eitaa logo
نیم پلاک
643 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
6.6هزار ویدیو
374 فایل
کانال #اختصاصی شهدا #سبک_زندگی و #خاطرات https://eitaa.com/nimpelak_m @abbasma
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  🌷مهمانی شهدا 🌷
. 🕋🕋🕋 🏴ادامه مطالب.......🏴 «تربیت صحیح» راوی :علی تورجی زاده ▪️سواد پدر ما زیاد نبود. حدود چهار کلاس قدیم. اما بیشتر علم و معرفتش را پای منبرها کسب کرده بود. کارها و رفتارهای حاج حسن صحیح و آموزنده بود. اکنون بعد از سالها و بعد از تحصیلات دانشگاهی و مطالعه و... به این نتیجه رسیدم که شیوه تربیت پدرکاملترین روش بود. آن هم در آن زمان. ً طوری رفتار میکرد تا هیچگاه در برخوردهايش امر و نهی نمیکرد. معمولا طرف مقابل به روش درست پی ببرد. با فرزندانش رفیق بود. اگر میخواست چیزی بخرد حتمًا از ما نظر خواهی میکرد. برای نظر ما احترام قائل بود. برای نمازخواندن فرزندان آنها را تشویق میکرد. از محبت خدا میگفت. از اینکه چرا باید نماز بخوانیم. او با صحبتها و نقل داستانها کاری میکرد که بچه ها خودشان به نماز اهمیت بدهند. پدر همیشه نمازش را اول وقت میخواند. او غیر مستقیم فرزندانش را به نماز ترغیب میکرد. از بیکاری ما خوشش نمیآمد. از همان دوران نوجوانی هر زمان بیکار بودیم ما را به نانوایی می برد به کسب علم و معرفت ما خیلی اهمیت میداد. هر جا سخنرانی بود ما را خودش می برد . تلاش میکرد تا ما خوب مطالب ديني را یاد بگیریم و فراموش نکنیم. تابستانها با محمدرضا میرفتیم نانوایی پدر. بارها در وسط کار ما را راهی مسجد میکرد! میگفت: الآن در مسجد جلسه قرآن است. بروید آنجا! حتی وقتی شنید در مسجد گروه سرود تشکیل شده ما را برای سرود میفرستاد مسجد ، از اینکه به كار مغازه لطمه بخورد ناراحت نبود. اما دوست داشت فرزندانش با مسجد ارتباط داشته باشند. برخورد صحیح پدر فقط برای فرزندانش نبود. حاج حسن به شاگردانش هم امر و نهی نمیکرد. بلکه غیرمستقیم حرفش را میزد. در تربیت آنها نیز نهایت تلاش خودش را انجام میداد. يادم هست در آن روزها با محمد به مسجد ميرفتيم. به من ميگفت: دادا، بيا مسابقه، ببينيم كدام ما نمازش طولانی تر ميشه. ٭٭٭ پدر فرزندانش را تنبیه نمیکرد. همیشه با نگاهش حرفش را میزد. آنقدر جذبه داشت که از او حساب میبردیم. اما یکبار به خاطر مسائل تربیتی محمدرضا را تنبیه کرد! پسری بود در همسایگی مغازه نانوایی. اخلاق خوبی نداشت. پدر بارها به ما توصیه میکرد که با او دوست نشوید. یکبار محمد دیر به مغازه آمد. پدر باتعجب از او پرسید: تا حاال کجا بودی؟! پدر وقتی فهمید که محمد با آن پسر بوده، برای اولین و آخرین بار او را تنبیه کرد. آن هم دور از چشم دیگران و فقط به خاطر مسئله تربیت. 💐کانال مهمانی ستاره ها 🆔 @m_setarehha
هدایت شده از  🌷مهمانی شهدا 🌷
🕋🕋🕋 ✍حاج قاسـم هـیچگاہ از سختی‌هـاے عراق و سـوریہ سـخـن نمی‌گفت و در پاسخ بہ هـر سـؤالے در ایـن خصوص، می‌گفت هـمہ چیز خوب اسـت؛ هـمہ چیز خوب اسـت. 🔹حاجی(سـردار سـلیمانی) بـسـیار زیرڪ وباهـوش بود. یڪ وقت در یڪ جلـسـہ خصوصی، فردے بہ ایشان اظهـار ارادت و نزدیڪے ڪرد و اظهـار مداشت ڪہ شما دارید ایـن هـمہ زحمت می‌ڪشید اما قدر شما را نمی‌دانند و فلان و چنان.اما حاج قاسـم گفت: 🔸«شما چرا ناراحتید؟ مـن یڪ سـربازم، نهـایتش می‌گویند برو جاے دیگرے نگهـبانے بدہ و مـن هـم می‌گویم چشم. اینڪہ ناراحتے ندارد.» ⁦🥀 🆔 @m_setarehha
هدایت شده از  🌷مهمانی شهدا 🌷
2.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕋🕋🕋 🏴چرا شهید سردار سلیمانی سه بار پشت سرهم قسم میخورد مگر چه مطلب مهمی را میخواهد برای ما بگوید؟؟؟!!!!!🏴 والله والله والله از شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی،دلی و حقیقی با این حکیم بزرگ است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. ایشان میگوید حکیم بزرگ🤔 حکیم به کسی می گویند که سخنش ثابت شده است ومجموعه‌ای از معرفت و علم و اخلاق پاک و تقوا و نور هدایت دارد. پس اگر عاقبت بخیری میخواهیم گوش به فرمان ولی زمانه خود باشیم، چراکه حکیمی هستند که جز مصلحت ما چیزی نمی گویند. 🆔 @m_setarehha
هدایت شده از  🌷مهمانی شهدا 🌷
✨﷽✨ ⭕️ فرار شهید ابراهیم هادی از وسوسه شیطان ✳️ ابراهیم گرفته و ناراحت بود... رفتم کنارش ازش پرسیم: چیشده داش ابرام؟ مشکلی پیش اومده؟ اول نمی گفت. اما بعدش به حرف اومد: چند روزه دختری تو این محله به من گیر داده و میگه تا تورو به دست نیارم ولت نمی کنم...! ✴️ رفتم تو فکر یدفعه خندیدم! ابراهیم گفت: خنده داره؟ گفتم:داش ابرام ترسیدم فکر کردم چی شده... با این تیپ و قیافه ای که تو داری این اتفاق عجیب نیست! ⚛ گفت: یعنی چی؟! یعنی بخاطر تیپ و قیافه ام این حرفو زده؟ گفتم: شک نکن…! ✳️ روز بعد تا ابراهیم رو دیدم خندم گرفت... با موهای تراشیده اومده بود محل کار و بدون کت و شلوار... فردای اون روز با پیراهن بلند به محل کار اومد و باچهره ای ژولیده تر... حتی با شلوار کردی و دمپایی آمده بود... ✴️ ابراهیم مدتی این کار را ادامه داد تا از این وسوسه شیطانی رها شد... 📚سلام بر ابراهیم1 🆔 @m_setarehha
هدایت شده از  🌷مهمانی شهدا 🌷
●بعد از ازدواج یقین پیدا کردم که محمد شهید خواهد شد. همیشه آرزوی شهادت داشت و هنگام عبادت ارتباط خوبی با خدا برقرار می‌کرد. برای غذا خوردن با هر لقمه بسم‌الله می‌گفت. از سحر تا طلوع آفتاب نماز و دعا می‌‌خواند. خیلی به دعای بعد از نماز مقید بود. آرامش خاصی داشت و خیلی متین بود. ● گاهی اوقات اگر من از دست بچه‌ها عصبانی می‌شدم با خنده می‌گفت اینها بچه هستند خودت را ناراحت نکن. هیچ‌وقت صدای بلندش را کسی نشنید. هر کاری و نظری داشتم خیلی متین و آرام گوش می‌داد بعد اگر درست نبود توجیه می‌کرد. خیلی راحت با مسائل و مشکلات کنار می‌آمد. ● حق‌الناس را خیلی رعایت می‌کرد حتی وقتی آب را باز می‌کرد تا وضو بگیرد. اگر سفره می‌انداختیم و چند قاشق غذا باقی می‌ماند می‌برد جایی برای مورچه‌ها و پرندگان می‌ریخت و می‌گفت اینها بخورند بهتر از دور ریختن است. ✍راوی : همسر شهید ⁦🥀 🆔 @m_setarehha
هدایت شده از  🌷مهمانی شهدا 🌷
🌹شهید سید مرتضی آوینی: دیندار آن است که در کشاکش بلا دیندار بماند وگرنه در هنگام راحت و فراغت و صلح چه بسیارند اهل دین ... 🌹۲۰ فروردین سالروز شهادت مرتضی آوینی گرامیباد شادی روحش صلوات 🆔 @m_setarehha