمی زد، اینقدر مینشست گریه می کرد تا صدای گریه اش به صاحب خونه می رسید، صاحب خونه می اومد در رو باز می کرد خودش رو می نداخت رو پای صاحبخونه، می گفت: رباب! عباسم رو حلال کن... ام البنین دیگر پسر ندارد واویلا واویلا دیگر بنی هاشم قمر ندارد واویلا واویلا دیگر مرا ام البنین نخوانید واویلا واویلا .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... #
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حضرت رقیه (ع) حضرت علی اکبر(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیهِ اول مجلس دعای سلامتی امام زمان را زمزمه می کنیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان ♦️بنال ای دل نوا دارد رقیه ♦️به هر دردی دوا دارد رقیه ♦️مرض او را ز پا انداخت ،امّا ♦️مریضان را شفا دارد رقیه ⬅️عزیزانی که درگوشه ازاین مجلس نشسته ای میدونم همه به امیدی امدید میدونم گرفتاری میدونم مریض داری میدونم برای حاجت امدید امروز (امشب) بگو حسین جانم به صورت سیلی خورده دخترت دیگه ما را دست خالی ردمان نکنی 🔸رقیه دخترزهرا اطهر 🔸دل جان می شود از او مطهر 🔸رقیه جان توی دوردانه عشق 🔸بود روشن زتو کاشانه عشق ⬅️عزیزان ما نمی دانیم خدا لیاقت بده که بریم از نزدیک قبر بی بی رقیه را رازیارت کنیم یا نه بی بی با این دستهایکوچکش خیلی از گره ها را باز می کنه 🔸بی بی جان غم خودرا بی افزا دردل من 🔸توی یک دانه غم خانه عشق 🔸رقیه جان به ما منت گذاری 🔸گدایی از گدایانت شماری 🔸امید آن است که در فردای محشر 🔸مرا جزء محببانت شماری دیدم آرام آرام آمد مقابل سر بریده بابا چه مخواد بگه عزیزان ای کسی که دختر سه ساله دارید دستهای کوچکشه بلند کرد گویا از بابا تمنا داره چه گفت ، گفت بابا جانم دلم برات تنگ شده انشاءالله هیچ فرزندی را چشم انتظار بابا نکنه دختر دارها می دونن من چه می گم بابا غرور دختره دیدی هروقت دل تنگ بابا میشه یاد بابا می کنه میگه بابام می خواهد خونم بیاد انشاءالله همه دختران تان عاقبت به خیر بشن، حالا درد دل سه ساله حسین را گوش کن بابا دیگه خسته شدم ازاین سفر بابا جان که میای منو ببری بابا ،خداکنه یتیم نشی اخ بمیرم آن قدر بهش تازیانه زدند اخ شما هم امشب (امروز)یتیم نوازی کنید آرام آرام آمد جلو مقابل سر بریده بابا سر بابا رادرآغوش گرفت صدا زد بابای خوبم 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده اما میخام بگم بابای خوبم 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه ⏪یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند اما می خوام گریزی هم داشته باشیم به روضه حضرت علی اکبر (ع) حالا دلها اماده شد بربم کربلا برای جوان امام حسین علی اکبر ناله بزنید ابا عبدالله.. وقتی اومد کنار علی دید علی داره پاهاشو رو خاکا میکشه خدایا هیچ پدرو مادری را داغ جوان نشان نده امام حسین نشت کنار میوه دلش علی اکبر سر علی را به دامن گرفت دلش ارام نشد سر علی را به سینه چسپانید ای از سوز دل صدا می زد ۱علی جانم پسرم بابا تنها گذشتی رفتی هر کاری کرد نتوانست بدن علی اکبر به خیمه ببرد چه کرد صدا زد 🔸جوانان بنی هاشم بیاید 🔸علی را بر در خیمه رسانید 🔸خدا داند که من طاقت ندارم 🔸علی را بردرخیمه رسانم علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون #🖌احمد بهزادی التماس دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 1403/5/9 @navaye_asheghaan
واحد؛ ای شهیدم حسین.mp3
2.35M
علیهاالسلام 🔹ای شهیدم حسین🔹 آسمان بی‌قرار از نوایش شده یا مدینه دگر نینوایش شده هر کسی دیده او را کنار بقیع همدم گریه و روضه‌هایش شده غم و اندوه و غربت حاصلش بود دو چشم تار زينب قاتلش بود نيفتاد از لبش نام حسينش اگر چه داغ سقا بر دلش بود «ای عزیزم حسین ای شهیدم حسین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تا که شد روضه‌خوان دختر فاطمه تا که خواند از اباالفضل و از علقمه گرچه شد تازه داغ دل او، ولی داشت با زینبش زیر لب زمزمه: مزن آتش به جانم نور عينم مخوان از ماهِ مَـقطُوع اليَدَينم بخوان از غربت دلبند زهرا حسينم وا حسينم وا حسينم «ای عزیزم حسین ای شهیدم حسین» شاعر: نغمه‌پرداز:
روضه_حضرت_ام_البنین(ع) بسم الله الرحمن ارحیم یا رحمن یا رحیم اللهم‌صل‌علی‌فاطمة‌وابیها‌وبعلها‌وبنیها‌والسرالمستودع‌فیها‌بعددمااحاط‌بهی‌علمک آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.. دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته بی دست کربلاست. اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده.. ⬅️اماروز اولی که خانم ام البنین واردِ خانه ی مولا امیرالمومنین شد.. مرحوم ربانی خلخالی تو (ستاره درخشان مدینه) مینویسه میگه اُمُّ البنین رسید مقابل در خانهٔ امیرالمومنین داخل نشد. به اُمِّ سلمه فرمود: ام سلمه من شرط دارم..وارد نمیشم همه تعجب کردند گفتن این خانمی که روز اول زندگیش چه شرطی داره) ❇️صدا زد اول بگید خانمم زینب بیاد..همه تعجب کردند چه می خواد بگه این مادر خانم زینب آمد در آستانه در به نقل تاریخ دختر هفت ، هشت ساله تاریخ مینویسه روزی که ام البنین واردخانهٔ امیرالمومنین شد حسنین بیمار بودند. بودند تب داشتند میگن..خانم ام البنین ایستاد دم در. خانم زینب تو آستانه ی دَره. میدونی این مادر چه کرد. از همان روز اول، یکمرتبه دیدن ام البنین خودشو انداخت روی پاهای خانم زینب..خانم جان من نیومدم اینجا برات مادری کنم.. نیومدم خانم جان جای مادرت زهرا رو بگیرم.. فقط اومدم یه جمله بگم.. اومدم اجازه بدی تا آخرِ عُمر کنیزی وخدمت این خونه رو بکنم.. من اومدم کنیزت باشم خانم جان.. یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس ومحفل فیض ببرند ⬅️ اما اونایی که مدینه رفتند می دوند همه شهر نورانیه همه جا چراغ داره فقط یه جا عزیزان تو مدینه است نه شمعی داره.. نه چراغی داره.. (دلتو آماده کن) همه میدونن کجاست..آره اونجا بقیعه.است..4تا عزیز دل زهرا تو بقیعه. آدم که بقیع بره...بی اختیار میگه قبر مادر کجاست.. همه قبرا یه نشونی داره..اما قبر مادر نه.. هر چی بگردی چیزی پیدا نمیکنی.. اما برا دلخوشی شیعه یه قبری گوشه بقیعه.. اونم قبر مادر ادب ام البنینه..😭 امروز بریم کنار قبر بی‌بی ام البنین.. 💔قربون مقامت برم بی‌بی جان.. ان شالله یه روزی پشت دیوار بقیع..برا دردای دل این مادر اشک بریزیم. ☑️همین قدر از ادب خانم برات بگم. امیرالمومنین وارد منزل شد.. دید خانم ام البنین زانوهای غم بغل گرفته..داره آروم آروم گریه میکنه.. (امان از دل امیرالمومنین) صدا زد ام البنین چی شده چرا گریه میکنی. صدا زد آقا یه خواهش ازتون دارم.. (چی شده) آقا جان میشه دیگه منو فاطمه صدا نزنید..😭 (هاا ناله داری یا نه) (چرا فاطمه نگم) مگه از اسم فاطمه بدت میاد (نه آقا جان نستجیرُ باالله اسم خانممِ اسم خاتونمِ.. همه افتخارم اینه که کنیز فاطمه باشم 🔷آقا جان راستشو بخوای همینی که به من میگی فاطمه.. میبینم بچه هاحسنین و زینبین به یاد مادر می افتند.😭 یاد مصیبتای مادر میافتن. تن و بدن بچه ها میلرزه. زینبم ناراحت میشه محزون میشه. دلم نمیاد غم تو چهره زینبم ببینم. آقا فرمود پس از این به بعد ام‌البنین صدات میزنم . 💟صدا زد آقا جان ام البنین یعنی مادر پسرها. من که پسری ندارم. فرمود ام البنین. خدا بهت چهار تا پسر میده... یکی از یکی رشیدتر..با ادب تر... زیباتر.. ولی گل سر سبدشون یه پسره.. ( با اینکه بنی هاشم زیبا رو هستن) ولی این قمر بنی هاشم میشه.. ♥️ ای وای 3 (آی قربون این ناله ها برم) امروز بلند بلند برای ام النین ناله بزنید😭 ⬅️همین قدر برات بگم.. همین مادر می اومد تو قبرستان بقیع..می نشت 4صورت قبر با انگشت دست درست میکرد. مینشست کنار این قبرا ناله میکرد گریه میکرد 🔸ام البنين مضطر نالد چو مرغ بى پر 🔸گويد به ديده تر، ديگر پسر ندارم 🔸زنها! مرا نگوييد ام البنين از اين پس 🔸من ام بى بنينم ، ديگر پسر ندارم 🔸آخ مرا ام البنين ديگر مخوانيد 🔸من ام بی بنینم دیگر پسر ندارم زنهای مدینه دیگه منو ام البنین صدا نزنید. من یه زمانی ام البنین بودم که 4تا پسر داشتم. دیگه به من ام البنین نگین..چون دیگه هیچ پسری ندارم😭 میگفتن طوری خانم ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
20231226_174414-AudioConverter.mp3
965.2K
▪️زمزمه و نوحه وفات حضرت ام البنین 🎙سبک: به سمت گودال از خیمه دویدم من... ستاره میبارم، قمر ندارم من به من نگید مادر، پسر ندارم من ام البنینم وای... جسم عزیزم رو، چه زیر و رو کردند به پیکر عباس، نیزه فرو کردند ام البنینم وای... وقتی به خاک افتاد، علقمه شد بی تاب تا مشک آبش ریخت، شد از خجالت آب ام البنینم وای... کجاست علی اصغر، رباب پریشونه گهواره خالی و، لالایی میخونه ام البنینم وای... ای کاروان با این، دلم چه ها کردی سه ساله ی ما را، چرا نیاوردی ام البنینم وای... شد خیمه ها غارت، وقتی علمدار رفت ناموس آل الله، تو کوچه بازار رفت ام البنینم وای... شنیده ام زینب، زد دست غم بر سر از داغ اون گودال از دست اون خنجر ام البنینم وای... ✍میثم مؤمنی نژاد
دوبیتی صلواتی ای که چون فاطمه ای باب نجات می رسد از تو به عالم برکات حضرت ام بنین،کفو علی بر تو و جود و سخایت صلوات🍀 جهان امشب ز چه اندوهگین است به هر کس بنگری زار و غمین است به جنت مرتضی ماتم گرفته شب سوگ و غم ام البنین است🍀 ای که هستی به جهان باب نجات علوی سیرت و زهرا جلوات مام عباس تویی ام بنین بر تو و عشق و وفایت صلوات🍀 ▪️ جهان در ماتم ام البنین است همان کاو رحمت حق بر زمین است بود او مادر عباس و گریان ز داغ او امیرالمومنین است دوبیتی صلواتی حضرت ام البنین
1_8521072684.mp3
2.07M
👆سینه_زنی_حضرت_ام_البنین س سنگین زمزمه_حضرت_ام_البنین س آقای_واعظی من ام البنینم ولی بی بنینم سراپا پر از درد سراپا حزینم 🔲واویلا واویلا واویلا واویلا از آن روزی که در بیت علی هستم عزیزم من تمام هستی خود را به پای او بریزم من برای نوگلان او نه که مادر کنیزم من دلم غرق خونه غمم از حد فزونه بهار دل من سراسر خزونه به ماتم نشستم که رفته ز دستم تمامی هستم تمامی هستم 🔲واویلا واویلا واویلا واویلا مدینه در وجود من نمانده شور و احساسم شده پرپر همه گلها نمانده لاله و یاسم کجا رفته حسین من چه شد سرو دل عباسم به غم مبتلایم اسیر بلایم شکسته ز داغ غم کربلایم 🔲واویلا واویلا واویلا واویلا من ام البنینم ولی بی بنینم سراپا پر از درد سراپا حزینم 🔲واویلا واویلا واویلا واویلا الا یا فاطمه قلبم بود در شور و شین تو دلم شد پاره پاره از غم نور دو عین تو نه عباسم همه عالم فدائیه حسین تو خدایا چه سازم همه سوز و سازم ز کار ابلفضل به عالم مینازم 🔲واویلا واویلا واویلا واویلا
بسم الله الرحمن الرحيم السلام علیکِ یا زوجة وصی رسول الله السلام علیکِ یــا عــزیــزةالــزهـــراء السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور الســَّواطع یا فــاطـــمـــة بــنــت حـــِزام الکـِلابیه المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمت الله و برکاته. 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک امشب از همینجا... سلام بدیم به بی بی ام البنین... ان شاء الله وعده همه ما مدینه... کنار قبرستان بقیع... 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک خیلی آبرو داره این خانم... خیلی احترام داره... امام باقر فرمودند... و كانت أم البنين أم هؤلاء الاربعة الاخوة القتلى خانم ام البنین مادر چهار شهید هست... میدونی کدوم شهدا... شهدایی مثل علمدار کربلا ابالفضل العباس... مادر شهدایی که جانشون رو فدای امام زمانشون کردند... خیلی عظمت داره این بانو... 🔸فـــاطمه دوم حیــدر شــدی 🔸مادر یک ماه و سه اختر شدی آی اونی که گفتی مریض دارم... گرفتارم... امشب مجلس بنام مادر عباسه... مطمئن باش ابالفضل العباس... به گریه کن های مادرش نظر داره... مواظب باش دست خالی از این مجلس نری... 🔸جز تو، که در کرب و بلای حسین 🔸چـار پسـر کــرده فـدای حسین مرحوم مامقانی در کتاب تنقیح المقال نوشته... بعد واقعه کربلا... وقتی بشیر وارد مدینه شد... اومد محضر بی بی ام البنین... عرضه داشت خانم جان... بچه هات رو در کربلا کشتند... بی بی فرمودند... ای بشیر... أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین بشیر از حسینم چه خبر... عرضه داشت... بی بی جان نبودی... دستهای عباست رو قطع کردند... عمود آهنین به فرقش زدند... فرمود ای بشیر... اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام تمام بچه هام فدای حسین... همه عالم فدای حسین... 🔸تمام زندگیم مال حسینه 🔸دلم همواره دنبال حسینه بشیر همه بچه هام فدای حسین... به من بگو... الان آقام حسین کجاست... یدفعه بشیر صدا زد... بی بی جان... حسینت رو... با لب تشنه سر از تنش جدا کردند... هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین... 🔸قدم اگر خمید فدای سر حسین 🔸جانم به لب رسید فدای سر حسین 🔸ام البنین سابق این شهر عاقبت 🔸شد مادر چار شهید فدای سر حسین ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حضرت رقیه (ع) حضرت علی اکبر(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیهِ اول مجلس دعای سلامتی امام زمان را زمزمه می کنیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان ♦️بنال ای دل نوا دارد رقیه ♦️به هر دردی دوا دارد رقیه ♦️مرض او را ز پا انداخت ،امّا ♦️مریضان را شفا دارد رقیه ⬅️عزیزانی که درگوشه ازاین مجلس نشسته ای میدونم همه به امیدی امدید میدونم گرفتاری میدونم مریض داری میدونم برای حاجت امدید امروز (امشب) بگو حسین جانم به صورت سیلی خورده دخترت دیگه ما را دست خالی ردمان نکنی 🔸رقیه دخترزهرا اطهر 🔸دل جان می شود از او مطهر 🔸رقیه جان توی دوردانه عشق 🔸بود روشن زتو کاشانه عشق ⬅️عزیزان ما نمی دانیم خدا لیاقت بده که بریم از نزدیک قبر بی بی رقیه را رازیارت کنیم یا نه بی بی با این دستهایکوچکش خیلی از گره ها را باز می کنه 🔸بی بی جان غم خودرا بی افزا دردل من 🔸توی یک دانه غم خانه عشق 🔸رقیه جان به ما منت گذاری 🔸گدایی از گدایانت شماری 🔸امید آن است که در فردای محشر 🔸مرا جزء محببانت شماری دیدم آرام آرام آمد مقابل سر بریده بابا چه مخواد بگه عزیزان ای کسی که دختر سه ساله دارید دستهای کوچکشه بلند کرد گویا از بابا تمنا داره چه گفت ، گفت بابا جانم دلم برات تنگ شده انشاءالله هیچ فرزندی را چشم انتظار بابا نکنه دختر دارها می دونن من چه می گم بابا غرور دختره دیدی هروقت دل تنگ بابا میشه یاد بابا می کنه میگه بابام می خواهد خونم بیاد انشاءالله همه دختران تان عاقبت به خیر بشن، حالا درد دل سه ساله حسین را گوش کن بابا دیگه خسته شدم ازاین سفر بابا جان که میای منو ببری بابا ،خداکنه یتیم نشی اخ بمیرم آن قدر بهش تازیانه زدند اخ شما هم امشب (امروز)یتیم نوازی کنید آرام آرام آمد جلو مقابل سر بریده بابا سر بابا رادرآغوش گرفت صدا زد بابای خوبم 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده اما میخام بگم بابای خوبم 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه ⏪یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند اما می خوام گریزی هم داشته باشیم به روضه حضرت علی اکبر (ع) حالا دلها اماده شد بربم کربلا برای جوان امام حسین علی اکبر ناله بزنید ابا عبدالله.. وقتی اومد کنار علی دید علی داره پاهاشو رو خاکا میکشه خدایا هیچ پدرو مادری را داغ جوان نشان نده امام حسین نشت کنار میوه دلش علی اکبر سر علی را به دامن گرفت دلش ارام نشد سر علی را به سینه چسپانید ای از سوز دل صدا می زد ۱علی جانم پسرم بابا تنها گذشتی رفتی هر کاری کرد نتوانست بدن علی اکبر به خیمه ببرد چه کرد صدا زد 🔸جوانان بنی هاشم بیاید 🔸علی را بر در خیمه رسانید 🔸خدا داند که من طاقت ندارم 🔸علی را بردرخیمه رسانم علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون #🖌احمد بهزادی التماس دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 1403/5/9 @navaye_asheghaan
. حضرت زهرا(ع)و حضرت س گریز به خرابه ی شام انجام كار خانه مرا سخت گشته است دیگه خودم نمی تونم برا بچه هام نون درست كنم... نمی تونم خودم لباس های بچه هام رو بشورم... بابا چند وقت ِ زینب میاد جلو بسترم... توقع داره مثل همیشه بغلش كنم... موهاش رو شونه بزنم... آخ كه دیگه دستم بالا نمیاد... بابا برا علی نمیتونم بگم،بچه ها هم كه طاقت ندارن... اومدم برا تو بگم بابا انجام كار خانه مرا سخت گشته است می دونی چرا بابا؟ ضرب غلاف بال و پرم را گرفته است همسایه ها عیادت نمی اومدند،ای كاش نمی اومدند،وقتی می اومدند،می رفتن بیرون،زینب میشنید،هی با خودشون می گفتن،این خانم دیگه موندنی نیست،این روزها روزهای آخرشه، همسایه ها همه فهمیده اند كه مرگ سر تا به پای محتضرم را گرفته است فاطمه هجده ساله از دیوار كمك میگرفت،می اومد كنار قبر بابا،این روزها وقتی از بابا حرف می زدن دلتنگ میشد،می گفت:علی جان پیراهنی كه بابام رو در اون پیراهن غسل دادی،بده من بوی بابام و استشمام كنم،امیرالمؤمنین علیه السلام می دونه فاطمه چقدر دلتنگه،هی امتانع میكرد،هی زهرا اصرار،پیراهن رو آورد،روایت نوشته،تا پیراهن رو بو كرد،دیدن خانم غش كرد،رو زمین افتاد،می خوام بگم بی بی طاقت نداشتی،پیراهن بابا رو ببینی،من بمیرم برا اون سه ساله ای كه تا بهانه ی بابا رو گرفت،دیدن نانجیب ها از در خرابه یه طبقی دارن میارن،قول بده ناله هات تموم نشه برای باقی شعر،همچین كه رو پوش رو كنار زد،بچه ترسید،عمه جان این سر كیه؟ آخه حق داره بچه،باباش این طوری نبود،همه صورت زخمی ِ،لبها تركیده،بی بی كنار قبر بابا با باباش حرف می زد،اما این سه ساله،كنار سر بریده بابا، گفت:بابا،خیلی درد و دل دارم باهات بابا، درشام بی كسی مرا داد می زند زخمی كه بال چشم ترم را گرفته است اگه كسی تا حالا برا رقیه سلام اللله علیها گریه نكرده باشه،با این بیت تلافیش رو در بیاره. هر جا زقافله عقب افتاده ام ضجر از روی اسب موی سرم را گرفته است. هر جا رقیه رو می زند رو می كرد به عمه جانش میگفت:اگه عموم بود،اینها جرأت نداشتن من و بزنن دق مرگ كرده حرمله ام بس كه در برم بر نی سر عموی حرم را گرفته است این یكی رو به اندازه ی غیرتی كه پا روضه ی بی بی داری باید پاش ناله بزنی. انگشت های طعنه امانم بریده است خیرات شهر دور و برم را گرفته است این كه بی تاب ِ رو زمین خواب ِ دختر شاه ِ شده بی بابا اما حالا با كیا همراه ِ اونجا اگه تو مدینه،غربت اگه بود،اما علی بود سلمان بود،اباذر بود،اینجا هر وقت سر از محمل بیرون میكرد،باید سرهای بریده رو میدید،یا باید شمر و خولی رو می دید. شده بی بابا اما حالا با كیا همراه ِ نزنید اینقدر بی گناهه توی ویرونه یه ریز می خونه كجایی بابا كی میگه بابا نوه ی زهرا بی كس و كاره یتیم تنها كه نشسته با لباس پاره آخه كی گفته خنده داره آفتاب از كدوم طرف در اومده كه بابام با سر اومده لب تشنه بریده حنجر اومده كه بابام با سر اومده غریب مادر اومده حسین رو، مادرش براش گریه می کنه..."بُنَیَّ! قَتَلوکَ ذَبَحوکَ وَ مِنَ المَاءِ مَنَعوک .." عصر عاشورا خواهرش در کنار پیکر پاره پاره اش به مادرش سلام می کنه...* *باباش علی میرفت صفین؛از کربلا عبور کرد.اینقدَر برای کشته ی کربلا گریه کرد.اشک چِشمانش جاری شد.مادرش زهرا به علی سفارش کرده بود:علی! "ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَ لَا تَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَفِّ الْعِرَاقِی"علی برای حسینم زیاد گریه کن‌‌‌.. قربون امام زمان برم که فرمود:اگر اشک چشم نداشته باشم برات خون گریه می کنم:" بَدَلَ الدُّموعِ دَما‌‌..." * . @navaye_asheghaan
. بند اول *ضرب ضربا ضربوا / نه یکی نه دوتا یه گروه آتیش زدن دلها رو/زدن مادر مارو در میسوخت تو شعله ها بال کبوتر میسوخت خط به خطِ سوره‌ی کوثر میسوخت در افتاد لگد زدن یاس پیمبر افتاد مادرو میدیدم که با سر افتاد به فضه گفت بیا بیا/که محسنم شده فدا به فضه گفت که از غمام/چیزی به مولا نگیا آه آه از این مصبیت ۸ بند دوم همگی پره بغض و حسد/اومدن توی خونه و بعد دست بابامو بستن/اونا که خیلی پستن غوغا شد برای بردن بابام دعوا شد نصیب ما رنج و غم دنیا شد محشر شد مادر ما یک تنه یک لشگر شد اما با ضرب سیلی گل پرپر شد چهل نفر لگد زدن/چهل نفر چه بد زدن با تازیونه و غلاف /مادرو بی عدد زدن آه آه از این مصیبت۸ بند سوم مادرم ، پر زخمه تنش/کبوده، همه ی، بدنش یه جوری زدن اوباش/ که تار میبینه چشماش بیماره نفس به سختی میکشه درد داره مصیبتش مصیبته مسماره دل گیره درد شبونه جوونشو میگیره حسن با روضه هاش داره میمیره وصیتش شده به من یه بوسه و یه پیرُهَن روضه میخونه این شبا برا شهید بی کفن آه آه مظلوم حسینم ۸ @navaye_asheghaan
. 🏷واحد‌‌|به نام نامیِ زهرا ــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام نامیِ زهرا به نام مادر ها سلام ما به امام تمام مادر ها که فاطمست همیشه امام مادر ها به لطف فاطمه هستم غلام مادر ها غلام خانه‌ی زهرا حسابمان کردن برای نوکری اش انتخابمان کردند هزار شکر نوشته اند نوکرش باشیم هزار شکر که گفتند قنبرش باشیم گدای خانه‌ی او تا به آخرش باشیم اجازه داد به ما حلقه‌ی درش باشیم به روی شانه‌ی خود دست رحمتی داریم غلام فاطمه ایم و چه عزتی داریم بهشت زیر قدم های مادرانه‌ی اوست بهشت گوشه‌ی دنجی ز آشنیانه‌ی اوست بهشت زمزه های شب و شبانه‌ی اوست بهشت گرمیه نان و تنور خانه‌ی اوست قسم به گردش دستاس و گرمیه نانش نشسته ایم سر سفره های احسانش تنور عالمیان گرم شد به برکت او شدند خلق خلائق همه به علت او قسم به شوکت زهرا قسم به عزت او به عرش و فرش می‌ارزد فقط دو رکعت او سلام ما به قیام و قعود و یا رب او سلام ما به قنوت و به سجده‌ی شب او ز نور خنده‌ی زهرا زمین منور شد ز عطر نان تنورش جهان معطر شد به حُب فاطمه اینجا که راهمان دادند ثواب کوه به یک ذره کاهمان دادند به زیر چادر زهرا پناهمان دادند برات اشک به غم های شاهمان دادند شدیم گریه کن روضه‌ی حسین و حسن یکی بدون حرم شد یکی بدون کفن ــــــــــــــــــــــــــــــــ @navaye_asheghaan
Fatemiyeh_Aval1403_Shab2 (7).mp3
9.98M
🖋| بنام نامی زهرا 🎤                    🚩 مراسم اول_شب دوم 📆جمعه ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۳ ه ش @navaye_asheghaan
Haftegi1403_09_01 (22).mp3
12.84M
🖋شور|به تو از دور سلام 🎤                      🚩 جلسه روضه هفتگی ایام شهادت حضرت زهرا(س) 📆پنج شنبه ۰۱ آذر ماه ۱۴۰۳ ه ش به تو از دور سلام به سلیمان جهان از طرف مور سلام به تو از دور سلام به حسین از طرف وصله ناجور سلام به تو دلبسته شدم به شبای جمعه کربلا وابسته شدم به تو دلبسته شدم به خدا من از همه به غیر تو خسته شدم حسین آقام همه میرن تو می مونی برام ‍ . من همونم همیشه از خودم فراری که جز شما نداره یاری اگه من رو به جا بیاری #️⃣ من همونم همیشه از خودم فراری که جز شما نداره یاری اگه من رو به جا بیاری مهربونم بازم برات غزل سرودم نگی به یاد تو نبودم تویی تموم تار و پودم من روز از خودت نرونم بذار عاشقت بمونم بذار تا نفس دارم از تو و خوبی هات بخونم خواهم رضای تو جانم فدای تو دلم میخواد که باشم با تو خسته ام از دنیا از این دو رنگی ها دلم میخواد که باشم با تو من حالم خوبه خوبه حالم باتو وقتی مردم بیا نگن صاحب نداره بزار چشام برات بباره این حرف تلخ روزگاره حیاتنا حسین مماتنا حسین زنده یا مُردمو کرببلا بیار حسین . @navaye_asheghaan
زمینه؛ نه شب گریه کن نه روز.mp3
1.23M
🔹نه شب گریه کن نه روز🔹 نه شب گریه کن نه روز طاقت اشک چشاتو مادر ندارم نه شب گریه کن نه روز من به جای چشای خستۀ تو می‌بارم نه شب گریه کن نه روز من مونس هر لحظۀ احیای توام من شاهد این غربت شب‌های توام من وارث هر قطرۀ اشکای توام من حسینم، همدم دلتنگی‌هاتم من حسینم، کشتۀ اشک چشاتم من حسینم، که قتیل العبراتم «وای یا اُمّاه، وای یا اُمّاه، وای یا اُمّاه» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نه شب گریه کن نه روز بیت‌الاحزان می‌شه از گریۀ تو دل من نه شب گریه کن نه روز می‌شه اشک بین رَبّنات قاتل من نه شب گریه کن نه روز تاب غم و غصه‌ت رو نداره آسمون مادر بده به این دل ماتم‌زده اَمون با اشک چشای تو می‌شه دنیام خزون من حسینم، آشنای ربّناتم من حسینم، که شریک گریه‌هاتم من حسینم، که قتیل العبراتم «وای یا اُمّاه، وای یا اُمّاه، وای یا اُمّاه» شاعر و نغمه‌پرداز: @navaye_asheghaan
Haftegi1403_09_01 (23).mp3
12.01M
🖋|حسین جان 🎤                    📆پنج شنبه ۰۱ آذر ماه ۱۴۰۳ ه ش حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم کنار تن بی سرت کاسهٔ آب گذاشتم واویلا حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه واویلا صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم نشون می دادم حنجرت رو یا مظلوم صدا می زدم مادرت رو یامظلوم به دامن بگیره سرت رو یامظلوم حسین جان حسین جان شیب گوداله و شاه بی ردا / وا محمدا وا محمدا عمه جان رو به مدینه زد صدا / وا محمدا وا محمدا ۲ تو شیب گودال سرازیر شد حسین پیر شد، حسین پیر شد ته گودال زمین‌گیر شد حسین پیر شد، حسین پیر شد به صحرا سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو سر پیراهنت پیرم کردن از زندگی سیرم کردن کردن از زندگی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کار از کار گذشت زینب از میون انظار گذشت از سر کوچه و بازار گذشت کار از کار گذشت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کار از کار گذشت قصه بین در و دیوار گذشت روضه با تیزی مسمار گذشت کار از کار گذشت @navaye_asheghaan
چه حسرتی شده برامون شب جمعه حرم عقده شده توی دلامون شب جمعه حرم شده حسرت برامون یه نماز زیارت یه شب جمعه آقا یه دعا زیر قبه ت می دونی که چقدر دلم گرفته دو ساله نوکرت حرم نرفته نذار گره به کار من بیفته یا ثارالله اباعبدلله .... نمی رسه دیگه صدامون شب جمعه حرم دو ساله که شده دعامون شب جمعه حرم حرمت عرش اعلاس خونه ی مادریمه دل بی تابم آقا سند نوکریمه حال دلم شبیه قبلنا نیس دو ساله حال همه رو برا نیس دوای ما به غیر کربلا نیس یا ثارالله اباعبدالله ..... دو ساله که خالیه جامون شب جمعه حرم دو ساله خاطره اس برامون شب جمعه حرم الهی هیشکی داغ حرمت رو نبینه به خدا آرزومون سفر اربعینه دو ساله راه حرمت رو بستن دو ساله که دلامونو شکستن یه فکری کن که نوکرات شکستن یا ثارالله اباعبدالله @navaye_asheghaan
شبهای جمعه حسرتی دیرینه دارم از فرط حسرت بر دل خود پینه دارم مابین روضه این شب جمعه دوباره شوق وصال کربلا در سینه دارم شبهای جمعه مست ذکر یاحسینم در روضه ها مجنون شاه عالمینم امید دارم تا که روزی را ببینم در کربلا یاد غمش، در شوروشینم شبهای جمعه عالمی دارم زِ احساس در روضه ها باشد به چشمم درّ و الماس در ذهن خود دائم تصوّر هايم اين است در کربلایم، بین شط تا کف العباس شبهای جمعه همره مهدی غمینم بی تاب قتل آن بهابخشِ زمینم از لطف مهدی آرزو دارم ببینم با مادرش زائر به صحنِ شاه دینم شبهای جمعه بی‌خود از خود در نوایم با روضه و نوحه به شوری مبتلایم حس می کنم با هر نوای یاحسینم در بینِ گودالِ ذبیحِ کربلایم... شبهای جمعه«ملتمس» بر لاله هستم با یارقیه در پی یک ناله هستم باشد دعای من بحق دُخت ارباب یارب ببینم، کربلا هر ساله هستم