eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
11.3هزار دنبال‌کننده
345 عکس
11 ویدیو
1.3هزار فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا «ع») ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
تصور کن امامی دور تو مأمور هم باشد به ضرب و شتم تو مأمور هی معذور هم باشد درون خانه با ناموس خود باشی و جز این ها به هتک حرمت از بالا بر او دستور هم باشد به غیر از هتک حرمت در میان ناسزاهایش به جز فریاد و فحاشی کلام زور هم باشد تصور کن که در برخوردِ با ماهی که در سجده ست به جز توهین به دستش حکم از منصور هم باشد تصور کن که حالا این تصورهای شرم آور برای آدمی از جنس خاک و ‌نور هم باشد تصور کن امام صادق است و بر سکوت و صبر به رغم لشکر شاگردها مجبور هم باشد به جز تصویر میخی داغ در چشم امام ما در آن تصویر حالا چکمه ای در دور هم باشد چه خواهد شد اگر آتش بگیرد درب و بعد از آن کسی که هی لگد را می زند مغرور هم باشد به روی ساقه ی زردش دو چندان می شود دردش اگر آن که لگد را می زند منفور هم باشد برای خود نه، می گرید برای مادرش زهرا بساط گریه پشت «در» اگر که جور هم باشد @nohe_sonnati
نقشه ی قتل علی بعد از نبی تنظیم شد با جسارت های قنفذ این سند ترسیم شد محسنیه شد میان شیعه، در این روزها؛ از مقام روح و از تأثیر آن تکریم شد با حضور میخ در زهرا برای محسنش پشت در صاحب عزای مجلس ترحیم شد بابت این که ولی شد در حقیقت، پشت در؛ هدیه ی زهرا به مولا زودتر تقدیم شد یک نفر پشت در و آن یک میان کوچه ها فرق محسن با حسن از این جهت یک میم شد حال مادر در میان بسترش بدتر شد و زخم های در به لطف فاطمه ترمیم شد غیر از این که قبر زهرا گشت پنهان از همه روز قتل محسنش هم حسرت تقویم شد این که زهرا با ولایت ماند با اهدای جان نکته ی برجسته ی تربیت و تعلیم شد @nohe_sonnati
نقشه ی قتل علی بعد از نبی تنظیم شد با جسارت های قنفذ این سند ترسیم شد محسنیه شد میان شیعه،در این روزها؛ از مقام روح و از تأثیر آن تکریم شد با حضور میخ در زهرا برای محسنش پشت در صاحب عزای مجلس ترحیم شد بابت اینکه ولی شد در حقیقت،پشت در؛ هدیه ی زهرا به مولا زودتر تقدیم شد یک نفر پشت در و آن یک میان کوچه ها فرق محسن با حسن از این جهت یک میم شد حال مادر در میان بسترش بدتر شد و زخم های در به لطف فاطمه ترمیم شد غیر از اینکه قبر زهرا گشت پنهان از همه روز قتل محسنش هم حسرت تقویم شد اینکه زهرا با ولایت ماند با اهدای جان نکته ی برجسته ی تربیت و تعلیم شد @nohe_sonnati
در گیر و دار قائله زینب اگر نبود شلاق بود و سلسله زینب اگر نبود میداد زجر٬ زجر دو چندان رقیه را آن شب میان قافله زینب اگر نبود ما بین کربلا و همین روضه های ما تا حشر بود فاصله زینب اگر نبود بین صبور های جهان در کتاب ها یک واژه بود حوصله٬ زینب اگر نبود ذُخرالحسین بود برای مسیر شام در قصه ی مباهله زینب اگر نبود از شام تا به کوفه از این بیشتر یقین پا می گرفت آبله زینب اگر نبود قطعا پیام کرببلا جاودان نبود یک پای این معادله زینب اگر نبود صبر سکینه نیز به سر می رسید زود در کوچه ها محصل زینب اگر نبود کشتی شکست خورده ی طوفان طعنه بود در شام و کوفه ساحل زینب اگر نبود @nohe_sonnati
به وقت خطبه خوانی مثل حیدر می شود زینب به هفده معجزه بر نی پیمبر می شود زینب من از نامش که زینت بر علی گشته ست فهمیدم زمانی زینت الله اکبر می شود زینب زمین باید بگردد تا ابد دور چنین بیتی که درآن مادرش زهرا و دختر می شود زینب سه تا آیه سه دفعه مادری پیش سه تا حجت به علم جَفْر، اینجا شرح کوثر می شود زینب حباب دور مصباح الهدی چون می شود عباس به کشتی نجات خَلق لَنگَر می‌ شود زینب خودش یک لشکر است از کربلا تا شام، دروقتش؛ دل آور، جنگ آور، آب آور می شود زینب به این نکته توجه کن اگر که در وفاداری؛ برادر می شود عباس، خواهر می شود زینب پس از حیدر اگر بابا، پس از زهرا اگر مادر پس از عباس هم قطعا برادر می شود زینب همانگونه که از اول به یادش مانده از کوچه دم آخر میان خیمه مادر می شود زینب دوتا روح است دریک جسم وقت بوسه از حنجر که یک آن فاطمه یک آن دیگر می شود زینب @nohe_sonnati
باطنش هر لحظه در روی محمّد ظاهر است در امام غایب این عصر، علمش حاضر است مادر از نسل حسن، بابایش از نسل حسین خلقتی این گونه در بین خلایق نادر است هر کسی او را زیارت کرده باشد در بقیع؛ هم علی و هم حسین و هم حسن را زائر است عقل کل های جهان فهمیده اند این راز را؛ چاره ی آن چه نمی فهمند قال الباقر است با احادیثش دلِ آشوب من آرام شد از تخصص های او تأثیر روی کافر است از رقیه هرکه بیتی گفت بیتش می دهد این قلم،این گود،بسم الله هر کس شاعر است @nohe_sonnati
همین که حاصل یک عمر لبخند رضا هستی محمد هم که باشی باز دلبند رضا هستی میان بهترین هایی چه تفضیلی از این برتر که بابای علی هستی و فرزند رضا هستی به مشهد که به جای خود دلم در کاظمینت هم بگوید یا رضا،از بس همانند رضا هستی قسم خوردن به نامت می دهد حاجت به قدری که؛ به محشر هم گمانم ذکر سربند رضا هستی خدا می خواست تا معنای بخشیدن عیان گردد جواد آمد که این معنا برای ما روان گردد رضا که صاحب فرزند می شد آخرش ، اما ؛ خدا می خواست تا این فیض،سهم خیزران گردد پسر گشتن از این سو و امام شیعه از آن سو جواد آمد که این گردد،جواد آمد که آن گردد حکایت ها فراوان است از هر لحظه ی این طفل چنان که صد گلستان ضرب در صد بوستان گردد علی هر چند فرزند محمد بود،این دفعه محمد از علی آمد که فخر شیعیان گردد در این وادی اگر سودی ست با درویش خرسند است تجارت جز درِ این خانه سودش هم زیان گردد پدر با داغ فرزندش،پدر با داغ دلبندش ولی این جا پسر با داغ بابا امتحان گردد شب میلاد فرزندش همین که تشنه لب باشد گمانم خیزران هم اشک ریز خیزران گردد @nohe_sonnati