eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
10.3هزار دنبال‌کننده
342 عکس
7 ویدیو
1.8هزار فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا ع) ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
۴۲ (حضرت محسن ابن علی ع) محسن بن حیدری تو کودک اما محشری تو ای که هستی گل بی قرینه تو شدی کشته ی ظلم و کینه تسلیت تسلیت یا علی جان۲ هدیه ای از سرمدی تو از تبار احمدی تو مادرت را تویی محرم راز رفته ای از جهان روز آغاز تسلیت تسلیت یا علی جان۲ همره مادر فتادی جان به راه دین تو دادی نور چشمان خیر النسایی در ره دین حق جانفدایی تسلیت تسلیت یا علی جان۲ مادر تو غم نصیب است از غم تو بی شکیب است رفتی و خونجگر گشته مادر از غمت سوزد و گرید حیدر تسلیت تسلیت یا علی جان۲ مجتبی در شور و شین است خونجگر بر تو حسین است جان مادر ز غم گشته بر لب خون بگرید برای تو زینب تسلیت تسلیت یا علی جان۲ هر دلی بر تو کباب است گریه بهر تو ثواب است همچو حیدر در عالم غریبی مادرت را تو یار و حبیبی تسلیت تسلیت یا علی جان۲ @nohe_sonnati
۴۳ (حضرت محسن ابن علی ع) گل ولایی،محسن حیدر شدی فدایی،همراه مادر تویی غنچه ی بی مثل و قرینه شدی تو شهید از ظلمت و کینه تسلیت تسلیت یا علی حیدر۲ عزیز زهرا،از ظلم و از کین گردیده ای تو،فدایی دین فتادی پشت در همراه مادر بسوزد از غم داغ تو حیدر تسلیت تسلیت یا علی حیدر۲ همراه مادر،فتاده ای تو کنار مادر،جان داده ای تو مادرت پشت در نقش زمین شد مرتضی دگر بی یار و معین شد تسلیت تسلیت یا علی حیدر۲ مظلومه مادر،غم شد نصیبش حیدر کرار،شد بی شکیبش رفتی و خونجگر گردیده مادر سوزد و بگرید حضرت حیدر تسلیت تسلیت یا علی حیدر۲ حسن به گریه،در شور و شین است همراه زینب،در غم حسین است جان مادر ز غم رسیده بر لب علی گریه کند کنار زینب تسلیت تسلیت یا علی حیدر۲ @nohe_sonnati
۴۴ (حضرت محسن ابن علی ع) محسن عزیز و جان حیدر گشتی شهید کنار مادر ای کشته ی ظلمت و بیداد مادر تو پشت در افتاد چون تو به راه علی جان داد آجرک الله یا علی جان۳ گل ولا محسن حیدر شدی فدا همراه مادر غنچه ی بی مثل و قرینه تو می دهی بوی مدینه شدی شهید ظلم و کینه آجرک الله یا علی جان۳ عزیز فاطمه تو از کین محسن شدی فدایی دین کشته شدی کنار مادر در پشت در گردیده محشر خون گرید از بهر تو حیدر آجرک الله یا علی جان۳ مادر تو نقش زمین شد مظلوم عالم بی معین شد مادر مظلومت غریب است از سوز داغت غم نصیب است بهر علی او بی شکیب است آجرک الله یا علی جان۳ امام حسن در شور و شین است گریان داغ تو حسین است جان علی رسیده بر لب گرید کند کنار زینب ذکر لبان هر دو یا رب آجرک الله یا علی جان۳ نور دل خیر النسایی در راه دین گشتی فدایی حیدر ز داغت دیده گریان مادر بسوزد چون غریبان زینب بگرید قلب سوزان آجرک الله یا علی جان۳ @nohe_sonnati
۴۵ (حضرت محسن ابن علی ع) تویی محسن گل باغ ولایت شود جان همه عالم فدایت تو جان حیدر هستی شفیع محشر هستی علی آجرک الله۲ تویی محسن ز نسل احمدی تو یکی هدیه ز حی سرمدی تو گل خیر النسایی به راه دین فدایی علی آجرک الله۲ تویی جان علی و هست زهرا تویی نور دل اهل تولا اگر چه پرپری تو عزیز مادری تو علی آجرک الله۲ چو مادر پشت در افتاده ای تو به راه دین حق جان داده ای تو به مادر تو حبیبی چنان حیدر غریبی علی آجرک الله۲ تو بودی پشت در همراه مادر تو جان دادی به راه دین و حیدر فدایی ولایت همه جان ها فدایت علی آجرک الله۲ چو حیدر مادر تو غم نصیب است برای غربت او بی شکیب است ز داغت خونجگر شد حسینت دیده تر شد علی آجرک الله۲ بسوزد زینب مظلومه امشب رسیده جان او هر لحظه بر لب حسن در شور و شین است که گریانت حسین است علی آجرک الله۲ @nohe_sonnati
۴۶ (حضرت محسن ابن علی ع) تو گل گلشن ولا محسنی تفسیر نور و هل اتی محسنی آینه ی زهرا نما محسنی آه ای بی قرینه شهید کینه ماه مدینه۲ تو محسن و از نسب حیدری تو نور دیدگان پیغمبری هستی مرتضایی و مادری آه ای بی قرینه شهید کینه ماه مدینه۲ از ظلم و کین فتاده ای پشت در علی مرتضی شده خونجگر مادر تو از غم تو دیده تر آه ای بی قرینه شهید کینه ماه مدینه۲ همره مادر به زمین فتادی بر دامن او سر خود نهادی در راه دین حق تو جان بدادی آه ای بی قرینه شهید کینه ماه مدینه۲ نقش زمین شد مادر جوانت از مرتضی، محسن بود نشانت فدایی خدا بگشته جانت آه ای بی قرینه شهید کینه ماه مدینه۲ مادر تو چو مرتضی غریب است بر شاه اولیا علی حبیب است بر غنچه ی نشکفته بی شکیب است آه ای بی قرینه شهید کینه ماه مدینه۲ نور دو عین گریه کند برایت در شور و شین گریه کند برایت از غم حسین گریه کند برایت آه ای بی قرینه شهید کینه ماه مدینه۲ جان امام مجتبی بر لب است خونجگر از برای تو زینب است ذکر همه اهل حرم یا رب است آه ای بی قرینه شهید کینه ماه مدینه۲ @nohe_sonnati
۴۷ (حضرت محسن ابن علی ع) امشب شب شهادت محسن گل زهراست در خانه ی شیر خدا بزم عزا برپاست ذکر تمام کودکانش آه و واویلاست غنچه جدا گشته محسن فدا گشته یا علی یا زهرا۲ غنچه ز شاخه شد جدا در خانه ی زهرا بشکسته از کینه در کاشانه ی زهرا شهید گشته از ستم دردانه ی زهرا غنچه جدا گشته محسن فدا گشته یا علی یا زهرا۲ محسن عزیز فاطمه از نسل پیغمبر این غنچه ی نشکفته است از گلشن حیدر در پشت در افتاده او همناله با مادر غنچه جدا گشته محسن فدا گشته یا علی یا زهرا۲ علی مرتضی ز داغش خونجگر گشته زهرا برای محسن خود دیده تر گشته قلب تمام کودکانش پر شرر گشته غنچه جدا گشته محسن فدا گشته یا علی یا زهرا۲ از این همه ظلم و ستم ای شیعیان فریاد خون شد دل مادر او از این همه بیداد محسن گل نشکفته اش در پشت در افتاد غنچه جدا گشته محسن فدا گشته یا علی یا زهرا۲ حسن عزیز فاطمه در شور و شین باشد زینب غمزده کنار نور عین باشد گریان مظلومی او مولی حسین باشد یا علی یا زهرا۲ جان امام مجتبی بر لب بود امشب خونجگر از برای او زینب بود امشب ذکر همه اهل ولا یا رب بود امشب غنچه جدا گشته محسن فدا گشته یا علی یا زهرا۲ @nohe_sonnati
کشته یار محسن بن علی مرد پیکار محسن بن علی با شهادت سقیفه ای ها را می کند خوار محسن بن علی می زنم جار -چشم دشمن کور- آبرودار محسن بن علی داده درس دفاع از حیدر یاد عمار محسن بن علی سپر جان حضرت زهرا بین اشرار محسن بن علی پا به پای گل رسول خدا دیده آزار محسن بن علی روضه من همین سه تا کلمه است شعله ، مسمار ، محسن بن علی ... در مدینه نداشت منتقمی مثل مختار محسن بن علی @nohe_sonnati
اولین محکمه ی عدل الهی محسن است آن که شد کشته ولی در بیگناهی محسن است غنچه ی ناخورده شیری که پیمبر نام او انتخابش کرده با اِذن الهی محسن است آن که قدر و شوکتش آنقدر بالا هست که منسبش شد بر دو عالم پادشاهی محسن است آن گل شش ماهه ی زهرا که در روز جزا می کند ما را شفاعت با نگاهی محسن است بود مأمورِ به صبر آقا، ولی در پشت در مادرش را شد سپر همچون سپاهی محسن است مثل مادر مخفیانه هم کفن هم دفن شد مثل مادر هم ندارد بارگاهی محسن است روز قتل او بود اصل عزای اهل بیت از غمش گریان همه در سوز و آهی محسن است روضه خوان تا روضه اش را خواند گفتا مادری ای به قربانت شوم مادر الهی، محسن است @nohe_sonnati
روی هیزم ها نخواب ای کودکِ مادر برو از دلِ این خاک تا دامانِ پیغمبر برو گرچه دلبندِ منی امّا به قربانت شوم بهرِ حفظِ سیّد و آقای من حیدر برو فِضّه را گفتم که تشییع ات کند بر روی دست می روی در پیشِ چشمانِ منِ مضطر برو پنجمین فرزندِ من قربانِ مظلومیّت ات زودتر از پشتِ در تا عرصه ی محشر برو آمدن رفتن به هم مخلوط شد ای محسنم اندکی تعجیل کن تا وادیِ دیگر برو این هیاهوهای دشمن گوشِ تو کَر می کند دور از چشمانِ مردم وارثِ آخر برو محسنی و نامِ نیکوکاری ات بخشیده اند جان فدا کردی به پای فاتحِ خیبر برو این جماعت بدتر از قومِ یهودِ خیبرند روی هیزم ها نخواب ای کودکِ مادر برو @nohe_sonnati
خستند پرت را و شکستند سرت را ای وای که کشتند حسودان پسرت را پشتِ درِ آن خانه چه گویم که چه ها شد با ضربِ لگد چید حرامی ثمرت را فریاد زدی فضه بیا بال و پرم سوخت جز اشک چه سازد شرر بال و پرت را باید که به گوش همه عالم برسانم غمنامه ی پهلوی به خون غوطه ورت را ای مادر غم دیده که در اوج شقاوت بردند به یغما همه ارث پدرت را پنهان شدی از ظلمت این عالم خاکی حاشا که بیابند خلایق اثرت را مردانه چو زن ها به غمت اشک بریزم ای وای که کشتند حسودان پسرت را @nohe_sonnati
در کوچه سد کردند راه مادرم را کشتند طفل بی‌گناه مادرم را گرچه برای ادعای خود سند داشت رد کرده‌اند اما گواه مادرم را با ناله‌هایش شهر یاد حق می‌افتاد طاقت نیاوردند آه مادرم را پشت سر حیدر زمین افتاد زهرا بردند چون پشت و پناه مادرم را دلگیرم این شب‌ها هوای گریه دارم پوشانده ابری روی ماه مادرم را با چشم‌ها منظور خود را می‌رساند زیر نظر دارم نگاه مادرم را هروقت بابا می‌رود از خانه بیرون باید ببیند قتلگاه مادرم را @nohe_sonnati
با ضرب پا افتاد گُل، گلزار خونی شد در بی هوا پرتاب شد، دیوار خونی شد خیلی نمی دانم چه پیش آمد ولی ناگاه گل غرقِ خون شد، تیزیِ مسمار خونی شد وقتی دو دستش بسته شد با ریسمان صبر چشمِ پر آبِ حیدر کرار خونی شد از بس فشار آمد به بار شیشه آن گل روی سپید غنچه اش انگار خونی شد بالقوه محسن یک حسین و یک حسن بود بالفعل در راه علی، آن یار خونی شد تا سِرّ مُستودع فدا شد فضه راهی شد بال و پر آن مَحرم اسرار خونی شد در کربلا جسم حسین آن قدر زخمی بود هم پیرهن، هم شال، هم دستار خونی شد از بس که با کینه به جسمش نیزه جا کرد حتی لباس و دستِ نیزه دار خونی شد @nohe_sonnati
مادری خورد زمین و همه جا ریخت به هم همه ی زندگیِ شیر خدا ریخت به هم داغی و تیزیِ مسمار اذیّت می كرد تا كه برخاست ز جا عرش خدا ریخت به هم بشکند پای کسی که لگدش سنگین بود تا که زد سلسله ی آل عبا ریخت به هم ثلث سادات میان در و دیوار افتاد نسل سادات به یك ضربه ی پا ریخت به هم گُر گرفته بدنِ فاطمه ، ای در بس كن وسط شعله ببین زمزمه ها ریخت به هم رویِ او ریخت به هم پهلویِ او ریخت به هم دهنش غرقِ به خون گشت و صدا ریخت به هم شِدَّتِ ضربه چنان بود كه سر خورد به در رویِ آشفته یِ اُمّ النُجَبا ریخت به هم پشتِ در سینه یِ سنگین شده هم ارثی شد گیسوانِ پسرش كرب و بلا ریخت به هم مادرش آمده گودال نچرخان بدنش استخوان های گلویش ز قفا ریخت به هم با ترك های لبش با نوك پا بازی كرد همه ی صورت او با كف پا ریخت به هم @nohe_sonnati
نوک مسمار به پهلو بخورد یا نخورد یا به دیوار از آن سو بخورد یا نخورد این درِ سوخته حتما به زمین می افتد لگدی بین هیاهو بخورد یا نخورد دست بالا برود روضه به پا خواهد شد حال بر صورت بانو بخورد یا نخورد زنده می ماند اگر این نوک سنگین غلاف فرقش این است به بازو بخورد یا نخورد بعد از این فرق ندارد به خدا حال علی خانه بی فاطمه جارو بخورد یا نخورد داغ محسن به دل آل علی خواهد ماند نوک مسمار به پهلو بخورد یا نخورد @nohe_sonnati
مولای عالم بی کس و تنها و یار است چشمان طفلانش چنان ابر بهار است هیزم در این خانه جای لاله چیدید در را نسوزانید زهرا داغدار است اصلا نه این که فاطمه دخت رسول است حرمت نگه دارید زهرا باردار است فکر غریبی علی او را زمین زد نامرد مردم مادر ما بی قرار است دست علی را بسته اید ای بی حیاها او فاتح بدر است و صاحب ذوالفقار است این جا میان کشمکش قنفذ جلو رفت اما سر و کار حسین با نیزه دار است @nohe_sonnati
ای حامی ولایت، ای محسن عزیزم رفتی و من ز داغت، اشک از بصر بریزم هنگام ضربه ی در، بودی کنار مادر گشتیم هر دو باهم، فدای راه حیدر هر شب به یاد داغت، در پشت درب خانه بنشینم و بگریم، ای طفل نازدانه طفل نخورده شیرم، مادر شود فدایت با جان خود نمودی، از شیر حق حمایت مظلومی علی از، داغ غمت عیان است مانند قبر مادر، قبر تو هم نهان است وقتی که جسم پاکت، بر سینه ام سپر شد گفتم به فضه بیا، فاطمه بی پسر شد تو اولین فدای، راه ولایت استی تو اولین شهید، پیش ولادت استی با که بگویم این را، با محسنم چه ها شد شش ماهه کودکم از، ضرب لگد فدا شد هم جان و پیکرم سوخت، هم ماه و اخترم سوخت هم بین دود و آتش، غنچه ی پرپرم سوخت @nohe_sonnati
نقشه ی قتل علی بعد از نبی تنظیم شد با جسارت های قنفذ این سند ترسیم شد محسنیه شد میان شیعه، در این روزها؛ از مقام روح و از تأثیر آن تکریم شد با حضور میخ در زهرا برای محسنش پشت در صاحب عزای مجلس ترحیم شد بابت این که ولی شد در حقیقت، پشت در؛ هدیه ی زهرا به مولا زودتر تقدیم شد یک نفر پشت در و آن یک میان کوچه ها فرق محسن با حسن از این جهت یک میم شد حال مادر در میان بسترش بدتر شد و زخم های در به لطف فاطمه ترمیم شد غیر از این که قبر زهرا گشت پنهان از همه روز قتل محسنش هم حسرت تقویم شد این که زهرا با ولایت ماند با اهدای جان نکته ی برجسته ی تربیت و تعلیم شد @nohe_sonnati
خستند پرت را و شکستند سرت را ای وای که کشتند حسودان پسرت را پشت در آن خانه چه گویم که چه ها شد با ضرب لگد چید حرامی ثمرت را فریاد زدی فضه بیا بال و پرم سوخت جز اشک چه سازم شرر بال و پرت را ای مادر غم دیده که در اوج شقاوت بردند به یغما همه ارث پدرت را پنهان شدی از ظلمت این عالم خاکی حاشا که بیابند خلایق اثرت را @nohe_sonnati