۱۲
(مجلس یزید)
این مکان شام،پر بلا باشد
بدتر از داغ،کربلا باشد
وای امان از شام۴
جمله ی طفلان،از سفر خسته
از ستم در شام،دست شان بسته
وای امان از شام۴
حضرت سجاد،با دل سوزان
زین مصیبت شد،دیده اش گریان
وای امان از شام۴
در جنان گشته،خون دل زهرا
بزم می آمد،زینب کبری
وای امان از شام۴
سر مولی در،تشت زر باشد
زینب کبری،خونجگر باشد
وای امان از شام۴
در کنار سر،آمده زینب
بر حسین خود،جان او بر لب
وای امان از شام۴
آن که مادر را،در مدینه زد
از ستم آتش،بر سکینه زد
وای امان از شام۴
هستی زهرا،دم زد از محبوب
زد یزید دون،بر لبش با چوب
وای امان از شام۴
آتشی بر دل،اهرمن می زد
چوب خزران را،بر دهن می زد
وای امان از شام۴
شده لب های،او کبود از کین
خون دل زن ها،کودکان غمگین
وای امان از شام۴
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
۱۳
(مجلس یزید)
همه اهل حرم،زین سفر خسته اند
بر روی ناقه ها،دست شان بسته اند
جمله آل الله در غل و زنجیر
زین همه کینه همگی دلگیر
وای از این غربت۴
شیعه گریان شده،یاد شام خراب
برده آل عبا،سوی بزم شراب
دل آل الله پر شرر کرده
آل عصمت را خونجگر کرده
وای از این غربت۴
گشته شام بلا،بدتر از کربلا
جای رأس حسین،شده تشت طلا
این جنایت ها در اسارت شد
بر حسین و آلش جسارت شد
وای از این غربت۴
رو به روی یزید،سر اطهر او
می کند بهر او،گریه دختر او
در میان تشت قاری قرآن
می زند دشمن بر لبش خزران
وای از این غربت۴
گل زهرا حسین،دم ز محبوب زند
دشمن بی حیا،بر لبش چوب زند
زینب کبری می زند بر سر
سوزد و گرید با دو چشم تر
وای از این غربت۴
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
۱۴
(مجلس یزید)
اهل حرم پیغمبر همه در شام
بر آن ها می شود ظلم و جور مدام
امان از شام امان از شام امان از شام۲
آمده در شام غم با دست بسته
از این همه مصیبت دل ها شکسته
امان از شام امان از شام امان از شام۲
دل های شیعیان گشته زین غم کباب
دختر زهرا کجا و بزم شراب
امان از شام امان از شام امان از شام۲
در بزم یزید دون خون شده دل ها
غربت اهل حرم گردیده معنا
امان از شام امان از شام امان از شام۲
در بزم می رأس پاک خون خدا
رو به روی دشمن و در تشت طلا
امان از شام امان از شام امان از شام۲
در تشت زر رأس خورشید مدینه
بر سر و سینه می زد زین غم سکینه
امان از شام امان از شام امان از شام۲
در تشت زر سر پر خون حسین بود
این سر پر خون بر زهرا نور عین بود
امان از شام امان از شام امان از شام۲
این سر غرقه به خون دم زد از محبوب
یزید بی حیا می زد بر لبش چوب
امان از شام امان از شام امان از شام۲
بر لبان حسین زد با چوب بیداد
خون شد از این غم دل حضرت سجاد
امان از شام امان از شام امان از شام۲
سکینه و رقیه هر دو جان بر لب
بر سر و سینه می زد از این غم زینب
امان از شام امان از شام امان از شام۲
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
۱۵
(مجلس یزید)
بر آل فاطمه ستم فزون کرد
واویلا واویلا
چه با گلان دین یزید دون کرد
واویلا واویلا
گرچه همه غمگین و خسته بودند
واویلا واویلا
اهل حرم با دست بسته بودند
واویلا واویلا
دستان آن ها بسته با طناب است
واویلا واویلا
روان ز دیده ی همه گلاب است
واویلا واویلا
از این مصیبت هر دلی کباب است
واویلا واویلا
دخت علی در مجلس شراب است
واویلا واویلا
سجاد در شام بلا غریب است
واویلا واویلا
زینب در آن مجلس چه بی شکیب است
واویلا واویلا
در مجلس یزید دون چه غوغاست
واویلا واویلا
در تشت زر رأس حسین زهراست
واویلا واویلا
اشک از دو چشمان سکینه جاری است
واویلا واویلا
این رأس در تشت طلا سر کیست
واویلا واویلا
زینب بگوید این عزیز طاهاست
واویلا واویلا
این رأس بابایت حسین زهراست
واویلا واویلا
زند یزید بی حیا به خزران
واویلا واویلا
بر لب قاری تمام قرآن
واویلا واویلا
قاری قرآن دم زند ز محبوب
واویلا واویلا
زد بر لبش یزید بی حیا چوب
واویلا واویلا
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
۱۶
(مجلس یزید)
در شام غم دست اسیران از ستم شده بسته
از این همه ظلم و کینه یتیمان حسین خسته
بدتر بود از کربلا ستم های شام بلا
واویلتا واویلتا۲
خون شد دل اهل حرم از ظلم در شام خراب
دختران غمدیده ی زهرا کجا بزم شراب
بر اهل بیت مصطفی این جا شده جور و جفا
واویلتا واویلتا۲
سر بریده ی حسین فاطمه در تشت زر
دیدن رأس پدر برجان سکینه زد شرر
سوزد از این مصیبت ها با گریه های بی صدا
واویلتا واویلتا۲
در مجلس نامحرمان شهر شام آمد زینب
با دیدن رأس برادر آمده جانش بر لب
سر بریده ی یوسف زهرا در تشت طلا
واویلتا واویلتا۲
برادر زینب زند در تشت زر دم از محبوب
یزید بی دین از جفا بر لبانش می زند چوب
بر لبش با چوب خزران می زد یزید بی حیا
واویلتا واویلتا۲
با چوب خزران می زند بر لب و دندان حسین
خواهر غمدیده ی او گردیده گریان حسین
دشمن زند چوب جفا بر لب های خون خدا
واویلتا واویلتا۲
زین مصیبت خون شد دل مولی امام ساجدین
با دیدن کبودی لب بابا گشته غمین
سوزد کنار عمه ها با ناله ی وا غربتا
واویلتا واویلتا۲
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
۱۷
(مجلس یزید)
اهل بیت آل عصمت همه با دستان بسته
خون دل ها خورده زینب با دل زار و خسته
می زدند با تازیانه،کودکان از ظلم و کینه
خون شده دل های هر دو،هم رقیه هم سکینه
وای امان از شام ویران۴
خون دل اهل حرم شد کودکان در التهابند
خاندان آل عصمت عازم بزم شرابند
دشمن بی دین پلید است،مست لا یعقل یزید است
رو به روی چشم زینب،پیش او سر برید است
وای امان از شام ویران۴
سر از پیکر جدای شاه دین در تشت زر بود
خون دل اهل حرم بود کودکانش دیده تر بود
در میان تشت زر بود،سر آن شهید کینه
تا که رخسار پدر دید،زده بر صورت سکینه
وای امان از شام ویران۴
در میان تشت زر زد گل زهرا دم ز محبوب
زد یزید بی حیا از ظلم و کینه بر لبش چوب
دختر زهرای اطهر،جان او آمده بر لب
شده زین داغ و مصیبت،خون دل مظلومه زینب
وای امان از شام ویران۴
ساجدین با دیدن لب های پر خون خونجگر شد
در کنار عمه هایش دیده گریان پدر شد
در میان تشت زر دید،لب بابایش کبود است
دشمن قرآن و عترت،خون دل زینب نمود است
وای امان از شام ویران۴
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
۱۸
(مجلس یزید)
در شهر خراب شام(خون شد دل آل الله)۲
نمک زده بر زخمم(آن دشمن ثار الله)۲
از بهر ما همه دل ها کبابه
ما را برده عدو کنج خرابه
واویلا واویلا آه و واویلا۲
خون شد دل ما از این(ظلم و ستم آن ها)۲
چه ظلم و ستم ها شد(بر نور دل طاها)۲
مهمان مردم شام خرابیم
خونین دل عازم بزم شرابیم
واویلا واویلا آه و واویلا۲
رأس گل زهرا را(در تشت طلا دیدم)۲
طفلان حسین را من(در شور و نوا دیدم)۲
شام غم بدتر از کرب و بلا بود
غرق شور و شعف آن بی حیا بود
واویلا واویلا آه و واویلا۲
تابنده بود این سر(چون ماه درخشنده)۲
این صورت زهرایی(نوری به دل افکنده)۲
در تشت زر سر قاری قرآن
در دست یزید دون چوب خزران
واویلا واویلا آه و واویلا۲
در تشت طلا باشد(نور بصر زینب)۲
از این همه ظلم و کین(خون شد جگر زینب)۲
حسین زهرا می زد دم ز محبوب
یزید بی حیا زد بر لبش چوب
واویلا واویلا آه و واویلا۲
زین منظره گردیدند(طفلان همگی گریان)۲
زن های ستمدیده(در رنج و غم و حرمان)۲
چوب می زد بر لب ماه مدینه
بر سر و صورتش می زد سکینه
واویلا واویلا آه و واویلا۲
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
۱۹
(مجلس یزید)
در شام غم چه کشید اهل حرم ز دست دشمن ها
از این همه ستم و جور و جفا غربت شده معنا
جمله طفلان خونجگرند
بین مردم در خطرند
خون شد دل طفلان
زن ها همه گریان
ای وای امان از شام۲
در شام غم همه ی اهل حرم ز غصه پژمردند
آن ها را از ستم و جور و جفا به بزم می بردند
جمله دل ها گشته کباب
اهل بیت و بزم شراب
رسیده هر آزار
بر حرم اطهار
ای وای امان از شام۲
از ظلم و کین یزید خون جگر زینب کبری بود
در تشت زر سر پاک شه دین حسین زهرا بود
چوب و لب ها و تشت زر
بر دل و جان زده شرر
او دم زد از محبوب
می زد یزید با چوب
ای وای امان از شام۲
ساجدین دید عوض بوسه ی بر این قاری قرآن
یزید از ظلم و ستم بر لب بابا زده با خزران
وای امان از شام خراب
عمه ها و بزم شراب
گرچه عزادارم
خون شد دل زارم
ای وای امان از شام۲
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
۲۰
(مجلس یزید)
در شام غم
اهل حرم با دل بشکسته
همه از این ظلم و ستم خسته
دست یتیمان همه شد بسته
چه کرده دشمن در شام خراب
بهر آل الله این بوده عذاب
خون دل زینب و اهل حرم
بردند آن ها را در بزم شراب
ای وای ای وای ای وای امان ز شام۴
در شام غم
بس که همه پلید و نامردند
خون دل سجاد و حرم کردند
در مجلس یزید آوردند
در تشت زر سر بریده بود
رنگ طفلان او پریده بود
با دیدن سر پدر به تشت
قامت سکینه خمیده بود
ای وای ای وای ای وای امان ز شام۴
در شام غم
به تشت زر سر حسین باشد
این سر نور هر دو عین باشد
اهل حرم به شور و شین باشد
خون شد دل زینب از این ستم
با چشم گریان دیده این الم
سجاد و کلثوم و سکینه اش
می سوزد همراه اهل حرم
ای وای ای وای ای وای امان ز شام۴
در شام غم
حسین دم می زند از محبوب
یزید بر لبش زند با چوب
یوسف فاطمه شده مضروب
در تشت زر گل یاسمنش
چوب کین می خورد بر دهنش
سوزانده یزید دون جگرش
زینب با گریه گوید مزنش
ای وای ای وای ای وای امان ز شام۴
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
۲۱
(مجلس یزید)
وای
امان از شهر شام
ظلم و جور و دشنام
سنگ کین ز هر بام
وای از این مصیبت۲
وای
بر آل طهارت
در بین اسارت
گردیده جسارت
وای از این مصیبت۲
وای
دل ها گشته کباب
دشمن شام خراب
برده بزم شراب
وای از این مصیبت۲
وای
همه دست بسته
با قلب شکسته
با پیکر خسته
وای از این مصیبت۲
وای
جان شان بر لب است
روزشان چون شب است
خونجگر زینب است
وای از این مصیبت۲
وای
یزید بی حیا
کرده جور و جفا
بر آل مصطفی
وای از این مصیبت۲
وای
گل زهرا نما
سر خون خدا
بین تشت طلا
وای از این مصیبت۲
وای
یزید بی وجدان
بر قاری قرآن
زد با چوب خزران
وای از این مصیبت۲
وای
او دم زد ز محبوب
یزید زد بر لب چوب
لب هایش شد مضروب
وای از این مصیبت۲
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
۲۲
(مجلس یزید)
وای از شام بلا
بدتر از کرب و بلا
زین همه رنج و غم،غربت شده معنا
خون شد دل جمله،طفلان بی بابا
ای وای امان از شام۲
رفته در شام خراب
وارد بزم شراب
زینب غمدیده،رنج و ستم دیده
در تشت زر دیده،یک سر ببریده
ای وای امان از شام۲
چوب در دست یزید
قامت زینب خمید
حسین گل زهرا،دم می زد از محبوب
بر لب او می زد،یزید دون با چوب
ای وای امان از شام۲
ظلم و کینه شد عیان
بر تمام کاروان
خون شد دل طفلان،با دیده ی گریان
نگاه آن ها بود،بر قاری قرآن
ای وای امان از شام۲
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
۲۳
(مجلس یزید)
در شام غم رسید،کاروان از راه
بر روی نیزه ها،رأس ثار الله
گرید سکینه
ماه مدینه
غریب فاطمه،مظلوم حسین جان۲
امان و واویلا،از شام ویران
خونجگر گشته اند،اطفال گریان
با دست بسته
قلب شکسته
غریب فاطمه،مظلوم حسین جان۲
دستان کودکان،بستند با طناب
بردند اهل حرم،در بزم شراب
روزشان شد شب
خونجگر زینب
غریب فاطمه،مظلوم حسین جان۲
یزید بی حیا،خون کرده دل ها
رأس حسین بود،در تشت طلا
با قلب سوزان
دیده ها گریان
غریب فاطمه،مظلوم حسین جان۲
رو به روی زینب،تشت طلا بود
داخل تشت زر،خون خدا بود
ظلم فراوان
شد بر یتیمان
غریب فاطمه،مظلوم حسین جان۲
حسین گل زهرا،دم زد ز محبوب
یزید بی حیا،زد بر لبش چوب
با ضربه ی چوب
شد لبش مضروب
غریب فاطمه،مظلوم حسین جان۲
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati