🖌 نقد حكمت متعاليه صدرائي از منظر عرفان (25) :
لينك نقد دليل اول
https://eitaa.com/oshaghierfan/373
🔴 موضوع : نقد دليل دوم اصالت وجودهاي خاص
در فلسفه صدرائي برخي ادله #اصالت_وجود، ناظر به #اصالت_وجودات_خاص است، كه به نظر ما اين ادله، تام نيستند؛ بيان و نقد دليل دوم صدرالمتألهين اين است :
🔶 بيان دليل دوم بر اصالت وجود:
اگر «وجود» بهخودي خود (= بدون حيثيت تقييدي) موجود نباشد، لازم ميآيد كه هيچ چيز موجود نباشد؛ زيرا ماهيت نيز بهخودي خود، بدون وجود، واقعيتي ندارد. و اگر وجود نيز به خودي خود واقعيتي نداشته باشد هر دو معدوم خواهند بود، و از انضمام يكي از اين دو، به ديگري، يا از ثبوت يكي براي ديگري نيز واقعيتي پديد نميآيد (المشاعر؛ ص 13).
🔷 نقد :
اين استدلال اگر به هدف إثبات #اصالت_وجودات_خاص باشد تمام نيست؛ زيرا وجودهاي خاص كه افراد طبيعت «وجود» هستند، نسبت به آن طبيعت، أخص هستند، و عدم فرد، ملازم با عدم طبيعت نيست؛ چون عدم أخص، ملازم با عدم أعم نيست؛ بنابراين اگر وجودات خاصه بهخودي خودشان موجود نباشند، لازم نميآيد كه هيچ چيز موجود نباشد، بلكه إمكان دارد كه وجودات خاصه موجود نباشند، أما در همان حال، #طبيعت_وجود موجود باشد؛ پس ملازمه ممنوع است.
🔸 اشكال بر نقد
ممكن است كه گفته شود موجوديت طبيعت كلي به موجوديت فرد او است، و با عدم اصالت أفراد وجود، وجود فرد، منتفي است، و با انتفاء فرد، طبيعت وجود هم منتفي خواهد بود؛ و اين نكته، به ضميمه اين كه ماهيت نيز بهخودي خود واقعيتي ندارد، نتيجه ميدهد كه با نفي أصالت وجودهاي خاص، هيچ چيز موجود نخواهد بود؛ بنابراين ملازمه ثابت و برهان تمام است.
🔹پاسخ اشكال
حل اين شبه اين است كه موجوديت طبيعت كلي، به موجوديت فرد او نيست؛ زيرا اگر موجوديت طبيعت كلي، به موجوديت فرد او باشد، در اين صورت فرد كه در رتبه متقدم بر طبيعت بايد موجود باشد، ملاكي براي فرد بودن براي آن طبيعت ندارد؛ و بنابراين، قبل از موجوديت طبيعت، أصلا فردي موجود نخواهد شد كه در پرتو آن، طبيعت محقق گردد؛ پس اين إشكال مبتني بر سخن باطلي است؛ و از اين رو خودش نيز باطل است.
#نقد_حكمت_متعاليه_صدرائي
#بطلان_اصالت_وجودات_خاص
#توحيد_عرفاني
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram