eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
515 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ هر چند حال و روز من این روزها بد است حسی همیشه در دلم از جنس مشهد است این درد سالهاست که با روحم آشناست این مرغ سالهاست که در رفت و آمد است دارم امید لطف و کرم گر چه عاصی ام عشقم فقط محمد و آل محمد ص است ایرانی ام و جنت من مشهدالرضاست این هم ز بخت عالی و از لطف ایزد است در کوی عشق راه به پایان نمی رسد هر خوان عشق فصل شروعی مجدد است دلتنگ می شوم چو من از فقر و بیکسی خط امید تا حرم یار ممتد است گلدسته ها ز دور به من لطف می کنند سوسوی هر چراغ پیام خوشامد است وقتی که می رسم به حرم هول می شوم احسان و لطف صاحب این در زبانزد است همچون کبوتری دل من بال و پر زند در آن سرا که بر همه عالم سرآمد است مدهوش گر رسد به قدمگاه عشق تو تقدیم جان کند که ثواب موکد است https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
موج پرچم تو.mp3
2.04M
شماره 798 ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ موج پرچم تو حالمُ عوض میکنه گوشه نگاهت کل این عالمُ عوض میکنه با یه سلام از راه دور رها میشم از درد و غم پر میزنه این دل منه میاد توو آغوش حرم ای صفای قلب زارم و ای همه هستم رضا دونه دونه حاجتام و به پنجرت بستم رضا بعد این دوماهه عزا اومدم بگیری دستم رضا ▪️ای رضا جانم حج من توئی و کعبه ی دِله مشهدت هفت تا آسمون روز و شب نور می‌گیره از گنبدت تنها نه مشهدالرّضا شمس الشموس عالَمی فدات بشم امام رضا تویی که شاه دلمی ای تموم اهل عالم زیر دینت یارضا پنجره فولاد تو شده واسمون دارالشفا آروزم اینه که یه روز از پیشت راهی بشم کربلا ▪️ای رضا جانم آب سقاخونَت آهن و طلا می‌کنه یه نیمه نگاه از سمت توخاک و کیمیا می‌کنه فرقی نداره واسه تو چه خوب چه بد زیبا و زشت هرکی بشه زائر تو تضمینه واسه اون بهشت ای فدای تک تک اون خادمای باصفات خیلی برتر از تموم جنته صحن و سرات زندگی مو ازت دارم یارضا الهی جونم فدات ▪️ای رضا جانم شاعران: بهمن عظیمی داوود قاضی https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
مستحقم بده در راه خدا.mp3
2M
شماره 799 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مستحقم بده در راه خدا آقا جان آمدم باز به امید شما آقا جان دست تنگم ؛به امید کرمت آمده ام رحم کن بر من افتاده ز پا آقا جان اهل ایرانم و همسایه چشمان شما حق آب و گل ما هست به جا آقا جان؟ فقط اینجاست که رویم به گدایی باز است داده ای بس که خودت رو به گدا آقا جان گره آخرتم دست تو را می بوسد مکن آن روز فراموش مرا آقا جان من به این آب و هوا انس گرفتم اما چه کنم با هوس کرببلا آقا جان کودکی من از این صحن به آن صحن گذشت مثل پروانه در باد رها آقا جان با همان لهجه پاک پدری میگویم قربون کفترای صحن رضا آقا جان  شاعر: حسن کردی https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
به کرمخانه ی مشهد برو.mp3
2.52M
شماره 800 ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ به کرم خانه‌ی مشهد برو تا جان یابی اذن ره یافتن درگه سلطان یابی برو ای مور مگر ملک سلیمان یابی هرچه مد نظر توست خراسان یابی هرچه میخواهی از این درگه شاهانه بگیر سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر سالی یکبار بدک نیست کبوتر بشوی برو تا عاشق پرواز مکرر بشوی دست خالی برو دستِ پر از زر بشوی پادشاهی بکنی سائل این در بشوی روزیِ خود فقط از صاحب این خانه بگیر سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر عرض حاجت به شه عاطفه بردن، خوب است کیسه‌ی زر که گرفتیم نشمردن، خوب است دل به سلطان کرامات سپردن، خوب است از می‌میکده‌ی غیر نخوردن، خوب است از کف ساقیِ این میکده پیمانه بگیر سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر مثل درمانده ولی با دو صد امید برو به حرم طبق روایات به تاکید برو سوی سلطان برو با مرجع تقلید برو عوض روز و شبی جانب خورشید برو درطواف حرمش درس ز پروانه بگیر سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر عاشقی سر کن و یکدفعه از این جاده برو رفتی این بار حرم، از در شهزاده برو از جگر هو بکش و در طلب باده برو خویش را بشکن و بی قل و غش و ساده برو حاجت خاص خودت نیز عوامانه بگیر سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر ضامن آقاست اگر آهوی دشتی بشوی میلت این است اگر وارد کشتی بشوی مثل نوحی که ز طوفان بگذشتی بشوی یا اگر آرزویت هست بهشتی بشوی راه را دور نکن دور حرم خانه بگیر سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
AudioCutter_۱ساقیا بوی نسیم سحری.mp3
1.25M
شماره 801 ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ساقیا بوی نسیم سحری ما را بس در همین حد که نمودی نظری ما را بس حاجت ازدل نگذشته تو روا می سازی از گرفتاری ما باخبری ما را بس ▪️یا رضا یا علی موسی الرضا مثل هر بار اگر باز بزرگی بکنی بار افتاده ی ما را بخری ما را بس شوری اشک ، چشیدم و نمک گیر شدیم داده ای نیمه شب چشم تری ما را بس ▪️یا رضا یا علی موسی الرضا ناخداگاه مقیم در میخانه شدیم جای دادی به گدایی گذری ما را بس فاطمه دید و پسندید و خرید این همه عمر با تولّای علی شد سپری ما را بس ▪️یا رضا یا علی موسی الرضا شیعه حیدر کرار شدیم و برِ ما همسر فاطمه کرده پدری ما را بس بوسه دارد کف نعلین علی که نورش می کند در رخ ما جلوه گری ما را بس ▪️یا رضا یا علی موسی الرضا جان ارباب قسم ، این دلمان تنگ شده یک سفر کرببلا هم ببری ما را بس همه را مثل جوادت تو بغل می گیری چقدر خوب تو کردی پدری ما را بس عاقبت حاجت ما نیز روا خواهد شد خاک ما گوشه ای از کرببلا خواهد شد ▪️یا رضا یا علی موسی الرضا  شاعر: قاسم نعمتی https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ◾️آمدن حضرت‌ جواد الأئمه علیه‌السلام بر بالین پدر ... اباصلت گوید: وقتی که امام رضا علیه‌السلام وارد خانه شدند و به من فرمودند تا درب خانه را ببندم؛ و من همین کار را کردم. و مَکَثْتُ وَاقِفاً فِی صَحْنِ الدَّارِ مَهْمُوماً مَحْزُوناً ▪️ سپس با حزن و اندوه داخل حیاط ایستاده بودم. فَبَیْنَا أَنَا کَذَلِکَ إِذْ دَخَلَ عَلَیَّ شَابٌّ حَسَنُ الْوَجْهِ قَطَطُ الشَّعْرِ أَشْبَهُ النَّاسِ بِالرِّضَا علیه‌السلام ▪️در همین موقع مشاهده کردم جوانی خوش روی با موی‌های مجعد شبیه به حضرت رضا علیه السّلام وارد شد. فَبَادَرْتُ إِلَیْهِ وَ قُلْتُ لَهُ مِنْ أَیْنَ دَخَلْتَ وَ الْبَابُ مُغْلَقٌ ▪️پیش رفتم و عرض کردم: از کجا آمدی؟ درها که بسته بود!! فَقَالَ الَّذِی جَاءَ بِی مِنَ الْمَدِینَةِ فِی هَذَا الْوَقْتِ هُوَ الَّذِی أَدْخَلَنِی الدَّارَ وَ الْبَابُ مُغْلَقٌ ▪️فرمود: کسی که در این ساعت مرا از مدینه به طوس آورده، از درهای بسته نیز داخلم کرده است. فَقُلْتُ لَهُ وَ مَنْ أَنْتَ فَقَالَ لِی أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْکَ یَا أَبَا الصَّلْتِ أَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ ▪️گفتم: شما کیستید؟ فرمود: ای ابا صلت! من حجت خدایم بر تو. من محمّد بن علی هستم، ثُمَّ مَضَی نَحْوَ أَبِیهِ علیه السلام فَدَخَلَ وَ أَمَرَنِی بِالدُّخُولِ مَعَهُ ▪️و به طرف اطاق علی بن موسی الرضا علیهماالسّلام رفت. به من نیز فرمود: وارد شوم. فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیْهِ الرِّضَا علیه‌السلام وَثَبَ إِلَیْهِ فَعَانَقَهُ وَ ضَمَّهُ إِلَی صَدْرِهِ وَ قَبَّلَ مَا بَیْنَ عَیْنَیْهِ ▪️همین که چشم حضرت رضا علیه‌السّلام به او افتاد، از جای خود تکانی خوردند و فرزندش را در آغوش گرفت و به سینه چسبانید و پیشانی‌اش را بوسید. ثُمَّ سَحَبَهُ سَحْباً فِی فِرَاشِهِ وَ أَکَبَّ عَلَیْهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ علیهما السلام یُقَبِّلُهُ وَ یُسَارُّهُ بِشَیْ ءٍ لَمْ أَفْهَمْهُ ▪️سپس او‌ را به جانب خود کشاند. امام جواد علیه السّلامُ پیوسته پدر را می‌بوسید و آرام با او سخنانی می‌گفت که من نفهمیدم. 📚عیون اخبارالرضا علیه‌السلام ج۲ ص۲۴۳ ▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️ ◾️فرش حجره را جمع کن تا مثل جدّ غریبم بر روی خاک‌ها جان بدهم... در نقلی آمده است: وقتی که امام جواد علیه‌السلام به بالین پدر رسیدند و سر او را به دامن گرفتند، امام رضا علیه‌السلام به پسرشان فرمودند: بُنَیَّ! إنزَعِ الفِراشَ مِن تَحتی ▪️ای پسرم! این فرش را از زیر پایم جمع کن. 🩸امام جواد علیه‌السلام عرضه داشتند: لِمَ یا أبَه؟ ▪️چرا این پدرجانم ؟! امام رضا علیه‌السلام فرمودند: أُحِبُّ أنْ أقضِیَ عَلَی وَجهِ التُّرابِ کمٰا قَضٰی جَدّیَ الحُسین علیه‌السلام ▪️دوست دارم همان‌گونه که جدّم حسین علیه‌السّلام بر روی خاک جان داد، من هم بر روی خاک جان دهم. 📚 العبرة الساکتة ج٢ ص۵۱۴ 📚الطریق،کاشی،ج۳ص۵۴ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ◾️ امام رضا علیه‌السلام در لحظات احتضار، روضه «عطش» سیدالشهداء علیه‌السلام را می‌خوانَد ... 🔹یکی از اثراتی که زهر بلافاصله می‌گذارد ، تشنگیِ فراوانی در بدن انسان به وجود می‌آورد؛ لذا در آمده است: 🔸وقتی که امام جواد علیه‌السلام بر بالین پدر حاضر شدند و سر آن حضرت را به دامن گرفتند، امام رضا علیه‌السلام به او فرمودند: بُنیَّ مُحمّد! عَلَیَّ بِشَئٍ مِنَ المٰاء ▪️پسر جانم ای محمد! اندکی آب برای بیاور فَلمّا أدنَی الماءَ مِن فَمِهِ بَکیٰ و قالَ ▪️ وقتی‌که امام جواد علیه‌السلام ظرف آب را به نزدیک لب‌های مبارک پدر آوردند، امام رضا علیه‌السلام به گریه افتادند و خطاب به «آب» فرمودند: ▪️یٰا مٰاء! أنتَ الّذی مُنعَ مِنکَ جَدّیَ الحُسین علیه‌السلام بِکربلاء؟!😭 ▪️ای آب ! تو همانی أستی که جدّم حسین علیه‌السلام در سرزمین کربلا از تو محروم شد؟! 📚العبرة الساکتة ج۲ ص۵۱۴ 📚الطریق،کاشی، ج۳ ص۵۴۸ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ یابن‌الشبیب عمه‌ی ما راه دور رفت می‌خواست قتلگاه بماند به زور رفت آتش گرفت چادرش اما کسی ندید پنجاه و پنج سال قدش را کسی ندید پنجاه و پنج سال  بدون غمی نبود تا آن زمان مقابل نامحرمی نبود پنجاه و پنج سال پرش را گرفته‌اند مردانِ خانه دور و برش را گرفته‌اند یابن‌الشبیب عمه‌ی ما احترام داشت چندین امام زاده و چندین امام داشت پیش بزرگ قافله فریاد می‌زدند یابن‌الشبیب بر سرِ او داد می‌زدند داغی کمر شکن کمرش را شکسته بود یک نیزه‌ی بلند سرش را شکسته بود یابن‌الشبیب بس که زمین خورد جان نداشت می‌خواست راه علقمه گیرد توان نداشت یابن‌الشبیب دختر دلگیر را زدند پنجاه و پنج ساله زنی پیر را ... اما رُباب زخم پَرَش را گرفته بود از بسکه درد داشت سرش را گرفته بود یابن‌الشبیب آتش خیمه امان نداد فرصت به موی زخمی دختران نداد از پیش نیزه‌های شکسته عبور کرد او را به دست‌های خودش جمع و جور کرد او را به ریگ‌های پریشان سپرد و رفت او را به آفتاب بیابان سپرد و رفت او را به مردمان دهاتی سپرد و رفت..‌‌.. شاعر: حسن لطفی https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌