eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
515 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 فدای چشم چون دریای زینب بمیرم واسه ی غمهای زینب شب هفتم سر قبر حسینش چقدر خالیه امشب جای زینب شب هفتم شده زینب کجایی سر قبر حسین خود بیایی شب هفتم کنار قبر سقا بگو ام البنین داد از جدایی یه گوشه زار و تنهایی رقیه گرفته ذکر بابایی رقیه به یاد اصغر شیرین زبونش داره میخونه لالایی رقیه بگو پس نور چشمای ترت کو بگو شبه پیمبر اکبرت کو نه حر موند و نه عبدالله و قاسم ابالفضل ،ساقی آب آورت کو شب هفتم شد و قلبم کبابه همه دنیا به چشم ما سرابه امون از داغ طفل شیرخواره که حالش از همه بدتر ربابه میسوزونه غمت از ما پر وبال چه سخته همسفر با قوم دجال تو بیداری که پیش شمر و زجرم تو خوابم میرم هرشب بین گودال شب هفتم گرفتم روضه ی سر امان از ناله ی پر سوز خواهر اسیر شمر بودم من اگر که نبودم مجلس ختمت برادر بنال ای دل از این غم بی شماره ندارد اسمانم یک ستاره شب هفتم شده شیون کن ای دل به یاد آن گلوی پاره پاره @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
55.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 این تن مولاست، یوسف زهراست.. تشنه و تنهاست سر مبریدش.. 😭 با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
657_44342346016478.mp3
3.41M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 کربلا... تو که هستی چرا حرفامو با غیر بگم... خدا خیرم رو رقم زد با تو... ❤️ همه تنهام میذارن حسین إلا تو... 😭 حسین ستوده🎤 با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَین اجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس و محفل نشسته آید حاجت روا بشید روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند.. 🔸صلی الله علیک یا اباعبدالله .. کاشکی یه سلام مثه سلامِ راهبِ نصرانی می دادم ، بعدِ سلام منم جون میدادم آقا .. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن.. بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را بیا و گرم کن از چهره ات شبِ ما را من و جدا شدن از کویِ تو خدا نکند که بی حرم چه کنم غصه هایِ فردا را خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را به موجِ سینه زنانت قسم غلام توام که بُرده گریۀ ما آبرویِ دریا را گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم به یک نگاهِ کریمانه ات دو دنیا را مرا ببر بِه چِشَم زیرِ پا مغیلان را مرا ببر که ببینم به نیزه سرها را خدا کند که بیایی شبی به روضۀ ما شنیده ام که به سر سر زدی کلیسا را خوشا به پنجۀ راهب که شانه ات می زد به آنکه بُرد دل راهبانِ ترسا را به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را ▪️میگن راهبی بوده،شبش خواب عیسی مسیح را می‌بینند که می گوید: فلانی مهمانی داری و اون مهمان برای عیسی مسیح خیلی عزیز است باید از او خوب پذیرایی کنی آبرو داری کن.. 🔹راهب میگه بلند شدم از صبح هی چشمم به این راه دوخته شده بود قرار یک مهمان عزیز بیاد برای عیسی مسیح باید خوب پذیرایی کنم؛هی نگاه کرد هی نگاه کرد دید نیومد ظهر شد شروع کرد نگاه کردن دم دمای غروب بود دید کاروانی دارد میاد، جلو جلو اراذل اوباش دارن میان و پشت سر این اراذل اوباش یک آقای رو بستنش به شتری لنگ و پشت سر اون آقا ۸۴ زن و بچه و این ها، چندتا سر به نیزه بلند است..😭 این راهب کمی نگاه کرد دید بچه ها بیشتر به یک سر نگاه می کنند بین این همه سر یک سر خیلی جلوه دارد؛خود راهب نگاه کرد دلش را برد این سر گفت: ▪️این همان مهمان عیسی مسیح است بخدا همان است همانی که عیسی مسیح گفته بود کاروان نزدیک شد،این ها صدا زدند راهب جاداری ما می خواهیم این جا استراحت کنیم،ما می خواهیم امشب اینجا باشیم. گفتم: بله جا هست دیدم خودشان خیمه زدند رفتن شروع کردن غذا آماده کردن اما بچه ها خانم ها پشت دیوار کمین کردند،پناه گرفتند؛ ▪️دیدم یک خانمی بین این خانم ها هی داره میگه رباب پچه هارا جمع کن؛کلثوم نذار بچه ها از هم جدا بشن؛ ▪️یه دختر بچه هی می گفت:عمه پام درد می کنه،عمه منزل قبلی از کاروان جا موندم بد زدند عمه کمرم درد میکنه..😭 همه را آرام کرد.. راهب میگه:این سر سر کیه؟ گفتند راهب این سر حسین پسر پیغمبره.. 😭 میگه سر را گرفتم گفتم:..من این سر را می خواهم امشب گفتن این جوری نمیشه باید پول بدی؛میگه هرچی پول داشتم جمع کردم دادم به این ها که این سر را یک شب نگه دارم سر را آورد توی دَیر ▪️ شروع کرد با این سر حرف زدن؛ای سر تو کی هستی، خودت رو به من معرفی کن؛هی حرف زد دید جوابی نمی شنوه.. آخر صدازد:خدایا به حق عیسی به این سر بگو با من حرف بزن میگه یک وقت دیدم این لب ها داره به هم می خوره.. میگه گوشم رو بردم جلو ببینم چی میگه؛صدا آمد راهب چی می خوای بشنوی؟ صدا زد شما کی هستید؟ ▪️میگه دیدم لب ها دوباره به هم می خوره می خوای من را بشناسی .. أنا ابن محمد مصطفی(ص) أنا ابن علی المرتضی(ع) أنا ابن فاطمه زهرا(س).. 😭 راهب داره گوش میده‌. یهو لب ها دوباره به هم خورد: أنا المظلوم،انا الغریب،انا العطشان..😭 یک دفعه دیدند صورت به صورت این سر گذاشت:چرا صورتت خون آلوده؟.. 😭 حرف هاشو زد؛شروع کرد با گلاب این سر را شست و شو دادن،تا صبح با این سر درد و دل کرد.. وقتی صبح شد.کاروان آماده ،منتظر راهب سر را برگردانه؛بعضی از بچه ها میگفتن:..عمه خدا به دادمان برسِ،آن ها که مسلمان بودند با سر بابامون اون جوری کردند،این که مسیحی است چی کار میکنه.. یک وقت دیدن زینب میگه الهی خیر ببینی،خدا خیرت بده راهب.. چی شد مگه عمه؟ پاشید ببینید با باباتون چه کرده.. یا حسین.. 😭 حسین آرام جانم..حسین روح وروانم ألا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون.. @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
یا عباس_۲۰۲۴_۰۷_۲۱_۰۸_۴۸_۱۵_۳۸۸.mp3
4.92M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 یا عباس جیب المای لسکینه... 😭 کربلایی‌حسین ستوده🎤   با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 عجل علی ظهورک به رنگ و روی زینب عجل علی ظهورک بغض گلوی زینب عجل علی ظهورک به رأس روی نیزه عجل علی ظهورک در روبروی زینب عجل علی ظهورک به ناله های زینب عجل علی ظهورک به گریه های زینب عجل علی ظهورک به لحظه ی قنوت عجل علی ظهورک به ربنای زینب عجل علی ظهورک به ماجرای زهرا عجل علی ظهورک سوز و نوای زهرا عجل علی ظهورک به صورت کبود و عجل علی ظهورک به غصه های زهرا عجل علی ظهورک به دختر پیمبر عجل علی ظهورک به عشق ناب حیدر به پهلوی شکسته به خون مانده بر در عجل علی ظهورک به غیرت ابالفضل عجل علی ظهورک به عزت ابالفضل عجل علی ظهورک به تشنگی اصغر علی علی ظهورک خجالت ابالفضل عجل علی ظهورک به قامت خمیده عجل علی ظهورک به چشمای دریده عجل علی ظهورک به مشک پاره پاره عجل علی ظهورک به دستهای بریده عجل علی ظهورک به ضربه دست حیدر عجل علی ظهورک به بود. و هست حیدر عجل علی ظهور‌ک به ناز شصت حیدر عجل علی ظهورک به ذوالفقارحیدر به رمز و راز حیدر عجل علی ظهورک حال نماز حیدر عجل علی ظهورک به تنه نیمه جون و عجل علی ظهورک به فرق باز حیدر عجل علی ظهورک به محفل مداحان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1411383588C803b9d928e گروه خودمونه🙏
4_5809736891896961178.mp3
12.18M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 با‌حال‌مناسب گوش کنید !😭 روزگار ِ‌زینب‌شد‌سیاه .. دق‌کرد‌خواهرت ..😭 کربلایی حسین ستوده🎤 با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم فرمود : از هشت باب بهشت یک بابش باب الحسین ، حسابتون سواست ، کتابتون سواست کنار تن بی سرت کاسه ی آب گذاشتم ؛ واویلا حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه ؛ واویلا صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم نشون می دادم حنجرت رو یا مظلوم صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم حسین جان حسین جان به صحرا سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو ؛ واویلا ▪️امام سجاد فرمود گفت آقا چرا اینقدر گریه می کنید آقا بسه دیگه ؟ امیرالمومنین جدتون رو شهید کردن ، مادرتون حضرت زهرا رو شهید کردن ، باباتون اباعبدالله رو شهید شد فرمود « كَرامَتَنَا الشَّهادَةُ» اما تا حالا هیچ زنی از ما رو به اسارت نبرد... 😭 تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت الهی می مردم نمی دیدم اونقدر جسارت ؛ واویلا به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم ندیدی چشای ترم رو با غیرت شلوغی دور و برم رو یا مظلوم حسین جان حسین جان بمیرم گلوی بریده ت همیشه به یادم می مونه روی چادر سوخته ی من هنوز رد خونه ؛ واویلا بمیرم که تو نیزه خوردی و اون نیزه معلومه داغ بود خدا میدونه واسم اون بدترین اتفاق بود ؛ واویلا سر تو که رو نیزه ها رفت یا مظلوم همه ش چادرم زیر پا رفت یا مظلوم جلو چشم نامحرما من افتادم پناه غریبی م کجا رفت یا مظلوم صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم حسین جان حسین جان شاعر: محمد اسداللهی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
4_5794306092309680764.mp3
12.43M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 📜 روضه| ماجرای خادم و کلیددار حرم سیدالشهدا علیه السلام حاج حيدر خمسه🎤 با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حاج احمد صدرایی🎤 با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 السلام علیک یا اباعبدالله هشتاد و چهار زن و بچه رو به طناب بسته بودن.. 😭 ▪️زیارت ناحیه مقدسه رو ببین خود امام داره روضه میخونه” عرضه داشت: و سُـبـِیَ اهلک کـَالعبید”حسین جان زن و بچه تو مثل برده ها به اسارت بردن.. 😭 ▪️وَ صُفصِدوا بالحدید؛ دونه دونه شونُ با زنجیر بسته بودن نه با طناب، با زنجیر(این نص زیارت ناحیه هستا) “أیدیهِم مَغلولَةٌ إلَی الأَعناقِ” دستاشونو به گردن بسته بودن... 😭 یا صاحب الزمان آجرک الله”یـُساقون فی البراری و الفـَلـَوات”مثل برده ها از این شهر به اون شهر می بردن.. 😭 حسین… ▪️بر شتران بی جهاز زن و بچه تو سوار کردن،اونقده آفتاب پوست صورتاشونُ سوزونده بود،اینجوری وارد کوفه شدن…😭 هر منزل و روستا که بردند پای سر تو شراب خوردند.. 😭 حسین… 🔸حالا که حال خوبی داری بزرگان به ما اینجوری یاد دادن،اگه دلها تو جلسه منقلب بشه علامت اینه که حضرت بهتون نظر کرده ابی عبدالله داره به گریه کنش نظر میکنه در محضر آقا دارم این روضه رو می خونم اما اگه ۸۴ نفر هم قد و قامتُ به زنجیر ببندن، مشکلی پیش نمیاد-مگه اسرای مارو نبستن؟! اما اگه توی این ۸۴ تا بعضیاشون بچه ی سه ساله باشن بود، بعضیاشون زینب قد و قامت کشیده باشه،اگه به یه زنجیر ببندن، اگه بزرگا توی زنجیر بخوان ایستاده راه برن،زنجیر گردن بچه هارو خفه میکنه، لذا عمه جان خم میشد که این زنجیر گردن بچه هارو اذیت نکنه” اینقده خمیده خمیده زینب راه رفت.. 😭 رسید تو مجلس ابن زیاد، الله اکبر، خدا رحمت کنه، بخدا روی قلب همه مون پرده کشیدن و إلا اگه حقیقت این مجلس”همه مون می میریم” محضر حضرت شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه، روضه خوان، روضه خواند، اینو از زبان مراجع فعلی شنیدم، اینا تو اون جلسه بودن، مرحوم آیت الله مروارید مشهد می فرمود این روضه خوان یه جمله گفت مرحوم شیخ عمامه شو برداشت گذاشت زمین و به روضه خوان گفت بسه دیگه روضه نخوان! چی گفت مگه؟! گفت: “و دَخَلَتْ زَینَبُ عَلَی ابنِ زِیادٍ” همین!.. 😭 آشیخ اجازه نداد دیگه روضه خوان روضه بخواند، ایشون می فرمود تا غروب همه داشتیم گریه می کردیم، ما که نمی فهمیم! ▪️تا زینب ناشناس وارد شد بدون سلام خیلی به ابن زیاد گرون تموم شد،گفت این زن ناشناس کیه اینجوری با تکبر وارد شد،یه کنیزی گفت اگه معرفیش کنم شاید حیا کنه”ای کاش این کنیز هیچوقت زینبُ معرفی نمی کرد” تا گفت “هذه زینب بنت علی ابن ابیطالب” ابن زیاد شروع کرد توهین کردن،اونقده نیش و کنایه زد یه وقت دیدن “فرقت زینب و بکت” زینب گریه کرد، تا رباب دید اشک زینب جاری شد بلند شد همه ی توجه مجلسُ از زینب به خودش منعطف کرد، اومد کنار تشت طلا، خم شد سر بریده رو بغل گرفت،آخ به سینه چسباند،هی صدا میزد: فوالله ما نسیتُ حسینا … آااای حسین …😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
4_5965392425168932393.mp3
8.75M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بیچاره زینب.. آواره زیارت.. آخر رفت رو نیزه سر سالار زینب.. 😭 کربلایی علی اصغر سلحشور 🎤 با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌