14.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
با این اوضاع داغون، با این همه فقــر، با این همه فساد ... چجوری شماها روتون میشه حرف از "تمدن الهی جهانی" میزنید؟
حتماً با این وضع، ماجرای ظهور به تأخیر میفته ❗️
💜https://eitaa.com/joinchat/3133472794Ca655c71485
💜http://rubika.ir/ostad_shojae_yazd
💜https://t.me/ostad_shojae_yazd
⊰🌺⊱━⊰﷽⊱━⊰🌺⊱
✍ حکایت ۳۰
«انسان آزاده»
برای شاهزاده ای، تعدادی برده ی جدید آورده بودند.
برده ها در غل و زنجیر های سنگین، سر خود را پایین انداخته و ایستاده بودند.
فقط یڪی از آنها شاد به نظر می رسید و حتی زیر لب آهنگی هم زمزمه میڪرد!
او با وجود اینڪه طعم تازیانه ی نگهبان را چشید، ولی دست از خواندن بر نداشت.
شاهزاده با تعجب از او پرسید: ای مرد! چطور می توانی با این وضعیتی ڪه داری، احساس شادی و شعف ڪنی؟!
ما ڪه آزادیم، همانند تو احساس شادمانی و خوشبختی نمی ڪنیم.
برده جواب داد: چرا شاد نباشم؟! شما فقط پاهای مرا به زنجیر ڪشیده اید، اما قلب و روح من آزاد است و ڪسی نمی تواند آن را به بند بڪشد.
شاهزاده به نگهبان دستور داد: این مرد را آزاد ڪنید، زنجیر ڪردن او بیهوده است.
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
#پندانه
@ostad_shojae_yazd
تنبلی و بی حوصلگی_47 - @ostad_shojae.mp3
14.94M
#استاد_شجاعی 🎤
کارهای کوچک و بزرگی را که شروع میکنی ؛
ادامه بده !
🟣 شروع با انگیزه
🟣 استمرارِ عمل در هر حالتی
دو عامل اصلی تمام موفقیتهای شما هستند.
@ostad_shojae_yazd
⊰🌺⊱━⊰﷽⊱━⊰🌺⊱
✍ حکایت ۳۱
«عاقبت ڪینه توزی»
ڪشاورزی یڪ مزرعه ی بزرگ گندم داشت. زمين حاصلخيزی که گندم آن زبانزد خاص و عام بود.
هنگام برداشت محصول بود.
شبی از شبها روباهی وارد گندم زار شد و بخش ڪوچڪی از مزرعه را لگدمال ڪرد و به پيرمرد ڪمی ضرر زد.
پيرمرد ڪينه ی روباه را به دل گرفت. بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصميم گرفت از حيوان انتقام بگيرد.
مقداری پوشال را به روغن آغشته ڪرده، به دم روباه بست و آتش زد.
روباه شعله ور در مزرعه به اين طرف و آن طرف می دويد و ڪشاورز بخت برگشته هم به دنبالش.
در اين تعقيب و گريز، گندم زار به خاکستر تبديل شد.
وقتي ڪينه به دل گرفته و در پی انتقام هستيم، بايد بدانيم آتش اين انتقام، دامن خودمان را هم خواهد گرفت!
بهتر است ببخشيم و بگذريم.
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
#پندانه
@ostad_shojae_yazd