📡✍ #خادمین بیادعا و #گمنام
💠 در #دستگاه سیدالشهداء علیهالسلام
✍ همراهان ارجمند، سهروز پیش یکی از مالواجردی های درگذشته
به #خاطرم آمد
🔹 و #ذهن مرا مشغول و درگیر #تلاش و زحمات آن مرحوم و ...
🔰 بهتر است #مطلب پست بعدی را بخوانید
👈تا آنچه میخواهم بیان نمایم
👈را متوجه شوید
📡 #حسینیهےپابرج
پیج ما در اینستاگرام
https://instagram.com/shabakepaborj
📡😱همراهان ارجمند قبل از #قضاوت در باره این پست و #نويسنده آن
🙏خواهشمندیم از بزرگان فامیل #پرسوجو کنید
👈امروزه طرح چنین حکایتی دور از #ذهن و شاید #منطقی نیست
❌اما #نقلقولیاست که بسیاری از ریشسفیدان آبادی #بخاطر دارند و
👈اینجانب دههی پنجاه زمانیکه #نوجوان بودم بارها شنيدم اما فراموش کرده بودم
🌚 #نیمهشبی از شبهای اواخر قرن سیزدهم و
👈حضور یکی از رعایای مالواجردی در مراسم جشن #عروسی
👻 اَجِنّه (جنّیان)
👀 #شبانه جنّیان گاو یکی از اهالی آبادی را به محل برگزاری جشن شان آوردند👇
👈آن حیوان را #ذبح کرده و در دیگ بزرگی #آبگوشت تهیه کردند
🌚 بعداز #صرف شام بجای استخوانهای #دنده حیوان👇
🐂چند چوب گِرا (نی) گذاشتند و حیوان را👇
👈به مکان اولش بازگرداند اما ...
✍همولایتیمان دستش را روی ظرف آبگوشت میگذارد و یواشکی دست #چربیاش را با #هدف علامت و نشانهگذاری به #پیراهن عروس(جِنّ) میگذارد...
🔴 شرح این حکایت #بزودی جانمائی خواهد شد
✅ #باماهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡💔 #درد دلی با هر #آنکس که اهلش باشد
✍نوشته : حجتاله صادقی
🌐هفته گذشته که برای شرکت در مراسم ختم
⚜ مرحوم حاجعلی حسین علی حسین ملاحسن به روستا رفته بودم،
⭕️بهمحض #دیدن چهرهی پدرم
❌حالت ایشان مثل همیشه نبود و خیلی #متفاوت احساس کردم
🔰وقتی از مادرم جویا شدم گفتند : بابا همچی را میدونه
😢پرسیدم : چی شده؟
❤️ پدرم فرمودند :
چیزی شنیدم که خیلی از دستت ناراحت شدهام
😢 پرسیدم : مگه چی شده؟
❣ #مادرم گفتند :
چند روز پیش همّهچییا ×
(نام یکیاز برادرانم) برامون از تو کانال خوند،
↙️ تو (اشاره به من کرد) هر کی #پول بهت میدد،
⚜عکس #امواتش را میزاری و #میگی براش #فاتحه بخونن!!!
😢ای دل غافل تازه متوجه شدم که چه اتفاقی افتاده است
👈اینقدر حرف میزنند که حتی برادرم!!!
😱 #ذهن والدینم را نسبت به من #تخریب میکند
آخر تا کی،،،
چقدر،،،
😢من هم #مفصل برای ایشان توضیح دادم :
شما که خوب میدانید در سال ۷۴ فقط برای #راهاندازی شبکههای یک و دو از طرف صداوسیما حق ماموریت گرفتم و در همان سال
👈 برای شبکه سه و بعدها تا
۱۳ تا شبکه و همچنین فرستندههای رادیوئی اف ام و بعدش فرستندههای دیجیتال
👈و همین شبکه تلویزیونی پابرج،
💫همه و همه را بخاطر #عشق و علاقه به
❤️ #مالورد و
❤️ #مالوردیها انجام دادم و
اصلا دستمزدی نخواستم و
کسی به من نداده است
👈اما از سال ۸۳ بابت #هزینههائی که برای شبکه تلویزیونی پابرج پرداخت میشد،
🌟افرادی ما را کمک میکردند و هنوز هم بحمدالله هستند
💐همین پارسال اگه #فونداسیون دکل و دیش و مهاریهای را تقویت نمیکردیم،
💯قطعا دکل ایستگاه تو اسفند پارسال #سقوط کرده بود و
💠 میتونم #قسم بخورم تا این ساعت شبکهها تو مالورد قطع بودند
😢خوب ما برای این دوستان که کمک مالی میکنند خودمون به وقتش از عزیزان درگذشته شان #یاد میکنیم
😢من که خدای نکرده برا خودم پول #نمیگیرم تا حالا هرگز شماره کارت خودم یا همون حساب هزینههای مجموعه پابرج را در کانال #نگذاشتهام و ننوشتهام
👈گفتهایم هرکس #مایل هست کمک کنه،
👇باید #پیام بدد تا پساز بررسی شماره کارت برایش ارسال کنیم
🌐بیش از یکسال هست که پول نقد از #هيچکس نگرفتهایم و هر کدام از دوستانی که #خواستند کمک کنند،
💐 به حساب واریز کردهاند
🔹هر خرجی هم که میکنيم #کارت میکشیم و در دفتر هم #مینویسیم
😊با این #توضیحات خدا را شکر رنگ از #رخسار پدرم باز شد
🌺و #رضایتمندی ایشان از حقیر در چهرهاش #بوضوح آشکار بود
✍همراهان و همشهریان ارجمند
💐 این عزیزان و بزرگواران همشهری :
🌟آقای کربلائی سیدمرتضی موسوی حاجسیدحسن آسیدمیرزا
🌟آقای حسین صادقی مرحوم حاجعلی حسین علی ملاحسن
🌟 سرکارخانم نیکبخت مرحوم حاجحسین علیصالح
👈بدون اطلاع و #هماهنگی با ما
💳 #هدایای نقدی خود را با ذخیره داشتن شماره کارت
💵به حساب هزینههای مجموعه پابرج واریز نمودند که
❤️ #صمیمانه از لطف ایشان تشکر و قدردانی مینمائیم
🔰چنانچه #مایلید نام شما در لیست #حامیانمالی مجموعه ثبت شود
👈با ارسال #پیامک یا #پست اعلام نمائيد
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡🖌 #اشعار ارسالی روز گذشته آقای
✨ #حجتالهنیکبخت فرزند مرحوم حاجحسینمحمدحسن :
🌹اگرچه نام شهیدان همیشه در یاداست
🌟پدر گرامی و مادر عزیز و دل شاداست
🌹مسیبی که پدر بود و با شهیدش رفت
🌟بهنزد خالق خود شادمان دویدش رفت
🌹نباشد او به سخندانی منم محتاج
🌟که روز حشر گذارد سر شهیدش تاج
🌹اگر چه شعر من آرد به یاد، خاطرهها
🌟نماند از همهی ما بهغیر نامی، جا
🌹شفیع روز قیامت همین شهیدانند
🌟که نزد خالق یکتا همیشه مهمانند
🌹همه مسافر آنیم و جا نماند کس
🌟چه بهتراست که باشیم خوب مردم، بس
💐 تقدیم به پدران و مادران شهید روستایمان مالورد
✍ #شاعر در پایان با ارسال پست دیگری چنین نوشتهاند :
🥀 #نمیخواستم کوتاهی من بابت درخواست شما توی #ذهن تاریخ بمونه
🌺 #موفقباشید
🙏 #پابرجمالواجرد ضمن #تشکر از آقای حجتاله نیکبخت
👈از شما همراهان ارجمند درخواست میکند
🌐 #نثار روح بلند و ملکوتی جانباز دفاعمقدس
🌹 #شهیدمحمدنیکبخت فرزند مرحوم شادروان
⚜ #حاجحسنمحمدحسن
👈و همچنین نثار روح مرحوم شادروان
⚜ #حاجحسینمحمدحسن
👈و ارواح اموات و درگذشتگان خودتان #فاتحهای قرائت فرمائید
💠اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
📡 #پابرجمالواجرد
پیج ما در اینستاگرام
https://instagram.com/shabakepaborj
لینڪ کانال ما در تلگرام
https://t.me/paborjemalvajerd
لینڪ ما در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
لینڪ ما در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🌟گذری بر زندگی پربار روحانی گمنام و عالِمِ عامِل مالواجردی
⚜ #مرحومشادروان
⚜ #حجتالاسلاموالمسلمین
⚜ #حاجملاعباسعبدالجباری
بهروایت : حاجیحییعبدالجباری
نوشتهی : حاجحجتالهصادقی
#قسمتبیستوچهارم
💠حاجملاعباس به پسرش غلامعلی میگوید :
باید به تهران بروم
🌟مرحوم حاجغلامعلی به پدر عرض میکند :
شما تازگی تهران بودین،
میخواهید به تهران برای چه کاری بروید
👇که
🌟حاجملاعباس میگوید :
به این کارهایش شما کاری نداشته باش
وسیلهای جور کن
تا برویم
من باید به تهران بروم
✨پسرش (مرحوم حاجغلامعلی) میگوید :
الان که عصر جمعه هست
فردا صبح
با ماشین
#حسینشوفر میرویم
👇و مجددا
حاجملاعباس اصرار میکند که :
فردا
#دیر است
باید همین امروز برویم
⚜مرحومزندهیاد حاجغلامعلی از منزل پدرش بیرون آمده و
#سراغ
مرحوم زندهیاد خداکرمیاوری
در همسایگی شان میرود و موضوع
#سفر حاجملاعباس را به او میگوید
⚜ #مرحومشادروان
⚜ #آقایخداکرمیاوری
پذیرفته و میگوید :
تا شما حاضر شوید من هم آب و روغن ماشین را نگاه میکنم و حاضر میشوم
✍اینجانب (حجتاله حاجمختار) آن روز را دقیقا بهخاطر دارم
✍ من که حدود ۱۳ سال سن داشتم
📌سَرِ پُل
👈یعنی درست روبروی مغازهی مرحوم عموحاجعلی
👈و در سمت دیگر مغازهی مرحوم #زینالعابدین ایستاده بودم
🛻 #نیسان آبی رنگی را دیدم از کوچهی سمت حسینیه #وارد سرچشمه شد
🌹 سهنفر جلوی نیسان بودند
👇 و
حاجملاعباس را دیدم
در وسط نشسته بود و
#پارچهای سفید رنگ که قسمتی از
#پیشانی او را پوشانده، شکل
#عمامه دور سرشان
#پیچیده بود
✍ این صحنه را دقیقا یادم هست و حدود دوماه پیش
(متن مربوط به اوائل سال ۱۴۰۱ میباشد)
با جناب آقای
#حاجیحییعبدالجباری
تلفنی که صحبت میکردم
به ایشان عرض کردم
#آخرین تصویری که از
مرحوم حاجملاعباس در
#ذهن دارم چنین است
🌟ایشان گفتند :
بله
درست است
👈بخاطر #جوش و زخمی که این اواخر بر
#پیشانی پدرم بود آن را
#بسته بودند
👈ادامه مطلب فرداشب...
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشما
✅ #افتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd