eitaa logo
🕊💜ࢪٻحـــاݩھ‌اݪݩݕــۍ💜🕊
1هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
5.5هزار ویدیو
97 فایل
مآدرساداٺ!🙃 فڪرڪن‌مآ‌بچہ‌هاٺیم🙏 دسٺ‌محبٺ‌بڪش‌به‌سرمون؛🙃🙂🌹 اینجاهمہ‌مهماڹ‌حضرت زهرا س هستی زیرنظر مدافع حرم عمه سادات 😷 💚εαɖᵃT سادات الحسینی💚: @bs_hoseini
مشاهده در ایتا
دانلود
💚😍✨🌹👏👏👏👏👏👌👌👌👌 تقدیم به عاشقان حضرت علی ع😊👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲تیزراستورے.... ❤️ ۱➤روزمـانده 🌷🍃 🦋🦋 در خـانہ ے دل نوشتہ با خط جلـے اين خانہ بنـا شد بہ تولاے علـے در داخل اين خانہ چــۅ نيكۅ نگــرے هم مہر محـــمد است ۅ هم عشـــق علــے 🌹🌹🌹👏👏👏👏👏👏👏💚💚💚😍😍😍😍😍✨✨✨✨✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️انتظار مهــدی امروز همــه ی حرف غدیر است 🔹صوت زیبای آرامشِ جانَست بیا 🔸وَجه پُرنور تو💫از دیده نهانَست بیا 🔹دل عُشاق بِسوزد💔 زغمِ دوریِ تو 🔸قَدعالم ز کمان است بیا😔 💚😊 ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 💚✨
با پته پته گفتم:چیزه...ببخشید.....آقا آرتین....خانم هاشمی کارِتون دارن!!!!😰😰😰 آرتین،نگاه خاصی بهم کرد و از کنارم رد شد!!!!😏😏😏 به رئوف نزدیک شدم:ببخشید...از دهنم پرید....یعنی.....🥺🥺🥺 رئوف با اخم😠از کنارم رد شد و گفت:ببخشید من کار دارم!!!!😡😡 وا رفتم!!!!😢😢😢 . طهورا خانوم؟؟؟🤨🤨 با صدای آرتین،به فضای اتاق بر گشتم!!!!🙂🙂 آروم گفتم: بله؟؟؟😇😇 سرش رو انداخت پایین و گفت: سوالی ندارید!!؟؟؟🧐🧐 . صبح از خواب پاشدم!!!!🤤🤤 از تو اتاقم صدای حرف زدن مامانمو میشنیدم!!!!🎵🎵 حس کنجکاویم گل کرد و دکمه ی گوشی سیار رو فشار دادم!!!!▪▪ افسانه خانوم بود!!!!😳😳😳 افسانه خانوم:زهرا خانوم!!!شنیدم آرتین پسر برادرم اومده خواستگاری طهورا جان!!!😄😄 مامانم:آره،اما طهورا تا آخر هفته وقت خواسته!!!😌😌 افسانه خانوم:به نظرت جوابش چیه؟؟🤨🤨 مامانم گفت:احتمالا مثبته،آخه ماشاالله آرتین جان خیلی پسر خوبی هستن!!!😍😍 افسانه خانوم:آخه میخواستیم واسه رئوف بیایم خواستگاری!!!💍💍 مامانم:ببخشید.اما بهتره نیاین!!!نمی خوام طهورا تو تصمیمش دچار تردید بشه!!!😐😐 افسانه خانوم:پس میشه یه دختر خوب بهمون معرفی کنید!!!!!🧐🧐 مامانم گفت:سمانه دوست طهوراس!!!خیلی خانوم و خانواده داره!!!!😌😌😌 نهههههه‼‼‼ بهترین دوستم میخواست بشه رقیب عشقیم!!!!😍😩😍😩😍 تو همین حال و هوا بودم که گوشیم زنگ خورد!!!!!📱📱 بی توجه جواب دادم: بله ؟؟؟؟؟🧐🧐🧐 سمانه گفت:طهورا یه خبر خوب!!!!😆😆😆 با تعجب😳 گفتم:چه خبری؟؟؟؟🤨🤨 سمانه با خوشحالی گفت:امشب قراره واسم خواستگار بیاد!!!😁💍😁💍 با تردید گفتم:اسمش چیه؟؟؟؟🧐🧐🧐 با خجالت گفت:آقا رئوف!!!!!☺☺ گوشی از دستم افتاد!!!📱📱 برای یک لحظه قلبم دیگه نزد!!!💔💔 فقط سریع حاضر شدم و به سمت در رفتم!!!!!🚪🚪 مامان خطاب به افسانه خانوم گفت:یه لحظه گوشی!!!📲📲 بعد به من گفت: کجا؟؟؟🤨🤨 با عجله گفتم:میرم بیرون!!!😑😑 منتظر جواب مامان نشدم و از خونه زدم بیرون!!!!😢😢😢...... ◦•●◉✿کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده ✿◉●•◦
منتظر جواب مامان نشدم و از خونه زدم بیرون!!!!😢😢😢 میدونستم کجا میتونم دل پُرم رو خالی کنم!!!!🥺🥺 فقط رسول میتونه آرومم کنه!!!!!!🙂🙂🙂 تاکسی گرفتم و به سمت رسول، حرکت کردم.😇😇😇 . وارد بهشت زهرا شدم و به سمت قطعه ی شهدای گمنام حرکت کردم!!!!🌹🌹 کنار قبر یکی از شهدا نشستم و گریه کردم!!!😭😭😭 یکم که آروم شدم،تو تصمیمم مصمم شدم!!!😐😐 گوشیم📱رو در آوردم و شماره ی آرتین رو گرفتم!!!!!📞📞 خودش شب خواستگاری داده بود بهم.🙂🙂🙂 بعد دو تا بوق،صداش توی تلفن پیچید:بله؟؟؟🤨🤨🤨 گفتم:سلام😊 آرتین:شمایید طهورا خانوم!!!!☺☺☺ سلام!!!🤩🤩 گفتم:من تصمیمم رو گرفتم!!!🙂🙂🙂 آرتین:خِیره انشاالله!!!!😊😊 محکم گفتم:جوابم منفیه!!!!!❌❌ کاملا معلوم بود تو شوکه:چرا؟؟؟؟؟😳😳😳😳 خودمم دقیقا نمی دونستم چرا میگم نه!!!😕😕😕 گفتم:نمی دونم چرا.اما دلم به این وصلت راضی نیست.تازه!!!بعد کنکورم تازه میخوام به ازدواج فکر کنم!!!!😶😶😶 ناراحت گفت:شاید الان گفتید نه؛ اما بعد از کنکورت دوباره میام!!!!من دوست دارم طهورا!!!!!😍😍😍 اینو گفت و قطع کرد!!!!❌📞❌ دوباره گریه کردم!!!😭😭😭 میخواستم بلند شم برم که یک نفر از پشت سرم گفت:چرا بهش جواب رد دادی؟؟؟🧐🧐 برگشتم سمت صدا🎵🎵 رئوف بود!!!😳😳 مگه نباید الان همدان باشه؟؟؟؟🤨🤨🤨 حتما واسه خواستگاری سمانه اومده دیگه!!!!😒😒😒 با یادآوری این موضوع،لبخند تلخی روی لبم اومد:برای تو فرقی هم میکنه؟؟؟🤔🤔🤔 کنارم نشست:نه!!!!😎😎 با کنایه گفتم:بله دیگه!!!وقتی سرت با سمانه خانوم گرم باشه،دیگه به بقیه چی کار داری!!!!😏😏😏 لبخندی زد که قلبم رو سوزوند!!!🖤🖤🖤 آروم گفت: اون که هنوز نه به داره،نه به باره!!!!😌😌😌 آروم گفتم:عاشق که باشی،بهترین فرد کره ی زمین هم نمی تونه توجهت رو جلب کنه!!!😍😍😍 با لحن شیطونی😈😈(تا حالا این طوری حرف نزده بود!!😢😢)گفت:پس عاشقی؟؟؟حالا کی هست این آقای خوش بخت؟؟؟😍😌😍😌😍 بلند شدم و ازش دور شدم!!!!!🕴🏻🕴🏻🕴🏻 طوری که بشنوه گفتم:تو!!!🥰🥰🥰 و با سرعت دویدم!!!🏃🏻‍♀🏃🏻‍♀🏃🏻‍♀🏃🏻‍♀ صدای فریاد هاش رو می شنیدم:طهورااااا!!طهورا خانووووم!!!وایساااا!!!!😕😕😕 رفتم!!! رفتم پیش رسول،تا باهاش درد و دل کنم!!!!🙂🙂🙂 نشستم کنارش و گریه کردم!!!😭😭😭 از دلم گفتم که شکسته بود!!!!💔💔 از قلبم گفتم که سوخته بود!!!!🖤🖤🖤 از......... گل های روی قبرش رو کنار زدم و به اسمش خیره شدم:شهید مدافع حرم رسول خلیلی!!!🕊🕊🕊...... ◦•●◉✿کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده ✿◉●•◦
قیافش دیدنیه....🤪🤪🤪 . از اتوبوس که پیاده شدم، حس معنوی عجیبی تو وجودم رخنه کرد.❣❣ همونجا از خدا خواستم این حس شیرین تا آخر عمر باهام باشه!!💞💞💞 از ورودی فکّه که وارد شدم، محمد حسین صدام کرد: خانم تابش!!😊😊 با بی میلی برگشتم:بله؟؟؟😒😒😒 در حالی که از دویدن نفس نفس میزد گفت:نامزدتون...کارتون...دارن!!😙😙😙 با تعجب گفتم:نامزدم؟؟؟😳😳😳 مشکوک نگاهم کرد: آقای کیانی دیگه!!!😎😎😎 آهان!!😕😕😕 با لحن محکمی گفتم: من نامزدی ندارم، اون شب هم سرکار گذاشتمتون!!!!🙁🙁🙁 نیم نگاهی به قیافه ی متعجبش انداختم!!!👀👀 قطعا اگه وقت دیگه ای بود از دیدن این صحنه کیف می کردم!🤩🤩🤩 اما الان نمی خواستم حس خوبم رو لذت های کوتاه خراب کنم.🤗🤗 رفتم و محمد حسین رو تو شوک باقی گذاشتم!!!😐😐😐 . روی یه تپه ی خاکی نشسته بودم!!🙃🙃 سرم رو گذاشتم روی زانو هام!!!😇😇😇 صدای زیارت عاشورا از اطرافم بلند شد!!🗣🗣🗣 سرم رو که بلند کردم، محمد حسین رو دیدم که پایین تپه نشسته بود.🧘🏻‍♂🧘🏻‍♂ پس اون بود که داشت زیارت عاشورا میخوند!!!🙂🙂🙂 دوباره سرم رو گذاشتم رو زانو هام.🌱🌱 . وایی!!!😩😩😩 هوا چقدر گرمه!!🥵🥵🥵 مغزم آبپز شد!!🥚🥚🥚 حس کردم دیگه آفتاب مستقیم نمی خوره تو سرم!!!🌞🌞🌞 سرم رو بلند کردم!!😅😅😅 یه چفیه عربی رو کلم بود!!!😜😜😜 گوشه اش رو که کنارم افتاده بود رو برداشتم.🤗🤗🤗 روی گوشش با رنگ مشکی گلدوزی کرده بودن: میم.خ. مدافع حرم بی بی🕊🕊 ناخودآگاه، لبخندی رو لبم نشست!!🙂🙂 فکر کنم جزو مدافعان حرمه!!!😇😇😇 . اومدم بلند بشم، که پام گیر کرد به یه مفاتیح!!!📙📙 آهان!!!😜😜 اون روز تو بهشت زهرا پیش محمد حسین جاگذاشتمش!!🤦🏻‍♀🤦🏻‍♀🤦🏻‍♀ از لای مفاتیح، یک عکس، پایین افتاد!!!🖼🖼 عکس رسول بود؛برش گردوندم.🎈🎈🎈 پشتش نوشته شده بود: رفیق شهیدم،داداش رسول!!!😇😇😇 پس رفیق شهید اونم رسولهـ... ◦•●◉✿کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده ✿◉●•◦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚✨😍 پناه قلبم حب علی و آل اوست ...❤️ عید مبارک🌸! •••┈☆ ✿☆ ════╮ ╰═عیدتون مبارک💚😍═══ ☆ ✿☆┈•••
⭕️باعظمت‌ترین روز خدا ❣🌱حضرت امام صادق علیه السلام به یکی از اصحاب فرمودند: شاید فکر می کنی خدا با عظمت تر از روز غدیر خم روزی را خلق کرده است! بعد فرمودند: نه به خدا سوگند، نه به خدا سوگند، نه به خدا سوگند!