eitaa logo
پابـــــ📡ــــــرج‌مالواجرد
2هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
670 ویدیو
1 فایل
☆مجموعه پابرج☆ تاسیس نوروز ۱۳۷۶ ●شبکه‌پابرج ●سایت مالواجرد ●جشنواره ۹۰ ●رادیوپابرج ●پوشش شبکه‌های رسانه‌ملی ●کانال‌ پابرج‌ مالواجرد در : تلگرام، واتساپ، اینستاگرام، بله و ایتا ⚫حسینیه‌پابرج #09123728749 #09916735248 @Hsadeghi48 @Hsadeghi1348
مشاهده در ایتا
دانلود
📡🔴 آداب و رسوم ماه مبارک رمضان 1⃣ 💫شب بیست‌وهفتم ماه مبارک رمضان در روستای مالواجرد به معروف است 🔹پس از شهادت مولای متقیان امام‌علی علیه‌السلام در ۲۱ ماه رمضان ❌ که قاتل آن حضرت بود در روز بیست‌وهفتم ماه رمضان قصاص و به درک واصل گردید 👈از این رو یکی از علل برگزاری مراسم شب‌جیرجیرنی در ۲۷ رمضان این موضوع باشد 🔰و اهالی روستا به‌شکرانه ابن‌ملجم انفاق کرده و به بچه‌ها خوراکی می‌دهند 🔅غیر از مالواجرد در سایر بلاد منطقه این رسم بوده که کمی متفاوت بوده‌است ... 👈 و اما شب جیرجیرنی،،،، 🔆 از یکی‌دو هفته مانده به شب ۲۷ ماه رمضان، روستا به فکر آوردن چند نوع خوراکی که مرسوم آن شب بود و مردم برای خرید مراجعه میکردند، می‌افتادند 🍟🍱🍟 خوراکی‌هائی همچون ، ، (گندم پوست کنده و بو داده ) ، و بیسکویت،،، 💫تعداد بقالی های روستا در دهه‌ پنجاه، اندک بود ⚜مرحوم اسماعیل محول حجی معروف‌به در محله پائین و درب مسجدجامع و مرحوم و مرحوم در سرچشمه از بقالهای آن‌زمان در مالواجرد بودند 🔆روز ۲۵ و ۲۶ ماه مبارک رمضان که می‌شد خانم خانه به حاج‌آقا دستور می‌دادند، سری به فلان بقال زده و ✨کشمشی، ✨نخودچی ای، ✨خرمائی، ✨بیسکویتی و از این قبیل خرید کرده تا در شب جیرجیرنی که بچه‌ها به درب خانه می‌آیند، 🔸 برنگردند ... 🌜غروب روز ۲۶ ماه مبارک رمضان که می‌شد تقریبا همه‌ی بچه‌های روستا در چند نفری، را با هم می می‌گذاشتند، 👈 تا بعداز بلافاصله مراسم جیرجیرنی را شروع کنند ... 🔸در خصوص اشعار و رفتار بچه‌ها و... در مراسم جیرجیرنی فرداشب مطالبی ارائه می‌گردد 📡 @paborjemalvajerd
📡🔴 آن یادباد 🔰 آداب ورسوم ماه مبارک رمضان ✅ شب بیست‌وهفتم ماه مبارک رمضان در روستای مالواجرد، به معروف است. ⚫️ پس از شهادت مولای متقیان امام علی علیه السلام، در ۲۱ ماه رمضان قاتل آن حضرت، که عبدالرحمن بن ملجم مرادی بود در بیست و هفتم ماه رمضان قصاص و به درک واصل گردید. 👈 از این رو یکی از علل داشتن شب جیرجیرنی در ۲۷رمضان، این باشد، و به شکرانه ابن ملجم، انفاق کرده و به بچه ها خوراکی میدهند. 🔅 غیر از مالواجرد در سایر جاهها این رسم بود..... 💠👈 و اما شب ،،،، 🔴 از یکی دو هفته مانده به شب ۲۷ماه رمضان، به فکر آوردن چند نوع خوراکی که مرسوم آن شب بود و مردم برای خرید مراجعه میکردند، میافتادند. 🍟🍱🍟 خوراکی هایی همچون ، ، (گندم پوست کنده و بو داده ) ، و بیسکویت،،، 💫 تعداد بقالی های روستا در دهه‌ی پنجاه، اندک بود. 🔸مرحوم در محله پایین و درب مسجدجامع و مرحوم و مرحوم در سرچشمه از بقالهای آن زمان در مالواجرد بودند. 🌞⭐️🌞 روز ۲۵ و ۲۶ ماه مبارک رمضان که میشد، خانم خانه به حاج اقا دستور میدادند، سری به فلان بقال زده و ✨کشمشی، ✨نخودچی ای، ✨خرمایی، ✨بیسکویتی و از این قبیل خرید کرده تا در شب جیرجیرنی که بچه ها به درب خانه می آیند، 🔸 برنگردند.. 🌜 غروب روز ۲۶ ماه مبارک رمضان که میشد تقریبا همه ی بچه های روستا در چند نفری، را با هم می گذاشتند، 👈 تا بعد از بلافاصله مراسم جیرجیرنی را شروع کنند... 🔸در خصوص اشعار و رفتار بچه ها و... در مراسم جیرجیرنی فرداشب مطالب ارایه میگردد 📡 @paborjemalvajerd
📡💠دارالمومنین مهد زنان و مردان ✍نوشته‌ی:حجت‌اله‌صادقی 5⃣قسمت‌پنجم 🌾موقع یا همان‌ برداشت محصول ارزن‌، مشکلات ناشی از رفتن شی خارجی به چشم کشاورزان نسبت به زمان برداشت محصول گندم و جو بیشتر و تعداد زیادی نزد حاجیه بدره‌بگم مراجعه می‌کردند 💫در حال حاضر افرادی هستند که برای‌شان چنین مشکلی در آن‌زمان پیش آمده و به یاد دارند که نزد بدره‌بگم رفته‌اند تا ذره‌ای که در چشم‌شان داخل شده و باعث اذیت شان می‌شد را خارج کرده‌اند. ⚜مرحومه حاجیه بدره‌بگم در سال‌های آخر عمرشان با مشکل مواجه شدند و علیرغم چشمی که داشتند، باز در این خصوص یار و مددکار همولایتی‌ها بودند و اگر کسی نزدش می‌رفت ناامیدش نمی‌کرد و با ذرات خارجی را از چشم آن شخص می‌کشید. 🌸سرکارخانم‌صادقی نوه‌ی آن مرحومه : یادم هست زمانی که بچه بودم هر وقت مریض می‌شدم مادر بزرگم (حاجیه‌بدره‌بگم) تکه نباتی را بدست می‌گرفت و سوره حمد را بر آن می‌خواند سپس داخل لیوان آب آن‌ را حل می‌کرد و لیوان را به من می‌داد و می‌گفت؛ بخور ننه‌جون! شفاست. 💫بعدها که بزرگتر شدم فهمیدم که روایت داریم : سوره حمد را بر آب بخوانید و به بخورانید 👈و مضافا بخاطر اینکه ایشان بودند و می‌گفت نبات هم از دست من که جدم است توی آب می‌اندازم بخور به 💯جدا و حقيقتا بی‌ آنکه نزد پزشکی بروم یا داروئی بخورم، ✅ خوب می‌شدم 🔰از خصلت‌های نیکو و پسندیده حاجیه‌بدره‌بگم این بود که؛ همیشه جیبش پر از تنقلات آن روزگار مثل و بود و امکان نداشت بچه‌ای از کنارش بگذرد و از او بی‌بهره بماند آن‌ مرحومه یک مشت نخودچی یا کشمش از جیبش در می‌آورد و به او می‌داد. 👇ادامه مطلب فرداشب... 📡 @paborjemalvajer