فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏆 #لیگ_تابستانه | قصه تلاش من
🌿 در هفتمین مأموریت لیگ تابستانه ازتون خواسته بودیم که خیلی کوتاه به جذابترین شیوهای که میتونین مهارت یا هنرتون رو معرفی کنین
😍 کار دوستتون زینب عربی رو که در *#نرمافزار_موبایلی نو+جوان* به اشتراک گذاشته، ببینین
😊 هنوز هم برای شرکت تو این ماموریت فرصت دارین
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_Khamenei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #تماشایی
🙏 اگر دیدی با تو مخالفت میکنن...
📅 ۱۳۹۵/۲/۱۶
📲 نسخه مناسب اشتراک در شبکههای اجتماعی
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_Khamenei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏆 #لیگ_تابستانه | قصه تلاش من
🌿 در هفتمین مأموریت لیگ تابستانه ازتون خواسته بودیم که خیلی کوتاه به جذابترین شیوهای که میتونین مهارت یا هنرتون رو معرفی کنین
😍 کار دوستتون سرباز گمنام رو که در *#نرمافزار_موبایلی نو+جوان* به اشتراک گذاشته، ببینین
😊 هنوز هم برای شرکت تو این ماموریت فرصت دارین
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_Khamenei
7.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #تماشایی | مراقب ارادهتان باشید
💡آقا از نقشه دشمن برای جوانان و نوجوانان میگوید...
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_Khamenei
نو+جوان
⏰ * #خواندنی | یک دومینو که شروعش اینجاست*
📝 یادداشتی از حجتالاسلام محمدرضا جوان آراسته، نویسنده و کارشناس تربیتی
📇 سال ۱۴۱۴ خیلی دور از ما به نظر میآید. آنقدر دور که شاید اصلاً نتوانیم خودمان را تصور کنیم که آن وقت چطور هستیم، کجاییم، چه کار میکنیم. تا آن سال تقریباً چهار دولت آمده و رفتهاند، کلی شبکه به صداوسیما اضافهشده، جمعیت ایران شاید بیشتر از صدوده میلیون شده، کنکور یکطورهایی نیمبند شده، دوربین موبایلها شانصد مگاپیکسل کیفیت دارند
📅 من مطمئنم تقویم سالهای بعد به همان سرعت سالهای قبل میآید و کنتور میاندازد و آن سال دور، یکباره سر میرسد.
حالا بیایید برای اینکه آن سالهای دور به امروز ما وصل شوند، بین خودمان و آن سالها نقطههای اتصالی بگذاریم. بیایید یک دومینو توی ذهنمان درست کنیم از اوّل تابستان ۱۴۰۰ تا آخر زمستان ۱۴۱۴. برای هر ماه یک قطعه از دومینو را بگذاریم، میشود یک مسیر ۱۷۷ قسمته.
☀️ آن آینده دور حالا متصل به ماست، حتی بیشتر از این، آن آینده دور حالا تحت تأثیر دومینویی است که سرش همینجا، همین امروز است.
🗂️ تقریباً ۱۴ سال پیش من اوّلین کارگاههای نویسندگیام را برگزار کردم و راستش را بخواهید، حواسم نبود که آن کارگاه، شروع دومینویی است که ممکن است سالها طول بکشد. من هنوز هم کارگاههایی برای خوبتر نوشتن دارم و سرم را که بالا میآورم میبینم تا خیلی سال بعد هم قطعههای دومینوی نویسندگی برای من همینطور کنار هم چیده شدهاند...
🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید👇
🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=21036
نو+جوان
🏆 * #لیگ_تابستانه | همسفر *
🚌 * در هشتمین مأموریت لیگ تابستانه سفر برو *
📅 تقویم به ما نشان میدهد که تابستان کمکم دارد بساطش را توی چمدانش میگذارد؛ روزهای بلندش را، آفتاب گرمش را، میوههای رنگ تا رنگش و البته تعطیلی مدرسههایش را! امّا خب این تابستان با بقیه تابستانهایمان فرق داشت، چراکه مسافرت و تفریحهای معمولی تعطیل بود و فرصتی برای اینکه پایمان را از در خانه و شهرمان بیرون بگذاریم، نداشتیم؛ امّا قصه همین جا تمام نمیشود. خیالمان همیشه کلی از این فرصتها داشته و دارد؛ یعنی کلی بلیت توی دست خیالمان هست که میتواند با هر کدامشان به هر گوشهی دنیا و حتی به هر زمان و تاریخی که بخواهد، برود و ما را هم با خودش ببرد؛ امّا سفر با همسفر خوب، مزهی دیگری دارد، از آن مزههایی که طعم خوشش تا مدتها زیر زبان آدم میماند.
😎 پس معطل چی هستی؟ برو سراغ خیالت و ببین بلیتِ کجاها را دارد؟ بعد خوب به دور و اطراف نگاه بنداز. مثل یک عقاب که دنبال شکار غذایش است! یک همسفر خوب پیدا کن، کسی از دوستان یا اعضای خانوادهات، میتوانی دو نفر یا بیشتر را هم پیدا کنی. با هم دیگر یک کتاب مناسب را انتخاب کنید و شروع کنید به با هم خواندن کتاب.
🔺 میتوانید صفحات کتاب را برای مطالعه روزانه تقسیم کنید، تا قرارتان یادتان نرود. مثلاً، روزی ده صفحه.
🔺 شاید هم دلتان بخواهد تا هر بخش را یک نفر بخواند و با صدای خودش در گروه مشترکتان بگذارد، اینطوری در آخر کار یک کتاب صوتی هم برای خودتان دارید.
🔺 اگر یک ساعت مشخص در هر شبانهروز داشته باشید تا سر همان ساعت برای خواندن کتاب به همدیگر یادآوری کنید هم خیلی باحال میشود.
🔺 با همسفرت، کتابی که قرار است بخوانید را در یک فایل صوتی یا تصویری یا یک متن کوتاه، معرفی کن و در صفحه خودت در نو+جوان به اشتراک بگذار.
📱 چطوری در لیگ تابستانه شرکت کنم؟
😉 تا پایان شهریور هر چهارشنبه منتظر یک مأموریت یا فراخوان جدید در نرمافزار نو+جوان باش. برای انجام دادن هر مأموریت تا مأموریت بعدی فرصت داری. بعد از انجام مأموریت به صفحه «خودم» در #نرمافزار_موبایلی نو+جوان برو، حالا یک ➕ کوچک کنار صفحه سمت راست میبینی، روی آن کلیک کن. در قسمت موضوع، مأموریت را انتخاب کن و در قسمت بارگذاری، عکس یا متنت را بارگذاری کن
🧲 راستی! درباره لیگ تابستانه با دوستانت صحبت کن و آنها را به مأموریت #همسفر دعوت کن.
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #تماشایی | زندگی گوارا
💠 چطور میتوانیم زندگی را برای خودمان شیرین کنیم؟
➕ یک راهکار خوب برای جلب نگاه مثبت دیگران به خودمان
🌺 #درس_اخلاق_آقا
💫 آیت الله سیدعلی خامنهای و نوجوانان ایران اسلامی
🌱 @Nojavan_Khamenei
🏆 #لیگ_تابستانه | همسفر
🌿 در هشتمین ماموریت لیگ تابستانه به سفر برو
🔺 سعیده محمدی
من و همسفر تصمیم گرفتیم با هم کتاب آن بیست و سه نفر و بخوانیم. من به شما هم توصیه میکنم.
🔺 gomnam vesali
من و همسفرم در حال مطالعه کتاب "پس از بیست سال" هستیم. آقا هم محرم امسال این کتاب رو خوندن. ایشون این کتاب رو «واقعاً یک رمان» دونستهاند و گفتن که «خیلی خوب از کار درآمده است.»
🔺 فرزند ایران
به نام حضرت دوست من و همسفر هام میخواهیم کتاب پرمحتوای مسئله حجاب اثر شهید مطهری رو بخونیم
🔺 زهرا سعید محمدی
سلام! ما یعنی من و داداشم تصمیم گرفتیم که یکی از کتابهای آقای سیدمهدی شجاعی رو بهتون معرفی کنیم. این نویسندۀ پرآوازه، کتابی نوشته به نام «سقای آب و ادب» و مطمئنیم که اسمش حتماً به گوشتون خورده... این کتاب، زندگینامۀ حضرت عباس (سلام الله علیه) به همراه سبک ادبیاتی، خاص و دوستداشتنی این نویسنده هستش که ما این کتاب رو به همۀ جوانان و نوجوانان دوستدار حضرت ابوالفضل (سلام الله علیه) پیشنهاد میکنیم تا بیشتر با سبک زندگی ایشان آشنا و از وی درس بگیرند... 🔴 اگر این کتاب رو نخوندید، حتماً بخونیدش؛ نوش جونتون...
😊 هنوز هم برای شرکت تو این ماموریت فرصت دارین
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_Khamenei
نو+جوان
⏰ * #خواندنی | به قلم سلام کنید*
📝 چرخ خیالانگیز بین خطوط نستعلیق با استاد داود نیکنام
🪙 جمعکردن سکهها کلی سروصدا دارد و وزنشان هم که کم نیست، برای همین پول توجیبی بچههای آن موقع وقتی تبدیل به پسانداز میشد هم سروصدایش زیاد بود و هم وزنش؛ امّا وارد بقالی محلهمان میشدم با خریدن مرکب و قلم جیب و روحم سبک میشد، اوج میگرفتم و تا خانه میدویدم تا سریعتر به کاغذ رسیده و نوشتن را شروع کنم.
📒 خیلی وقت بود که کتاب استاد میرخانی را دست برادرم محمدرضا میدیدم، بدون استاد و فقط با تقلیدکردن از آن مشقها خوشنویسی را شروع کردم. شبهای بلند و زمستانهای سرد، تابستانهای دلکش تبریز و نوروزهای پُرشور و حال دهه شصت را با نوشتن میگذراندم. آنقدر که صدای پدرم هم درآمده بود، خدا بیامرز نگران درسهایم بود. نوجوان دبیرستانی بودم که با قلم دوستشده و نمیتوانستم این ابزار سحرانگیز را کنار بگذارم، حالا چرا سحرانگیز؟ برایتان خواهم گفت.
🪡 پدرم قالیباف بود. اگرچه وضع مالی خوبی نداشتیم، ولی با پسانداز پول توجیبیها هر طور بود هزینه خرید مرکب و قلم را جمع میکردم. قلم دستم میگرفتم و بیوقفه مینوشتم، راستش همین حالا هم حسابی از رنگولعاب روزهای نوجوانیام خیلی راضی هستم، رنگولعاب خوشنویسی در لحظههای پانزده سالگی من برق میزند.
🧐 کمکم فهمیدم، باید جدیتربوده و برای یادگیری و کسب مهارت برنامه داشته باشم. درست است که تقلیدکردن را مدتها قبل از همان کتاب قرضی که از برادرم محمدرضا گرفتم، شروع کردم. اصلاً حالا دیگر در سال ۶۴ بگذارید این طور بگویم که من سه سال پس از شهادت برادرم محمدرضا عزم جدی داشتم برای آنکه بهدنبال این کشش عمیق سراغ استاد خوشنویسی بروم. روزگار، من را به محضر استاد بخت شکوهی رساند. سالها شاگردی کردم و هر آنچه استاد گفت را با دل و جان بهکار بستم...
🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید👇
🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=21213