📡💫برداشت محصول پنبه اواخر مهرماه آغاز میشد
👇 زنان و دختران روستا از پشت #دارقالی برای کمک به مردان و پسران خانواده،
کوچک و بزرگ راهی صحرا میشدند آنان به کمرشان #چچبچی (chechabchi) میبستند و لته به لته (lete) مزرعه با دقت کولزهها را از بوته میچیدند و داخل آن پارچه یا همان چچبچی میریختند و به محض پرشدن چچبچی، آن را داخل #چتنی (chatani) یا در وسط #چچب (chechab) پهن شده در گوشهای از مزرعه قرار داشت، میریختند
🔆هنگام ظهر یا غروب که به خانه باز میگشتند #گونیبزرگ یا همان چتنی و چچبهای کولزه را با الاغ به خانه میبردند و در #کاهدان یا پستوهای خانه خالی میکردند تا به وقتش پنبه درون کولزه را جدا کنند
✳️کار چیدن کولزههای مزرعه که تمام میشد نوبت کندن سیبههائی که در معرض تابش مستقیم نور خورشید نبودند و زیر #سایهسار بوتههای بزرگ کنار هم هنوز تروتازه و سبزرنگ باقی #نشکفته بودند تا پنبهی آن از #غوزه بیرون زند، مشغول میشدند
❇️ بخاطر سرسبزی و نشاطی که سیبه داشت و بند آن به بوته محکم و سفت بود، جداکردن سیبه از بوته براحتی کولزه نبود و کار جداکردن آن از بوته بجای چیدن، لفظ کندن بکار میرفت
♻️کار کندن سیبهها که به پایان میرسید، زنان و دختران به پشت #دار قالی باز میگشتند، تا پساز کار سخت و طاقت فرسای چیدن کولزههای مزرعه،
آن هم در روزهائی که با هوای سرد همراه شده بود،
✨متوجه #قدر دار #قالی و کار قالیبافی شده، بابت زحمات و تلاش روزانه که طی سال #مردانشان در مزارع آبادی داشتند #قدردان شده به درگاه الهی شکرگزاری میکردند
🔄 برداشت پنبه با کندن سیبه به پایان مرحله نزدیک میشد و نوبت کندن #اشولگی (eshvelgi) و خارج کردن آن از مزرعه میرسید که کار کندن بوتههای پنبه سخت بود و توسط مردان و پسران انجام میشد بوتههای پنبه عاری از کولزه و سیبه را #اشولگی میگفتند برگ بسيارى از اشولگیها هنوز سبز و خوراک خوبی برای دامها بهخصوص گوسفندان محسوب میشد
آن روزگار هر کشاورز تعدادی گوسفند، از برّه و کرّه گرفته تا میش و بز،
در #آبشا (absha) نگهداری میکرد این حیوانات زبانبسته در مرحله پایانی حاصل پنبه صاحب شان دامها را به مزرعه میآورد گوسفندان با خوردن برگهای سبز اشولگی، علاوهبر سبک کردن بار الاغ زبانبسته در انتقال اشولگیها به خانه، کار کندن بوتهها را برای رعیت خسته اندکی آسان میکرد
باقیمانده اشولگیهای نزد دامها را در پشتبام یا جائیکه در معرض آفتاب باشد منتقل میکردند تا خشک شود به بوتههای خشکیده گیاه پنبه #وجاری (vejari) میگفتند
🔥آتش وجاری از #حرارت بالائی برخوردار بود و چنانچه در شرایط مناسبی قرار میگرفت ساعتها حرارت و گرمای آن اثربخش بود
باگذاشتن بستهای وجاری در تنور تووخونه (toukhone) علاوهبر نانی که میپختند از حرارت ذغال و خاکستر بجای مانده وجاری داخل تنور، با گذاشتن دیزی حاوی اقلام خوراکی درون #خاکیشتر (khakishtar) تنور،
ساعاتی بعد محتوای دیزی که آنزمان:
آشارزن، آبگوشت، آشجو، شلغم، چغندر یا زردک بود کاملا پخته شده خوشمزه و لذیذ آماده خوردن بود
👇ادامه این مطلب را چهارشنبه آینده پیگیری نمائید
📡 #پابرجمالواجرد
@paborjemalvajerd
📡✍ #حکایتهای عجیب و #شنیدنی مردمان روزگارقدیم کهندیار مالواجرد
✍ نوشته : حجتاله صادقی
🔴حاصل کاشت گیاه پنبه در اراضی کشاورزی مالواجرد
محصولات ذیل را برای ارباب و رعیت درپی داشت :
1⃣ کولزه :
غوزه حاوی پبنه بوده که پنبه آن متعلق به ارباب و غوزه خالی از پنبه یا همان (کولزهولی) مال رعیت میشد
2⃣ کولزهولی :
هم خوراک دامها میشد و هم در کلچی یا شومینههای کوچک استفاده میشد و حرارت خوبی داشت
3⃣ اشولگی :
برگهای سبز و زرد بوته گیاه پنبه خوراک خوبی برای دامها علیالخصوص گوسفندان ارباب بوده است
4⃣ وجاری :
اشولگی خشکیده یا همان بوتههای پنبه پساز خشک شدن، سوخت عالی و متعارف اهالی روستا بود
✍با #سردشدن هوا و کمبود علوفه در مزارع،
💫اهالی برای #دامهای خود از اندوختهای که در #کاهدان ذخیره داشتند، استفاده میکردند
🔶 #کولزهولی با جنس سختی که داشت یکیاز #ذخائر کاهدان بود و #خوراک مقوی و #خوشمزه برای گاوها بهحساب میآمد
🐄برای آنکه حیوان براحتی کولزهولی را بِجَود،
🌒از سر شب مقداری از آن را در گونی ريخته و گونی را در حوضچههای کوچکی که در مسیر آب جاری جویها در محلات و کوچهپس کوچههای آبادی احداث شده بود، قرار میدادند
🥀سپس سنگی روی گونی گذاشته تا هم آن را زیر آب نگه دارد و هم، آب جاری آنرا با خود نبرد
🐓صبح زود گونی را از جوی بیرون میآوردند و ساعتی بعد کولزهولیهای #خيسخورده و نرم را،
🐂با #آردجو آغشته کرده، در #آخور حیوانات میریختند که البته خوراک مقوی برای گاوهای شیرده بود
👇ادامه مطلب فرداشب تقدیم خواهد شد
✅ #باماهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd