#حضرت_سکینه علیهاالسلام
فرازی از یک #قصیده
🔹زمزمۀ آب آب🔹
ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود
بر چهرهاش ز عصمت و عفت نقاب بود
پیوسته داشت جلوه در او صبر فاطمه
آیینۀ تمامنمای رباب بود
نامش که بود آمنه مادر سکینه خواند
کآرام بخش جان و دل مام و باب بود...
این دختر حسین به میدان کربلا
با دختر بزرگ علی همرکاب بود
در کربلا حماسۀ اشک و پیام داشت
گلواژۀ قیام و گل انقلاب بود...
لبهای خشک و تشنۀ او را به هر سوال
یک مدّ آه، فاصله، وقت جواب بود...
در یاد، داشت آن شب و روزی که از عطش
طوفان خیمه زمزمۀ آب آب بود...
در یاد داشت آن که رخ شیرخواره را
آهسته بوسه میزد و او گرم خواب بود
در یاد داشت آن که به مقتل دوید و دید
خورشید پاره پاره به روی تراب بود
آن ناز پروریدۀ دامان افتخار
کی جای او خرابهٔ شام خراب بود
در آفتابِ گرمِ بیابانِ راه شام
سرهای روی نیزه سرش را سحاب بود
📝 #سیدرضا_مؤید
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
حاج محمدرضا طاهری4_5904676117477854629.mp3
زمان:
حجم:
16.85M
🏴 #وفات_حضرت_سکینه
🏴 روضه #حضرت_سکینه
🎤حاج محمد رضا طاهری
پنجم #ربیع_الاول سالروز وفات حضرت سکینه سلام الله علیها
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
زمان:
حجم:
258.6K
#نوحه
#حضرت_سکینه
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_زینب_زینب_زینب
😭😭
ای نور دل زهرا(هستی به رباب دختر)۲
در محضر آل الله(هستی تو چنان کوثر)۲
تویی دخت والا و بی قرینه
دخت حسین بن علی سکینه
آجرک الله یا حسین زهرا۲
راحت شدی از غم ها(رفتی تو از این دنیا)۲
چشمش به رهت باشد(در باغ جنان زهرا)۲
بودی ای نور دیدگان زهرا
لحظه های آخر یاد کربلا
آجرک الله یا حسین زهرا۲
دیدی تو به دشت خون(گل ها همه شد چیده)۲
دیدی تو علی اصغر(با حنجر ببریده)۲
دیده ای ای گل باغ مدینه
اشک رباب و زینب حزینه
آجرک الله یا حسین زهرا۲
از دشمن دین دیدی(ظلم و ستم افزون)۲
دیدی تو برادر را(غلتان به میان خون)۲
دیدی گل گلشن ام لیلا
علی اکبر شده اربا اربا
آجرک الله یا حسین زهرا۲
دیدی تو عمو عباس(در علقمه افتاده)۲
دست و سر و چشمش را(در راه خدا داده)۲
دیده ای دستانش از تن جدا شد
با عمود آهن فرقش دو تا شد
آجرک الله یا حسین زهرا۲
دیدی تو به چشم خود(شد نقش زمین بابا)۲
با پیکر غرق خون(افتاده در آن صحرا)۲
دیدی از بابایت حرمت دریدند
از قفا سر پاک او بریدند
آجرک الله یا حسین زهرا۲
#نوحه_حضرت_سکینه_س
#مشهد_مقدس
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
#غزل
🔹دست نوازش🔹
از اسب فرود آی و ببین دختر خود را
بنشان روی دامن، گلِ نیلوفر خود را
تنها مرو ای همسفر، از خیمه به صحرا
همراه ببر، باغ گل پرپر خود را
تا قلب سکینه، کمی آرام بگیرد
بگذار روی شانهٔ گلها، سر خود را...
با رفتن خود، ای گل داودی زهرا
پاییز مکن، باغ بهارآور خود را
بگذار که تا روی تو را سیر ببینم
آرام کنم، خاطر غمپرور خود را
یوسف به تماشای تو آمد، که بپوشی
پیراهن دلبافتهٔ مادر خود را
در هیچ دلی، ذرّهای اندوه نماند
بگشاید اگر لطف تو بال و پر خود را
گر بر سر آنی، که به مهمانی خنجر
در باغ شهادت، بِبَری حنجر خود را
چون موج بکش، بر سَرِ این ساحل غمگین
یکبار دگر، دست نوازشگر خود را...
📝 #محمدجواد_غفورزاده
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
#غزل
🔹مسافر🔹
اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را
نگه کن زیر پای اسب و بالا کن سر خود را
نهان از چشم طفلان آمدم دارم تمنّایی
که در آغوش گیری بار دیگر دختر خود را
نرفتی تا به پُشتِ ابرِ سنگ و خنجر و پیکان
به روی دامنت ای ماه بنشان اختر خود را
فروشد ناز اگر طفلی خریدارش پدر باشد
بزرگی کن، ببوس این دختر کوچکتر خود را
لبم از تشنگی خشک است و جوهر در صدایم نیست
برو در نهر علقم، کن خبر آبآور خود را
ز دورادور، میدیدم گلویت عمه میبوسید
مگر آماده کردی بهر خنجر، حنجر خود را؟
به همراه مسافر آب میپاشند، من ناچار
به دنبال تو ریزم اشک چشمان تر خود را
کنار گاهواره رفتم و دیدم که اصغر نیست
چرا با خود نیاوردی، چه کردی اصغر خود را؟
📝 #علی_انسانی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
زمینه؛ تو میری دلنگرون.mp3
زمان:
حجم:
1.67M
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
#زمینه
🔹تو میری دلنگرون🔹
چشمام که پره غمه
حرفام حرف دلمه
بیتو بارونی میشه
بابا چشمای همه
تو میری دلنگرون
اشک من میشه روون
آب ریختم پشت سرت
شد چشمام کاسۀ خون
ما رو به کی میسپاری؟
حالا که میری میدون
این دم آخر دارم
یه خواهشی باباجون
تا حرم پیغمبر
بیا ما رو برگردون
از زمونه دلگیرم، بابا بابا بابا
بدون تو میمیرم، بابا بابا بابا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دنیا خیلی بیوفاست
رحم کوفیا کجاست؟
بابا بیتو میدونم
دشمن خیلی بیحیاست
آتیش پشت دره
اینجا هم شعلهوره
میترسم چادرمو
دشمن بیتو ببره
این چادری که دارم
یادگاری زهراست
مادری که با یادش
همیشه چشمام دریاست
مادری که از غصهش
میون قلبم غوغاست
فدای احساس تو، بابا بابا بابا
کبود میشه یاس تو، بابا بابا بابا
شاعر و نغمهپرداز: #یوسف_رحیمی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
نوحه؛ مولا حسین جانم.mp3
زمان:
حجم:
1M
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
#نوحه
🔹آیات غربت🔹
شد شعلهور از داغت این دل
آیات غربت گشته نازل
بردیم همراه اسیران
پیغام خونت را، منزل به منزل
شد، از خون مظلومان
کاخ ستم ویران
نام تو جاویدان
«بابا حسین جانم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای سایۀ تو بر سر ما
از روی نیزه یاور ما
خون گریه کردی تا که دیدی
رخت اسارت را بر پیکر ما
آه، ما و غم و محنت
ما و تب حسرت
ما و شب غربت
«ای وای از این غربت»
شاعر: #سیدعلیرضا_شفیعی
نغمهپرداز: #سیدعلیاکبر_حسینپور
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
@elteja / اِلتجا4_5904302996488980241.mp3
زمان:
حجم:
6.23M
⭕️ مهم منتشر نمایید و تا آخر گوش بدید
▪️نامت سکینه باشد و محنت زدای ما
گریان بود برای غمت دیدههای ما
◾️ما غرق غفلت ایم و اسیران «غیبت» ایم
ای غرق در خدا ، تو دعا کن برای ما
🌹 به مناسبت پنجم #ربیع_الاول #وفات_حضرت_سکینه
#حضرت_سکینه
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
@Simaye_Harambabolharam Hoseyni.mp3
زمان:
حجم:
6.01M
🎙 #سيدمهدي_حسيني
#⃣ #زمينه
#⃣ #حضرت_سكينه
#⃣ #احساسی
#⃣ #شهادت_امام_حسین
#سینه_زنی و توسل به حضرت سکینه بنت الحسین سلام الله علیهما به نفس آقا سید مهدی حسینی
پا به پایِ پدر سفر کردم ، آه حسین
در میان خرابه سر کردم ، آه حسین
پدرم بین ریسمان بودُ ، آه حسین
با رقیه پدر پدر کردم ، آه حسین
در میان خرابه سرکردم ، آه حسین
پا به پای پدر سفر کردم ، آه حسین
عمه ام تا به روی خاک افتاد ، آه حسین
دیده ام را ز اشک تر کردم ، آه حسین
از همان روز تلخ تا امروز ، آه حسین
گریه هر روز تا سحر کردم ، آه حسین
«آه .. یابن الزهرا حسین ..»
تا سه ساله میان راه افتاد ، آه حسین
پدرم را خودم خبر کردم ، آه حسین
سُم مرکب بویِ گلاب گرفت ، آه حسین
از تنی که به آن نظر کردم ، آه حسین
آنقدر داغ دارم از آن دم ، آه حسین
که از این زهر خون جگر کردم ، آه حسین
«آه .. یابن الزهرا حسین ..»
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#مقتل_بخوانیم⏬
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
🥀🥀🥀
✅خواب سکینه دختر امام حسین علیهم السلام در خرابه شام
🔷سکینه گفت: چون چهار روز از ماندن ما بگذشت در خواب دیدم و خوابی طولانی نقل کرد و در آخر آن گفت:
🔹زنی دیدم در هودج سوار دست بر سر نهاده پرسیدم: کیست؟
🔸گفتند: فاطمه بنت محمد صلی الله علیه و آله و سلم مادر پدرت سلام الله علیها.
🔹گفتم: به خدا سوگند نزد او روم و آن چه با ما کردند با او بگوییم پس شتابان رفتم تا به او رسیدم و پیش از او بایستادم گریان و می گفتم:
▪️ای مادر به خدا حق ما را انکار کردند
▪️ای مادر به خدا جمعیت ما را پریشان ساختند،
▪️ای مادر به خدا حریم ما را مباح شمردند،
▪️ای مادر به خدا پدر ما حسین علیه السلام را کشتند،
🔶گفت: ای سکینه دیگر مگو که بند دلم را گسیختی، این پیراهن پدر تو است از من جدا نشود تا به لقای پروردگار رسم.
🔴شیخ ابن نما گفت: سکینه در دمشق خواب دید گویی پنج شتر از نور روی بدو آوردند و بر هر شتری پیرمردی نشسته است و فرشتگان گردان ها بگرفتند و خادمی با آن ها راه می رود پس شتران بگذشتند و آن خادم به طرف من آمد و نزدیک من رسید.
و گفت: ای سکینه جد تو بر تو سلام می فرستد.
🔻گفتم: سلام بر او باد ای فرستاده رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تو کیستی؟
🔻گفت: خادمی از بهشت.
⚫️گفتم: این پیرمردان شترسوار کیستند؟
🔹گفت: اول آدم صفوة الله است.
🔸و دوم ابراهیم خلیل الله
🔹و سوم موسی کلیم الله
🔸و چهارم عیسی روح الله علیهم السلام.
✳️گفتم: آن که دست بر محاسن داردو افتان و خیزان است کیست؟
گفت: جد تو رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است
▫️گفتم: به کجا خواهند رفت. گفت: سوی پدرت حسین علیه السلام.
⚫️پس روی به طرف او کرده دویدم تا آن چه ستمکاران پس از وی با ما کردند با او بگویم. در این میان پنج کجاوه از نور دیدم می آیند و در هر کجاوه زنی بود گفتم این زنان کیستند؟
گفت:
🔹اولی حواء مادر بشر است،
🔸دوم آسیه بنت مزاحم،
🔹و سوم مریم بنت عمران
🔸و چهارم خدیجه بنت خویلد
⚫️و پنجمی که دست بر سر نهاده افتان و خیزان است جده تو فاطم است بنت محمد صلی الله علیه و آله و سلم مادر پدرت.
⚪️گفتم: به خدا قسم با او بگویم که با ما چه کردند پس به و پیوستم و پیش او ایستادم گریان و گفتم:
ای مادر به خدا حق ما را انکار کردند
ای مادر به خدا جمعیت ما را پریشان ساختند
ای مادر به خدا حریم ما را مباح شمردند
ای مادر به خدا پدر ما حسین علیه السلام را کشتند.
🔴گفت: دیگر مگوی ای سکینه که جگر مرا آتش زدی و بند دلم را پاره کردی این پیراهن حسین علیه السلام است با من و از من جدا نشود تا به لقای پروردگار رسم.
پس از خواب بیدار شدم و خواستم این خواب را پوشیده دارم با کسان خودمان گفتم اما میان مردم شایع شد.
🔷(بحار) از هند زوجه یزید روایت است که گفت: در بستر خفته بودم در آسمان را دیدم گشوده و فرشتگان دسته دسته نزد سر مطهر حسین علیه السلام می آمدند و می گفتند: السلام علیک یا اباعبدالله، السلام علیک یابن رسول الله در آن میان پاره ای ابری دیدم از آسمان فرود آمد و مردان بسیار بر آن بودند و مردی درخشنده روی مانند ماه در میان آن ها بود پیش آمده خم شد و دندان های ابی عبدالله علیه السلام را ببوسید و می گفت:
🔹ای فرزند تو را کشتند.
🔸می شود تو را نشناخته باشند؟
🔹از آب نوشیدن تو را منع کردند
ای فرزند من جد تو پیغمبرم و این پدرت علی مرتضی و این برادرت حسن علیهم السلام و این عم تو جعفر و این عقیل و این دو حمزه و عباسند.
و همچنین یکی یکی خاندان را شمردند، گفت: ترسان و هراسان از خواب برجستم و روشنایی دیدم از سر حسین می تافت در طلب یزید شدم او را در خانه تاریکی یافتم روی به دیوار کرده و می گفت:
🔴 مالی و للحسین،
🔵مرا با حسین چه کار و سخت اندوهگین بود.
خواب را با او گفتم سر به زیر انداخت و گفت: چون بامداد شد حرم پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را بخواست و پرسید اینجا بمانید دوست تر دارید یا به مدینه باز گردید و جائزتی گران بها به شما دهم.
✳️گفتند: اول باید بر حسین علیه السلام عزاداری کنیم.
🔶گفت: هر چه خواهید کنید پس حجره ها و خانه ها را خالی کرد، در دمشق و هر زن قرشیه و هاشمیه جامه سیاه پوشید و بر حسین علیه السلام شیون و زاری کردند به مدت هفت روز علی ما نقل.
📚منبع:
📘کتاب شریف #نفس_المهموم شیخ عباس قمی رحمه الله علیه
#شام
#ماه_صفر
#حضرت_سکینه س
┅┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷 از
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روی لینک واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#مقتل_بخوانیم⏬
✅خواب سکینه دختر امام حسین علیهم السلام در خرابه شام
🔷سکینه گفت: چون چهار روز از ماندن ما بگذشت در خواب دیدم و خوابی طولانی نقل کرد و در آخر آن گفت:
🔹زنی دیدم در هودج سوار دست بر سر نهاده پرسیدم: کیست؟
🔸گفتند: فاطمه بنت محمد صلی الله علیه و آله و سلم مادر پدرت سلام الله علیها.
🔹گفتم: به خدا سوگند نزد او روم و آن چه با ما کردند با او بگوییم پس شتابان رفتم تا به او رسیدم و پیش از او بایستادم گریان و می گفتم:
▪️ای مادر به خدا حق ما را انکار کردند
▪️ای مادر به خدا جمعیت ما را پریشان ساختند،
▪️ای مادر به خدا حریم ما را مباح شمردند،
▪️ای مادر به خدا پدر ما حسین علیه السلام را کشتند،
🔶گفت: ای سکینه دیگر مگو که بند دلم را گسیختی، این پیراهن پدر تو است از من جدا نشود تا به لقای پروردگار رسم.
🔴شیخ ابن نما گفت: سکینه در دمشق خواب دید گویی پنج شتر از نور روی بدو آوردند و بر هر شتری پیرمردی نشسته است و فرشتگان گردان ها بگرفتند و خادمی با آن ها راه می رود پس شتران بگذشتند و آن خادم به طرف من آمد و نزدیک من رسید.
و گفت: ای سکینه جد تو بر تو سلام می فرستد.
🔻گفتم: سلام بر او باد ای فرستاده رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تو کیستی؟
🔻گفت: خادمی از بهشت.
⚫️گفتم: این پیرمردان شترسوار کیستند؟
🔹گفت: اول آدم صفوة الله است.
🔸و دوم ابراهیم خلیل الله
🔹و سوم موسی کلیم الله
🔸و چهارم عیسی روح الله علیهم السلام.
✳️گفتم: آن که دست بر محاسن داردو افتان و خیزان است کیست؟
گفت: جد تو رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است
▫️گفتم: به کجا خواهند رفت. گفت: سوی پدرت حسین علیه السلام.
⚫️پس روی به طرف او کرده دویدم تا آن چه ستمکاران پس از وی با ما کردند با او بگویم. در این میان پنج کجاوه از نور دیدم می آیند و در هر کجاوه زنی بود گفتم این زنان کیستند؟
گفت:
🔹اولی حواء مادر بشر است،
🔸دوم آسیه بنت مزاحم،
🔹و سوم مریم بنت عمران
🔸و چهارم خدیجه بنت خویلد
⚫️و پنجمی که دست بر سر نهاده افتان و خیزان است جده تو فاطم است بنت محمد صلی الله علیه و آله و سلم مادر پدرت.
⚪️گفتم: به خدا قسم با او بگویم که با ما چه کردند پس به و پیوستم و پیش او ایستادم گریان و گفتم:
ای مادر به خدا حق ما را انکار کردند
ای مادر به خدا جمعیت ما را پریشان ساختند
ای مادر به خدا حریم ما را مباح شمردند
ای مادر به خدا پدر ما حسین علیه السلام را کشتند.
🔴گفت: دیگر مگوی ای سکینه که جگر مرا آتش زدی و بند دلم را پاره کردی این پیراهن حسین علیه السلام است با من و از من جدا نشود تا به لقای پروردگار رسم.
پس از خواب بیدار شدم و خواستم این خواب را پوشیده دارم با کسان خودمان گفتم اما میان مردم شایع شد.
🔷(بحار) از هند زوجه یزید روایت است که گفت: در بستر خفته بودم در آسمان را دیدم گشوده و فرشتگان دسته دسته نزد سر مطهر حسین علیه السلام می آمدند و می گفتند: السلام علیک یا اباعبدالله، السلام علیک یابن رسول الله در آن میان پاره ای ابری دیدم از آسمان فرود آمد و مردان بسیار بر آن بودند و مردی درخشنده روی مانند ماه در میان آن ها بود پیش آمده خم شد و دندان های ابی عبدالله علیه السلام را ببوسید و می گفت:
🔹ای فرزند تو را کشتند.
🔸می شود تو را نشناخته باشند؟
🔹از آب نوشیدن تو را منع کردند
ای فرزند من جد تو پیغمبرم و این پدرت علی مرتضی و این برادرت حسن علیهم السلام و این عم تو جعفر و این عقیل و این دو حمزه و عباسند.
و همچنین یکی یکی خاندان را شمردند، گفت: ترسان و هراسان از خواب برجستم و روشنایی دیدم از سر حسین می تافت در طلب یزید شدم او را در خانه تاریکی یافتم روی به دیوار کرده و می گفت:
🔴 مالی و للحسین،
🔵مرا با حسین چه کار و سخت اندوهگین بود.
خواب را با او گفتم سر به زیر انداخت و گفت: چون بامداد شد حرم پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را بخواست و پرسید اینجا بمانید دوست تر دارید یا به مدینه باز گردید و جائزتی گران بها به شما دهم.
✳️گفتند: اول باید بر حسین علیه السلام عزاداری کنیم.
🔶گفت: هر چه خواهید کنید پس حجره ها و خانه ها را خالی کرد، در دمشق و هر زن قرشیه و هاشمیه جامه سیاه پوشید و بر حسین علیه السلام شیون و زاری کردند به مدت هفت روز علی ما نقل.
📚منبع:
📘کتاب شریف #نفس_المهموم شیخ عباس قمی رحمه الله علیه
#شام
#ماه_صفر
#حضرت_سکینه س
#مقتل_بخوانیم⏬
✅ بخشی از مقتل دروازه شام
🔻اهل بیت سيدالشهداء عليهمالسلام را روز اول ماه صفر همراه سرهای شهدا، همچون اسیران کفار و ترک و دیلم، با دستانی بسته و صورتهای باز سوار بر مرکبهای بدون جهاز از دروازه «توما» يا دروازه «ساعات» وارد شام (دمشق) كردند و از بازار عبورشان دادند؛ به نحوی که اهل ذمه نیز بر ایشان اهانت میکردند و بر پلههای مسجد جامع که جایگاه اسرا بود، نگاهشان داشتند.
✳️ذكر اين نكته ضروري است كه در كوفه، اهل بيت علیهمالسلام را میشناختند و به فضايلشان آگاه بودند. بنابراین مردم، گريان و پشيمان بودند، اما در شام كه اسلامشان اموی بود، به دليل عدم شناخت اسلام راستين و اهل بيت و تبليغات بنیاميه، برخورد مردم به گونهای توهينآميز و زشت بود كه بسيار به اهل بيت سخت گذشت.
🔸امام صادق از امام باقر و ایشان از امام سجاد علیهمالسلام نقل میفرمایند که فرمود:
▪️«مرا بر شتری لَنگ و بیجهاز سوار کردند و سر پدرم بر عَلَمی بود و زنان ما پشت سر من بر استران بدون پالان سوار بودند. نگهبانان پشت سر و اطراف ما با نیزه ما را احاطه کرده بودند و هرگاه کسی از ما گريه میکرد با نیزه بر سرش میزدند. تا اینکه وارد شام شدیم و منادی ندا میداد:
😭«ای مردم شام! اینان اسیران اهل بیت ملعون هستند.»
حضرت #ام_کلثوم سلامالله عليها از شمر ملعون خواست که آنان را از دروازهای ببرد که جمعیت کمتری دارد و سرها را از آنان دور کند؛ چرا که خاندان آلالله از فرط نگاه نامحرمان خوار شده بودند. اما آن نانجیب، دقیقا برعکس خواسته ایشان عمل کرد و اهلبیت را از شلوغترين دروازه، در حالی كه سرهای مقدس شهدا در ميان ايشان بود، وارد شهر كرد.
🔸سهل بن سعد ساعدی نقل میکند که در سفر زیارت بیتالمقدس به شام رسیدم. دیدم همه جا آذین بسته و مردم شادند و زنان با دف و طبل پایکوبی میکنند. پرسیدم مگر شاميان عيدی دارند كه ما از آن اطلاع نداريم؟ گفتند: گويا تو غريبهای. خود را معرفی كردم.
گفتند: آيا تعجب نمیكنی چرا آسمان خون نمیبارد و زمين اهلش را فرو نمیبرد؟
گفتم مگر چه شده؟
گفتند که سر حسین را به همراه اهل بیت اسیرش از دروازه ساعات وارد میکنند.
به آنجا رفته و دیدم سر امام حسین بر نیزه شکستهای به دست اسبسواری است و در پی آن، زنانی بر شتران بیجهاز وارد شدند. به یکی از بانوان نزدیک شدم و گفتم:
که هستی؟
گفت: من سکینه بنتالحسینم.
گفتم: من صحابی رسول خدا هستم و از ايشان حديث شنيدهام. آیا خواستهای داری؟
😭فرمود: به حامل سر بگو سر را از ما جلوتر ببرد تا مردم به دیدن سر مشغول شوند و به ما نگاه نکنند که ما حرم رسول خداییم. من 400 دينار به نيزهدار دادم و او جلوتر رفت.
پیرمردی از اهل شام آمد و زبان به ناسزا گشود و گفت: «خدا را شکر که شما را کشت و بلاد اسلامی را از شرتان ایمن ساخت و امیرالمومنین را بر شما مسلط کرد.»
امام سجاد فرمود:
«ای پیرمرد! آیا قرآن خواندهای؟»
عرض کرد: بلی.
فرمود: «آیا این آیه را میشناسی که میفرماید:
▪️ «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی؟»
عرض کرد: بلی.
▪️فرمود: «و آیا خواندهای که و آتی ذی القربی حقه».
عرض کرد: بلی.
حضرت فرمود: «آن نزدیکان ما هستیم.»
باز فرمود: «این آیه را خواندهای که
▪️میفرماید: «واعلمو انما غنمتم من شیئ فان لله خمسه و لرسول و لذی القربی؟»
گفت: آری.
فرمود: «آن نزدیکان ما هستیم.» و باز
▪️فرمود: «آیا خواندهای که انما یریدالله لیذهب عنکمالرجس اهلالبیت و یطهرکم تطهیرا؟»
عرض کرد: بله.
فرمود: «ما اهل بیت هستیم که خداوند آیه طهارت را مخصوص ما نازل کرد.»
پیرمرد ساکت و پشیمان شد و تاملی کرد و گفت: تو را به خدا شما آنان هستید؟ فرمود: «بلی به خدا سوگند و بدون شک، ما همانها هستیم و بهحق جدمان رسول خدا ما همانها هستیم.»
پیرمرد گریست و عمامهاش را بر زمین کوبید و گفت: «خدایا! ما از دشمن آل محمد چه از جن باشد و چه انسان بيزاريم.» سپس گفت: «آیا میتوانم توبه کنم؟»
🔺امام سجاد فرمود: «آری اگر توبه کنی خدا قبول میکند و تو با ما خواهی بود.»
برخی گفتهاند خبر به یزید رسید و او را کشت.
🔹منهال بن عمرو نقل میكند: در شهر شام به امام سجاد علیهالسلام عرض كردم:
🔸يابن رسولالله! احوال شما چگونه است؟
فرمود: «اوضاع ما مانند بنیاسراييل است در ميان فرعونيان كه پسرانشان را سر میبريدند و زنان آنها را زنده نگاه میداشتند. روزی عرب بر ديگران فخر میكرد كه محمد صلیالله علیه و آله عرب است و قريش بر عرب فخر میكرد كه محمد از قريش است و ما خاندان او هستيم كه حق ما غصب شده و گرفتار و كشته و آوارهايم.
📚 منابع:
بحارالانوار ج 45/ علامه مجلسی
#مقتل_الحسین ج 2/ خوارزمی
#لهوف / سید بن طاوس
#نفس_المهموم / شيخ عباس قمی
#ورود_کاروان_به_شام
#کوفه_تا_شام
#اول_صفر
#حضرت_سجاد ع
#حضرت_سکینه س
#ام_کلثوم س
#شام