#نکات_اصولی
بارها در جلسات امتحان شفاهی از طلاب محترم از اطلاق مقامی پرسیده ایم لکن جواب واضحی بیان نشده، لذا برای روشن شدن مساله، فرق های اطلاق مقامی با اطلاق لفظی را در زیر میاوریم؛
👇👇👇👇
۱- اطلاق لفظی، «عدم القید» است و این عدم القید باعث می شود که لفظ شامل همه ی افراد خودش بشود.
به خلاف اطلاق مقامی که لفظ در آن ملاک نیست تا از نوع «عدم القید» باشد، بلکه عقل از سکوت و در مقام بیان بودن مولا، عدم دخالت جزء یا شرط زائد را درک می کند.
۲- استناد اطلاق در اطلاق لفظی، به خود لفظ است، به این معنا که لفظی وجود دارد که دارای حصص است و از اینکه مولا در مقام بیان است و قیدی نیاورده، معلوم می شود تمام حصص را اراده کرده است.
اما استناد اطلاق در اطلاق مقامی، غیر لفظ است، به این معنا که اگر لفظی هم وجود داشته باشد، صرفا دال بر این است که فقط این اجزاء و شرایط واجب است؛ اما عقل از اینکه مولا در مقام بیان بوده و قیدی نیاورده، نفی جزء یا شرط زائد می کند.
۳- مدرک در اطلاق لفظی، عقل نظری است؛ زیرا به ظهور لفظی استناد می کند.
ولی مدرک در اطلاق مقامی عقل عملی است؛ زیرا عقلی که از سکوت و در مقام بیان بودن همه اجزاء و شرایط از سوی مولا، نفی جزء ثالث را درک می کند، عقل عملی حاکم به حسن و قبح است و استناد این ظهور به درک عقل عملی است یعنی عقل می گوید اگر اینجا چیزی جزء یا شرط بود قبیح است که مولا ذکر نکند ویا سکوت کند.
1️⃣
دروس و بیانات استاد عباسعلی پور
#نکات_اصولی بارها در جلسات امتحان شفاهی از طلاب محترم از اطلاق مقامی پرسیده ایم لکن جواب واضحی بیان
بیان فرق اطلاق لفظی و مقامی در قالب مثال؛
اطلاق لفظی: مولا می گوید: «اعتق رقبه»؛ از اینکه مولا در مقام بیان است و قید دیگری نیاورده، کشف می شود رقبه خاصی مراد نیست و اطلاق لفظی رقبه، شامل رقبه مومن و کافر می شود.
اطلاق مقامی: نبی مکرم اسلام «صلی الله علیه و آله» در مقام تعلیم نماز به مسلمانان فرمود: «صَلوا کما رَأَیتُمُونِی أُصَلی»؛ همانگونه که میبینید من نماز میخوانم، نماز بخوانید. از اینکه آن حضرت در مقام بیان تمام اجزاء و شرایط بوده و جزء یا شرط زائدی را اتیان نکرده است، یا نسبت به جزء یا شرط خاصی سکوت کرده است، عقل نفی آن جزء یا شرط را درک می کند.
2️⃣
دروس و بیانات استاد عباسعلی پور
#نکات_اصولی بارها در جلسات امتحان شفاهی از طلاب محترم از اطلاق مقامی پرسیده ایم لکن جواب واضحی بیان
استاد گنجی در درس خارج اصول می
فرمودند:
با تتبع در کلمات مرحوم آخوند(ره) این مطلب به دست میاید که ایشان اطلاق مقامی را در دو جا جاری میداند؛
۱- جایی که مولا در بیان تمام غرضش باشد. مثلا در مقام تعلیم باشد. مثلا شارع کیفیت وضو را گفت و همه ی خصوصیات را بیان کرد ولی وقتی به ترتیب مسح دو پا رسید نگفت اول مسح پای راست بعد مسح پای چپ. در این جا با اطلاق مقامی وجوب ترتیب بین مسح پای راست و چپ نفی می شود.
۲- آنجایی که قیود مغفول عنها داریم یعنی اگر قیدی به گونه ای بود که مردم از آن غافل بودند و شارع هم ان را بیان نکرد معلوم میشود که معتبر نیست. مثل قصد وجه و تمییز که مردم از آنها غافل هستند.
3️⃣
دروس و بیانات استاد عباسعلی پور
#نکات_اصولی بارها در جلسات امتحان شفاهی از طلاب محترم از اطلاق مقامی پرسیده ایم لکن جواب واضحی بیان
فائدة مهمة اصولية؛
در برخی از عبارات علمای محترم آمده که؛اطلاق لفظی، مقابل تقیید لفظی است، اما اطلاق مقامی مقابل تقیید به وسیله متمم جعل (نتیجة التقیید) میباشد.
در روزهای آتی راجع به این مطلب، مباحثهای با دوستان عزیر اعضای کانال خواهیم داشت.
انشاءالله
4️⃣
🌹🌹🌹
https://eitaa.com/ostadabasalipoor
#نکات_اخلاقی
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
شهیدین رحمهماالله عمر کم و کوتاهی داشتند و معذلک چقدر عمرشان برکات داشت و چه تألیفات نافع و سودمندی از خود بهجا گذاشتند.
آنها برای ما حجتند، تا عمر خود را به غفلت و بطالت نگذرانیم.
البته توفیق، چیز دیگری است که خداوند متعال نصیب هر کس نمیکند.
https://eitaa.com/ostadabasalipoor
#نکات_ادبی
وجه تسمیه حروف مشبهة بالفعل
تُسَمّی(أی: إنّ - أنّ-لعلّ ....)الحروفَ المشبهةَ بالفعل ؛
١- لكونها مشتملة علي ثلاثةِ أحرفٍ فصاعداً كالفعل
٢- لفتحِ آخِرها كالماضي
٣- لوجودِ معني الفعلِ فيها
٤- لأنَّها ترفع و تنصب ، كالافعال
بیان وجود معني الفعل فيها؛
فإنَّ و أنَّ" بمعني : حَقَّقْتُ و اَکَّدْتُ
وكََأنَّ بمعني : شَبَّهْتُ
ولكِنَّ بمعني : إسْتَدْرَكتُ
ولَيْتَ بمعني : تَمَنَّيْتُ
و لَعَلَّ بمعني : تَرَجَّيتُ
1️⃣
دروس و بیانات استاد عباسعلی پور
فائدة مهمة اصولية؛ در برخی از عبارات علمای محترم آمده که؛اطلاق لفظی، مقابل تقیید لفظی است، اما اطلا
بحث از متمم جعل انشاالله از شنبه پی گیری خواهد شد.
سه کلام نورانی از أمير البيان علی (علیه السلام) از کتاب شریف غرر الحکم ودرر الکلم:
۱- العلمُ یُنجیك ، الجهلُ یُردیك
دانش نجاتت میدهد ، نادانی تباهت میکند.
۲- العلمُ جلالةٌ ، الجهالةُ ضلالةٌ
دانایی بزرگی و نادانی گمراهیست.
۳- يُنبِئُ عن قيمةِ كلِّ امرئٍ علمُه و عقلُه
علم و عقل آدمی ، نشان دهنده ارزش اوست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تسلبت شب شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
یکمی حرف بزن...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت حضرت آیت الله خامنهای از تنظیم شجرهنامه ایشان توسط حضرت علامه طباطبایی
https://eitaa.com/ostadabasalipoor
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دروس و بیانات استاد عباسعلی پور
فائدة مهمة اصولية؛ در برخی از عبارات علمای محترم آمده که؛اطلاق لفظی، مقابل تقیید لفظی است، اما اطلا
توضیح متمم جعل؛
برای روشن شدن عنوان متمم جعل، لازم است بدانیم در مواردی که مولا عملی را از عبد میخواهد،امر مولا چند صورت پیدا میکند که در زیر میآید؛
۱- گاهی مطلوب مولا ذات عمل بدون هیچ قید و خصوصیتی است؛ در این جا به ذات فعل، امر میکند؛ مثلا: در نماز، طهارت بدن و لباس از نجاست، مطلوب مولا است و قصد قربت در آن شرط نمیباشد؛لذا مولا چنین امر میکند: «طَهِّر ثیابک و بدنک للصلوة».
۲- گاهی عمل با قیدی خاص مطلوب مولا است؛ که این خود بر دو نوع می باشد؛
الف: قید از موارد تقسیمات اولیه می باشد( تقسیماتی که برذات ماهیت بدون انضمام خصوصیت دیگری عارض میگردد و تقیید ماهیت به این قید و خصوصیت ممکن است)
حال اگر این خصوصیت در تحقق غرض مولا دخالت دارد، مولای حکیمِ در مقام بیان، باید متعلق امر خود را مقید به آن قید کند و اگر مقید نکرد، به اطلاق لفظی کلام او استناد گردیده و گفته میشود مولای حکيم در مقام بیان بود و قیدی نیاورد، پس آن قید در غرض او دخالت ندارد، وگرنه کلام خود را مقید به آن مینمود.
ب: قید از موارد تقسیمات ثانویه می باشد. (تقسیماتی که بعد از عروض امری بر ماهیت و ضمیمه چیزی به آن انجام میگیرد، مثل: تقسیم نماز به حسب قصد امر که بعد از تعلق امر به ماهیت نماز صورت میگیرد، زیرا قبل از تعلق امر، امری وجود ندارد که مورد قصد قرار گیرد)
در این مورد، چون تقیید لفظی محال است یعنی اگر قیدی مطلوب مولا باشد نمیتواند آن را از طریق تقیید لفظی بیان کند، اطلاق نیز محال خواهد بود، زیرا رابطه اطلاق و تقیید، عدم و ملکه است و در تقسیمات ثانوی چون صلاحیت تقیید لفظی وجود ندارد، پس صلاحیت اطلاق لفظی نیز وجود نخواهد داشت؛
در چنین مواردی اگر آن قید واقعاً در غرض مولا دخیل باشد مولا باید آن را برای مکلف بیان کند، و چون بیان آن از طریق تقیید لفظی ممکن نیست، باید از طریق دیگری (جعل ثانوی) که نام آن متمم جعل (تکمیل کننده جعل اول) است، غرض خود را بیان کند؛ به همین دلیل باید دستور دیگری بدهد و در آن، قید مورد نظر را بیان کند.
بنابراین، در چنین مواردی که دست مولا از تقیید و اطلاق لفظی کوتاه است ولی میتواند از راه متمم جعل، غرض خود را بیان کند، اگر با این که در مقام بیان بوده، امر دوم(متمم جعل) را نیاورد، از طریق تمسک به اطلاق مقامی (عدم ذکر متمم جعل) حکم میشود که آن قید در تحقق غرض مولا دخالت نداشته است.
5️⃣
دروس و بیانات استاد عباسعلی پور
توضیح متمم جعل؛ برای روشن شدن عنوان متمم جعل، لازم است بدانیم در مواردی که مولا عملی را از عبد میخ
باتوجه به توضیح بالا، فرق اطلاق مقامی با لفظی این است که:
۱. در اطلاق لفظی همان دلیل اول قابل تقیید است؛ برخلاف اطلاق مقامی؛
۲. اطلاق لفظی، مقابل تقیید لفظی است، اما اطلاق مقامی، مقابل تقیید به وسیله متمم جعل میباشد.
6️⃣
دروس و بیانات استاد عباسعلی پور
توضیح متمم جعل؛ برای روشن شدن عنوان متمم جعل، لازم است بدانیم در مواردی که مولا عملی را از عبد میخ
فائدة مهمة؛
آوردن قید از طریق متمم جعل را «نتیجة التقیید» میگویند، زیرا هر چند تقیید اصطلاحی نیست، اما در نتیجه با تقیید لفظی مشترک است و همان کار تقیید (تضییق دایره مامور به) را انجام میدهد. هم چنین، به عدم ذکر متمم جعل «نتیجة الاطلاق» میگویند؛ زیرا در نتیجه با اطلاق لفظی مشترک است.
7️⃣
دروس و بیانات استاد عباسعلی پور
توضیح متمم جعل؛ برای روشن شدن عنوان متمم جعل، لازم است بدانیم در مواردی که مولا عملی را از عبد میخ
مثال اطلاق مقامی؛
اگر مولا در مقام بیان باشد و به فعلی امر کند، مثل این که بگوید: «ادفنوا امواتکم» و امر دیگری به عنوان مبیّن امر اول نیاورد و نگوید: «افعلوا هذا الفعل مع قصد القربة»، کشف میشود که قید قصد قربت در غرض مولا دخالت نداشته، وگرنه حتماً بیان میکرد؛ به این اطلاق، «اطلاق مقامی» گفته میشود.
8️⃣
35.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستانی تاثیر گذار از خطابه برادر عزیزم استاد شکرزاده
دروس و بیانات استاد عباسعلی پور
توضیح متمم جعل؛ برای روشن شدن عنوان متمم جعل، لازم است بدانیم در مواردی که مولا عملی را از عبد میخ
با توجه درخواست دوستان عزیز طلبه،توضیحی مختصر درباره تقسیمات اولیه و ثانویه که در بحث تبیین عنوان متمم جعل به آنها اشاره شد،میدهیم
👇👇👇👇
9️⃣
تقسیمات اولیه، یعنی تقسیماتی که با قطع نظر از این وجوبی که روی صلات مثلا آمده، صلات ممکن است دارای اقسام باشد،
مثل صلات با طهارت یا بدون طهارت، صلات مستقبل به قبله یا بدون آن و...
تقسیمات ثانویه، به تقسیماتی گفته می شود که بعد از آمدن وجوب برای صلات مثلا، پیدا می شود. مثلا گفته می شود نمازی که واجب شده یا در آن قصد امتثال امر لازم است یا لازم نیست.
🔟
دروس و بیانات استاد عباسعلی پور
تقسیمات اولیه، یعنی تقسیماتی که با قطع نظر از این وجوبی که روی صلات مثلا آمده، صلات ممکن است دارای ا
توضیح بیشتر؛
تقسیمات ثانوی، تقسیماتی است که پس از ثبوت و تحقق حکم، محقق میشوند. یعنی تا زمانی که حکم ثابت و مستقر و محقق نشده است این تقسیم و انقسام اصلا معنا ندارد. تنها زمانی میتوانیم این انقسام را داشته باشیم که حکم ثابت و جعل شده است، آنگاه بعد از ثبوت حکم اقسام پدیدار میشوند.
لذا گفته میشود تقسیمات ثانویه یعنی تقسیمی که در مرتبه دوم و مرحله بعد از ثبوت حکم حاصل میشود.
مثلا تقسیم مکلف،به عالم به حکم یا جاهل به حکم، یک تقسیم ثانویه است که مقسمش عبارت است از انسان مکلف؛ اما این تقسیم غیر از تقسیم انسان به عادل و فاسق است.
در تقسیم دوم، اگر هیچ حکمی هم نباشد انسان، قابل انقسام به عادل و فاسق است و اصلا ارتباطی با حکم ندارد، اما در تقسیم انسان مکلف به عالم به حکم و جاهل به حکم، تقسیم وقتی معنا پیدا می کند که اول حکم ثابت شده باشد. بعد از ثبوت حکم نوبت به این میرسد که آیا انسان، عالم به این حکم است یا جاهل به حکم.
1️⃣1️⃣
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوستی دارم از اساتید بسیار خوب وفوق العاده ادبیات عرب است (أدام اللّه ظله)
سخنان نغز پر مغزی دارد که ذیلا چند موردش را میآورم؛
میگوید؛
۱- اگر ملتفت باشیم که انسانها با چه سرعتی فراموش میکنند و خدا با چه دقتی حفظ میکند، دیگر هیچکاری را برای غیرِخدا انجام نخواهیم داد.
۲- اینکه آدم توانایی ندارد خودش را گول بزند، از نعمات خفیّهی باري عزّ و علا است.
دروس و بیانات استاد عباسعلی پور
دوستی دارم از اساتید بسیار خوب وفوق العاده ادبیات عرب است (أدام اللّه ظله) سخنان نغز پر مغزی دارد که
۳- از کسانی نباشیم که دمل و ضائعهای بهاندازهی یک سیب را روی صورت خودشان نمیبینند اما یک جوشِ ریز روی انگشتِ کوچکِ دستِ راستِ دیگران را با أبعاد و شکل و رنگش حفظ میکنند.
چه سعید است کسی که مشغولشدن به عیوبِ خود، او را از پرداختن به عیبِ دیگران باز دارد
دروس و بیانات استاد عباسعلی پور
دوستی دارم از اساتید بسیار خوب وفوق العاده ادبیات عرب است (أدام اللّه ظله) سخنان نغز پر مغزی دارد که
۴- یارو گفت: نشستم با خودم فکر کردم دیدم با هر دین و مذهبی حساب میکنم، اهل جهنم هستم
حالا ما هم با هر عقیده و مسلک و هدف و غایتی حساب کنیم، بیسوادی قطعاً موجب ظلمت و منتهي به هلاکت است.
دروس و بیانات استاد عباسعلی پور
دوستی دارم از اساتید بسیار خوب وفوق العاده ادبیات عرب است (أدام اللّه ظله) سخنان نغز پر مغزی دارد که
#نکته_ادبی
۵- فرق لا و کلّا
لا برای نفی محتویٰ میآید، و کَلّا برای نفی محتویٰ و نهی از تکلّم و اعتقادِ به آن
مثلاً کسی به شما میگوید «پرویز شاعر است»، شما میگویید لا: یعنی نه، شاعر نیست. ولی وقتی بگویید: کلّا، یعنی نه، شاعر نیست، تو هم دیگر چنین حرفی نزن.
https://eitaa.com/ostadabasalipoor