سلام
سرودهای جدید ازدواج حضرت علی با حضرت زهرا
در کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین🌹 بارگذاری شدند
بزن رو لینک 👇
@marajalbahrain
#متن_روضه
#شب_چهارم
#محرم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
رخصت بده دو طفل خودم را فدا کنم
این فیض رو سپید شدن رو زمن مگیر
هم دختر شهیدم و هم خواهر شهید
این مادر شهید شدن را ز من مگیر
باید عزیز را به فدای عزیز کرد
در خیمه غیر این دو عزیزی نداشتم
غیر از دو طفل خود که به قربان تو کنم
در خیمه ام برای تو چیزی نداشتم
بیهوده میزنند همه لاف عاشقی
کس نیست عاشق تو به مانند زینبت
ای هست و نیستم به فدای تو یاحسین
نا قابل است جان دو فرزند زینبت
خوشبخت خواهری که تو باشی برادرش
تا سایه ی تو هست دگر غم نمیخورم
فرزند اگر چه که همه دنیای مادر است
دنیایِ بی تو هیچ به دردم نمیخورد
🔹هیچکی نباشه اما سایه ی تو بالا سرم باشه، برا همین بود تا کوفه سر حسین بالا محمل زینب بود…
از هر چهارسو به تو شمشیر میزنند
باید برای خود سپری دست و پا کنی
از خیمه ام دوتا سپر آورده ام حسین
باید که هر دوتا پسرم را فدا کنی
سخت است دست و پا زدن بچه های من
اما فدای طفل رباب و سکینه ات
سخت آن بود که داخل گودال بنگرم
خنجر به دست شمر نشسته به سینه ات
🔸با یه امیدی با یه انگیزه ای فرمود: بچه ها بیایید، محمد و عون،گفتند: جانم مادر ،بفرمایید با ما چیکار دارید؟
اینا نوه های فاطمه اند، اینا زیر سایه ی زینب بزرگ شدند،سرا پایین بله مادر جان،قربونتون برم، مادر قربون این حیاتون برم، سرتونو بالا بیارید، میخوام یه کاری بکنید، میخوام منو رو سفید کنید
تا نگن دایی تون لشگر نداره، یاری رو نداره…😭
عزیزام میخوام برید مادر پهلو شکستم و خوشحال کنید…😭
گفتند: چه کنیم مادر جان؟
گفت: اول صبر کنید، سرمه به چشمشون کشید،هی قد و بالای بچه ها رو نگاه کرد، دورتون بگردم، شما سربازای حسین هستید…
▪️کاش مرد بودم شمشیر می گرفتم میومدم وسط میدان..
برید اذن از دایی بگیرید،همچین که اومدن مقابل خیمه ابی عبدالله، خبر دادن دوتا عزیزای زینب اومدن فرمود: زود وارد بشن…
چیه عزیزای دایی؟
حسین دست رو صورتشون کشید، این دو تا برادر رو بغل گرفت ،گفتند: دایی ما تنهایی نیومدیم
یعنی چی عزیزم؟
دایی جان ما فرستاده های مادرمون زینبیم
مادرمون گفته دایی غریبه.. 😭
گه اجازه بدید ما هم بریم میدان؟
ابی عبدالله فرمود: نه شما یادگارای خواهرم هستید، قبول نکردن،زودی اومدن تو چادر مادرشون زدن زیر گریه؟چی شده عزیزای من؟
🔸گفت: مادر رفتیم اما دایی قبول نکرد،یه وقت دیدن زینب با عجله دوید..
همچین که اومد مقابل حسین، گفت: داداش! نکنه زینب رو قابل نمیدونی؟
هم بچه هام فدات، خودم هم قربونت حسین.. 😭
عاقبت ابی عبدالله فرمود: شاید باباشون جناب عبدالله راضی نباشه؟
بی بی زینب فرمود:من تربیت شده ی فاطمه ام شوهرداری خوب بلدم….
🔹وقتی داشتم می اومدم خود عبدالله گفت: زینب! این دوتا بچه ها باهات میان، هر جا تو تنگنا قرار گرفتی، کار به جنگ کشید، یادت باشه من نیستم، دو تا بچه ها رو اول بفرست، اینارو فدای بچه های حسین کن…😭
تا اینو گفت: دیگه حسین گفت: چشم خواهرم!
همه دورشون رو گرفتن، یکی براشون قرآن می خونه، آیت الکرسی میخونه،یکی میگه مواظب خودت باش محمد، یکی میگه: عون مواظب خودت باش..
تنها کسی که هیچ عکس العملی نشون نمیداد زینب بود،
می گفت: مادر میخوام مثل جدتون مثل شیر وارد میدان بشید،چنان رفتن رجز خوندن این دو تا آقازاده جنگ نمایانی کردن..
یه نامردی دیدن وسط جمعیت داره داد میزنه گفت: داغشون رو به دل مادرشون بذارید…دورَشون کردن،همچین که این آقازاده ها افتادن،
بلند صدا زدن: دایی حسین!…
این آقازاده هارو شهید کردن، ابی عبد الله وسط میدان، این دوتا رو بغل گرفت،می اومد سمت خیمه پاهاشون رو زمین کشیده میشد.. 😭
همه ی زن ها از خیمه ها بیرون اومدن، یکی میگه: محمد، یکی میگه: عون! به سر و صورت میزدن،یه وقت دیدن مادرِ شهید نیست.. 😭
▪️هر کی رو زمین اقتاد اول زینب بیرون اومد،رفتن سراغ زینب دیدن گوشه ی خیمه نشسته، خانوم عزیزات رو آوردن، اینجا نشستی!
▪️فرمود: بیرون نمیام،با خودم گفتم: شاید حسین منو ببینه خجالت بکشه
آاای حسین...
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#شهدا
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
اینرامنبهجوانهامیگویم؛
دنبالتعلقاتپَستنباشیم،
همهٔما،راهی بهیکسمتهستیم . .
#حاج_قاسم(:🖤
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
قلم عاجز مونده از وصف.mp3
2.26M
#نوحه
#سنگین
#شب_چهارم
#محرم
#طفلان_زینب
شماره 1197
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
قلم عاجز مونده از وصف حماسه های زینب
کسی نمی تونه بگذاره پاشو جا پای زینب
از خیر بچه هاش گذشت به خاطر عزیزش
مصمم و عاشقانه بود چشم ستاره ریزش
یه بار دیگه بزرگی کرد روح ستم ستیزش
وای! با روحیه و عزم زهرایی تمام کاراش میشه شیدایی
نمی بینه اون غیر زیبایی
وای! هر اونچه زمونه غم آورده برای دلش ماتم آورده
ز صبر دلش صبر کم آورده
▪️امون ای دل ای امون ای دل
زمونه از یاد نمی بره بانوی عالمینُ
قصه های عاشقونه ی شریکتُ الحسینُ
کرببلا رو زنده کرد خطبه های تو شامش
ایمان میاره کافر از معجزه ی کلامش
مستنده! حتی تو شام خدا میده سلامش
وای! رو نی سر هجده مسیحا دید توی کوچه ها نون و خرما دید
مصیبت رو “إلا جمیلا” دید
▪️وای! امون ای دل ای دل امون ای دل
نداره که دریای غم ساحل
نگم روضه ی چوبه ی محمل
▪️امون ای دل ای امون ای دل
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
دسته گل های زینب.mp3
1.54M
#زمینه
#شب_چهارم
#محرم
#طفلان_زینب
شماره 1198
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
دسته گلهای زینب
جانشان در تاب تب
نام زهرا روی لب
بر محضرت أخا عرض ارادت می کنن
از عمق جانشان طلب شهادت میکنن
▪️مولا مولا یابن الزهرا یا حسین
وقتی که نمی دهی اجازه
نام پاک زهرا چاره سازه
حرف همه تار و پود زینب
عشق تو حسین عین نمازه
▪️مولا مولا...
ما دوتایی سربازیم
بهر مولا جان بازیم
ما به عشقت می نازیم
ما از ازل شدیم به وادی عشق تو اسیر
باشد سرودمان امیری حسین نعم الامیر
مولا، بنگر، به سپاه زینبیون
با نام علی رویم به میدان
تا اینکه کنیم رزم نمایان
آقا سر تو فقط سلامت
ما کشته شویم به راه قرآن
▪️مولا مولا..
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
شاه السلام سلام من.mp3
1.58M
#تک
#محرم
شماره 1199
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
شاه السلام سلام من به کربلا به سرزمین روضه ها
به دشت هامون به لجه ی خون به قتلگاه
باب شفاعتم یا حسین
بال شهادتم یا حسین
پای پیاده تا کربلا
شوق زیارتم یا حسین
▪️أرواحنا أرواحنا أرواحنا لک الفدا
ای دلبر و امیر و سایه ی سرم تویی امید آخرم
تویی قرارم تویی نگارم برادرم
ای دلبر دل مبتلام
از عالم ازل آشنام
ای مونس شب و روز من
نذر دو چشم تو بچه هام
▪️أرواحنا أرواحنا أرواحنا لک الفدا
دلگیرم و می باره ماتم از چشام چه بی حسابه غصه هام
بذار برادر فدای اصغر بشن گلام
تو این دلم حسین محشره
زینب ز غربتت مضطره
با من بگو مگه خواهرت
از مادر وَهَب کمتره
▪️أرواحنا أرواحنا أرواحنا لک الفدا
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
AudioCutter_۱مادرمون بستری بود خاطرته.mp3
1.64M
#زمینه
#شب_چهارم
شماره 1200
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
مادرمون بستری بود خاطرته
اون روزای آخری بود خاطرته
تو هر کجا بودم باهات یادت که هست
اشکایی که ریختم به پات یادت که هست
مادری کردم برات یادت که هست
حالا قلبمو می شکنی یادت باشه
منو شرمنده می کنی یادت باشه
داری دست رد می زنی یادت باشه
بیا بذار رو سفید بشم بیا نذار نا امید بشم
تموم آرزوم اینه که مادر دو تا شهید بشم
▪️وای حسین
وقتی علی اکبر می رفت خاطرته
جون من از پیکر می رفت خاطرته
با پا نه با سر اومدم یادت که هست
دنبال اکبر اومدم یادت که هست
تا قلب لشکر اومدم یادت که هست
حالا نوبت من شده کاری کنم
با دوتا پسرهام تو رو یاری کنم
جون بدن بعیده یه کم زاری کنم
بذار فدای چشات بشم پیش مرگای بچه هات بشم
خیال من رو راحت بکن بیا بذار که فدات بشم
▪️وای حسین
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
زینب به حسین بن علی.mp3
1.17M
#دودمه
#شب_چهارم
#حضرت_زینب
شماره 1201
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
زینب به حسین ابن علی گفت برادر
طفلان من امروز شدند بهر تو بی سر
برای تو حسین جان
به پای تو حسین جان
همه هستی زینب
فدای تو حسین جان
▪️حسین
بودیم از اول منو تو یاور و همدم
در شادی و خوشحالی و در ماتم و در غم
منم یار برادر
تویی همدم خواهر
منم عبد و غلامت
تویی دلبر و سرور
▪️حسین
شاعر: مقداد اصفهانی
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
خجالـتم نده یه وقت نبینم.mp3
1.84M
#زمزمه
#شب_چهارم
#محرم
#حضرت_زینب
شماره 1202
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
خجالتم نده
یه وقت نبینم کسی رو نداری
یه وقت نبینم که تو بی قراری
بچه هامو قبول کن آقا
خجالتم نده
بذار منم یه مادر شهید شم
پیش رباب بذار که رو سفید شم
این گلامو قبول کن آقا
قسم به خون روی مسمار
قسم به پهلوی شکسته
رومو زمین نزن حسین جان
به حقِ بازوی شکسته
نذار بمونن و...
دستای بسته ی منو ببینن
سر شکسته ی منو ببینن
دِق می کن ن اگه بمون ن
نذار بمونن و...
تو مجلس شراب منو ببین
بسته به یه طناب منو ببینن
آخه غرور دارن،جوونن
اصَن بزار شبیه اکبر
غرق به خون بشن برا تو
بذار که ارباًاربا باشن
جوونیشون بشه فدا تو
گریه نکن حسین...
دوتا گلم فدای نیم نگاهت
سپر شدن نری توُ قتلگاهت
گریه کنی می میره زینب
گریه نکن حسین
اصلا خیال کن که پسر نداشتم
بیشتر از این دیگه ثمر نداشتم
گریه نکن امیره زینب
گریه ی من از اینه داداش
تنِت روُ زیر پا بذارن
انگشتِ نازتو بِبُرن
انگشترت روُ دَر بیارن
شاعر : حامد شریف_سجاد شرفخانی
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#متن_روضه
#تشنگی
#امام_حسین
#محرم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
در معالي السبطين، جزء ۲، ص ۳۱; سوگنامه آل محمد، ص ۳۹۸ به نقل از منتهي الآمال، ج ۱، ص ۲۹۳
▪️بعداز ظهر عاشورا، وقتي امام (ع) در قلتگاه شهيد شد ذوالجناح خودشو را به خون آن حضرت آغشته كرد و شيهه هاي بلندي ميكشيد به طرف خيمه ها آمد.
تا حضرت زينب صداي ذوالجناح را شنيد به حضرت بی بی سكينه فرمود: از خيمه بيرون بیا اسب بي صاحب برادرم با یال و کاکل خونین برگشته . با ديدن اين صحنه صدای شیون همه بلند شد.
▪️همه سراسیمه دویدن عمه سادات زینب آمد قتلگاه صدازد: برادر می خواهم صورتت را ببوسم اما سر در بدن نداری ، یک وقت دختر علی خم شد لبها را گذاشت بر رگهای بریده با سوز دل حسین را صدا زد ، همین طور که با بدن برادر حرف می زد ، سکینه ناز دانه آمد جلوی عمه ، دید عمه اش یک بدن بی سر را بغل گرفته دارد گفتگو می کند تا این منظره را دید صدا زد : «عَمِّتی هذا نَعشُ مَن ؟» این بدن کیه داری با او حرف می زنی ؟ فرمود :«نَعشُ اَبیکِ الحسین » سکینه جان این بدن بابایت حسینه ، پیکر را به آغوش گرفت اين سفارش را از حلقوم بريده امام شنيد:
شيعَتي مَهْما شَرِبْتُمْ ماءَ عَذْبٍ فَاذْكُروني اي شيعيان من، هر وقت آب گوارا نوشيديد ياد من حسین باشيد اَوْ سَمِعْتُمْ بِشَهيدٍ اَوْ غَريبٍ فَانْدُبوني هر غريبي يا شهيدي را ديديد براي من گريه كنيد لَيْتَكُمْ في يَوْمِ عاشورا جَميعاً تَنْظُروني اي كاش روز عاشورا همه بوديد و مي ديديد كَيْفَ اَسْتَسْقي لِطِفْلي فَاَبَوْا اَنْ يَرْحَموني كه من چگونه براي كودكم آب خواستم و به كودك من رحم نكردند.
تشنه لبان را كه آب سرد به كام است
بر لبت اي تشنه لب هنوز سلام است
در دل ما ياد تشنگيت مدام است
آب پس از تشنه كامي تو حرام است
اينجا نکته اي را عرض کنم که خيلي زيباست. از امام صادق (ع) سؤال کردند: آقا من نمي توانم يازده رکعت نماز شب بخوانم. چه کنم؟
فرمودند: در روز يازده رکعت را قضا کن. گفت: اگر نشد؟ فرمودند: سه رکعت، دو رکعت شفع و يک رکعت وتر را در موقع اش بخوان. اگر نشد، آن ار قضا کن.
گفت: اگر اين نيز حاصل نشد؟ فرمودند: نماز مغرب و عشا را به جماعت کن و پس از آن آيه آمن الرسول را بخوان.
گفت: اگر ميسور نبود؟ فرمودند: شب که مي خوابي، از خواب که بيدار مي شوي، تشنه مي شوي؟ گفت: بله
فرمودند: آب که مي نوشي، بر امام حسين (ع) سلام بده، ثواب نماز شب در نامه عملت ثبت و ضبط مي شود.
▪️عطش اينقدر مهم است که اگر بعد از نوشيدن آب، نام ايشان را ذکر کني، ثواب نماز شب برايت نوشته مي شود. منبع اين حديث کتاب شريف "عده الداعي" نوشته ابن فهد حلي است.
امام زين العابدين (ع) در شب سوم شهادت حضرت، بر روي سنگ قبر ايشان اين جملات را نوشتند:
هذا قبر حسين بن علي بن ابيطالب، الّذي قتلوه عطشاناً غريباً ؛ اين قبر حسين فرزند علي اب ابيطالب است که او را تشنه و غريب به شهادت رساندند. اين همه ظلم بر امام رفته، اما عطش را ذکر مي کنند.
ما مخلوقيم و خداوند خالق، او معبود است و ما عبد. ما هيچ شباهتي به خدا نداريم، نه در ذات، نه در اعمال و نه در صفات. فقط بنده، يکجا شبيه خداوند مي شود. آن هم جايي که براي امام حسين (ع) روضه مي خواند.
*اولين روضه خوان امام حسين (ع) خداست. وقتي براي حضرت آدم ابوالبشر به درخت ممنوعه نزديک شد و از آن ميل کرد و مشکل ايجاد شد، جبرئيل آن کلمات را به او تعليم داد. فَتَلَقي آدَمُ مِنْ رَبِّه كَلمات.
به آدم گفت که خداوند را به اين اسماء قسم دهد و بگويد: يا حميد بحق محمد، يا عالي بحق علي، يا فاطر بحق فاطمه، يا محسن بحق الحسن، يا قديم الحسان بحق الحسين. همه را گفت از پيامبر اکرم (ص) تا امام حسين (ع). وقتي به نام حسين رسيد، در حديث دارد که آدم گفت: جبرئيل! چهار اسمي را که گفتم بخشي از غم دلم رفت، اما اين اسم را که گفتم، غم بر دلم نشست و اشکم جاري شد.
▪️جبرئيل براي آدم (ع) جريان کربلا را نقل مي کند: اين فرزند توست که مصيبتي به او مي رسد. او. عطشان و غريب و تنها کشته مي شود. او يار و ياوري ندارد و مي گويد: آه از عطش! آه از نبود ياور! عطش در کربلا به حدي مي رسد که آسمان را بصورت دود مي بيند و کسي عطش حسين (ع) را جواب نمي دهد مگر شمشير و سنگ که بر او مي زنند. آدم و جبرئيل گريستند مانند مادر فرزند مرده!
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#متن_روضه
#شب_چهارم
#حضرت_حر
#محرم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
صلیالله علیک یا اباعبدالله صلیالله علیک یابن رسولالله
🔹امشب را یک نامی از حر ببری
این سردار تائب
این سردار خوشبخت. کسی که تا صبح عاشورا در صف دوزخیان بود و صبح عاشورا به خیل بهشتیان پیوست.
این دعای امام سجاد را در ابوحمزه ثمالی زیاد تکرار کنید دو کلمه هم بیشتر نیست "واختم لی بخیر"
خدایا عاقبت بخیر ما را از دنیا ببر🙏
خدایا عبادتهایمان ضایع نشود...
🔸 ابن ملجم مرادی اهل نماز شب بود. یکی از برگزیدگان یمن بود و به کوفه آمده بود.
علی علیهالسلام به او حکومت بدهد استانداری به او تفویض کند. آمده شمشیرش در خدمت علی باشد علیه علی بکار گرفته میشود..😔
واختم لی بخیر..
🔹حر عاقبتبهخیر شد. من یکشب عرض کردم حر آدم با ادبی بود. ادبش نجاتش داد. در این طول مسیری که از قبل از محرم با امام حسین روبرو شد پشت سر حضرت نماز میخواند. به سید الشهداء احترام میگذاشت. تا رسید روز عاشورا. طبل جنگ که به صدا درآمد حر از نخبگان شجاعان کوفه بود.
🔸یکی از کوفیان میگوید دیدم حر دارد میلرزد و رنگ چهرهاش زرد شده است. گفتم حر از جنگیدن میترسی؟
گفت: به خدا قسم هیچگاه از جنگ نترسیدم. میدانی امروز چرا میلرزم؟ خودم را بین بهشت و جهنم میبینم..
میترسم دوزخی بشوم..!
بهبهانه اینکه میخواد اسبش را آب بده از سپاه فاصله گرفت.
فرمانده بخشی از سپاه بود. آهستهآهسته فاصله گرفت و به طرف خیام حرم امام حسین رفت...
🔹ببینید چه امام مهربانی دارید؟ بعضیها نوشتهاند اگر امام حسین حر را نمیبخشید جا داشت.
زیرا حر دو ضربه به امام حسین زد؛
یعنی به حرکت حضرت و امام هر دو را بخشید. یکی اینکه راه را بر حضرت متوقف کرد و حضرت را مثل امروز در کربلا متوقف کرد
گفت اجازه حرکت نمیدهم و نامه آمده است و باید بمانید.
دوم اینکه گفت ابن زیاد به من گفته که شما را در جایی متوقف کنم که آب در دسترس شما نباشد.
🔹امام فرمودند: بگذارید خیمههایمان را کنار فرات برپا کنیم؛ یعنی فرات پشت سر ما باشد.
گفت: آقا در نامه نوشتهاند که شما را یکجایی پیاده کنم که آب در دسترس شما نباشد. هر دو کار را هم کرد..
اما ببینید این سردار خوشبخت، صبح عاشورا آمد به طرف خیمههای امام حسین، بعضیها نوشتهاند کفشهایش را هم درآورد.
میخواهد به حرم وارد شود..😭
▪️دستهایش را روی سر گذاشت و زرهش را درآورد و سربه زیر انداخته، آمد بهطرف خیمه سیدالشهدا آقا داشتند نگاه میکردند.
▪️ای قربان کرم پسر فاطمه. آقایان اگر کسی گفت بد کردم حلالم کن دیگر بیش از این خجالتش ندهید. بگوید دیگر اسمش را نیار بخشیدمت.
سربهزیر انداخت و یک کلمه گفت: هل لی توبه؟ 😭
آیا فرصت هست برگردم؟ توبهام قبول است؟ آقا میپذیرید مرا؟ قبولم میکنید؟😭
یکوقت سید الشهداء دستهایش را باز کرد و حر را بغل گرفت..😭
زبان حال حر را بگویم. زبان حال همهمان را به آقا بگوییم. بگوییم آقا حر رو به شما آورد و ما هم امشب میخواهیم هم ناله با حر بیاییم. بگوییم اگر تا حالا شیعه خوبی برای شما نبودیم و به وظیفهمان عمل نکردیم شما حر را قبول کردید ما را هم قبول کنید..
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمدهایم
آبرو میرود ای ابر خطاپوش ببار
که بدین بحر کرم غرق گناه آمدهایم
یک جمله به آقا گفت وقتی خیالش راحت شد حسین او را بخشیده، هنوز آرام نشده، گفت: آقا اجازه بدهید از خواهرانتان حلالیت بطلبم..😭
آخر من دل زینب را شکستهام دل سکینه را شکستم آمد پشت خیمه بانوان حرم، صدا زد ای دختران فاطمه من حرّم.. 😭
اللهم انی ارهبت قلوب اولیائک خدایا من کسی هستم که قلب بندههای خوب را آزرده کردم..😭
▪️یک جمله گفت و صدای نالههای زنان از درون خیمه و نالههای حر از بیرون خیمه بلند شد. یکوقت صدا زد ای دختران فاطمه نکند روز قیامت در محضر مادرتان فاطمه از من شکایت کنید..
با چشمان اشکآلود آمد خدمت آقا
دیگر آرام ندارد..
▪️ گفت آقا بگذارید افتخار شهادتدر راه شما را داشته باشم.
بهبه..
وقتی به میدان رفت جانبازی کرد و مجروح روی زمین افتاد. سیدالشهدا آمد بالای سر حر، نفسهای آخر حر است و پیشانی او غرق در خون است. یکوقت آقا دستمالی درآورد و پیشانی حر را بست؛ یعنی مردم عالم دیگر از حر بدی نگیرید حسین مدال افتخار به پیشانی حر بسته است..😭
آقا فرمود: تو حری همانگونه که مادرت تو را حر نامید..
بگوییم یا اباعبدالله دستمال به پیشانی حر بستی و سر او را به دامن گرفتی؛
اما راوی میگوید عصر عاشورا حسین تو قتلگاه صورت به روی خاک گذاشت... 😭
آاای حسین...
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
شرم داری به نگه در.mp3
1.6M
#واحد
#حضرت_قاسم
#شب_ششم
#محرم
شماره 1203
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
شرم داری به نگه در دل تو طوفان است
می کنی یاد پدر نیّت تو میدان است
قد و بالای تو را می نگرم در حالی
که دو چشمان پر از حسرت من گریان است
سیزده ساله ولی مَرد نبردی بخدا
بی زره می روی و اهل حرم نالان است
جگرم سوخت که اینگونه به میدان رفتی
جگرت سوخته از بس لب تو عطشان است
▪️پی آب در به درم ای قاسم
از تو هم تشنه ترم ای قاسم
پسرم ای قاسم پسرم ای قاسم
صوت چون حیدر کرّار تو در دشت وزید
رقص شمشیر برای تو چقدر آسان است
دشمن از دیدن تو سخت به حیرت افتاد
همه گفتند رُخت مثل مه تابان است
مرحبا بر تو و بر غیرت حیدر زادت
دل به لشکر زدنت کار هنرمندان است
ای به قربان رجز خواندن تو قاسم جان
دشمن از شیوه ی جنگیدن تو حیران است
▪️پی آب در به درم...
تک و تنها تویی و لشکر خونخوار یزید
دست و پاهای عمو شُل شده و لرزان است
به دلم ولوله افتاده خدا رحم کند
به تسلّای دلم ذکر لبم قرآن است
عقده داران جمل دور و برت حلقه زدند
دشمن از کشتن تو شاد شده خندان است
خنجر دست عدو روی سرت می رقصد
تَن پَرپَر شده ات در یَمِ خون غلطان است
▪️پی آب در به درم...
پاره پاره جگرم دیدن تو سخت شده
بدن لِه شده ات زیر سُمِ اسبان است
مثل گل پرپری و روی زمین می بینم
کفنت پاره شده پیکر تو عریان است
جان من را به لب آورده ای با لبخندت
ای حنا بسته به خونی که تنت بی جان است
پای تو روی زمین کشان کشان در بغلم
قد و بالای تو با قامت من یکسان است
▪️پی آب در به درم...
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌