eitaa logo
پابـــــ📡ــــــرج‌مالواجرد
2هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
670 ویدیو
1 فایل
☆مجموعه پابرج☆ تاسیس نوروز ۱۳۷۶ ●شبکه‌پابرج ●سایت مالواجرد ●جشنواره ۹۰ ●رادیوپابرج ●پوشش شبکه‌های رسانه‌ملی ●کانال‌ پابرج‌ مالواجرد در : تلگرام، واتساپ، اینستاگرام، بله و ایتا ⚫حسینیه‌پابرج #09123728749 #09916735248 @Hsadeghi48 @Hsadeghi1348
مشاهده در ایتا
دانلود
*⃣ تبلیغاتی 📒 : تعاون با مؤمنین مسجدالزهرا : خیابان خاوران خیابان هوشنگ انورزاده خیابان علی اکبر صادقی نبش کوچه شهید رضا خانجانی مسجد الزهرا ساعت کار: ظهر ها : ⏰۱۱:۳۰ الی۱۳:۰۰ عصر ها : ⏰ ۱۸:۳۰ الی ۲۱:۰۰ 📱۰۹۱۲۳۴۸۱۲۱۰ اقای عبدالرضا بروشان لوکیشن تعاون با مؤمنین مسجدالزهرا : خانجانی https://nshn.ir/vbvYEwexuDpw لینک گروه تعاون با مؤمنین مسجدالزهرا; https://eitaa.com/joinchat/1459290698Cd9e6d31700 @paborjemalvajerd
📡💠 | حضرت امام‌‌‌صادق علیه‌السلام فرمودند: 📖إِنَّ فَضْلَ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَى الْآخِرِ كَفَضْلِ الْآخِرَةِ عَلَى الدُّنْيَا. 📿برتری نماز اول وقت نسبت به آخر وقت، مانند برتری آخرت است نسبت به دنیا. 📡مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج @paborjemalvajerd
📡🔴 از کانال شما، سنگینی‌گناه 🔻مردی بار گندم بر دوش الاغ خود نهاد 🌾و بار گندم چنان زیاد شد که الاغ پاهایش لرزید و در زمین نشست. 🔻هر چقدر تلاش کرد نتوانست برخیزد. 🔹مردی دور دست این صحنه دید گریست. ✨پسرش علت را پرسید. گفت: بر حال خود گریستم که مانند این الاغ باری از گناهان بر دوش می‌کشم. و این بارِ گناهان حال عبادت را از من گرفته‌اند. چنان‌چه این الاغ از سنگینی بار نتوانست برخیزد، سنگینی بار گناهان نیز مرا نمی‌گذارد برای نماز صبح از بسترم برخیزم! 📡 @paborjemalvajerd
📡🎙برشی‌ کوتاه‌ از‌ سخنرانی‌ سخنرانان‌ مکتب 🖤اربعین‌حسینی🖤 🥀بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم🥀 به شخصی به نام محمد بن بشیر خضرمی، به او گفتن: «پسرت رو در سر حداد مسلمین دستگیر کرده‌اند برو آزادش کن.😢» گفت: «فرزندم فدای امام‌حسین (علیه‌السلام).🌹» و نرفت، آقا فهمیدن گفتن: «من بیعتم را برداشتم برو.» او جمله‌ای گفت که امام زمانش از او تشکر👏 کرد. گفت: «این وحشی‌ها اگر زنده زنده تکه تکه‌ام هم بکنند دست از تو بر نمی‌دارم😭.» امام‌حسین (علیه‌السلام) خوشحال شدند و در آن وضعیت پنج تا از پیراهن‌های خودشان را به او هدیه🎁 دادند. و فرمودند: «پسرت با چقدر آزاد می‌شود؟» همه پول را دادند به شخصی تا پسر او را آزاد کند. «خودت را خرج امام‌ حسین(علیه‌السلام) کن آقا پایت می‌ماند…😭.» به ما بپیوندید: https://ble.ir/maktabhoseynieh 📡 @paborjemalvajerd
📡🚰سرگذشت‌ اهالی روستای تاریخی مالواجرد ✍ نوشته‌ی : حجت‌اله‌حاج‌مختار 🙏ضمن تشكر از همراهی‌تان و دوستانی که با خواندن مطالب این بخش که يادآور خاطرات گذشته‌ ایشان می‌باشد و برای ما ارسال می‌کنند 🔴در اینجا یادوخاطره‌ی تمامی درگذشتگانی که 💫روزگاری در مسیر صحرای اندی‌پائین با خوردن آب بر حضرت سیدالشهدا اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام می‌دادند‌ و بر قاتلان اهل‌بیت خصوصا یزید ملعون می‌کردند 💫را گرامی می‌داریم و نثارشان فاتحه‌ای قرائت می‌کنیم اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمد وعجل‌فرجهم 📡 @paborjemalvajerd
📡🚰سرگذشت‌ اهالی روستای تاریخی مالواجرد ✍ نوشته‌ی : حجت‌اله‌حاج‌مختار 7⃣ 👇وارد دالونچی خونه‌ی پدر بزرگم ⚜مرحوم که شدم 👇دیدم خاله‌ام ⚜مرحومه با دست عاجز و ناتوانش نشسته و درب سبو درست می‌کند خاله‌ام در کودکی تشنج کرده بود و دست چپ و پای چپش از مچّ لمس (فلج) شده‌ بود بطوریکه راه می‌رفت و با دست راست کارهایش را انجام می‌داد. 👈 و بعد از تشنج از همان دوران کودکی بعضی وقت‌ها هم می‌کرد 🔰خاله‌ام اغلب اوقات و با بود مشکلات جسمی حاصل از تشنج باعث شده بود تا کارهای روزمره‌ی او با دیگران متفاوت باشد. 💠آن مرحومه جهت و گرفتن وضو به‌ صورت ارتماسی به حوض مرحوم‌حاج‌قاسم که در نزدیکی خانه‌شان (خانه‌ی پدربزرگم) واقع بود می‌رفت. 🌐سرانجام‌ اوایل اردیبهشت‌ سال ۱۳۷۲ خورشیدی 👈که برای طهارت و وضوگرفتن به حوض حاج‌قاسم رفته بود 😢ناگهان و درون حوض می‌افتد و لحظاتی بعد داخل آب کم‌عمق حوض غرق شده 💠مادر بزرگم مرحومه‌مغفوره سکینه‌محمدعلی‌ملاحسن متوجه‌ی غیبت طولانی خاله‌ام می‌شود او که می‌دانست برای تجدید وضو به حوض حاج‌قاسم رفته‌ است بلافاصله به آنجا می‌رود و 😢 بی‌جان خاله‌ام را در وسط حوض می‌بیند که شده‌ بود. 💠 🙏از شما همراهان ارجمند درخواست می‌کنم ارواح اموات خودتان و ارواح خانواده‌ی‌ پدربزرگم فاتحه‌ای قرائت فرمائید 💠اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم 👈بگذریم... ساعت دو بعداز ظهر بود درب خانه‌ی پدر بزرگم زیر دالان نسبتا بزرگے بود 👈که یک‌سر آن جلوی خانه‌ی مرحوم و مرحوم و سر دیگر دالان جلوی درب خانه‌ی مرحوم و مرحوم بود. از این خانه‌ها تنها اثری از خانه حسن‌شمر در کنار عمارت امیرصدرا باقی‌مانده است. 💫مسیر آن دالان را هر روز و سپس می‌کردند تا موقع ظهر یکی و دو نوبت این کار را هر کدام از همسایه‌ها انجام‌ می‌دادند 🌺آب‌پاشی باعث می‌شد زمانی‌که همسایه‌ها در سکوهای دوطرف دالان می‌نشستند : ۱. از بوی خوش کاهگل و هوای خنڪ آنجا لذت ببرند ۲. جریان نسیم خنک به‌دلیل نداشتن گرد و غبار لذت‌بخش بود ✍خلاصه به خاله‌ام که در حال دوختن درب سبو با پارچه‌های اضافه بود سلام کردم و گوشه دالونچی شون نشستم، دیدم که داخل پاشنه‌ی درب مابین دالونچی و اتاق‌شون دوسه‌تا گذاشته‌اند. 👈 به این بخش از خانه‌های‌قدیمی می‌گفتند جنس سبو یا کوزه از سفال (سله‌) است آب کوزه از سله عبور کرده و به‌سطح بیرونی آن نفوذ می‌کند و تا تمام شدن آب 👈سطح خارجی کوزه نمناڪ است آب روی کوزه تبخیر می‌شود و برای تبخیر شدن نیاز به جذب گرما دارد و گرما را از آب داخل کوزه می‌گیرد بدین‌ترتیب آب کوزه خنڪ می‌شود جریان هوا به تبخیر شدن آب کمک می‌کند 👈روزگار قدیم را در مکان‌هائی می‌گذاشتند که جریان هوا آب کوزه‌ها را سریعتر خنڪ کند 👈ادامه فرداشب 📡 @paborjemalvajerd
📡💠السلام علی‌الحسین و علی علی‌بن‌الحسین و علی اولادالحسین و علی اصحاب‌الحسین 🔷قرارعاشقانه‌ذکردعای‌فرج برای سلامتی امام‌زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف 💠نثار ارواح شهدای‌مالواجردی 👇و ⚜مرحوم‌حاج‌براتعلی‌حیدری 👇همسرش ⚜مرحومه‌‌حاجیه‌صدیقه‌‌صادقی 👈و والدینشان 💠بسم‌الله‌الرَّحمن‌ِالرحیم💠 اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَحَافِظاً وَقَائِداً وَنَاصِراً وَدَلِیلًا وَعَیْناًحَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا 📡        —••÷[ شـبـڪـہ پـابـرج ]÷••— @paborjemalvajerd | پابرج مالواجرد