eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
519 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دل هوای روی ماه یار دارد جمعه ها دل هوای دیدن دلدار دارد جمعه ها صبح جمعه چشم در راهیم ما ای عاشقان یار با ما وعده دیدار دارد جمعه ها چشم های منتظر با اشک های عاشقی هر نگاهش حرف ها بسیار دارد جمعه ها آفتابا امرکن تا ابرها ‍پنهان شوند آسمان بر تابشت اصرار دارد جمعه ها بی تو دلتنگیم جان مادرت زهرا بیا بی تو دیگر حالت تکرار دارد جمعه ها دلخوشم با جمله ای سرشار ازعشق و امید: یار با ما وعده دیدار دارد جمعه ها شاعر: محمدی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔸حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها با دیدن پیراهن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از هوش رفتند... در روایتی امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند: 🥀 من رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را در لباسش غسل دادم؛ بعد از دفن آن حضرت ، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها پیاپی از من می‌خواست تا پیراهن پدرش را به او نشان بدهم؛ تا اینکه در نهایت روزی پیراهن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را به او نشان دادم؛ 📋 فإذٰا شَمَّتهُ غُشِیَ عَلَیها؛ فَلَمّا رَأَیتُ ذٰلکَ غَیَّبتُهُ. 🥀 همینکه او آن پیراهن را گرفت، بوی رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را از آن استشمام کرد و در همان‌جا غش کرد و بر روی زمین افتاد؛ من که این صحنه را دیدم، دیگر آن پیراهن را از دید او پنهان کردم. 📚احقاق الحق،قاضی نورالله،ج۱۰ ص۴۳۶ 📚 بحارالانوار ج۴۳ ص۱۵۷ ✍ پیراهنی که نه خونی بود و نه زخمی، با دیدن آن، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها از هوش رفتند ... وای از روزی که پیراهنِ عزیز از دست رفته‌ای، زخمی و خونی هم باشد... 📜 ... نيمه‌های ظهر بود که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به همسر خويش «عبدالله» فرمود: «بستر مرا در حياط به زير آفتاب قرار بده.» 🥀 عبدالله گوید: او را در حياط جاي دادم كه متوجه شدم چيزي را روي سينه خويش نهاده و مدام زير لب حرفي مي‌زند. به او نزديك شدم ديدم پيراهن حسين عليه‌السلام را كه خونين و پاره پاره است، بر روي سينه نهاده و مدام مي‌گويد: «حسين، حسين، حسين!... » لحظاتي نگذشت که دیگر روح مطهرش از این عالم مفارقت نمود . 📚مصائب و کرامات حضرت زینب علیهاالسلام،عزیزی،ص۱۶۷ شعلهٔ آه مرا هر دلی اِدراک کند دود آن رَخت عزا بر تن افلاک کند یوسفی بود مرا پیرهنی باقی ماند تا که تشریح غم سینه صد چاک کند جان اگر هم بدهم پیرهنش را ندهم کاش یارم به همین جامه مرا خاک کند دست از چاک گریبان نکشیدم بی او کاش دستش برسد اشک مرا پاک کند سر او را که شکستند شکستم سَرِ خود آیینه می‌شکند جامه اگر چاک کند @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
mansour_arzi_shahre_peyghambar 128.mp3
996.9K
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 سلام من به مدینه به آستان رفیعش به مسجد نبوی... 😭 همراه نوای روضه ماندگار «مدینه شهر پیغمبر» حاج منصور ارضی🎤 به سوگ می‌نشینیم...😭 با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 به حسن گریه کنم یا به حسین یا به رضا به حسن گریه کنم یا به شهید کربلا دختر بدرالدوجی امشب سه جا دارد عزا گاهی می گوید حسن گاهی حسین گاهی رضا گاهی می گوید حسین در سفر کرببلا دید چون زینب محزون که زمین می لرزد شط و دریا شده خون ماء معین می لرزد دید زینب که سواری به حرم می آید دیده اش پر غم و با قامت خم می آید گفت زینب به یقین این شه و این اکبر اوست کشته گشته ز جفا اکبر و این پیکر اوست شه دین نعش علی را بگرفت در بر زین به در خیمه لیلا بنهادش به زمین با دوصد آه و فغان گفت به لیلای حزین شو تو از خیمه برون کشته فرزند ببین گفت لیلا چقدر ناله من پیر کنم نوجوان اکبر من بی تو چه تدبیر کنم عاقبت گرگ اجل یوسف گل پیرهنم برد و نگذاشت که بر وی نظری سیر کنم 🏴🏴🏴🏴 دختر بَدر الدُجی امشب سه جا دارد عـزا آه و صد واویلتا گاه میگوید پدر، گاهی حسن، گاهی رضا آه و صد واویلتا رحلت جانسوز ختم الانبیا فاطمه صاحب عزا کشته شد از زهر کینه مجتبی فاطمه صاحب عزا می روم اما پریشان توام ای دخترم غصه دار حیدرم می خوری سیلی ولی من نیستم ای کوثرم غصه دار حیدرم می رود از دار دنیا رحمه للعالمین فاطمه شد دل غمین اشک می ریزد از این ماتم امیرالمومنین فاطمه شد دل غمین آسمان خون گریه کن امشب که زهرا مضطر است ماتم پیغمبر است پیکر بی جان او بر شانه های حیدر است ماتم پیغمبر است @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
تفاوتی‌ست میان رباب با جعده که فرق این دو برادر، ز فرق این دو زن است . . گمان کنم كه برای همین تفاوت نیز، میان این دو برادر، غریب‌تر حسن است.. 😭 👇 @noaheh_khajehpoor
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔹 السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ.. 🔹 📜 حضرت عباس عليه‏السلام و شهادت  امام حسن عليه‏السلام 🔸هنگام شهادت امام مجتبي عليه‏السلام، عباس عليه‏السلام بيست و چهار سال داشت.[۱] . او در تشييع جنازه برادرش شرکت کرد. وقتي به دستور عايشه بدن مبارک امام تيرباران شد، عباس عليه‏السلام شمشير از نيام برکشيد؛ امام حسين عليه‏السلام چون متوجه شد، برادر را از جنگ و درگيري به سبب وصيت امام مجتبي عليه‏السلام بازداشت. 🔹امام حسين عليه‏السلام فرمود: «برادرم اين گونه وصيت فرمود: لا تهرق من امري محجة من دم؛ [۲]  در تشييع جنازه‏ام قطره خوني ريخته نشود» ابوالفضل عليه‏السلام خشم خود را فرونشاند و بر آن توهين شکيبايي ورزيد. کظم غيظ و خويشتن‏داري ويژگي مردان خداست؛ هم آنان که خود را تربيت کرده‏اند. 🔸ديگر اين که از فضايل آن سرور معظم آن است که اهل بيت عليهم‏السلام او را در کارهاي مهم دخالت مي‏داده‏اند؛ از جمله او برادر خود امام حسين عليه‏السلام را در غسل دادن امام مجتبي عليهم‏السلام ياري رسانيده است، [۳]  با آن که مراسم غسل امام تنها توسط امام انجام‏ پذيرفتني است. و نامحرمان از اين گردونه بيرون‏اند؛ ولي عباس علي عليه‏السلام خود محرم آستان ولايت و امامت است.[۴] منبع: [1] ابصار العين، ص ۵۷.  [۲] العباس بن اميرالمؤمنين عليهماالسلام، ص ۱۵۶.  [۳] العباس بن اميرالمؤمنين عليهماالسلام ص ۱۲۵  [۴] یاران شیدای حسین بن علی ع[ ص ۳۰۰] 🌴انتشار همراه با ذکرِ یک صلوات هدیه به حضرت حجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف به محفل مداحان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1411383588C803b9d928e
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 محل تولد: غزه محل شهادت: غزه علت شهادت: ایست قلبی هنگام بمباران.. 😭 یا باب الحوائج یا رقــــیه.. 🌹 بیابونا نمیره از یادم.. بابا تو راه کوفه جون دادم.. یه جوری زد که عمه گفت مُردم... 😭 بابا بابایی... پیشنهاد دانلود و نشر ✅ @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔸شنیده اید امام رضا (علیه السّلام) وقتی از خانه ی مأمون بیرون آمد از شدت زهر جفا دائم میان کوچه روی زمین می نشست و پا می شدند، بر زمین می خوردند. 📜 این تنها جایی نبود که از اهل بیت یک نفر زمین می خورد، چند جای دیگر هم در تاریخ داریم: ▪️یک مادری را می شناسم از خانه تا مسجد چند مرتبه زمین نشست و بلند شد. ▪️یک آقایی را می شناسم که تا خبر جان دادن همسرش را شنید از مسجد تا خانه می دوید و زمین می نشست. ▪️یک آقایی را می شناسم از خیمه گاه تا کنار بدن علی اکبرش می دوید و زمین می خورد. یک خواهری را می شناسم از خیمه تا گودال هی می دوید و زمین می خورد. از حرم تا قتلگه … . ▪️یک آقایی را می شناسم لحظه های آخر در یک قسمت کوتاه از شدت تیر و نیزه ها زمین خورد و بلند شد. ▪️یک دختری را می شناسم نیمه شب تو بیابان ها زمین خورد.. 😭 منبع:کتاب گلواژه های روضه @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 السَّلَامُ عَلَى مَنْ أَمَرَ أَهلَهُ وَ عِيَالَهُ بِالبُکاءِ عَلَيْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْمَوت 🔸سلام بر اون آقایی که اهل و عیالش رو امر کرد پشت سرش گریه کنند، گفتند آقا گریه پشت سر مسافر شگون نداره، فرمود: انّي لا اَرجِعُ إلَیکُم اَبَدا... این سفر دیگه برگشت نداره.. 😭 ▪️امروز روز دلتنگی حضرت معصومه ست، خواهرا به این بی‌بی دلداری بدن وقت رفتن ز شهر پیغمبر گفت باید به غربتم گریید دیگر این شهر را نمیبینم بر غم بی نهایتم گریید گریه بر من رواست معصومه این مسافر که بر نمی گردد دیدن قبر مادرم زهرا روزیِ من دگر نمی گردد رفت و قسمت نشد که برگردد زائر قبر مادرش باشد رفت و قسمت نشد که این خواهر همسفر با برادرش باشد رفت و دور از مزار پیغمبر در غریبی ز زهر کین جان داد کنج حجره به خویش می پیچید همچو مادر به روی خاک افتاد اباصلت میگه به من فرمود: اگه دیدی عبا به سر انداختم دیگه با من حرفی نزن.. چیزی نگذشت آقام از مجلس مأمون بیرون آمد، دیدم عبا به سر انداخته، از اونجا تا حجره راهی نبود، اما دیدم پنجاه مرتبه نشست رو زمین و بلند شد..😭 این پنجاه مرتبه که نشست رو زمین و بلند شد دیگه مرحوم شیخ صدوق ننوشته؛ می‌گفت آخ مادرم یا می گفت وای جگرم؟ رفت و دور از مزار پیغمبر در غریبی ز زهر کین جان داد کنج حجره به خویش می پیچید همچو مادر به روی خاک افتاد اثر زهر کینه کاری بود صورتش شد کبود، واویلا ذکر پایانی اش در این عالم لب خشکیده بود، یا زهرا ▪️آااای گریه کنا، خود امام رضا فرمود: إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ‏ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ.. هیچ‌جا ندیده‌ام امام رضا جوادش رو صدا زده باشه... چی میخوام بگم... میخوام بگم آقا صدا نزده، آقازاده اش رسید بالا سرش‌... یعنی جایی ندیدم امام رضا یه دونه یا بُنَيَّ گفته باشه.. یه دونه یا وَلَدي گفته باشه نگفته آقازاده اش جوابش رو داد.. 😭 ▪️اما.. لا يوم كيومك يا ابا عبد الله... هفت مرتبه هر چی صدا زد ابی‌عبدلله وَلَدي علی..😭 هیچ جوابی نشنید ای حسین...😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 تار می دید زانویِ خسته اش تکان می خورد پیکرش را کشان کشان می بُرد چند باری میانِ راه،افتاد گفت یا فاطمه به راه افتاد هر دو دستش به پهلویش دارد عرقِ سرد بر رویش دارد تا که لرزه به پیکرش افتاد وای،عمامه از سرش افتاد تار می دید دیدگان ترش گوئیا ریخته بهم جگرش با لبِ آستین چنان زهرا پاک میکرد خونِ لب ها را بر زمین میکشید پایش را جمع می کرد هِی عبایش را یک نگاهی به دور وبر انداخت اشکی از دیدگانِ تر انداخت تا که بر آستانِ حجره رسید جگرش پاره بود ناله کشید کاسه صبرِ عالمین شکست همه درهایِ حجره را تا بست زیر لب گفت : آه «أین جواد» سرِ پا بود یک دفه افتاد فرش ها را یکی یکی تا ز تا گلویش لباس بالا زد سینه اش را به خاکِ سرد گذاشت یک مزاحم به رویِ سینه نداشت گرد و خاکی به پاست در حجره صحنه کربلاست در حجره دست و پا میزد و کنار ِ تنش نیزه جا وا نکرد در دهنش کربلا جَدِ او چه بد جان داد وسط نیزه دارها افتاد یک نفر زد لگد به پهلویش یک نفر پا گذاشت بر رویش یک نفر آستین خود تا زد گوشه هایِ رداش بالا زد رویِ کُرسیِ عرش زانو زد پنجه اول میانِ گیسو زد خنجرش را گذاشت زیرِ گلو وحده لااله الاهو این گلو جایِ بوسه نبی است حرز آن اشکهایِ زینبی است هرچه خنجرکشید و باز کشید جایِ لب هایِ خواهرش نبُرید روضه را تا کنار عرش کشاند وای ،جسمِ حسین برگرداند گیسویِ مادری بهم می ریخت حالتِ حنجری بهم می ریخت کار بالا گرفت ای مردم وای از ضربه دوازدهم شکل رگ ها که نامرتب شد این سخن دلخوریِ زینب شد کاش در بین تان مسلمان بود ذبح ِ از پشتِ سر حلال نبود شاعر: قاسم نعمتی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔸جنازه ی مطهر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم را بعد از سه شبانه روز به خاک سپردند. اگر چه مردم وفا نکردند و از بدن آنطور که باید تجلیل نکردند؛ اما به بدن هم جسارت نکردند. 👇 اما بدن سبط اکبرپیغمبر، امام مجتبی رو نذاشتن با قبر جدشون وداع کنه تیرباران شد... 😭 هفتاد تیر از تابوت و کفن غریب مدینه بیرون کشیدن.. 😭 👇 زن های سناباد اومدن پیش شوهراشون گفتن: مهریه هامون می بخشیم اجازه بدین بریم تشییع جنازه پسر زهرا امام رضا... 😭 اینقدر گل ریختن رو تابوت امام رضا... 😭 👇 اما... لا یوم کیومک یا اباعبدالله... نه غسلش دادن..😭 نه کفن ش کردن...😭 نه تشییع شد... 😭 با لب تشنه.. جوری که روز اربعین، هنگام وداع اهل بیت با کربلا همه دور قبرش جمع شدن.. دخترش سکینه قبر باباشو تو بغل گرفت.. 😭این روضه رو خوند.. سکینه قبر  بابا را در آغوش گرفت ، گریه  می کند صدا زد : اَلا یا کربلا نُودِعکِ جِسماً بَلا کَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِینا ای زمین کربلا ! بدنی را در تو به ودیعه گذاردیم ، که بدون غسل و کفن مدفون شد.. 😭 اَلا یا کربلا نُودِعکِ رُوحاً لِاَحمَدَ وَ الوصِیِّ مَعَ الاَمِینا(۱) ای کربلا کسی را در تو به یادگار نهادیم که او روح احمد و وصی اوست.. 😭 منبع: ۱_نظری منفرد ، قصه کربلا ، ص 531 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌