eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
10.3هزار دنبال‌کننده
342 عکس
7 ویدیو
1.8هزار فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا ع) ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
ما را در اوج دل نگرانی نگاه کن بر این بهار رو به خزانی نگاه کن امشب غریبه نیست میان من و شما قدری به نوکرت خودمانی نگاه کن مثل خدا که در رمضان خوب می خرد آقا تو هم به ما رمضانی نگاه کن این دل برای آمدنت زیر و رو شده این دل شده است خانه تکانی نگاه کن بد کرده ام اگر که جوانی نموده ام جرم مرا به دید جوانی نگاه کن عجل علی ظهورک یابن الحسن، بیا حیف است پشت ابر بمانی نگاه کن نیمی زِ عمر، در هوس کربلا گذشت نیمی دگر به مرثیه خوانی نگاه کن عباس چون علیست جبینش شکافته زینب چو فاطمه است کمانی نگاه کن @nohe_sonnati
بر سینه طراوت بهاران بخشند بر دیده ی ما صفای باران بخشند تا عید سعید فطر اعلام شود یکباره گناه روزه داران بخشند ممنونِ خدائیم که بعد از یک ماه شیرینیِ وصل را به یاران بخشند در لحظه ی پایانیِ ماهِ رمضان عصیانِ همه گناهکاران بخشند عید است ، و یا این که قیامت بر پاست کاین گونه هزار در هزاران بخشند امروز دعا کنید ان شاءالله یک کرب و بلا به بی قراران بخشند @nohe_sonnati
دوبیتی لباس خادمی و نوکری مناسب ماست حسین در دل طوفان خودش مراقب ماست تمام سال ، سر سفره اش نمک خوردیم غذای روضه ی ارباب قوت غالب ماست @nohe_sonnati
دوبیتی لباس خادمی و نوکری مناسب ماست حسین در دل طوفان خودش مراقب ماست تمام سال ، سر سفره اش نمک خوردیم غذای روضه ی ارباب قوت غالب ماست @nohe_sonnati
خاکیست، بی ریاست، صفا دارد این حرم بر خاکِ با صفاش قسم دوست دارمش مضمون نابِ اهل قلم بوده این بقیع من هم شبیهِ اهل قلم دوست دارمش آباد یا خراب، تفاوت نمی کند این خاک را برای دلم دوست دارمش گیرم که بسته اند درش را شبانه روز حتی زِ پشت پنجره هم دوست دارمش قُم، کاظمین، کرب و بلا، مشهدالرضا اصلاً شبیهِ هرچه حرم دوست دارمش مثل مقدسّاتِ دگر مثل کربلا مثل کتیبه، بیرق، علم، دوست دارمش این خاک، خاکِ پاکِ کریمِ دو عالم است من هم به عشق شاه کرم دوست دارمش @nohe_sonnati
دوبیتی وقتی که قدم رنجه به ایران کردی ما را سرِ خوانِ خویش مهمان کردی ما را همه عمر ، ساکنِ دائمیِ بین الحرمینِ قم خراسان کردی @nohe_sonnati
دوبیتی ذرات دو عالم همه موقوفِ حسین است چشم همگان یکسره معطوفِ حسین است بیداریِ اسلامیِ سرتاسر دنیا بی شک اثرِ امرِ به معروفِ حسین است ▪️ در راه خدا همیشه باید کوشید از کوثر و زمزمِ ولایت نوشید تا دین خدا زنده بماند باید مانند حسین، چشم از جان پوشید @nohe_sonnati
با روضه‌ی دمادم تو گریه می‌کنم ای با مرام با دم تو گریه می‌کنم هر بار من به ماتم تو گریه کرده‌ام این بار هم به ماتم تو گریه می‌کنم با زخم‌های پیکر تو ضجه می‌زنم با گیسوان درهم تو گریه می‌کنم مصداق کلُ یوم...، تمامیّ سال را با قصه‌ی محرم تو گریه می‌کنم با مخزن‌البکاء و ابی‌مخنف و لهوف با مقتل مقرّم تو گریه می‌کنم با دعبل و فرزدق و حسّان و محتشم با نخل‌های میثم تو گریه می‌کنم بر عابس و زهیر و بریر و حبیب و حر بر عون و جون و ادهم تو گریه می‌کنم مثل غم تو قافیه‌ام تازه مانده است هر روز بر تو و غم تو گریه می‌کنم ای پرچم تو سرخ‌ترین سرخ روزگار هر شب به رنگ پرچم تو گریه می‌کنم یک بیت روضه... تا به حرم حمله‌ور شدند بر اشک‌های نم‌نم تو گریه می‌کنم در زیر تیغ شمر به گودال قتلگاه بر غربت مسلَّمِ تو گریه می‌کنم @nohe_sonnati
خیال کن که پر از زخم، پیکرت باشد شکسته در غل و زنجیرها پرت باشد خیال کن هدف سنگ‌های کوفه و شام به روی نیزه سر دو برادرت باشد فقط تو باشی و هشتاد و چار ناموست و جمله‌های "حواست به معجرت باشد" خیال کن حرمت بی‌پناه مانده و بعد به روی نی سر سردار لشگرت باشد کنار عمه‌ی سادات، یک‌طرف شمر و سنان و حرمله هم، سمت دیگرت باشد خیال کن که علی باشی و به مثل علی دو دست بسته کماکان مقدرت باشد خیال کن همه‌اینها که گفته‌ام هستند علاوه بر همه توهین به مادرت باشد یزید باشد و بزم شراب باشد و وای به تشت زر سر بابا برابرت باشد و بدتر از همه اینکه میان بزم شراب نگاه باشد و باشیّ و خواهرت باشد و باز از همه بدتر که مدت سی‌سال تمام آن جلوی دیده‌ی ترت باشد به اشک حضرت سجاد می‌خورم سوگند که دیده هر چه که گفتیم، باورت باشد @nohe_sonnati
صبری کنید این کشته‌ها را می‌شناسم جاماندگان نینوا را می‌شناسم من زاده‌ی زهرا علی بن الحسینم هم زخم‌ها را هم شفا را می‌شناسم گرچه شناسایی کمی سخت است اما من دو یتیم مجتبی را می‌شناسم این پیکر مُثله که مانده روی خاک و رفته سرش بر نیزه‌ها را می‌شناسم از عمه‌جانم مانده اینجا یادگاری طفلان اویند این دو تا را می‌شناسم از علقمه بوی عمو جانم می‌آید ای قوم بوی آشنا را می‌شناسم من تک‌تک این تکه‌تکه جسم‌های از هم جدا، از سر جدا را می‌شناسم یک پیرهن حتی نماند از یوسف اما من یوسف کرببلا را می‌شناسم دفنش بدون بوریا امکان ندارد من پیکر خون خدا را می‌شناسم بر جسم بابای غریبم یک نشانی است بر سینه‌ی او جای پا را می‌شناسم @nohe_sonnati
صبری کنید این کشته‌ها را می‌شناسم جاماندگان نینوا را می‌شناسم من زاده‌ی زهرا علی بن الحسینم هم زخم‌ها را هم شفا را می‌شناسم گرچه شناسایی کمی سخت است اما من دو یتیم مجتبی را می‌شناسم این پیکر مُثله که مانده روی خاک و رفته سرش بر نیزه‌ها را می‌شناسم از عمه‌جانم مانده اینجا یادگاری طفلان اویند این دو تا را می‌شناسم از علقمه بوی عمو جانم می‌آید ای قوم بوی آشنا را می‌شناسم من تک‌تک این تکه‌تکه جسم‌های از هم جدا، از سر جدا را می‌شناسم یک پیرهن حتی نماند از یوسف اما من یوسف کرببلا را می‌شناسم دفنش بدون بوریا امکان ندارد من پیکر خون خدا را می‌شناسم بر جسم بابای غریبم یک نشانی است بر سینه‌ی او جای پا را می‌شناسم @nohe_sonnati
کوفی و شامی یکی از دیگری بدچشمتر ماندهام گویم امان از کوفیان یا شامیان رفتن و ماندن به یک اندازه داغم میکند ماندهام گویم بران ای ساربان یا که مران دیدنت بر نی هم آتش زد هم آرامم نمود ماندهام گویم بمان پیشم حسینجان یا نمان صوت تو دل میبَرد اما امان از سنگها ماندهام گویم بخوان قرآن حسینجان یا نخوان اشک تو بر نیزه هم از دیده جاری میشود ماندهام گویم بدان از حال زینب یا ندان @nohe_sonnati
دوبیتی چون سرو که بر زمین فتاد افتادی دلتنگ شدی یاد جواد افتادی مانند علی که سمت زهرا می‌رفت بر روی زمین تو هم زیاد افتادی ▪️ مامون چه نمود و تو چه دیدی ای وای کاین گونه به حجره‌ات رسیدی ای وای فهمید اباصلت چه آمد به سرت تا دید عبا به سر کشیدی ای وای ▪️ از بس که به حجره تو غریب آمده‌ای گردید بدل حجره به ماتمکده‌ای تا جان بدهی به خاک مانند حسین فرش کف حجره را کناری زده‌ای @nohe_sonnati
در کوچه چه محشر شده سادات ببخشند این گونه مقدّر شده سادات ببخشند این روضه ی ناموسی و این قصه ی کوچه تکرار مکرر شده سادات ببخشند دیوار که تقصیر ندارد به گمانم هرچه شده از در شده سادات ببخشند مادر که زمین خورده و بابا که شکسته شش ماهه که پرپر شده سادات ببخشند مظلومه ی دنیاست ولی قاتل زهرا مظلومیِ حیدر شده سادات ببخشند دل سوخت از این غصه که بین همه تقسیم ارثیّه ی مادر شده سادات ببخشند ارثیّه ی پهلوی لگد خورده ی مادر سهم علی اکبر شده سادات ببخشند گهواره ی ششماهه ی زهرا به گمانم وقف علی اصغر شده سادات ببخشند سهمیّه ی رخسار کبودش به خرابه تقدیم به دختر شده سادات ببخشند البتّه رسیده است به او ارث، اضافه چشمی که مکدر شده شده سادات ببخشند ظلمی که به زهرا شده، تکرار به نوعی با زینب مضطر شده سادات ببخشند در شام خدا داند و زینب که به نیزه با سنگ چه با سر شده سادات ببخشند @nohe_sonnati
در کوچه چه محشر شده سادات ببخشند اینگونه مقدّر شده سادات ببخشند این روضۀ ناموسی و این قصۀ کوچه تکرار مکرر شده سادات ببخشند دیوار که تقصیر ندارد به گمانم هر چه شده از در شده سادات ببخشند مادر که زمین خورده و بابا که شکسته ششماهه که پرپر شده سادات ببخشند مظلومۀ دنیاست ولی قاتل زهرا مظلومیِ حیدر شده سادات ببخشند دل سوخت ازین غصه که بین همه تقسیم ارثیّۀ مادر شده سادات ببخشند ارثیّۀ پهلوی لگد خوردهء مادر سهم علی اکبر شده سادات ببخشند گهوارهء ششماهۀ زهرا به گمانم وقف علی اصغر شده سادات ببخشند سهمیّۀ رخسار کبودش به خرابه تقدیم به دختر شده سادات ببخشند البتّه رسیده است به او ارث ، اضافه چشمی که مکدر شده شده سادات ببخشند ظلمی که به زهرا شده ، تکرار به نوعی با زینب مضطر شده سادات ببخشند در شام خدا داند و زینب که به نیزه با سنگ چه با سر شده سادات ببخشند @nohe_sonnati
این داستان زهر و جگر مستمر شده چشم پسر برای پدر باز ، تر شده تغییر کرده رنگ رخت یابن فاطمه کز سوز سینه ات پسرت با خبر شده آثار زهر، صورتتان را کبود کرد معلوم شد که هرچه شده با جگر شده این تب که سوخت جسم تو تأثیر زهر بود؟ یا شعلۀ در است ز تو شعله ور شده این تازگی نداشت که با یاد مادری در کوچه ، قاتل پسری میخ در شده آه ای امام  یازدهم ارث فاطمه است این گونه گر که عمر شما مختصر شده آقا دل شما نکند سمت کربلاست؟ که لحظه لحظه داغ دلت بیشتر شده خنجر نمی برید گلوی حسین را اما به روی گردن او کارگر شده خواهر که اِن یَکاد برای تو خوانده بود ! دیگر چرا جمال منیرت نظر شده؟ ای بی ادب بلند شو از روی سینه اش سنگینی ات مصیبت این محتضر شده اوج مصیبت تو همین است خواهرت با کاروان شمر و سنان همسفر شده @nohe_sonnati
این داستان زهر و جگر مستمر شده چشم پسر برای پدر باز، تر شده تغییر کرده رنگ رخت یابن‌فاطمه کز سوز سینه‌ات پسرت با خبر شده آثار زهر، صورتتان را کبود کرد معلوم شد که هر چه شده با جگر شده این تب که سوخت جسم تو تاثیر زهر بود؟ یا شعله‌ی در است ز تو شعله‌ور شده این تازگی نداشت که با یاد مادری در کوچه، قاتل پسری میخ در شده آه ای امام یازدهم ارث فاطمه است این‌گونه گر که عمر شما مختصر شده آقا دل شما نکند سمت کربلاست؟ که لحظه‌لحظه داغ دلت بیشتر شده خنجر نمی‌برید گلوی حسین را اما به روی گردن او کارگر شده خواهر که ان‌یکاد برای تو خوانده بود! دیگر چرا جمال منیرت نظر شده؟ ای بی‌ادب بلند شو از روی سینه‌اش سنگینی‌ات مصیبت این محتضر شده اوج مصیبت تو همین است خواهرت با کاروان شمر و سنان همسفر شده @nohe_sonnati
شام فراقت از شب یلدا درازتر وین قصۀ تو از همه پر سوز و سازتر صبح ظهورِ این شب یلدای انتظار تک پرچم تو از همه در احتزازتر یلدایِ انتظارت اگر با تو سر کنم صبح ظهورت از همه ام سرفرازتر دورِ همیم و نام تو نُقل دهان ماست نام تو می برم که تویی چاره سازتر لبخند، بی تو بر لبمان وا نمی شود یلدا بدون یوسف زهرا نمی شود امسال جشنمان گره خورده به نام تو دل های ما کبوتر بی بالِ بام تو این روزها سخن همه جا از حضور توست بر پاست جشن ها همه با احترام تو کافیست، لب به مدح و سلام تو وا کنیم تا بشنویم زود، جواب سلام تو امشب تمام سفره ی ما غرق روزی است از بس که پشت ماست دعای مدام تو آقا تویی که حافظ ایرانمان شدی امشب چه خوب شد که تو مهمانمان شدی آقا طلوع صبح امامت مبارکت برمسند امامت، اقامت مبارکت این قلب ها همه به هوای تو می تپد بر قلب های شیعه زعامت مبارکت این واژه ی امام که میراث مرتضاست گردید اضافه اول نامت مبارکت سینه به سینه گشت و کرامت به تو رسید میراث عشق و لطف و کرامت مبارکت دنیای تارِ چشم مرا پر ز نور کن عجِل علی ظهورکَ آقا ظهور کن @nohe_sonnati
شهدِ عشقت از ازل در کام دل ها ریخته این محبت را به دلدها حق تعالی ریخته آتشِ آتشکده خاموش گشت و در عوض آتشِ عشق تو در دل ها سراپا ریخته برندارم سر اگر از سجده ی شکرش رواست کاین محبت را خدا در سینه ی ما ریخته زیرِ گامت وقتِ میلادت زمین لرزید سخت پس نبوده بی سبب گر طاقِ کسری ریخته نیست بی علت که ما این گونه از خود بی خودیم دستِ حق در جامِ ما شُربِ طهورا ریخته اول خلقت خدا هنگام خلقِ روی تو نقش رویت را به عشق روی زهرا ریخته دوره ی ظلمت سر آمد شد جمالت جلوه گر مکه از فیض وجودِ پاکِ تو شد مفتخر وعده ی ادیان تحقق یافت و موعود شد سرزمین مکه هم بی تابِ این مولود شد انتظار حق تعالی هم به پایانش رسید بین مخلوق خدا تقدیر، آن چه بود شد مثل خورشیدی دلِ ارض و سما را گرم کرد دلبری آمد که محبوب دلِ معبود شد نور رویش خانه های ظلم را تاریک کرد خانه ی سفیانیان یوم الابد نابود شد دوره ی ظلمت سرآمد تیرگی از یاد رفت حرکت دنیا به سمتِ روشنی مشهود شد دامن بنت وهب شد چشمه ی فیض خدا دشمن فرزند او مغضوب شد مطرود شد آمده تا که شود انگار ختم المرسلین جان دو عالم فدای رحمت للعالمین مکه از روز ازل در بیعت پیغمبر است فاطمه میراث دارِ این زمین تا آخر است مکه هم مثل مدینه خانه ی زهرای ماست کعبه خود مشغول گردیدن به دور مادر است می زند عالم همه فریاد که حقِ با علیست هر که این فریاد را نشنیده تا حالا کر است شک نکن این آرزو آخر محقق می شود حقِّ کعبه یک اذانِ کامل و روشنگر است می رسد روزی که آوایِ مؤذن زاده ها می رسد آن جا به گوش از روز هم روشن تر است بعد از آن بر منبرِ کعبه اذان شیعیان اولش اللّه اکبر آخرش یا حیدر است ملک پیغمبر به دست شیعه افتد زودِ زود یک نفس باقیست تا نابودیِ آل سعود @nohe_sonnati
دوبیتی وقتی که قدم رنجه به ایران کردی ما را سرِ خوانِ خویش مهمان کردی ما را همه عمر ، ساکنِ دائمیِ بین الحرمینِ قم خراسان کردی @nohe_sonnati
به نام خدای بزرگ و رحیم سلام خدا بر تو سید کریم حریمت بُود قطعه ای از بهشت شمیم جنان می دهد این شمیم به لطف زیارت در این آستان همه زائر کربلا می شویم دری سوی جنت بُود این حریم سلام علی شاه عبدالعظیم رسیدیم از این حرم تا خدا اجابت شد این جا دعا بارها کشیدند یک جاده سمت بهشت ز معصومه تا تو ز تو تا رضا حرم آمدم با پدر مادرم من از کودکی با توام آشنا ارادت به تو داشتیم از قدیم سلامُ علی شاه عبدالعظیم چه دل ها که دست توسل زدند به دیوان عشقت تغافل زدند چه چشمان خیسی که با التماس به دست کریم شما زُل زدند خدا داند و بس که از این حریم ملائک به عرش خدا پل زدند ملائک به درگاه لطفت مقیم سلامُ علی شاه عبدالعظیم نگاهت ز نوع کریمانه است حرم نیست این جا شفاخانه است گدا دست خالی نرفت از درت که مهمان نوازیت شاهانه است هزاران فرشته در این بارگاه به دور تو در حکم پروانه است سلام خدای علیم وحکیم سلامُ علی شاه عبدالعظیم به میخانه کی وقت مِی می شود؟! که هر لحظه ام با تو طی می شود همه آرزوی من این است و بس بیایم به پابوس ،کی می شود؟ کَمَن زارَ کرب و بلا زائرت بهشت این چنین شهر ری می شود ز کرب و بلا می وزد این نسیم سلامُ علی شاه عبدالعظیم به درگاه جانان خدا را سپاس به بزم کریمان خدا را سپاس به شکرانه ی سه بهشت خدا ری و قم، خراسان، خدا را سپاس خدایی به لطف حضور شما صفا دارد ایران خدارا سپاس که زهرائی وحیدری مذهبیم سلامُ علی شاه عبدالعظیم @nohe_sonnati
دوبیتی یا علی گفتیم اگر اذن زیارت داده شد.... با همین یک یا علی کار سفر آماده شد حجِّ ما شد مشهد و کرب و بلامان شهر ری حق و الانصاف کار ما فقیران ساده شد @nohe_sonnati
ای که رخت از خدا کرده حکایت گری هست برازنده ات رهبری و سروری چهره ی ماهِ تو را ماه بُود مشتری من نَزَدم هیچ وقت غیر درِ تو دری جلوه گهِ ساحتِ حضرت پیغمبری سیدنا الدخیل، یا حسن العسکری نور دل فاطمه آینه ی بوتراب پیش تو زانو زند صبح و غروب آفتاب بر دل بی تاب ما بیشتر از این بتاب هرچه که دادم سلام از تو گرفتم جواب بر همه دل ها مقیم از همه عالم سری سیدنا الدخیل، یا حسن العسکری وسعتِ بی انتها رحمت جاری شدی بر دلِ پائیزیان پیک بهاری شدی سوژه ی نابِ لبِ ذاکر و قاری شدی مثل عمویت حسن نامگذاری شدی تو حسنِ دومِ فاطمه ی اطهری سیدنا الدخیل، یا حسن العسکری زنده و جاوید شد تا ابد آثار تو کرده به دل ها اثر نرمیِ گفتار تو مهدیِ صاحب زمان دلبر و دلدار تو تا به ابد کعبه سوخت در تبِ دیدار تو سعی و صفا مروه ای کعبه منا مشعری سیدنا الدخیل، یا حسن العسکری هم حرمت دلرباست هم حرمت با صفاست یک حرمِ ساده نیست جلوه گر کبریاست معتقدم تا ابد قبله ی دل سامراست زائر تو در حرم زائر عرش خداست تو پسر فاطمه تو پسر حیدری سیدنا الدخیل، یا حسن العسکری هم دل هفت آسمان هست زمین گیرِ تو هم همه ی کائنات در یَدِ تسخیر تو قلب تمام وجود بسته به زنجیر تو گردشِ چرخ و فلک هست به تأثیر تو فاطمه کوثر شما آیه ای از کوثری سیدنا الدخیل، یا حسن العسکری در همه ی آسمان تو قمرت مهدی است تاج سرِ عالمی تاج سرت مهدی است باعث فخرت شده که ثمرت مهدی است تو پدرت " هادی " و تو پسرت " مهدی" است پس تویی با این حساب قطب هدایتگری سیدنا الدخیل، یا حسن العسکری آل علی بوده اید بانیِ شور و شعور از برکات شما نور کند کسب نور نذر شما " أِن یکاد " چشم بَدان از تو دور نوکریِ درگهت باعثِ حسِّ غرور ماهِ نکو منظری مثل علی محشری سیدنا الدخیل، یا حسن العسکری @nohe_sonnati
تقدیمِ محضر تو هزاران سلام، کم کعبه اگر کند به شما استلام، کم آن قدر محترم شده ای که اگر کند عالم به احترام وجودت قیام، کم پشت درت برای تبرک به محضرت کُلِّ ملائکه که کنند ازدحام، کم ای چهره ی تو روشنیِ راه عالمی پروانه ی رخ تو شود خاص و عام، کم شایسته ی مقام و بزرگی، وجودتان گرچه که در قبال شما این مقام، کم شکر خدا که فاطمی و حیدری شدیم مجذوب حضرت حسن العسکری شدیم تمثال دیگری ز علی باز زاده شد ماهی نصیب و قسمت این خانواده شد وا شد ز آسمان درِ رحمت به سمت خاک وقتی به دست های پدر ، طفل داده شد نور پسر به نور پدر تا که شد مُضاف زیبائیِ جهان خدا فوق العاده شد گل کرد بر لبم صلوات پیا پی ام دست خودم نبود لبم بی اراده شد این بارِ دوم است که در خانواده شان از نام دلربای حسن استفاده شد وقتی کرم ز چهره ی او منجلی شده یعنی که دومین حسن بن علی شده خورشید محو روی درخشنده ی شماست حاتم گدای سفرهء بخشنده ی شماست ماه فلک ازین که شده ماه ، نام او سر را به زیر برده و شرمنده ی شماست دل نیست آن دلی که در او نیست عشق تو دل آن دلیست کز ازل آکنده ی شماست در روز حشر هر که زتوگفت، بُرد کرد برگ برنده دست سراینده ی شماست دل برده از امام دهم طعم خنده ات اصلا بهشت جلوه ای از خنده ی شماست ای صولتت ز صولت حیدر گرفته وام بر ساحت تو و پدر و مادرت سلام از ما سلام بر تو و از تو جواب ما چون می رسد فقط به شما انتساب ما آقا سلام بر تو و اجداداطهرت بالاترین عبادت ما و ثواب ما شاد است در ولادت تو گرچه پشت ابر جانها فدات ای پدر آفتاب ما هستیم ما به فضل نگاهت امیدوار در طولِ لحظه لحظه ی یوم الحساب ما شکر خدا که روزیِمان هم شما شدید ذکر شماست روزیِ ما نان وآب ما نذر تو خوانده ایم به لب آیه های نصر تبریک گفته ایم همه بر امام عصر باید تو را به باغ ولایت ثمر نوشت از هر چه خوب نام تو را خوبتر نوشت باید به لوح دل حرمت را جنان کشید یا از حریم تو به جنان چند در نوشت از هر چه عالمان ز کمالت نوشته اند باید هزار دفعه از آن بیشتر نوشت نامت ازین عمو و جمالت از آن عمو نامت حسن نوشت و جمالت قمر نوشت ما را فقط به خاطر فرزند پاک توست گر سرنوشت، شیعه ی ثانی عشر نوشت امشب اسیر توست دل مستمند ما تقدیم مادرت صلوات بلند ما تا سامرا ز فیض وجودش صفا گرفت حتی بهشت هم شرف از سامرا گرفت می داد بوی فاطمه قنداقه اش عجیب عطری عجیب عرش خدا را فرا گرفت عرش خدا ز جاذبه اش در شگفت شد فرش از تبرکِ نفسش ارتقا گرفت باب المراد اوست عجب نیست گر کسی عیدی ز دست مرحمتش کربلا گرفت افسانه نیست لطف امام همام ما این است آن امیر که دست گدا گرفت خوشحال گشته فاطمه از این ولادتش همنام با عمو شده خوش به سعادتش @nohe_sonnati
هست ساحل زینب و تفسیر دریا زینب است غم ز طوفان نیست در دلهای ما تا زینب است اولین ام ابیها حضرت صدیقه بود شک ندارم دومین ام ابیها زینب است هست ناموس علی بی شبهه ناموس خدا کیست ناموس علی و حقتعالی، زینب است هر قدم لحظه به لحظه در تمام زندگی ذکر زینب یا علی ذکر علی یا زینب است منعکس گردیده مادر در وجود دخترش حق و الانصاف باید گفت زهرا زینب است اوست جان حیدر و زهرا و پیغمبر لذا مومنون و کوثر و اخلاص و طاها زینب است نَقل یک روح و دو پیکر هست زینب با حسین او سراپایش حسین و این سراپا زینب است جان عالم از حسین و جان او خواهر بُود پس تو دنبال چه می گردی مسیحا زینب است کوفه را لرزاند با صوت رسای حیدری شیر زن تر از تمام شیرزنها زینب است ارث حیدر را به میدان برده در میدان شام لا فتی الّا علی مُنجر به الّا زینب است مرقدش هیهات آسیبی ببیند در دمشق چونکه خط قرمزِ طوفان سقا زینب است " لیس للانسان الّا ما سعی " پس سعی کن دامن او را بگیری حشرِ ما با زینب است @nohe_sonnati