عشاق شهادت:))🇵🇸
" برخورد با دزد "
عصر یک روز وقتی خواهر و شوهرخواهرم به خانه ما آمده بودند. بعد از دقایقی سر و صدایی از داخل کوچه شنیده شد. ابراهیم سریع از پنجره طبقه دوم نگاه کرد و دید که شخصی موتور شوهر خواهرمان را برداشته و در حال فرار است. ابراهیم داد زد: "بگیرش، دزد!" و بعد سریع به سمت درب خانه پائین آمد و دنبال دزد دوید. هنوز چند قدمی نرفته بود که یکی از بچههای محل لگدی به موتور زد و آقا دزده با موتور نقش بر زمین شد. تکه آهنی که روی زمین افتاده بود دست دزد را برید و خون جاری شده بود. ابراهیم به محض رسیدن نگاهی به چهره پر از ترس و دلهره دزد انداخت و بعد موتور را بلند کرد و گفت: "سوار شو!" آن روز با همان موتور به درمانگاه رفتند و دست دزد را پانسمان کردند. کارهای ابراهیم خیلی عجیب بود. آنها شب با هم به مسجد رفتند و بعد از نماز ابراهیم کلی با آن دزد صحبت کرد و فهمیدآدم بیچارهای است و از زور بیکاری از شهرستان به تهران آمده و دزدی کرده . ابراهیم با چند تا از رفقا و نمازگزارها صحبت کرد و یک شغل مناسبی برای آن آقا فراهم کرد. مقداری پول هم از خودش به آن شخص داد و شب هم همانجا شام خوردند و استراحت کردند. صبح فردا وقتی ابراهیم به محل کارش میرفت خیلی از بچهها اعتراض میکردند که چرا با یک دزد اینطوری برخورد کردی ؟ابراهیم جواب داد: "مطمئن باشید اون آقا این برخورد رو فراموش نمیکنه و دیگه سراغ دزدی نمیره، شك نكنيد برخورد صحیح، همیشه کارسازه. "
یه بزرگی میگفت:
"شک نکن وقتی به یه شهـید
فکرکردی، چند لحظه قبلش،
همون شهید داشتهبهتوفکرمیکرده🪴:)
_ یه صلوات بفرستیم واسه شهدا؟
#هفته_وحدت
#کربلا
ـ
_ خدایا ...!
_ مرا به خاطر گناهانی که
_ در طول روز با هزاران قدرتِ عقل
_ توجیه شان می کنم ببخش🤲🏻🌘
#شهید_چمران
#هفته_وحدت
~°•°🪴•°
#خاطره
شیخ جعفر شوشتری یک روز بالای منبر فرمودند: «بوی کهنهی سوخته میآید» همه همهمه کردند و دنبال این بودند که ببینند کجا آتش گرفته است.
بعد فرمودند: «شیخ جعفر کذاب به شما گفت بوی کهنه سوخته میآید، همه باور کردید؛ ولی یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر صادق آمدند و گفتند: جهنم حق است، گناه نکنید، کدامتان باور کردید؟!»
📚 گفتههای آن بزرگوار (آیت الله مجتهدی)، علی عزلتی مقدم، ص۲۴
••
🕊 #شهید_حامد_کوچکزاده:
دارد تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی، جنگ نرم رخ میدهد، مراقب باشید و اجازه ندهید داستان کربلا دوباره تکرار گردد...
سردار شهید حاج «اسماعیل حیدری» در دوم اسفند ماه 1347 در شهر آمل دیده به جهان گشود و در تاریخ 28 مردادماه 1392 در منطقه حلب سوریه شهد شیرین شهادت را نوشید و بعد از سالها دوری به دوستان شهیدش پیوست
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدانه
زندگینامه شهید:
سردار شهید حاج «اسماعیل حیدری» در دوم اسفند ماه 1347 در شهر آمل دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان فرسیو آمل سپری کرد. با شروع جنگ تحمیلی و با وجود سن کم به جبهههای جنگ شتافت و در طول 15 ماه سابقه حضور در جبهه از نواحی مختلفی مجروح شد.
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدانه
شهید طهرانی صهیونیست ها را دشمن درجه یک و نابودی آنها را آرمان خود می دانست. تمام برنامه هایی هم که داشت همه در جهت همین هدف بود. می گفت: «نابود کردن اسرائیل فقط به دست شیعه است. خود اسرائیلی ها هم متوجه شده اند و دارند کار می کنند. ما هم نباید بی کار بنشینیم». معتقد بود این کار فقط از عهده شیعه بر می آید و فرق و مذاهب دیگر موفقیت چندانی د راین عرصه نخواهند داشت.
ایشان در نامه ای که به مناسبت بیست سالگی صنعت موشکی سپاه به مقام معظم رهبری در سال ۱۳۸۳ نوشته بود، آورده است:
«به خدای عز و جل! اگر برادرانه همه امکانات و توان خود را با درایت به کار ببندیم و توکل به خدای متعال نماییم و جهت اعتلای اسلام عزیز و یاری رهبر بزرگ و مظلوم خود هم قسم شویم، دشمن قدار آمریکا و رژیم نحس یهود صهیونیستی را به خاک مذلت و نیستی می نشانیم (بإذن الله و خواست خداوند کریم) و پرچم پر افتخار اسلام را بر جنازه های نحس آنان، مقتدرانه به اهتزار در می آوریم. ان شاء الله».
یک هفته قبل از شهادتش گفت: «روی قبرم بنویسید این آدم می خواست اسرائیل را نابود کند».
شهید حسن طهرانی مقدم 🌹🌹
#شهیدانه
حاج حسن همیشه نوجوانان و جوان ها را با خودش جمع می کرد می برد کوه نوردی. بودند در بین بچه ها کسانی که حرمت ایشان را آن طور که لازم بود ادا نمی کردند. حتی یکی از بچه ها بود که ایشان را با اسم کوچک صدا می کرد.
این فضا خیلی اذیتم می کرد. یک بار بهش گفتم: حاج حسن! اگه اجازه دهی می خواهم به این شخصی که شما را با اسم کوچک صدا می کند، تذکری دهم.
ایشان ممانعت کرد و گفت: این بچه ها الان با فضای اینترنتی و مجازی سر و کار دارند. کوچه و خیابان هم که پر از گناه است. همین که ما بتوانیم یک ساعت این ها را از آن محیط گناه دور کنیم، این یعنی چکیده و حاصل تمام کار کوهنوردی ما.
شهید حسن طهرانی مقدم🌱🌷
#شهیدانه
حمایت از امام خمینی در سیره شهید مدنی
صبح ها در مسجد مهدیه مراسم دعای ندبه داشتم و شهید مدنی خودشان سخنرانی می کردند. مراسم به حدی با استقبال مردم مواجه شده بود که از شهرهای دیگر هم برای شرکت در مراسم می آمدند. ایشان در منبر مستقیم و غیر مستقیم از امام خمینی (ره) یاد می کردند و به من هم گفته بودند که در پایان دعا امام را دعا کنم: «اللهم ایّد حماة الدین لاسیما سیدنا و مولانا آیت الله العظمی الخمینی» و همه مردم یک صدا الهی آمین می گفتند.
چند نفر از سرشناسان از این دعا خیلی می ترسیدند که ساواک برخورد کند و جلسه را به تعطیلی بکشاند. بارها به من تذکر دادند. وقتی حریف من نشدند، میکروفون را در اختیار من نمی گذاشتند تا دعا کنم.
یک بار شهید مدنی گفت: یا باید آن دعا را بخوانی و گرنه من دیگر به این مراسم نمی آیم.
دوباره ذکر دعا برای امام (ره) از سر گرفته شد.
شهید سید اسد الله مدنی 🌹🌷
#شهیدانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوجا باید جلوی بچه تبایستی!
#استاد_شجاعی
#کلیپ_سخنرانی
#مدافعان_حرم
‹.🎥📺.› .
⋅ ─ ─ ─ ─ ⋅ ❀ ⋅ ─ ─ ─ ─ ⋅
دعای عهد.pdf
245.4K
🔖پی دی اف #دعای_عهد
📝همراه با ترجمه
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
13.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 صلوات خاصه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف🌿🌹
🕊اللهم عجل لولیک الفرج بحق مادرت زهرا 🤲
#کلام_شهید 🌱
"هیچزمان!
آدمهاییکهتورابهخدا
نزدیکمیکنند،رهانکن!
بودنِآنهایعنیخداهنوز
حواسشبهتهست"
#شهید_جهاد_مغنیه
#زندگی_به_سبک_شهدا ✨
یکی از دوستان میگفت:
در صحن جامع رضوی دیدم حاجی تشت قرمز دستشان است و دارد می رود،
کنجکاو شدم و دنبالش رفتم؛
دیدم رسید به پیرمردی و پای او را در تشت گذاشت و ماساژ می داد؛
رفتم نزدیک و گفتم حاجی این چه کاری است؟
گفتند "ایشان پدرم هستند"
حاج قاسم اینطوری حاج قاسم شد.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهیدانه
~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
🌿غیر ممکنی که ممکن شد!
#شهید_صیاد_شیرازی در سخنانی به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر درباره #شهید_خرازی گفته است :
« در قرارگاه، صدای شهید خرازی را از بیسیم شنیدیم که میگفت : اجازه بدهید با یک گردان وارد خرمشهر شویم.
اما به وی گفتیم: مگر می شود با یک گردان با چند لشکر رو به رو شد؟
به هر صورت او اصرار میکرد . .
ناخودآگاه به او اجازه دادیم .
پس از ساعتی دوباره وی با بی سیم گفت : عراقیها تسلیم شدند . .
و ما باورمان نمی شد ، زیرا واقعا این کار باورنکردنی بود که انجام دادند .
#شهیدانه
▪️امام باقر علیهالسلام:
إنّما مَثَلُ الحاجَةِ إلى مَن أصابَ مالَهُ حَديثاً كمَثَلِ الدِّرْهَمِ في فَمِ الأفْعى: أنتَ إلَيهِ مُحْوِجٌ وأنتَ مِنها على خَطرٍ.
حكايت محتاج شدن به آدم نوكيسه، حكايت درهمى است كه در دهان افعى است؛ هم به آن نياز دارى و هم از افعى در خطر هستى.
📚تحف العقول، ص۲۹۴.
#حدیث_گرافی
#سبک_زندگی_مهدوی
بعد از عروسی سعید برادر حمید، دنبال خانه ای بودیم برای شروع زندگی مشترک. با پس اندازی که حمید داشت می شد یک خانه بزرگ در جای خوب قزوین اجاره کرد. اولین خانه را دیدیم. ۱۲۰ متری بود. پسندیدیم.
از خانه که بیرون آمدیم هنوز سوار موتور نشده بودیم که یکی از دوستان حمید زنگ زد. برای اجاره خانه پول لازم داشت.
حمید گفت: «اگر راضی باشی نصف پول مان را بدهیم به این رفیقم و با نصف دیگر خانه ای کوچک تر رهن کنیم. بعدا پول که دستمان آمد خانه ای بزرگ تر اجاره می کنیم».
از پیشنهادش جا خوردم. اما پس از من و منی قبول کردم. دیدم می شود با خانه ای کوچک در محله های پایین شهر هم خوش بود.
بالاخره منزلی پیدا کردیم حدود ۵۰ متر با حیاط مشترک و دستشویی در حیاط.
همان روز خانه را با هفت میلیون پیش و ۹۵ هزار تومان اجاره ماهیانه قول نامه کردیم. این، آخرین خانه زندگی مشترک مان بود.
شهید حمید سیاهکالی🌹
#شهیدانه
میگفـت:
_ سعیکنیدمدافـعقلبـتونباشید
_ ازنفـوذشیـطان؛
_ شایـدسخـتترازمدافـعحرمبودن،
_ مـدافعقلـببودنباشه..!🕊
#شهید_محمدرضا_دهقان
#شهیدانه
مجید فوق العاده هوای مادرش را داشت. یکی از دلایلی که او را از فکر تحصیل در خارج از کشور منصرف ساخت، رسیدگی به پدر و مادرش بود.
وقتی مادرش را می دید، دست و پایش را می بوسید. موقع غذا خوردن، اول لقمه در دهان مادرش می گذاشت، سپس خودش غذا می خورد.
سر کلاس درس، تنهاترین تماسی را که جواب می داد، تماس مادرش بود و خیلی راحت با او ترکی صحبت می کرد.
مادرش دو سال مریض بود. اگر کار بیمارستان مادرش پیش می آمد، همه می دانستند که همه قرارهایش منحل می شود.
شهید مجید شهریاری
#شهیدانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مواظب باش چه کسی را انتخاب می کنی
#استاد_شجاعی
#کلیپ_سخنرانی
#مدافعان_حرم
‹.🎥📺.› .
⋅ ─ ─ ─ ─ ⋅ ❀ ⋅ ─ ─ ─ ─ ⋅
رفیق حواستبهجوونیٺباشه
نکنهپاتبلغزه قرارهبااینپاها
توگردانصاحبالزمان(عج)باشی..🌷
شهیدحمیدسیاهکالیمرادی
_با ذکر صلوات برای شهدا
#شهیدانه
#برادرشهیدم
ما با رویای شهادت بزرگ شدیم ...!🕊
نسل شهیدسلیمانی رو از گلوله نترسونید..
#اللهمارزقناشهادت
میگنچرامیخواۍشهیدشۍ؟!
میگہدیدیدوقتۍیہمعلمرودوستدارۍ
خودتومیڪشۍتوکلاسشنمره²⁰بگیرۍ
ولبخندرضایتشدلتروآبڪنہ؟!
منمدلمبرالبخندخدامتنگشدھ :)
میخوامشاگرداولڪلاسشبشم
#شهیدحمیدسیاهکالےمرادی
برای شهید شدن باید شهادت را آرزو کرد
من خودم به این رسیدهام
و با اطمینان و یقین میگویم:
هرکس شهید شده خواسته که شهید بشود
شهادت شهید فقط دست خودش است!
#شهیدمحمودرضابیضایی
سال دوم یک استاد داشتیم
ڪہ گیر داده بود همہ باید ڪراوات بزنند
سر امتحان چمران ڪراوات نزد
استاد دو نمره ازش ڪم کرد
شد هجده،بالاترین نمره...🕊🙃
#شهیدمصطفیچمران