eitaa logo
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
318 دنبال‌کننده
483 عکس
351 ویدیو
6 فایل
با عطر اسپرسو و بوی کاه پذیراتون هستم. ☕📜 ریوجی می‌شنود‌: https://daigo.ir/secret/2399342596 طنین هجویات روزانه + پاسخ پرسش هاتون: https://eitaa.com/storerome
مشاهده در ایتا
دانلود
کشید پاشنه‌ها را، تمام راه دوید به خنده گفت که دیر است و رو به ماه دوید تنش به سطح زمان خورد و کهربائی شد که در پیَ‌ش دل من مثل برگ‌ کاه دوید به جنبش آمد و موهای پر‌کلاغی او یکی دو حاشیه بیرون‌تر از کلاه دوید   که باز شد سر خود بندِ ساعتِ مُچی‌اش و پشت پلک زمان سایه‌ای سیاه دوید به جای صبح، شب از ابتدا زبانه گرفت زمین به دور خود این‌بار اشتباه دوید به غرب و شرق و جنوب و شمال خیره نماند برای درک جهان در چهار راه دوید ولی من از ته دل خواستم که برگردد و ایستادم و هی گلّه‌گلّه آه دوید
به سودای نسیمی آمدم، از چنگ طوفان سر درآوردم که من در نقطه‌ی آغازِ خود، از خط پایان سر درآوردم من آن بذر رها بودم که در خاکی کویری سر فرو بردم که در باغی فراز آرم سری، از خاک گلدان سر در آوردم من آن ابرم که بودم عازم قونیه و شیراز و نیشابور چرا از آسمان تنگ بی‌قانون تهران سر درآوردم؟ من آن مشکم که از بس غرقه‌ی خودبینی خونین‌تان گشتم نهادم سر به زانوی غم و از ناف حیوان سر درآوردم من آن جنّ به پندار شما از هرچه بسم‌الّه گریزانم که از انسان فراری گشتم و از متن قرآن سر درآوردم منم آن قطره کز دریا جدا گشت و به مرداب شما افتاد چه می‌داند کسی؟ شاید شبی از قلب باران سر درآوردم 1403/06/16
به این امید که با صبر، سنگ، لعل شود کنون به سینه نهفتیم گفتنی‌ها را...
گفت: اولین نشانه‌ی عاشق شدن غم است؟ بوسیدمش به گریه و گفتم: غمت مباد...