eitaa logo
پرتو اشراق
850 دنبال‌کننده
26.9هزار عکس
15.5هزار ویدیو
65 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6005585201571300846.mp3
2.17M
🕛 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | 👣 بوسه بر پای پدر 🎙حجت الاسلام 🆔 @partoweshraq
🕑 💠🌹💠 ⚜ حضرت (قدس سره): 🎙ما باید باب توجیه خطا و اشتباه را به روی خود ببندیم، و برای هر خطا، زبان به بگشاییم، و اگر قابل جبران باشد جبران کنیم. 📚 در محضر بهجت، ج ١، ص ٣٠٠. 🆔 @partoweshraq
6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 ‌| 📽 ویدئو پربازدید یوتیوب: ⛔ !! 🔺ویدئویی که بیش از ١۶ میلیون بار دیده شده‌ و همچنان پربازدید است. 🆔 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠🇮🇷💠 📹 | ❓چگونه مواجه شویم؟ ‌‌🔺️ در مراسم سالگرد (ره): 🎙مواجهه‌ی ما با مسائلمان و با دشمنانمان باید: ۱. شجاعانه باشد مرعوبانه نباشد ‌‌‌‌ ۲. امیدوارانه باشد مأیوسانه نباشد ‌‌ ۳. عاقلانه و خردمندانه باشد هیجانی و احساساتیِ سطحی نباشد ‌‌ ۴. مبتکرانه باشد از روی انفعال نباشد ‌‌ ✌اگر به این کیفیّت حرکت کردیم، اگر این‌ جور حرکت کردیم، بدانید ملّت ایران در مواجهه‌ی با همه‌ی قدرتهای بزرگ توفیق خواهد یافت و خواهد توانست پیش برود. ۹۸/۳/۱۴ 🗓 🆔 @partoweshraq
🍾 در مدرسه!! 👴🏻 در مشهد بازار معروفی دارد. مسجد - مدرسه - آب انبار - پل و دارلایتام و اقدامات خیریه دیگری هم از این دست داشته است. واقف بر خیر، و واقف در خیر. 🍷به او خبر داده بودند در ای كه با پول او ساخته شده، طلبه ای شراب می خورد!!! 🗣 ناگهان همهمه ای در مدرسه پیچید. طلاب صدا می زدند حاج عباسقلی است! ⁉ در این وقت روز چه کار دارد، از بازار به مدرسه آمده است؟!! 🚪عباسقلی خان یكسره به حجره‌ی من آمد و بقیه دنبالش. 👥👥 داخل حجره همه نشستند. 👴🏻 ناگهان عباسقلی خان به تنهایی از جایش بلند شد و کتابخانه کوچک من را نشانه رفت... رو به من كرد و گفت: 📗لطفا بفرمایید نام این کتاب قطور چیست؟ 👳🏻گفتم: شاهنامه فردوسی! 💓 دلم در سینه بدجوری می زد. سنگی سنگین گویی به تار مویی آویخته شده است. بدنم می لرزید. ⁉ اگر پشت آن کتاب را نگاه کند، چه خاکی باید بر سرم بریزم؟! 📚 عباسقلی خان دستش را آرام به سوی کتاب های دیگر دراز کرد... 👴🏻 ببخشید، نام این کتاب چیست؟ 👳🏻 بحارالانوار. 👴🏻 عجب...! این یکی چطور؟ 👳🏻 گلستان سعدی... 👴🏻 چه خوب...! این یکی چیست؟ 👳🏻 حلیه المتقین... 👴🏻 و این یکی؟! ⏳لحظاتی بعد، آن چه نباید بشود، به وقوع پیوست! 👴🏻 عباسقلی خان، آن چه را که نباید ببیند، با چشمان خودش دید. کتاب حجیمی را نشان داد و با دستش آن را لمس کرد... سپس با چشمانی از حدقه درآمده به پشت کتاب اشاره کرد و با لحنی خاص گفت: ⁉ این چه نوع کتابی است، اسمش چیست؟!! 🍾 📕 معلوم بود. عباسقلی خان پی برده بود و آن شیشه لعنتی پنهان شده در پشت همان کتاب را هدف قرار داده بود. 🌀 برای چند لحظه تمام خانه به دور سرم چرخید، چشم هایم سیاهی رفت، زانوهایم سست شد، آبرو و حیثیتم در معرض گردباد قرار گرفته بود. 👳🏻 چرا این کار را کردم؟! چرا توی مدرسه؟! خدایا! کمکم کن، نفهمیدم، اشتباه کردم... 👥👥 خوشبختانه همراهان عباسقلی خان هنوز روی زمین نشسته بودند و نمی دیدند، اما با خود او که آن را در اینجا دیده بود چه باید کرد؟ 👴🏻 بالاخره نگفتی اسم این کتاب چیست؟ 👳🏻چرا آقا... الان می گم. داشتم آب می شدم. خدایا! دستم به دامنت. 👌در همین حال ناگهان فکری به مغزم خطور کرد و ناخودآگاه بر زبان راندم: 👳🏻 یا ستار العیوب، و گفتم نام این کتاب، « » است آقا!! ⏳فاصله سوال آمرانه عباسقلی خان و جواب التماس آمیز من چند لحظه بیشتر نبود... شاید اصلا انتظار این پاسخ را نداشت. 💔 دلم بدجوری شکسته بود و خدای شکسته دلان و متنبه شدگان این پاسخ را بر زبانم نهاده بود. 👴🏻حالا دیگر نوبت عباسقلی خان بود... 👳🏻احساس کردم در یک لحظه لرزید و خشک شد. طوری که انگار برق گرفته باشدش. شاید انتظار این پاسخ را نداشت. 👴🏻 چشم هایش را بر هم نهاد. چند قطره اشک از لابلای پلک هایش چکید. 👣 ایستاد و سکوت کرد. 📕ساکت و صامت و یکباره کتاب ستار العیوب(!) را سرجایش گذاشت و از حجره بیرون رفت. همراهانش نیز در پی او بیرون رفتند، حتی آنها هم از این موضوع سر در نیاوردند، و هیچگاه به روی خودش هم نیاورد که چه دیده است. 🔆🔅🔆🔅🔆 👳🏻...اما محصل آن مدرسه، هماندم عادت را به عبادت مبدل کرد. سر بر خاک نهاد و اشک ریخت. 🗓 سالیانی چند از آن داستان شگفت گذشت، محصل آن روز، بعدها معلم و مدرس شد و روزی در زمره بزرگان علم، قصه زندگی اش را برای شاگردانش تعریف کرد. 👳🏻«زندگی من معجزه ستارالعیوب است» ستار العیوب یکی از نام های احیاگر و معجزه آفرین خدا است و من آزاد شده و تربیت یافته همان یک لحظه رازپوشی و جوانمردی عباسقلی خانم که باعث تغییر و تحول سازنده ام شد. 📗برگرفته از: «اخلاق پیامبر و اخلاق ما»، نوشته‌ی استاد جلال رفیع. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6023653003704140422.mp3
3.85M
🕥 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | ⚠ آثار خطرناک 🌹 راه برطرف شدن گرفتاری‌ها 🎙حجت الاسلام 🆔 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜ امام على (عليه السلام): 🔅راستى، تو را نجات مى دهد، هر چند از آن بيمناك باشى و دروغ، تو را نابود مى كند، گر چه از آن خطرى براى خود حس نكنى. 🔅«الصِّدقُ يُنجِيكَ و إن خِفتَهُ، الكِذبُ يُردِيكَ و إن أمِنتَهُ». 📚 ميزان الحكمه، جلد ۶، صفحه ١٧٧. 🆔 @partoweshraq #حدیث
🌹 #سواد_زندگی 👌لبخند بزن؛ وقتی با خانواده ات دور هم جمع شده اید، 🚼🚻 خیلی ها هستند آرزوی داشتن خانواده را دارند... 👌لبخند بزن؛ وقتی داری سرکارت می‌روی، 🛠 خیلی ها هستند در به در بدنبال کار و شغل هستند... 👌لبخند بزن؛ چون تو صحیح و سالم هستی، 💉 خیلی ها هستند دارند بخاطر بازگشت سلامتی شان میلیونها خرج می کنند... 👌لبخند بزن؛ چون «تو» خودت هستی، 👤و خیلی ها آرزو دارند که اکنون بجای «تو» باشند... 🌺 لبخند بزن و همیشه لبخند بر لبانت داشته باش و خدا را شاکر باش... 🌻 قناعت پیشه کن و بر آنچه خداوند ارزانی ات داشته راضی و تسلیم باش... 🆔 @partoweshraq
🌻 به‌ نام خدای سمیع و بصیر 🌻 خطاپوش و بخشنده بی‌ نظیر 🌸 به‌ نام خدای علیم و حکیم 🌸 رحیم و بسیط و شریف و نعیم 🌺 به‌ نام خداوند وجد و سرور 🌺 پدید آور عشق و احساس و شور 💐 سلام همراهان عزیز ☀ صبحتون بخیر و شادی 🆔 @partoweshraq #شعر