eitaa logo
کانال نوای عاشقان
17.5هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
407 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
سال‌های پیش بال آسمانی داشتیم بال پروازِ کران تا بی کرانی داشتیم میوه بودیم و سر سال استفاده می‌شدیم چون که بالای سر خود باغبانی داشتیم چهار فصل موی ما برف زمستانی نداشت پیر هم بودیم اگر رنگ جوانی داشتیم روزها گردی اگر بر روی دل‌ها می‌نشست شب که می‌شد سنت خانه تکانی داشتیم مثل شیر مادرانِ ما حلال و پاک بود در میان سفره‌ها گر لقمه نانی داشتیم نذریِ روز ظهورِ مهدیِ موعودمان صبح‌ها چله به چله، عهد خوانی داشتیم صبح جمعه پیشواز تکسوار فاطمه روی پشت بام‌ها صوتِ اذانی داشتیم گاه‌گاهی جمعه‌ها اهل زیارت می‌شدیم گاه‌گاهی میل سجده، جمکرانی داشتیم ثانیه ثانیه‌هامان پای آقا می‌گذشت آی مردم! یک زمان صاحب زمانی داشتیم َپَر نداریم و دل بِپَّر نداریم و... فقط یادمان باشد که این‌ها را زمانی داشتیم ✍ @navaye_asheghaan
یک جمعه هم از گذار ایام بپرس از داغِ همیشه نابهنگام بپرس معنای همیشه منتظر‌بودن را از مادر یک شهید گمنام بپرس @navaye_asheghaan
با ناله و آه... ياری‌ات خواهم كرد تا آخر راه... ياری‌ات خواهم كرد گر لطف تو شاملم شود بعد از این... با ترکِ گناه... ياری‌ات خواهم کرد ✍ @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 الوداع ، الوداع یا رسول الله الوداع ، الوداع یا رسول الله الوداع ، الوداع یا رسول الله 2 الوداع ای چشمه ی رحمت الوداع ای مایه ی عزّت الوداع ای گوهررأفت الوداع ،الوداع یا اباالزهرا الوداع ، الوداع یا رسول الله 2 رحمة للعالمین بودی تو پناه مسلمین بودی تو مقلب به امین بودی الوداع ،الوداع یا اباالزهرا الوداع ، الوداع یا رسول الله 2 رفتی ومانده علی تنها غصه گشته همدم زهرا خم شد از غم قامت مولا الوداع ،الوداع یا اباالزهرا الوداع ، الوداع یا رسول الله 2 @navaye_asheghaan
7192_1629535207800.mp3
1.78M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 توی چشمامون - میزنه بارون دیگه زهرا ، خداحافظ ، میمیرم دل خون بعد من از این مدینه - دلِ علی شاکی میشه توی همین کوچه یه روز - چادر تو خاکی میشه دارم میرم از این دنیا - دلم میگیره ای زهرا که فاطمیه تو راهه واویلا امون امون ای دل ای دل ** میزنی پرپر - جلوی حیدر جای خونِ ، تو می مونه ، روی میخ در مجلس ختمم که میشه - میبینه با خنده دارن به جای گل درِ خونش - آتیش و هیزم میارن می مونی وقتی که تنها - میگی کجایی ای بابا بیا که محسن رو کشتن واویلا امون امون ای دل ای دل ** منم و غم ها - علی و زهرا قراره ما ، توی گودال ، عصر عاشورا به روی سینمه حسین - انگاری چشمام میبینه یکی با خنجرش میاد - به روی سینش میشینه تو قتلگاه میشه غوغا - که نیزه ها میره بالا میشه حسین من بی سر واویلا امون امون ای دل ای دل شاعر : سعید پاشازاده @navaye_asheghaan
Mahmoud Karimi - Ye Ghalb Mobtala To Sinast (128).mp3
6.26M
یه قلب مبتلا تو این سینست مریضم و دوام ابالفضله سینه ما سینه زنا وقفه موقوفه آقام ابالفضله اون که چشیده طعم این عشق و غیر تو هیچ کس و نمیشناسه حک میشه روی سنگ قبرم این سینه زنه رایت العباسه سرم ماله ابالفضله دل تنگم دنبال ابالفضله دلم مدیون چشماته لبم مهمونه دریاته دله زینب دله زهرا اسیر قدر و بالاته ابوفاضل ابوفاضل 💔 ابوفاضل ابوفاضل 🍃🍃🍃🍃 چه نعمتی بالاتر از این که گدای خونه علمدارم من از تو چیزی نمیخوام آقا من به تو تا ابد بدهکارم برای این گدا فقط این که با تو بمونه بهترین اجره هر شب من با تو شب قدره ذکر تو حتی مطلع الفجره شب قدرم ابالفضله چراغ نور قبرم ابالفضله شب قدرم ابالفضله چراغ نور قبرم ابالفضله ابوفاضل ابوفاضل💔 ابوفاضل ابوفاضل 🍃🍃🍃🍃 ارمنیا میان در خونت بس که تو دردا رو دوا کردی هر چی گره به کارمون افتاد با دستای بریده وا کردی فقط تویی که پرچمت قده پرچم شاه کربلا بالاست ما کی باشیم وقتی به تو ارباب میگه بنفسی انت یا عباس می نابم ابالفضله علمدار اربابم ابالفضله ابوفاضل ابوفاضل💔 ابوفاضل ابوفاضل 🍃🍃🍃🍃 وقتی ستون خیمه ها افتاد رفتی و موج علقمه خون شد شبیه چشم غرق در خونت دل حسین فاطمه خون شد تو رفته بودی و تک و تنها برادرت میون اون گودال حسین دست و پا زد و زینب رو تل زینبیه رفت از حال الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا 🍃🍃🍃🍃 ألا نوحوا وضجوا بالبکاء على السبط الشهید بکربلاء الا نوحوا بسکب الدمع حزناً علیه وامزجوه بالدماء الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا @navaye_asheghaan
شعری در فراق امام زمان(عصر یک جمعه دلگیر دلم گفت بگویم بنویسم) عصر یک جمعه دلگیر دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است چرا آب به گلدان نرسیده است چرا لحظه ی باران نرسیده است به هر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است به ایمان نرسیده است وهنوزم که هنوز است غم عشق به پایان نرسیده است بگو حافظ دل خسته ز شیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیده است دل عشق ترک خورد گل زخم نمک خورد زمین مرد زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط بود زمین مرد زمین مرد خداوند گواه است دلم چشم به راه است و در حسرت یک پلک نگاه است ولی حیف نصیبم فقط آه است چو آیینه روی من بیچاره سیاه است و جا دارد از این شهر بمیرم که بمیرم که بمیرم عصر این جمعه دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس و کجایی گل نرگس به خدای نفس های غریب تو که آغشته به حزن است ز جنس غم و ماتم زده آتش به دل عالم و آدم مگر این روز و شب رنگ شفق یافته در سوی کدامین غم عظمی به تنت رخت عزا کرده ای عشق مجسم که به جای نم شبنم بچکد خون جگر دم بدم از عمق نگاهت نکند باز شده ماه محرم که چنین می زند آتش به دل فاطمه آهت به فدای نخ آن شال سیاهت به فدای رخت ای ماه بیا صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس واین روضه و این بزم تویی کنون شعله ی آه تو شود حس تو کجایی گل نرگس دل ما سوخته از آه نفس های غریبت دل ما بال کبوتر شده خاکستر پرپر شده همراه نسیم سحری روی پر فتروس معراج نفس گشته هوایی و سپس رفته به اقلیم رهایی به همان صحن و سرایی که شما زایر آنی خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت زیر رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی به خدا در هوس دیدین شش گوشه دلم تاب ندارد نگاهم خواب ندارم قلمم گوشه دفتر غزلی نام ندارم شب من روزنه مهتاب ندارم همه گویند به انگشت اشاره مگر این عاشق بیچاره ی دلداده ی دلسوخته ارباب ندارد گریه کن گریه خون گریه کن آری که هر آن مرثیه را شنیده است شما دیده ای آنرا و اگر طاقتتان است کنون من نفسی روضه ز مقتل بنویسم و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچون عصا در ید موسی بشود چون تپش موج مصیبان بلند است به گستردگی ساحل نیل است و این بس طویل است بگذارید که قبلش بنویسم که ببخشید مرا یوسف زهرا اگر این مخمل خون بر حروف است که روضه مکشوف است عطش بر لب عطشان رباب است صدای تپش سطر به سطرش همگی موج نزن آب فرات است به ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است ولی حیف که ارباب قتیل العبرات است ولی حیف که ارباب اسیر الکربات است ولی حیف که هنوزم که هنوز است حسین بن علی تشنه آب است و زنی محو تماشاست ز بالای بلندی الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال چه بس آه که از شمر و خدایا چه بگویم که دلم تاب ندارد به خدا با خبرم می گذرد از تپش روضه که خود غرق عزایی تو خودت کرب و بلایی قسمت میدهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی تو کجایی تو کجایی شب سوم شده باید چه گریزی بزنم آه به یک مجلس پر شور که این کار ثواب است ثواب است و نفس درقفس سینه هر مستمعش مثل عذاب است دل تک تکشان وای کباب است ببین روضه عجب ساده و ناب است که بر پا شده در بین خرابه است بیا گوش کن آری سخن از قحطی آب است ولی یک نفر آنجاست که بی تاب تر از باقی آنهاست ببینید درست است رباب است ببینید گلم رنگ ندارد سر جنگ ندارد چه بزمیست چه شوریست چه حالیست فقط روضه و ناله است و مداح پر از عاطفه از طفل سه ساله است که در دست ظریفش که در دست نحیفش سر باباست سلام ای سر زیبا سر بابا چه کسی کرده به ویرانه مقیمم چه کسی کرده یتیمم شاعر: @navaye_asheghaan
متن تجلی طاها علی فانی ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── ندیدم شهی؛ در دل آرایی تو ●♪♫ به قربانِ اخلاقِ مولایی تو ●♪♫ تو خورشیدی و ذره پرورترینی ●♪♫ فدای سجایای زهرایی تو ●♪♫ نداری به کویت؛ ز من بینواتر! ●♪♫ ندیدم کریمی؛ به طاهایی تو…. ●♪♫ نداری گدایی به رسوایی من! ●♪♫ ندیدم نگاری، به زیبایی تو ●♪♫ نداری مریضی؛ به بدحالی من ●♪♫ ندیدم دمی، چون مسیحایی تو ●♪♫ نداری غلامی؛ به تنهایی من ●♪♫ ندیدم غریبی، به تنهایی تو… ●♪♫ نداری اسیری، به شیدایی من ●♪♫ ندیدم کسی را به آقایی تو ●♪♫ امیدِ غریبانِ تنها، کجایی؟ ●♪♫ چراغ سر قبرِ زهرا؛ کجایی؟ ●♪♫  تجلی طه… گل اشک مولا… ●♪♫ دل آشفته ی داغِ آن کوچه ی غم ●♪♫ گرفتار گودالِ خونین؛ گرفتار غم های زینب ●♪♫ سیه پوشِ قاسم؛ عزادار اکبر… گلِ باغ لیلا… ●♪♫ پریشانِ دستِ علم گیرِ سقا ●♪♫ نفس های سجاد… نواهای باقر… ●♪♫ دعاهای صادق… کس بی کسی های شب های کاظم ●♪♫ حبیب رضا و انیسِ غریب جواد الائمه ●♪♫ تمنای هادی؛ عزیزِ دل عسکری ●♪♫ پس نگارا؛ بفرما کجایی؟ کجایی؟ کجایی؟ ●♪♫ دلم جز هوایت، هوایی ندارد ●♪♫ لبم غیر نامت، نوایی ندارد ●♪♫ وضو و اذان و نماز و قنوتم؛ بدون ولایت بهایی ندارد… ●♪♫ دلی که نشد خانه ی یاسِ نرگس ●♪♫ خراب است و ویران؛ صفایی ندارد! ●♪♫ بیا تا جوانم بده رخ نشانم؛ که این زندگانی وفایی ندارد ●♪♫ ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── @navaye_asheghaan
شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فلک امشب نشان داده‌ست روی دیگر خود را که پس می‌گیرد از خلق جهان، پیغمبر خود را فَلَک می‌ریزد امشب بر سر خود، خاک عالم را مَلَک بر اشک چشمش می‌کشد بال و پر خود را یکی «انا الیه راجعون» روی لبش جاری‌ست یکی با گریه می‌گیرد سر زانو سر خود را تمام عمر رو به قبله بود و حال می‌خواهد بچرخاند به سمت قبله، حتی بستر خود را بزرگان گِرد او هستند و می‌چرخد به آن سمتی که تنها و به تنهایی ببیند حیدر خود را علی ماند و پی کاری همه رفتند... پیغمبر، به دوش این و آن نگذاشت، حتی پیکر خود را 🔸شاعر: محمدحسین ملکیان @navaye_asheghaan