eitaa logo
نکات و دغدغه های علمی و فرهنگی
60 دنبال‌کننده
22 عکس
95 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نکات و دغدغه های علمی و فرهنگی
حمیه و پرهیز در آینۀ روایات روایاتی که در این باره به ما رسیده اند عبارتند از: روایت اول (۱) رُوِ
روایت ششم (۶) عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ؟ع؟ قَالَ: «لَيْسَ الْحِمْيَة أَنْ تَدَعَ الشَّيْ‏ءَ أَصْلًا لَا تَأْكُلَهُ وَلَكِنَّ الْحِمْيَةَ أَنْ تَأْكُلَ مِنَ الشَّيْ‏ءِ وَتُخَفِّفَ» 📚 (همان) از امام کاظم ؟ع؟ روایت شده است: «پرهیز این نیست که کلا چیزی را رها کنی و اصلا از آن نخوری، بلکه پرهیز این است که از آن چیز کمتر بخوری». علامۀ مجلسی در مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج ‏26، ص 317 این روایت را از جهت رجالی ضعیف شمرده است و در شرح حدیث گفته است: «ويدل على أن الحمية النافعة قلة الأكل لا تركه، فالخبر السابق محمول على الترك». «این حدیث بر این دلالت می کند که پرهیز سودمند کم خوردن است نه نخوردن؛ بنا بر این، روایت قبلی بر نخوردن حمل می شود». روایت هفتم (۷) حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو سَعِيدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ الْعَدَوِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبَّادُ بْنُ صُهَيْبٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنِ الرَّبِيعِ صَاحِبِ الْمَنْصُورِ قَالَ: حَضَرَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ ؟ع؟ مَجْلِسَ الْمَنْصُورِ يَوْماً وَعِنْدَهُ رَجُلٌ مِنَ الْهِنْدِ يَقْرَأُ كُتُبَ الطِّبِّ فَجَعَلَ أَبُوعَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ؟ع؟ يُنْصِتُ لِقِرَاءَتِهِ. فَلَمَّا فَرَغَ الْهِنْدِيُّ، قَالَ لَهُ: يَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ! أَتُرِيدُ مِمَّا مَعِي شَيْئاً؟ قَالَ: لَا؛ فَإِنَّ مَا مَعِي خَيْرٌ مِمَّا مَعَكَ. قَالَ: وَمَا هُوَ؟ قَالَ: «أُدَاوِي الْحَارَّ بِالْبَارِدِ وَالْبَارِدَ بِالْحَارِّ وَالرَّطْبَ بِالْيَابِسِ وَالْيَابِسَ بِالرَّطْبِ وَأَرُدُّ الْأَمْرَ كُلَّهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَأَسْتَعْمِلُ مَا قَالَهُ رَسُولُهُ ؟ص؟ وَأَعْلَمُ أَنَّ الْمَعِدَةَ بَيْتُ الدَّاءِ وَالْحِمْيَةَ هِيَ الدَّوَاءُ وَأُعَوِّدُ الْبَدَنَ مَا اعْتَادَ». فَقَالَ الْهِنْدِيُّ: وَهَلِ الطِّبُّ إِلَّا هَذَا؟! فَقَالَ الصَّادِقُ ؟ع؟: أَفَتَرَانِي عَنْ كُتُبِ الطِّبِّ أَخَذْتُ؟ قَالَ: نَعَمْ؛ قَالَ: لَا؛ وَاللَّهِ مَا أَخَذْتُ إِلَّا عَنِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ. 📚(الخصال، ج‏2، ص511 و علل الشرائع، ج‏1، ص 98 و 99) ربیع گوید: روزی امام جعفر صادق ؟ع؟ به مجلس منصور حاضر شد و نزد منصور مردی از هند بود که مشغول خواندن کتب طب بود، پس امام صادق ساکت، به قرائت او گوش داد. همینکه آن هندی از خواندن تمام شد، به امام گفت: ای ابوعبدالله! از آنچه با من است (از طب) چیزی می خواهی (بیاموزمت)؟ امام فرمود: خیر؛ چرا که آنچه با من است بهتر است از آنچه با تو است. هندی گفت: آن، چیست؟ حضرت فرمود: «گرم را با سرد و تر را با خشک مداوا می کنم و همۀ کارها را به خدا واگذار می کنم و آنچه پیامبر خدا فرموده است را به کار می گیرم و می دانم که معده خانۀ درد است و پرهیز است که سرِ (ریشۀ) هر درمان (ودارویی) است و هر بدنی را به آنچه عادت کرده است، عادت می دهم». هندی گفت: آیا طب جز این است؟! (طب جز این نیست) حضرت فرمود: نکند خیال می کنی این مطلب را از کتب طب برگرفته ام؟ هندی گفت: بله. حضرت فرمود: خیر؛ به خدا که آن را جز از خدا نگرفته ام. ادامه دارد ...
نکات و دغدغه های علمی و فرهنگی
روایت ششم (۶) عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ
روایت هشتم (۸) حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ الْخُرَاسَانِيِّ عَنِ الرِّضَا ؟ع؟ (عَنْ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْخُرَاسَانِيِّ يَعْنِي الرِّضَا ؟ع؟) قَالَ: «لَيْسَ الْحِمْيَةُ مِنَ الشَّيْ‏ءِ تَرْكَهُ إِنَّمَا الْحِمْيَةُ مِنَ الشَّيْ‏ءِ الْإِقْلَالُ مِنْهُ». 📚(عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص309 ومعاني الأخبار، ص 238). از امام رضا ؟ع؟ روایت شده است که فرمود: «پرهیز از چیزی رها کردنش نیست، بلکه کم کردن و کم استفاده کردن از آن است». روایت نهم (۹) «دَوَاءُ النَّفْسِ الصَّوْمُ عَنِ الْهَوَى وَالْحِمْيَةُ عَنْ لَذَّاتِ الدُّنْيَا». 📚(عيون الحكم والمواعظ لليثي، ص250) داروی نفس روزه و دوری از هوا (هوای نفس) و پرهیز از لذّتهای دنیاست. روایت دهم (۱۰) «صَلَاحُ الْبَدَنِ الْحِمْيَةُ». 📚(همان، ص 303) صلاح بدن پرهیز است. روایت یازدهم (۱۱) «مَنْ لَمْ يَصْبِرْ عَلَى مَضَضِ الْحِمْيَةِ طَالَ سُقْمُهُ». 📚(همان، ص 431) کسی که بر درد و ناخوشایندی پرهیز صبر نورزد، بیماری و ناخوشی اش به درازا خواهد کشید. روایت دوازدهم (۱۲) عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ إِبْرَاهِيمَ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ ؟ع؟ يَقُولُ:‏ «لَوْ أَنَّ النَّاسَ قَصَدُوا فِي الطَّعَامِ لَاسْتَقَامَتْ‏ أَبْدَانُهُمْ» 📚(المحاسن للبرقيّ، ج‏2، ص439). وروي: «قَصَّروا» بدل «قَصَدُوا». 📚(مكارم الأخلاق، ص362). عمرو بن ابراهیم گوید: از امام کاظم ؟ع؟ (یا امام رضا یا امام هادی ؟ع؟) شنیدم که فرمود: «اگر مردم در خوراک خود میانه روی می کردند (کمتر می خوردند)، همانا بدنهایشان درست و سالم می‌بود». روایت سیزدهم (۱۳) عَنْهُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؟ع؟ قَالَ: «إِيَّاكُمْ وَالْإِكْثَارَ مِنْ شُرْبِ الْمَاءِ فَإِنَّهُ مَادَّةٌ لِكُلِّ دَاءٍ». 📚(همان، ج 2، ص 571) از امام صادق ؟ع؟ روایت شده است که فرمودند: «از نوشیدن زیاد آب جدّا بپرهیزید، چرا که منبع هر بیماری ای است. روایت چهاردهم (۱۴) قَالَ: وَفِي حَدِيثٍ آخَرَ: «لَوْ أَنَّ النَّاسَ أَقَلُّوا مِنْ شُرْبِ الْمَاءِ لَاسْتَقَامَتْ‏ أَبْدَانُهُمْ». 📚(همان) و در حدیث دیگر آمده است: «اگر مردم کمتر آب می نوشیدند، همانا بدنهایشان درست و سالم می بود». روایت پانزدهم (۱۵) وَرُوِيَ:‏ «مَنْ قَلَّ طَعَامُهُ صَحَّ بَدَنُهُ وَصَفَا قَلْبُهُ وَمَنْ كَثُرَ طَعَامُهُ سَقُمَ بَدَنُهُ‏ وَقَسَا قَلْبُهُ» 📚(دعوات الراوندي، ص77) هر کسی که خوراکش کم باشد، بدنش سالم و قلبش صاف و خالص خواهد بود و هر کس خوراکش زیاد باشد، بیدنش بیمار و قلبش سخت خواهد بود. ادامه دارد ...
نکات و دغدغه های علمی و فرهنگی
روایت هشتم (۸) حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَ
روایت شانزدهم (۱۶) «الْمَعَانِي، عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْعَطَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ الزُّبَيْرِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؟ع؟ قَالَ: سَأَلْتُهُ كَمْ يُحْمَى الْمَرِيضُ؟ فَقَالَ: رِبْقاً. فَلَمْ أَدْرِ كَمْ رِبْقاً؟ فَقَالَ: عَشَرَةُ أَيَّامٍ. وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ: أَحَدَ عَشَرَ رِبْقاً. وَرِبْقٌ صَبَاحٌ بِكَلَامِ الرُّومِ عَنَى أَحَدَ عَشَرَ صَبَاحاً.» بيان: النسخ هنا مختلفة جدا ففي بعضها بالدال المهملة والباء الموحدة والقاف وفي بعضها بالياء المثناة التحتانية وفي بعضها بالراء المهملة ثم الباء الموحدة. وفي طب الأئمة: بالدال ثم المثناة التحتانية ثم النون وليس شي‏ء منها مستعملا بهذا المعنى في لغة العرب مما وصل إلينا. واللغة رومية.» «طب الأئمة ؟ع؟ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ رَجَاءٍ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؟ع؟ قَالَ: «الْحِمْيَةُ أَحَدَ عَشَرَ دينا فَلَا حِمْيَةَ. قَالَ: مَعْنَى قَوْلِهِ «دينا» كَلِمَةٌ رُومِيَّةٌ يَعْنِي: أَحَدَ عَشَرَ صَبَاحاً». 📚(بحار الأنوار، ج‏59، ص140 - 142). مردی از امام صادق ؟ع؟ پرسید: چند روز بیمار باید در پرهیز باشد؟ حضرت فرمود: ده روز. و در حدیث دیگر آمده است: یازده روز. روایت هفدهم (۱۷) وَرُوِيَ: اثْنَانِ عَلِيلَانِ أَبَداً صَحِيحٌ محتمي [مُحْتَمٍ‏] وَعَلِيلٌ مُخَلِّطٌ. 📚(همان) دو نفر همیشه بیمارند: ۱. سالمی که پرهیز می کند. ۲. بیماری که خَلط می کند. روایت هجدهم (۱۸) وَأَرْوِي:‏ «أَنَّ أَقْصَى الْحِمْيَةِ أَرْبَعَةَ عَشَرَ يَوْماً وَأَنَّهَا لَيْسَ تَرْكَ أَكْلِ الشَّيْ‏ءِ وَلَكِنَّهَا تَرْكُ الْإِكْثَارِ مِنْهُ». بيان: حمله بعض الأطباء على ما إذا برأ بعد السبعة أو الأحد عشر و هو بعيد؛ ويمكن حمله على الحمية الشديدة أو على تلك الأهوية والأمزجة. 📚(همان) نهایت پرهیز چهارده روز است و اینکه پرهیز نخوردن چیز نیست، بلکه زیاد نخوردن آن است. روایت نوزدهم (۱۹) الدَّعَائِمُ، عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ؟ص؟ أَنَّهُ قَالَ: لَا تُكْرِهُوا مَرْضَاكُمْ عَلَى الطَّعَامِ فَإِنَّ اللَّهَ يُطْعِمُهُمْ وَ يَسْقِيهِمْ. 📚(همان). بیمارانتان را بر خوراک اجبار نکنید، چرا که خدا ایشان را می خوراند و می نوشاند. بیستم (۲۰) قَالَ بِلَوْهَرُ: إِنَّ الطَّبِيبَ الرَّفِيقَ إِذْ رَأَى الْجَسَدَ قَدْ أَهْلَكَتْهُ الْأَخْلَاطُ الْفَاسِدَةُ فَأَرَادَ أَنْ يُقَوِّيَهُ وَيُسْمِنَهُ لَمْ يُغَذِّهِ بِالطَّعَامِ الَّذِي يَكُونُ مِنْهُ اللَّحْمُ وَالدَّمُ وَالْقُوَّةُ لِأَنَّهُ يَعْلَمُ أَنَّهُ مَتَى أَدْخَلَ الطَّعَامَ عَلَى الْأَخْلَاطِ الْفَاسِدَةِ أَضَرَّ بِالْجَسَدِ وَلَمْ يَنْفَعْهُ وَلَمْ يُقَوِّهِ وَلَكِنْ يَبْدَأُ بِالْأَدْوِيَةِ وَالْحِمْيَةِ مِنَ الطَّعَامِ فَإِذَا أَذْهَبَ مِنْ جَسَدِهِ الْأَخْلَاطَ الْفَاسِدَةَ أَقْبَلَ عَلَيْهِ بِمَا يُصْلِحُهُ مِنَ الطَّعَامِ فَحِينَئِذٍ يَجِدُ طَعْمَ الطَّعَامِ وَيَسْمَنُ وَيَقْوَى وَيَحْمِلُ الثَّقَلَ بِمَشِيئَةِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ. 📚(كمال الدين و تمام النعمة، ج‏2، ص597) ادامه دارد ...
نکات و دغدغه های علمی و فرهنگی
روایت شانزدهم (۱۶) «الْمَعَانِي، عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْعَطَّارِ عَنْ أَحْمَدَ
توضیح و تفسیر روایات از جهت سندی، قریب به اتّفاق این روایات، به تنهایی قابل اعتنا نیست و از سند معتبری برخوردار نیست. تنها شاید یکی – دو روایت صحیح از جهت رجالی در میانشان یافت شود. البتّه از جهت منبع حدیثی، کتب کافی، خصال، عیون وعلل از اعتبار و اتقان بسیار بالایی برخوردارند. آنچه از مجموع این روایات به دست می آید این است که یکی از روشهای درمانی اهل بیت علیهم السّلام حمیه و پرهیز است. نکات مفهوم از روایاتی که گذشت، عبارت است از: ۱. حمیه به معنای پرهیز – چه از طرف انسان سالم و چه از طرف انسان بیمار - از هر آنچه به بدن و روح و جان آدمی ضرر می زند و آسیب می رساند، مورد پذیرش ایشان بوده و حکمی مسلّم است، بلکه به تعبیر برخی روایات – چنانکه گذشت – حمیه همان میانه روی در هر امری و پرهیز از افراط و تفریط در امور است. ۲. کسی که بیشتر نیازمند حمیه و پرهیز است، شخص بیمار است تا انسان سالم؛ اگر چه وی نیز باید مراعات و مراقبت کند. ۳. حمیه به معنای پرهیز است ولی نه پرهیز از خوردن، بلکه پرهیز از اسراف و زیاد خوردن. ۴. راه درمانی بیماری منحصر در حمیه و پرهیز حتّی به معنای کم خوردن نیست؛ بلکه لازم است در کنار آن عمل سلبی، حرکتی ایجابی داشت و آن مداوا بر طبق روش طب سنتی است که گرمی و سردی و تری و خشکی را با هم درمان می شود. این مطلب به روشنی در روایت هفتم آمده است. ۵. ریشۀ بیشتر بیماری ها معده و زیاد خوردن است و با حمیه و پرهیز از زیاد خوردن که سبب تولید اخلاط فاسد و زیاد نوشیدن که موجب تولید بلغم و سردی بیش از نیاز در بدن می شود، می توان بیشتر بیماری ها را بر طرف کرد. شاید مقصود از استغراق و عموم در فرمایش امامان معصوم عليهم السلام (ریشۀ هر درد و مرضی) استغراق عرفی باشد و ناظر به بیماری های رایج آن زمان باشد. ادامه دارد ...
نکات و دغدغه های علمی و فرهنگی
توضیح و تفسیر روایات از جهت سندی، قریب به اتّفاق این روایات، به تنهایی قابل اعتنا نیست و از سند معت
ادامه نکات: ۶. ترک کامل نوع خاصی از خوراکی مثل برنج یا گوشت که امروزه به عنوان سبکی رایج است، مصداق حمیه و پرهیز نیست و مورد توصیۀ اهل بیت ؟ع؟ نبوده است. ۷. مطابق روایات، نباید از عادت درست در تغذیه دست برداشت. بنا بر این، برخی از انواع رژیم مورد تأیید امامان ؟ع؟ نیستند. البته مسلما ترک عادات غلط غذایی حکم عقل است. ۸. مطابق روایت دوم، ریشه و اصل و اساس پرهیز، مدارا با بدن است و نباید بدن را دچار سختی و فشار بیش از حدّ کرد و مثلا به فلان رژیم سخت غذایی وا داشت. ۹. مطابق روایت سوم، نباید برای هر درد و بیماری ای سریعا سراغ دارو و درمان رفت؛ بلکه لازم است کمی تحمّل کرد و صبر به خرج داد تا بدن جایگاه و موقعیّت خود را بیابد. این مطلب نیز تجربتا ثابت شده است. اینکه در روایت نوزدهم می فرماید: «بیمارانتان را بر خوراک اجبار نکنید، چرا که خدا ایشان را می خوراند و می نوشاند» ظاهرا اشاره به این مطلب است و اینکه خدای متعال مکانیزم بدن را طوری طرّاحی کرده است که در بیشتر موارد، خود به خود تا مدّتی در پی اصلاح خود است و یکی از حکمتهای روزه که سلامتی تن است همین است. ۱۰. اینکه در روایت هفتم امام پس از همۀ کارها می فرماید: «همۀ کارها را به خدا واگذار می کنم» نکتۀ توحیدی و معرفتی مطلب است و اینکه همۀ این روشها و راهها و داروها اسباب الهی اند و مؤثّر حقیقی و اصل کار خدای متعال است. اوست که شفا می دهد. «وإذا مَرِضْتُ فَهُو یَشْفینِ». پس در همۀ احوال بیماری از ابتدا تا انتها باید بر او توکّل کرد و از او استمداد جست و همۀ امور را به او وا گذاشت. ۱۱. اینکه در روایت چهارم حضرت فرمود: «ولی ما اهل خانه ای هستیم که جز از خرما پرهیز نمی کنیم و با سیب و آب خنک مداوا می کنیم» ممکن است ناظر به بیماری ای باشد که منشأ آن گرمی بیش از حدّ است. شاهد آن عرب بودن امامان و یارانشان و گرم بودن طبعشان است. جدا از آنکه طبع سیب معتدل و طبع آب خنک نیز سرد است. احتمال قوی هم دارد که مقصود پرهیز از خرما در وقت تب کردن است. ۱۲. پرهیز دادن بیمار نیز باید محدود باشد. مطابق روایات: ۷ یا ۱۰ یا ۱۱ یا ۱۴ روز (یک تا دو هفته) باید باشد روز و بیش از آن سودمند نیست و باید به فکر درمان دیگری بود. والحمدلله ربّ العالمین
نکات و دغدغه های علمی و فرهنگی
مطلب بعدی پیرامون #چیستی_معروف_و_منکر #لزوم_امر_به_معروف #لزوم_نهی_از_منکر #گشت_ارشاد منتظر باشید
فصل اول: جامعۀ آماری در قرآن کریم واژۀ «معروف» در قرآن کریم 19 بار تنها و 9 بار با واژۀ «منکر» به کار رفته است. آیاتی که این واژه تنها در آنها به کار رفته است عبارتند از: آیات 178، 180، 228، 229، 231، 232، 233، 234، 236، 240، 241 و 263 بقره و آیات 6، 19، 25 و 114 نساء و آیۀ 12 ممتحنه و آیات 2 و 6 طلاق. واژۀ «منکر» در قرآن کریم 7 بار تنها و 9 بار با واژۀ «معروف» به کار رفته است. آیاتی که این واژه تنها در آنها به کار رفته است عبارتند از: 79 مائده و 90 نحل و 72 حج و 21 نور و 29 و 45 عنکبوت و 2 مجادله. آیاتی که این دو واژه با هم در آنها به کار رفته¬اند، 9 آیه است که عبارتند از: 104، 110، 114 آل عمران و157 اعراف و67، 71، 112 توبه و 41 حج و 17 لقمان. این نه آیه عبارتند از: 1. وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (آل عمران: 104) 2. كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ولَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتابِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ (آل عمران: 110) 3. يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَأُولئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ (آل عمران: 114) 4. الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلالَ الَّتِي كانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (الأعراف: 157) 5. الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنافِقِينَ هُمُ الْفاسِقُونَ (التّوبة: 67) 6. وَالْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (التَّوبة: 71) 7. التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ (التّوبة: 112) 8. الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ (الحجّ: 41) 9. يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلى‏ ما أَصابَكَ إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ (لقمان: 17)
نکات و دغدغه های علمی و فرهنگی
فصل اول: جامعۀ آماری در قرآن کریم واژۀ «معروف» در قرآن کریم 19 بار تنها و 9 بار با واژۀ «منکر» به
فصل دوم در مفهوم شناسی معروف و منکر در لغت معروف و منکر هر دو اسم مفعول اند. معروف اسم مفعول از فعل «عَرَفَه» به معنای آن را شناخت و مُنکَر اسم مفعول از فعل «أنْکَره» به معنای آن را نشناخت. در نتیجه «معروف» یعنی شناخته شده و «منکر» یعنی ناشناخته. مناسب است در اینجا سخنان برخی از بزرگترین لغویانی که پیرامون این دو واژه سخن گفته اند را بیاوریم. 1. جوهری در صحاح اللغة ج 4 ص 1401 گفته است: والمَعْرُوفُ‏: ضدّ المنكر. والعُرْفُ‏: ضد النُّكْرِ. يقال: أولاه‏ عُرْفاً، أي:‏ مَعْرُوفاً. 2. راغب اصفهانی در مفردات ألفاظ القرآن ص 560 و 561 گفته است: الْمَعْرِفَةُ والْعِرْفَانُ‏: إدراك الشي‏ء بتفكّر وتدبّر لأثره، وهو أخصّ من العلم، ويضادّه الإنكار، ويقال: فلان‏ يَعْرِفُ‏ اللّهَ ولا يقال: يعلم اللّه متعدّيا إلى مفعول واحد، لمّا كان‏ مَعْرِفَةُ البشرِ للّه هي بتدبّر آثاره دون إدراك ذاته، ويقال: اللّه يعلم كذا، ولا يقال: يَعْرِفُ‏ كذا، لمّا كانت‏ الْمَعْرِفَةُ تستعمل في العلم القاصر المتوصّل به بتفكّر، وأصله من: عَرَفْتُ‏. أي: أصبت‏ عَرْفَهُ‏. أي: رائحتَهُ، أو من أصبت‏ عُرْفَهُ‏. أي: خدّه، يقال: عَرَفْتُ‏ كذا. قال تعالى: فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا [البقرة/ 89]، فَعَرَفَهُمْ‏ وَ هُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ‏ [يوسف/ 58]، فَلَعَرَفْتَهُمْ‏ بِسِيماهُمْ‏ [محمد/ 30]، يَعْرِفُونَهُ‏ كَما يَعْرِفُونَ‏ أَبْناءَهُمْ* [البقرة/ 146]. ويضادّ الْمَعْرِفَةَ الإنكار، والعلم الجهل. قال: يَعْرِفُونَ‏ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها [النحل/ 83] والْمَعْرُوفُ‏: اسمٌ لكلّ فعل يُعْرَفُ بالعقل أو الشّرع حسنه، والْمُنْكَرُ: ما ينكر بهما. قال: يَأْمُرُونَ‏ بِالْمَعْرُوفِ‏ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ [آل عمران/ 104]، وقال تعالى: وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ‏ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ [لقمان/ 17]، وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفاً [الأحزاب/ 32]، ولهذا قيل للاقتصاد في الجود: مَعْرُوفٌ‏، لمّا كان ذلك مستحسنا في العقول و بالشّرع. نحو: وَمَنْ كانَ فَقِيراً فَلْيَأْكُلْ‏ بِالْمَعْرُوفِ‏ [النساء/ 6]، إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ‏ [النساء/ 114]، وَ لِلْمُطَلَّقاتِ مَتاعٌ‏ بِالْمَعْرُوفِ‏ [البقرة/ 241]، أي: بالاقتصاد والإحسان، وقوله: فَأَمْسِكُوهُنَ‏ بِمَعْرُوفٍ‏ أَوْ فارِقُوهُنَ‏ بِمَعْرُوفٍ‏ [الطلاق/ 2]، و قوله: قَوْلٌ‏ مَعْرُوفٌ‏ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ [البقرة/ 263]، أي: ردّ بالجميل ودعاء خير من صدقة كذلك، والْعُرْفُ‏: المَعْرُوفُ من الإحسان، وقال: وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ‏ [الأعراف/ 199]. ودر ص 823 گفته است: والْمُنْكَرُ: كلُّ فِعْلٍ تحكُم العقولُ الصحيحةُ بقُبْحِهِ، أو تتوقَّفُ في استقباحِهِ و استحسانه العقولُ، فتحكم بقبحه الشّريعة، وإلى ذلك قصد بقوله: الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ‏ الْمُنْكَرِ [التوبة/ 112]، كانُوا لا يَتَناهَوْنَ عَنْ‏ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ‏ [المائدة/ 79]، وَ يَنْهَوْنَ عَنِ‏ الْمُنْكَرِ [آل عمران/ 104]، وَتَأْتُونَ فِي نادِيكُمُ‏ الْمُنْكَرَ [العنكبوت/ 29]. ادامه دارد ...
نکات و دغدغه های علمی و فرهنگی
فصل دوم در مفهوم شناسی معروف و منکر در لغت معروف و منکر هر دو اسم مفعول اند. معروف اسم مفعول از فعل
3. ابن اثیر در النهاية في غريب الحديث والأثر ج ‏3 ص 216 گفته است: قد تكرّر ذكر «المَعْرُوف‏» في الحديث، وهو اسم جامع لكلّ ما عُرِفَ‏ من طاعة اللّه والتقرّب إليه والإحسان إلى النّاس، وكلّ ما ندب إليه الشّرع ونهى عنه من المحسّنات و المقبّحات، وهو من الصّفات الغالبة: أي: أمر مَعْرُوف‏ بين النّاس إذا رأوه لا ينكرونه. والمَعْرُوف‏: النّصفة وحسن الصّحبة مع الأهل وغيرهم من الناس. والمنكر: ضدّ ذلك جميعه. و در ج 5 ص 115 گفته است: وقد تكرّر ذكر «الْإِنْكَارُ والْمُنْكَرُ» فى الحديث، وهو ضدّ المعروف. وكلّ ما قبّحه الشرع وحرّمه وكرهه فهو مُنْكَرٌ. 4. طریحی در مجمع البحرین ج 5 ص 93 گفته است: المَعْرُوفُ‏: اسم جامع لكل ما عرف من طاعة الله، والتقرب إليه والإحسان إلى الناس، وكل ما يندب إليه الشرع من المحسنات والمقبحات. وإن شئت قلت: المَعْرُوفُ‏ اسم لكل فعل يعرف حسنه بالشرع والعقل من غير أن ينازع فيه الشرع. والمَعْرُوفُ‏ في الحديث: ضد المنكر. و در ج 3 ص 501 و 502 گفته است: والْمُنْكَرُ: الشي‏ء القبيح، أعني الحرام قال تعالى: إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْكَرِ [29/ 45]. قوله: إِنَ‏ أَنْكَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ [31/ 19] أي أقبح الأصوات. قوله: وَتَأْتُونَ فِي نادِيكُمُ‏ الْمُنْكَرَ [29/ 29] وهو الحذف بالحصا فأيهم أصابه ينكحونه، والصفق وضرب المعازف والقمار والسباب والفحش في المزاح. والْمُنْكَرُ في الحديث ضد المعروف. وكل ما قبحه الشارع وحرمه فهو مُنْكَرٌ، يقال‏ أَنْكَرَ الشي‏ء يُنْكِرُهُ‏ فهو مُنْكِرٌ واسْتَنْكَرَهُ‏ فهو مُسْتَنْكِرٌ. والمعروف الذي يذكر في مقابله الحسن المشتمل على رجحان، فيختص بالواجب والمندوب، ويخرج المباح والمكروه وإن كانا داخلين في الحسن‏. 5. زبیدی در تاج العروس ج 12 ص 375 گفته است: والمَعْرُوفُ‏: ضِدُّ المُنْكَرِ قال اللَّه تعالَى: وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ؛‏ وفي الحَدِيث‏: «صَنائِعُ‏ المَعْرُوفِ‏ تَقِي مَصارِعَ السُّوءِ». وَقال الرّاغِبُ: المَعْرُوفُ‏: اسمٌ لكلِّ فِعْلٍ‏ يُعْرَفُ‏ بالعَقْلِ وَ الشَّرْعِ حُسْنُه، والمُنْكَرُ: ما يُنْكَرُ بِهِما، قال تَعالى: تَأْمُرُونَ‏ بِالْمَعْرُوفِ‏ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وقالَ تعالَى: وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفاً ومن هذا قيل للاقْتِصادِ في الجُودِ: مَعْرُوفٌ‏، لَمّا كانَ ذلِك مُسْتَحْسَنًا في العُقولِ، وبالشَّرْعِ نحو: وَمَنْ كانَ فَقِيراً فَلْيَأْكُلْ‏ بِالْمَعْرُوفِ‏ وقولُه: وَلِلْمُطَلَّقاتِ مَتاعٌ‏ بِالْمَعْرُوفِ‏ أي بالاقْتِصادِ، وَالإِحسانِ، وقولُه: قَوْلٌ‏ مَعْرُوفٌ‏ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُها أَذىً‏ أي: رَدٌّ بالجَمِيلِ ودُعاءٌ خيرٌ من صَدَقَةٍ هكذا. و در ج 7 ص 557 و 558 گفته است: والنَّكِرَةُ: إِنْكَارُك‏ الشَّيْ‏ءَ، وهو: خِلافُ المَعْرِفَة ... وقال ابن القَطَّاع: ونَكِرْتُ‏ الشي‏ءَ وأَنْكَرتُه‏، ضدُّ عَرَفْتُه‏. والمُنْكَرُ: ضدّ المَعْرُوفِ‏، وكُلّ ما قَبَّحه الشَّرعُ وحَرّمَه وكَرِهَه فهو مُنْكَر. وفي البصائر: المُنْكَر: كلُّ فِعْلٍ تَحْكُم العُقُولُ الصّحِيحَةُ بقُبْحه، أَو تتوقّف في اسْتِقْبَاحه العُقُولُ فتَحكُم الشريعةُ بقُبْحِه، ومن هذا قوله تعالى: الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ‏ الْمُنْكَرِ قلتُ: ومن ذلك قولُه تعالَى: وَ تَأْتُونَ فِي نادِيكُمُ‏ الْمُنْكَرَ. ادامه دارد ...
نکات و دغدغه های علمی و فرهنگی
3. ابن اثیر در النهاية في غريب الحديث والأثر ج ‏3 ص 216 گفته است: قد تكرّر ذكر «المَعْرُوف‏» في ال
6. و در نهایت مصطفوی در التّحقیق في کلمات القرآن الکریم ج 8 ص 97 – 99 گفته است: والتحقيق‏أنّ الأصل الواحد في المادّة: هو اطّلاع على شي‏ء وعلم بخصوصيّاته وآثاره، وهو أخصّ من العلم، فإنَّ‏ المَعْرِفَةَ تمييز الشي‏ء عمّا سواه وعلم بخصوصيّاته، فكلّ معرفة علم ولا عكس. ومن مصاديقها: الِاعْتِرَافُ‏ وهو اظهار المعرفة واختيارها ويقرب من مفهوم الإقرار المتحقّق في مورد الإنكار. ومَعَارِفُ‏ الأرض والأَعْرَافُ‏ وهي الأمكنة الّتى تميّزت عمّا سواها وعرفت خصوصياتها وآثارها في قبال ما يكون مجهولا ومنكرا وغير متميّز، وهذا كما في أعالى الأرض والأمكنة المخصوصة الّتى قد عرفت. والمَعْرُوفُ‏ الّذى يعرف ويطّلع عليه ويتميّز عمّا سواه في قبال المنكر المجهول من جهة الآثار والخصوصيّات، وهذا يلازم المستحسن المطلوب عند العقل بحيث يعرفه العقل ولا ينكره. يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ‏ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ: فيذكر الإنكار في مقابل العرفان، فانّ الإنكار هو عدم الاعتراف والقبول وانتفاء التمييز والاطّلاع. فَالْمَعْرُوفُ‏ ما يكون متميّزا ومشخّصا في نفسه ومن حيث هو أو عند شخص وفي نظره. والمراد من‏ المَعْرُوفِ‏ في نفسه: أن يكون معروفا في الحقيقة وفي متن الواقع بحيث يقبله العقل السالم ويعترف به ويميّزه ثمّ يعرفه الشرع موافقا للعقل وتبعا للحقّ. كما أنّ المنكر أيضا: عبارة عمّا ينكره العقل السليم ويخالف الحقّ والشرع. فَالْمَعْرُوفُ‏ يشمل كلّ ما يؤمر به في الشرع واجبا أو مندوبا، وما يرشد اليه العقل السالم. كما أن المنكر يشمل كلّ ما ينهى عنه الشرع حراما أو مكروها، وما ينهى عنه العقل السالم و الفطرة الزكيّة. وعلى هذا يستعمل المعروف في جميع موارد الخير والصلاح والفلاح والمستحسن والفريضة و الجميل. فَإِمْساكٌ‏ بِمَعْرُوفٍ‏، ... وَ كِسْوَتُهُنَ‏ بِالْمَعْرُوفِ‏، ... فَلْيَأْكُلْ‏ بِالْمَعْرُوفِ‏، ... قَوْلٌ‏ مَعْرُوفٌ‏ ... وَعاشِرُوهُنَ‏ بِالْمَعْرُوفِ‏، ... وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَ‏ بِالْمَعْرُوفِ‏، ... فارِقُوهُنَ‏ بِمَعْرُوفٍ‏، ... وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً، ... طاعَةٌ مَعْرُوفَةٌ، ... الْآمِرُونَ‏ بِالْمَعْرُوفِ‏. فَالْمَعْرُوفُ‏ له مفهوم كلّ ينطبق على كلّ مورد، ويختلف خصوصيّة مفهوم باختلاف الموارد. فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا. وَآخَرُونَ‏ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ‏. أى الإقرار بالذنب، ويستعمل الاعتراف في مورد الاظهار بالمعروفة في قبال الإنكار والجهل. والإقرار في مورد التثبيت و التقرير به في قبال النفي و الجحود. فليس خارجا عن الأصل. و در ج 12 ص 239 گفته است: والتحقيق‏ أنّ الأصل الواحد في المادّة: هو ما يقابل العرفان، وهو ما لا يعترف العقل السالم بحسنه، بل يحكم بقبحه، كما انّ العرفان بمعنى العلم بخصوصيّات شي‏ء و تمييزه، و المعروف ما يكون متميّزا و مشخّصا في نفسه بحيث يقبله العقل السالم‏ و يعترف به. ومن مصاديقه: الْإِنْكَارُ، التعييب، التقبيح، الجحود. ومن لوازمه: الجهل، والتغيير، والنهى، والشدّة.
با سلام مجدد خدمت همۀ اعضای محترم گروه و اعتذار بابت تأخیر در ارسال محتوا به دلیل مشغلۀ فراوان ادامۀ بحث معروف و منکر را از فردا پی می گیریم إن شاء الله.
معروف و منکر نزد مفسّران بیشتر مفسّران به بیان معنای معروف و منکر نپرداخته اند. چه بسا علّت این امور روشنی مفهوم این دو واژه نزد ایشان بوده است. با این حال برخی مفسّران به تفسیر این دو واژه و تبیین معنای آن پرداخته اند که در ادامه به ذکر عباراتشان می پردازیم. ۱. شیخ طوسی در التبيان في تفسير القرآن ج ۲ ص ۵۴۹ فرموده است: والمعروف هو الفعل الحسن الذي له صفة زائدة على حسنه. وربما كان واجباً أو ندباً، فان كان واجباً فالأمر به واجب. وإن كان ندباً فالأمر به ندب. و المنكر هو القبيح فالنهي عنه كله واجب. ۲. سمرقندی در تفسیر بحر العلوم ج ۱ ص ۲۳۶ گفته است: یأمرون بالمعروف: قال الكلبي: يعني باتباع محمد صلّى اللّه عليه وسلم.‏ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ: يعني الجبت و الطاغوت. ويقال: المنكر، يعني العمل الذي بخلاف الكتاب والسنة. و يقال: ما لا يصلح في العقل. ادامه دارد ... @raveshsonnati
نکات و دغدغه های علمی و فرهنگی
معروف و منکر نزد مفسّران بیشتر مفسّران به بیان معنای معروف و منکر نپرداخته اند. چه بسا علّت این امو
ادامه سخن مفسران در باب معروف و منکر ۳. طبرسی در مجمع البيان في تفسير القرآن ج ۲ ص ۸۰۷ گفته است: «وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ» أي بالطاعة «وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» أي عن المعصية «وَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» أي الفائزون. وقيل: كل ما أمر الله ورسوله به فهو معروف وما نهى الله ورسوله عنه فهو منكر. وقيل: المعروف ما يعرف حسنه عقلا أو شرعا والمنكر ما ينكره العقل أو الشرع. وهذا يرجع في المعنى إلى الأول. ۴. راغب اصفهانی در تفسیر خود ج ۱ ص ۷۷۰ و ۷۷۱ گفته است: المعروف: ما يستحسنه العقل ويرد به الشرع‏، والمنكر: ما يستقبحه العقل‏ ويحظره الشرع،‏ وعلى ذلك يقال للسخاء المعروف في نحو قول الشاعر: و لم أر كالمعروف أمّا مذاقه‏ فحلو و أمّا وجهه فجميل‏ ويقال لهما: الحق و الباطل، والحسنى والسوأى، والصلاح والفساد، والجميل والقبيح، وإنما اختلفت العبارات في ذلك بحسب اختلاف العبارات‏. ادامه دارد ...
نکات و دغدغه های علمی و فرهنگی
ادامه سخن مفسران در باب معروف و منکر ۳. طبرسی در مجمع البيان في تفسير القرآن ج ۲ ص ۸۰۷ گفته است:
ادامه سخن مفسران در باب معروف و منکر ۵. نسفی در تفسیر مدارك التنزيل وحقايق التأويل ج ۱ ص ۲۶۱: بِالْمَعْرُوفِ:‏ بما استحسنه الشرع والعقل.‏ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ: عما استقبحه الشرع والعقل، أو المعروف‏ ما وافق الكتاب والسّنّة والمنكر ما خالفهما، أو المعروف الطاعات‏ والمنكر المعاصي. ۶. محمد بن علی بن عربی در رحمة من الرحمن فى تفسير وإشارات القرآن ج ۱ ص ۴۶۰: «يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ» وهو الأمر بما هو معلوم له‏ «وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» المنكر فعل ما أمر بتركه أو ترك ما أمر بفعله، ولا يوصف بأنه أتى منكرا حتى يعلم أنه مأمور به ذلك العمل أو منهي عنه‏. ادامه دارد ...
نکات و دغدغه های علمی و فرهنگی
ادامه سخن مفسران در باب معروف و منکر ۵. نسفی در تفسیر مدارك التنزيل وحقايق التأويل ج ۱ ص ۲۶۱: ب
ادامه‌ سخن مفسران در باب معروف و منکر ۷. عبدالرزّاق رسعنی در رموز الكنوز فى تفسير الكتاب العزيز ج ۱ ص ۲۵۹: و«المعروف»: طاعة اللّه وطاعة رسوله، و«المنكر»: معصية اللّه ومعصية رسوله. ۸. علی بن محمد خازن در تفسیر لباب التأويل في معاني التنزيل ج ۱ ص ۲۸۱: المعروف اسم لكل فعل يعرف بالعقل و الشرع حسنه و المنكر ضد ذلك و هو ما عرف بالعقل و الشرع قبحه. ادامه دارد ...
نکات و دغدغه های علمی و فرهنگی
ادامه‌ سخن مفسران در باب معروف و منکر ۷. عبدالرزّاق رسعنی در رموز الكنوز فى تفسير الكتاب العزيز ج
ادامه سخن مفسران در باب معروف و منکر ۹. حقی برسوی در تفسیر روح البيان ج ۲ ص ۷۳: وَ يَأْمُرُونَ‏ بِالْمَعْرُوفِ:‏ وهو ما استحسنه الشرع والعقل وهو الموافقة. وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ: وهو ما استقبحه الشرع والعقل وهو المخالفة. ۱۰. محمد جواد بلاغی در آلاء الرحمن في تفسير القرآن ج ۱ ص ۳۲۴: و«المعروف» هو ما يعرف العقلاء والمتشرعة رجحانه في حسنه من دلالة العقل أو الشرع، و«المنكر» ما أنكره واستبشعه العقلاء والمتشرعة لدلالة العقل أو الشرع على رداءته‏. ادامه دارد ...
نکات و دغدغه های علمی و فرهنگی
ادامه سخن مفسران در باب معروف و منکر ۹. حقی برسوی در تفسیر روح البيان ج ۲ ص ۷۳: وَ يَأْمُرُونَ‏ ب
ادامه سخن مفسران در باب معروف و منکر ۱۱. ابن عاشور در تفسیر التّحریر والتّنویر ج ۳ ص ۱۸۱: والمعروف هو ما يُعرف وهو مجاز في المقبول المرضي به، لأنّ الشي‏ء إذا كان معروفا كان مألوفا مقبولا مرضيّا به، وأريد به هنا ما يقبل عند أهل العقول، وفي الشّرائع، وهو الحقّ والصلاح، لأنّ ذلك مقبول عند انتفاء العوارض. والمنكر مجاز في المكروه، والكره لازم للإنكار لأنّ النكر في أصل اللّسان هو الجهل ومنه تسمية غير المألوف نكرة، وأريد به هنا الباطل والفساد، لأنّهما من المكروه في الجبلّة عند انتفاء العوارض. ۱۲. رشید رضا در تفسیر المنار ج ۴ ص ۲۷ گفته است: على أن المعروف عند إطلاقه يراد به ما عرفته العقول والطباع السليمة والمنكر ضده، وهو ما أنكرته العقول والطباع السليمة. ادامه دارد ...
نکات و دغدغه های علمی و فرهنگی
ادامه سخن مفسران در باب معروف و منکر ۱۱. ابن عاشور در تفسیر التّحریر والتّنویر ج ۳ ص ۱۸۱: والمعرو
ادامه سخن مفسران در باب معروف و منکر ۱۳. ابن زهره در زهرة التفاسير ج ۳ ص ۱۳۴۳ گفته است: المعروف هو الأمر الذى تعارفته العقول ولم تختلف فيه الأفهام؛ وهو الذى يكون متفقا مع الفطرة الإنسانية التى لاتختلف فى الناس، والمنكر هو ما تضافرت العقول الإنسانية على إنكاره وقبحه، وهو مناقض للفطرة الإنسانية. وإن العقول من بدء الخليقة تضافرت على أمور أقرتها، وعلى أخرى أنكرتها، فلم تختلف العقول فى مدح الصدق والعدل والحياء والعفة، ولم تختلف العقول فى استنكار الظلم والكذب والفجور والاعتداء بكل ضروبه، ومهما يحاول الذين يريدون حل المجتمعات الفاضلة وهدم بنيانها، من إنكار لتلك الحقائق، وادعاء أنها ليست مقومات الإنسانية، وأنها اتفاقات زمنية، وأوهام سيطرت على العقول فلن يصلوا إلى غاياتهم، وإن ادعوا أن ما يقولونه هو طبيعة الوجود، ولذا سموا أنفسهم وجوديين، وذلك لأن كلامهم ضد طبائع النفوس، وضد السمو الإنسانى عن الطبيعة الحيوانية، وضد الفطرة التى فطر اللّه الناس عليها، وإن الأعرابى الذى سئل: لما ذا آمنت بمحمد؟ فقال: ما رأيت محمدا يقول فى أمر: افعل، والعقل يقول لا تفعل، وما رأيت محمدا يقول فى أمر: لا تفعل، والعقل يقول افعل، أكبر إدراكا من هؤلاء المتفلسفة، وأكثر اتصالا بطبائع الوجود الإنسانى منهم، وهم‏ فى حقيقة أمرهم وتفكيرهم أكثر اتصالا بالطبائع البهيمية منهم بالطبائع الإنسانية. ۱۴. نهاوندی در نفحات الرحمن فى تفسير القرآن ج ۲ ص ۴۷ گفته است: وَيَأْمُرُونَ‏ العباد بِالْمَعْرُوفِ:‏ وما استحسنه الشّرع والعقل.‏ وَيَنْهَوْنَ‏ الجهّال‏ عَنِ‏ ارتكاب‏ الْمُنْكَرِ وما استقبحه الشّرع والعقل. وفي تخصيصهما بالذّكر إيذان بغاية فضلهما.
والفراعنة هم ثلاثة نفر: ۱. أولهم: سنان بن الأشل بن علوان بن العبيد بن عريج بن عمليق بن يلمع بن عابر بن إسليما بن لوذ بن سام بن نوح، ويكنى أبا العباس. وهو فرعون إبراهيم‏. ۲. والثاني: الرّيان بن الوليد بن ليث بن فاران بن عمر بن عمليق بن يلمع. و هو فرعون يوسف. ۳. والثالث: الوليد بن مصعب بن أبي أهون بن الهلواث بن فاران بن عمرو بن عمليق بن يلمع. و هو فرعون موسى. و كان فرعون يوسف جد فرعون موسى واسمه برخوز. 📚 المحبر لابن حبيب صفحة 467
چرا گناه می کنیم؟! پرسیدم: چرا وقتی می دانیم گناه بد است و مجازات دارد، باز چرا گناه می کنیم؟ پاسخ داد: علل مختلفی دارد. گفتم: أم العلل و اصلی ترین آن چیست؟ گفت: چون دوست داریم گناه کنیم. گفتم: مگر نمی‌دانیم بد است و عذاب دارد؟! گفت: می دانیم ولی لذت نقد از دست دادنی نیست. گفتم: به چه قیمت؟ به قیمت عذاب دردناک طولانی و چه بسا ابدی؟!!! گفت: بلی. گفتم: چطور با عقل جور در می آید؟! گفت: جور در نمی آید، ولی مگر همه چیز عقل است و همیشه انسان با عقلش پیش می رود؟ گفتم: خب چه کنیم گناه نکنیم؟ گفت: بیندیشیم که چه خسارتی خواهیم دید. گفتم: اندیشیدیم و باز گناه کردیم. گفت: خوب نیندیشیدی. گفتم: اتفاقا خوب اندیشیدیم و فهمیدیم. گفت: باید بفهمی که گناه بد است. گفتم: هیچ انسانی دنبال بد مطلق نمی رود، پس گناه مطلقا هم بد نیست، دست کم برخی گناهها لذت نقد دارند. گفت: هر لذت نقدی را که نباید انجام داد! گفتم: می دانم ولی چرا باز انجام می دهم؟ گفت: شیطنت نفس اماره ت است. گفتم: این را نیز می دانم، باز انجام می دهم. گفت: پس احمقی!!! گفتم: می دانم که حماقت است ولی باز به سمت گناه کشیده می شوم و ناراحتم. چکار کنم از این حالت خارج شوم. گفت: نفس اماره ت را رام کن. گفتم: چطور؟ گفت: با ریاضت و اراده و همت. گفتم: خود اینها شوق می خواهد که در من نیست یا بهتر بگویم: شوق به برخی گناهان در من بیشتر از ترک آن است. گفت: منشأ شوقت چیست؟ گفتم: تو بگو. گفت: علاقه به گناه. گفتم: خب، چطور این علاقه را از بین ببرم یا کمتر کنم؟ گفت: ..... به نظر شما چه گفت؟ یا چه می توان گفت؟؟؟؟
قدر وقت ارنشناسی تو و کاری نکنی بس خجالت که از این حاصل اوقات بری
قال العلّامة الشّعرانيّ رحمه الله في حاشیته علی شرح الکافي للمولی صالح المازندرانيّ ج 10 ص 167: الحق أن القيامة و ما بعدها من الاسرار الغيبية الالهية التى لا طريق لنا إليها و انا لا نعلم منها الا ما ورد من الشرع. و البرزخ و ان كان كذلك لكنه أقرب إلينا و يمكننا تصور شي‏ء منه بالتقريب و جماعة من الحكماء الاسلاميين أثبتوا تجرد نفوس الحيوان نوع تجرد و لان بقاء النفوس فرع تجردها أثبتوا حشر الحيوانات و لكن العارف بطريقتهم يعلم أن ما ذكروه خاص بالبرزخ و لم يذكروا بعد اثبات الحشر فى القيامة حتى بالنسبة الى الانسان تفصيلا شافيا فما ثبت يقينا من الشرع وجب التصديق به و ما لم يثبت فلا طريق لنا إليه. قال تعالى‏: يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها إِلى‏ رَبِّكَ مُنْتَهاها. انتهی کلامه الشّریف وقوله المنیف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش یه توانایی داشتم که به کل مردم ایران این کلیپ رو نشون میدادم😢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم زندان 😭😭😭😭😭💔💔💔💔 «المعذب فی قعر السجون» صلی الله علیک یا موسی بن جعفر شهادت امام کاظم علیه السلام تسلیت🏴🏴🏴 یه دورهمی گرم با محوریت (جمعیت ) دقیقا همینجا 👇🏻♥️ (خانواده جوان وپرجمعیت وافی) @motaharevafi77 https://eitaa.com/motaharevafi77 جمعمون جمعه تو روبیکا فقط شمارو کم داریم 👇🏻 https://rubika.ir/Motaharevafi77 ♦انتشار با لینک کانال