eitaa logo
پرتو اشراق
807 دنبال‌کننده
28.1هزار عکس
17.1هزار ویدیو
74 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
پرتو اشراق
🏛 قيصر روم و سخنى بزرگ! 🔥 عبدالملك بن مروان (پنجمين خليفه اموى) از طاغوت هاى خاندان ستمگر بود، و به عنوان امير مسلمين، چند سال، خلافت كرد. ✝ در تاريخ آمده: قيصر روم (شاه ابرقدرت روم در آن عصر) براى عبدالملك به اين مضمون نامه اى نوشت: 📜 آن شترى كه پدرت (مروان) بر آن سوار شد و از مدينه فرار كرد خورده شد (يا آن را خوردم) و اينك صد هزار و صد هزار و صد هزار نفر لشكر به سوى تو (براى سركوبى تو) مى فرستم (منظور قيصر روم اين بود كه ديگر شترى نيست كه بر آن سوار شده و مثل پدرت فرار كنى و حتماً دستگير و مغلوب مى شوى). 📜 عبدالملك پس از دريافت اين نامه، براى حجاج بن يوسف ثقفى (فرماندار خونخوارش) نامه اى نوشت و از او خواست كه از (ع) بخواهد كه چگونگى جواب نامه قيصر روم را آن گونه كه موجب وحشت او شود، بفرمايد. 🏇 پس از رسيدن نامه به دست حجاج، وى جريان را به امام سجاد (ع) عرض ‍ كرد. 🌹امام فرمود: براى عبدالملك بنويس كه در جواب شاه روم چنين بنويسد: 🔅«براى خداوند لوح محفوظ هست كه در هر روز سيصد بار، آن را ملاحظه مى كند، و هيچ لحظه اى نيست مگر اينكه خداوند در آن لحظه، افرادى را مى ميراند، و زنده مى كند، و ذليل و خوار مى نمايد، و عزت مى بخشد، و آنچه بخواهد انجام مى دهد، و من اميد آن را دارم كه خداوند در يكى از لحظه ها شر تو را از ما باز دارد». 🪶 حجاج، همين مطلب را براى عبدالملك نوشت، و عبدالملك نيز پس از دريافت نامه حجاج، همين مطلب را در جواب نامه تهديدآميز قيصر روم نوشت! 🏇🏛 وقتى كه نامه به قيصر رسيد و آن را خواند (وحشت زده شد) و گفت: ما خرج هذا الا من كلام النبوة: اين مطلب جز از گفتار نبوت، نشات نگرفته است! ✅ قابل ذكر است كه پيامبران و امامان، بر اساس قانون اهم و مهم گاهى افراد فاسد را براى دفع افسد (فاسدتر) راهنمائى مى كردند: 👑 غرور سلطنت! 🕌 عبدالملك بن مروان (پنجمين خليفه اموى) قبل از آنكه بر مسند خلافت بنشيند، همواره در مسجد بود، و با قرآن و دعا سر و كار داشت، به گونه اى كه او را حمامة المسجد (كبوتر مسجد) مى ناميدند، وقتى كه پس از مرگ پدرش، خلافت به او رسيد، در مسجد مشغول قرائت قرآن بود، خبر مقام خلافت را به او دادند، او قرآن را به دست گرفت و به آن خطاب كرد و گفت: 📗 سلام عليك هذا فراق بينى و بينك: خداحافظ، اكنون زمان جدائى بين من و تو است!! 🔥 غرور سلطنت آنچنان او را مسخ و غافل كرد كه شراب مى خورد، و يكى از استاندارانش، حجاج بود كه دهها و صدها هزار نفر مسلمان را كشت، خودش مى گفت: 🗡 من قبل از سلطنت از كشتن مورچه اى مضايقه داشتم ولى اكنون حجاج براى من نوشته كه صدها نفر را كشته ام، ولى اين خبر در من هيچ اثر نمى كند، و روزى يكى از دانشمندان زمان (بنام زهرى) به او گفت: شنيده ام شراب مى نوشى گفت: 🩸آرى، خون مردم را نيز مى نوشم!! 📔 داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى 🔰 : 🌐 قصیده‌ای که فرزدق شاعر در مدح امام سجاد علیه السلام آنهم در مقابل دشمن آن حضرت سرود!! 🌐 پندهاى امام زين العابدين عليه السلام در روزهاى جمعه 🌐 اطلاع امام سجاد (علیه السلام) از نامه مخفیانه حاکم! 🌐 حکایتی از مدارا و نرمخویی با فامیل ناسزاگو 🌐 حسن عاقبت پیرمرد شامی 🌐 برخورد عجیب با دزد ناپاک! 🌐 چقدر حاجى كم است؟! 🌐 طولانى ترين روز عمر انسان 🌐 نيايش سجاد علیه السلام در کنار کعبه 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
❤️ ببخش تا تو را ببخشند؛ بگذر تا از تو درگذرند! ⚜ امام صادق می فرمایند: 🌙 چون وارد مى شد، امام على بن الحسين غلام و كنيز خود را تنبيه نمى كرد و اگر غلام و كنيز، خطا و نافرمانى مى كردند، پيش خود می نوشت: 🪶 «فلان غلام و فلان كنيز در فلان روز و فلان وقت، گناه كرد». 🌘 و او را تنبيه نمى‌كرد و تنبيه آنان را نگه مى‌داشت، تا آن كه آخرين شب ماه رمضان مى‌شد. 👥👥 [پس] همه را صدا مى‌كرد و دور خودش جمع مى‌نمود. 📜 سپس آن نوشته را بيرون مى آورد و مى فرمود: «فلانى! چنين و چنان كردى و من تو را تنبيه نكردم. آيا به ياد دارى؟» ✋🏻 مى گفت: آرى، اى پسر پيامبر! تا آن كه به آخرين نفر مى‌رسيد و از همه اعتراف مى‌گرفت. 🌹سپس ميان آنان مى‌ايستاد و به آنان مى‌فرمود: با صداى بلند بگوييد: 🔅«اى على بن الحسين! خداوند، همه كارهايت را زير نظر داشته است، آنگونه كه تو كارهاى ما را زير نظر داشته اى. نزد او نوشته‌اى است كه به حق بر تو گواهى میدهد و هيچ كار كوچك و بزرگى را كه كرده اى، فروگذار نمى‌كند و همه را حسابرسى مى‌كند و هر كارى را كه كرده اى، نزد او حاضر مى‌يابى، همانگونه كه ما هر چه را كرده‌ايم، نزد تو حاضر يافتيم. پس، عفو كن و درگذر، همچنان كه تو از خداى بزرگ، انتظار عفو دارى و دوست دارى كه آن فرمان روا از تو درگذرد. 🔅پس، از ما درگذر تا او را بخشاينده بيابى كه او به تو مهربان و آمرزنده است و پروردگارت به كسى ستم نمی‌كند. همانگونه كه نزد تو نوشته اى است كه بر ضدّ ما به حق گواهى میدهد و هر كار ريز و درشتى را كه انجام داده ايم، بر شمرده است. پس، اى على بن الحسين! به يادآور خوارى ايستادنت را در برابر پروردگارت، آن داور دادگر كه به اندازه سنگينىِ خردلى به كسى ظلم نمیكند و آن را روز قيامت مى آورد و خداوند به عنوان حسابگر و گواه، كافى است. پس، عفو كن و در گذر تا خداى فرمانروا هم از تو در گذرد و ببخشايد؛ چرا كه خودِ او مى فرمايد: و بايد عفو كنند و گذشت نمايند. آيا دوست نداريد كه خداوندْ شما را بيامرزد؟» 🌹امام سجّاد اين سخنان را درباره خود بلند میگفت و به آن غلامان تلقين مى‌كرد. آنان نيز همراه وى هم صدا مى‌شدند، در حالى كه وى ميان آنان ايستاده بود و گريه و زارى مى كرد و مى‌فرمود: 🤲🏻 «خدايا! ما را دستور داده اى كه از هر كه بر ما ستم كرده، درگذريم. ما به خودمان ستم كرده ايم. ما از آنكه بر ما ستم كرده، گذشتيم، آنگونه كه تو فرمان دادى. پس، تو هم از ما در گذر كه تو به بخشايش، سزاوارتر از ما و فرمانبرانى. تو ما را فرمان دادى كه درخواست كننده اى را از درِ خود نرانيم. اينك، ما به درگاه تو آمده ايم و سائلانى بينواييم و در آستان تو، به خاك افتاده ايم و خواستار بخشش و احسان و عطاى توييم. پس با عطاى خود بر ما منّت بگذار و محروممان مكن، كه تو بر اين، از ما و فرمانبران، سزاوارترى! خدايا! تو بزرگوارى، پس مرا گرامى بدار؛ - چون از خواهندگان درگاه توام ـ، و احسان خويش را عطا میكنى، پس مرا هم به بهره مندان از احسانت بياميز، اى بزرگوار!» 🌹سپس رو به آنان مى‌كرد و مى‌فرمود: 🔅«من شما را بخشيدم. آيا شما هم از من و از بدرفتارى من با خودتان درگذشتيد؟ من مالك بدى هستم. فرومايه و ستمگرم. برده مالكى هستم كه بزرگوار و بخشنده و دادگر و نيكوكار و اهل احسان است». 👥👥 مى گفتند: سرورا! از تو درگذشتيم. تو بدى نكرده اى! 🌹پس به آنان مى فرمود: 🤲🏻 «بگوييد: خدايا! از على بن الحسين درگذر، آن گونه كه او از ما گذشت. او را از آتشْ آزاد كنْ، آن گونه كه ما را از بردگى رهانيد». 👥👥 آنان نيز چنين مى گفتند. 🌹پس مى‌فرمود: 🤲🏻 «خدايا، اى پروردگار جهانيان! اجابت كن. برويد، شما را بخشودم و آزادتان كردم، به اميد آنكه [خداوند] از من درگذرد و آزادم كند». 💰پس، آنان را آزاد مى كرد. روز كه مى‌شد، به آنان جايزه مى.داد كه [آبروى] آنان را نگه دارد و از آنچه در دست مردم است، بى نيازشان كند». 📚 إقبال الأعمال ۲۶۱/۱ 📚 بحارالأنوار ۱۸۶/۹۸ ✍🏻 پی‌نوشت: مقتدا و اسوه بودن ائمۀ طاهرین بدان معناست که ما سعی نمائیم از آنان تقلید نموده، سیره، منش و رفتار آن بزرگواران را سرمشق و الگوی خود قرار دهیم. 🔅امروزه وقتی این گونه رفتار و روش زندگی امام زین العابدین برای ما نقل می‌شود، آنرا دست نیافتنی تلقی می‌کنیم؛ و به نظرمان میرسد که بیشتر به افسانه شبیه است. علت این بیگانگی این است که نسبت به امامان خود شناخت کافی نداریم؛ و در میان شیعیان افرادی را که ولو به قدر ناچیزی، در این وادی سلوک کرده باشند ندیده ایم. 🔅اما این کمالات و این عظمت اخلاق و رفتار افسانه نیست. اگرچه ما در این آخرالزمان، امثال شاگردان را هم ندیده ایم؛ اما باید بتوانیم با خواندن و شنیدن این سجایای عظیم، در خود تغییراتی در جهت نزدیک شدن به پیشوایان طاهرینمان پدید آوریم. ان شاءلله
پرتو اشراق
🗡 عبدالملک مروان و طلب شمشیر رسول خدا صلی‌الله علیه و آله از امام سجاد علیه‌السلام و پاسخ قاطع امام 🌕 چهاردهم روزی است که عبدالملک مروان خلیفه خونریز اموی، قاتل امام زین العابدین علیه‌السلام، جنایتکاری که فردی چون حجاج بن یوسف ثقفی را بر شیعیان مسلط کرد و دستور تخریب بیت‌الله الحرام را به حَجاج داد، جان به مالک دوزخ سپرد! 🩸عبدالملک که پس از واقعه جانسوز کربلا به دنبال مشروعیت بخشی دوباره به بود مطلع شد که شمشیر رسول خدا صلی الله علیه و آله نزد حضرت زین العابدین (علیه‌السلام) است. فردی را نزد امام فرستاد و تقاضا کرد شمشیر را به او ببخشند، اما امام نپذیرفتند! 📜 عبدالملک با شنیدن این خبر، نامه‌ی تندی خطاب به ایشان نوشت و تهدید کرد سهم آن حضرت را از بیت المال قطع می‌کند. 🌹 (علیه‌السلام) در پاسخش چنین نوشتند: 🪶 «خداوند برای متقین و پرهیزگاران از آنچه برایشان ناخوشایند است، راه خروج قرار داده، آن را ضمانت کرده و روزی‌شان را از جایی که فکرش را نمی‌کنند، به آنان می‌رساند. او در قرآن فرموده: 🔅«خداوند تمامی خائنین ناسپاس را دوست ندارد». حال تو بنگر کدامیک از من و تو، مستحق این آیه هستیم». 📚 بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۹۵ به نقل از محاسن برقی و مناقب ابن شهر آشوب ✍🏻 از قاطعیت امام در پاسخ به عبدالملک این طور بر می‌آید که انگیزه‌ی عبدالملک در تقاضای شمشیر رسول خدا صلی الله علیه و آله، بسیار اساسی‌تر از داشتن یک شیء عتیقه و یا حتی متبرک بوده است. 🗡 او می‌دانسته وجود شمشیر پیامبر نزد امام سجاد نشانه اولویت و حقانیت او برای امامت و رهبری جامعه و جانشینی پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) در همه شئون سیاسی و اجتماعی است. ✅ به خاطر داشته باشید: 🗡 سلاح رسول الله (صلی الله علیه و آله) ودیعه‌ی رسوا کنندگان کذابین مدعی مقام امامت و در عصر غیبت رسوا کننده مدعی مقام قائمیت است. 🔥 سلاحی كه احمد اسماعيل بصری مدعی کذاب مقامات امام عصر (ارواحنا فداه) با نام مستعار احمدالحسن آن را ندارد و اتباع او مجبورند بگويند سلاح يعنی؛ علم!!! 🗡 مشخصات این سلاح در روایات: 🔆 ١- تحويل حضرت امیر عليه السلام شد. 🔆 ٢- بين ائمه دست بدست ميگردد. 🔆 ٣- در حال حاضر نزد امام عصر علیه السلام می باشد. 🔆 ٤- مدتي تحويل ام سلمه شد تا دست دشمن نيفتد. 🔆 ٥- بعد تحويل امام سجاد علیه السلام شد. 🔆 ٦- امام صادق عليه السلام آنرا در شكاف ديوار مخفي كرده بودند. (همبوشی ها بگویند این علم احمد چطور رفت لای شکاف دیوار!!!) 🔆 ٧- امام صادق عليه السلام با دانستن مشخصات تيغه و دسته با زيدی ها تحدی كردند. 🔆 ٨- زيور سلاح از نقره بود. 🔆 ٩- جبرئيل آنرا از آسمان براي پيامبر آورده است. 🔆 ١٠- جزو ودايع امامت است. 📚 مدارک احادیث فوق در كافي شریف، ج ١، صفحات ۷۸، ۳۴۹ و ج ٢، صفحات ٢٢٢، ۲۲۱، ۲۱۹، ۲۲۵ و ج ٤، ص٢١٣. 📢 پیروان احمد بصری فقط کمی تحقیق و تعقل کنید که امام هادی علیه السلام فرمودند: 🔅«العقلُ یُعرف به الصادق علی الله فیصدّقه و الکاذب علی الله فیکذّبه»؛ 🔅به واسطه عقل مدعیان صادق از مدعیان کاذب شناخته می‌شوند! 📗 الکافی، کتاب العقل و الجهل، ح ۲۰ 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🥀 اجساد شهدای کربلا پس از چند روز و توسط چه کسانی دفن شدند؟ 📚 طبق نقل کتاب‌های تاریخی و مقاتل، دفن بدن مطهر ـ علیه السلام ـ و اجساد مطهر شهدای کربلا در پایان روز دوازدهم (شب سیزدهم) محرم توسط گروهی از مردان قبیله بنی‌اسد که در نزدیکی کربلا چادر زده و سکونت داشتند، انجام شده است. ⛺️ بنی اسد، نام تیره‏ ای از قبایل عرب، از فرزندان اسد بن خزیمه بن مدرکه است، این قبیله‏ توفیق و افتخار دفن پیکر مطهر حضرت سیدالشهدا و انصار آن حضرت را پس از واقعه‏ کربلا در سال ۶۱ ه.ق داشتند. جمعی از اصحاب، علما، شعرا و زعمای امامیه از این قبیله‏ برخاسته‏ اند. برخی از همسران پیامبر اکرم‏ (ص‏) نیز از همین قبیله بوده‏ اند. 🐪🐫 این قبیله در سال ۱۹ هجری از بلاد حجاز به عراق رفته، در کوفه و غاضریه از نواحی کربلا سکونت‏ کردند. از قبایل سلحشور عرب محسوب می‏گردند. 🌴 هنگام بنای کوفه، این قبیله محله‏ خاصی را در جنوب مسجد کوفه به خویش اختصاص دادند. در سال ۳۶ هجری در جنگ‏ جمل، با مولا علی‏ (ع‏) بیعت کردند و در کنار آن حضرت جنگیدند. ⚔ در قیام در سال ۶۱ به سه دسته تقسیم شدند: موافق با حضرت و مخالف و بی‏ طرف: 🌷 حبیب بن مظاهر، انس‏ بن حرث، مسلم بن عوسجه، قیس بن مسهر، موقع بن ثمامه و عمرو بن خالد صیداوی از سران موافق بودند؛ 🔥 و حرملة بن کاهل اسدی، قاتل طفل شیر خوار، از سران مخالف بود. 🥀 گروهی از دسته سوم (بی‏طرف ها) پس از شهادت امام حسین (ع‏)، زنانشان بر میدان جنگ گذر کرده‏ و اجساد را دیدند و تحت تاثیر قرار گرفتند و به سرزمین خود رفته، مردان را جهت دفن‏ اجساد، خبر کردند. ⛏ ابتدا زنان بیل و کلنگ به دست گرفته به طرف کربلا روان شدند. پس از مدتی وجدان مردان بنی اسد بیدار گشت و به خود آمدند و به دنبال زنان راه افتاده به دفن‏ اجساد امام و یارانش پرداختند. 🌷 در این هنگام (ع) بصورت ناشناس در جمع آنان حاضر و یکی یکی بدنها را به بنی اسد معرفی کرده و آنها بدنها را دفن می کردند. پس از دفن شهدا حضرت امام سجاد(ع) خود را به آنان معرفی کردند. فداکاری افراد این قبیله سبب شهرت آنان شد و از آن پس شیعیان به‏ نظر احترام و محبت به قبیله بنی اسد می‏ نگرند. 📚 دایرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۳۴۰ 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌹 فصاحت و بلاغت ✋🏻 خطبه‌ها و بیانات امام سجاد که در کوفه و شام و مدینه و در موارد دیگر در واقعه‌ی کربلا ایراد فرمود و نفوذ و اثراتش در دلها، خود بالاترین دلیل بر حسن بلاغت و کمال فصاحت آن حضرت است. 📔 تنها نگاهی به صحیفه‌ی کامله‌ی سجادیه، و بدایع معانی و فصاحت الفاظ و بلاغت عبارات و ترکیب کلمات و سخنان زیبا و لطایف و حقایق الهی و زیبایی و شکوه و قدرت روحی که در تعبیرات روح پرور حضرت سجاد علیه‌السلام دیده می‌شود خود این حقیقت را آشکار می‌سازد، که در فصاحت و بلاغت هیچ کس به پایه‌ی آن حضرت نرسیده چنان که صحیفه‌ی کامله به انجیل آل محمد (ص) شهرت یافته، و کلمات معجزه آسا از صحیفه‌ی سجادیه و ادعیه و غیره که از آن حضرت باقی مانده است خود اعجازیست که تا حال کسی از فصحای عرب نتوانسته است بمانند آنها بیاورد و در برابر عظمت آن خاضع و خاشع گردیده‌اند، و ما در صفحات آینده در بخش کتب و آثار آن حضرت صحیفه‌ی کامله را به تفصیل مورد بحث قرار خواهیم داد. 📗 منبع: زندگانی امام زین العابدین علی بن الحسین؛ سید محسن امین حسینی عاملی؛ ترجمه حسین وجدانی؛ مؤسسه انتشارات امیرکبیر چاپ سوم ۱۳۷۴. 📚 دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده: جمعی از نویسندگان، جلد ۱، صفحه ۷۹۴. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🩸افتخار شهادت و غصۀ اسارت ⛓ ⚜ امام سجاد علیه‌السلام فرمود: ▪️يَا ابْنَ زِيَادٍ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنَا عَادَةٌ وَكَرَامَتَنَا الشَّهَادَةُ؛ ▪️«ای پسر زیاد! مگر نمی‌دانی کشته شدن، عادت ماست و شهادت، افتخار ما؟!» 📓 اللهوف، ص ۱۶۲. 📚 و در همین مقام نقل شده است: 💧که هرگاه جناب ابوحمزۀ ثمالی به محضر علیه السلام می‌رسید، آن حضرت را با حال گریان مشاهده می‌کرد! ✋🏻 روزی عرضه داشت: ای آقای من! این گریه و اندوه شما کی تمام می‌شود؟ 🌷 حضرت فرمودند: ▪️«یعقوب، فرزند اسحاق، فرزند ابراهیم، پیامبری بود، فرزند پیامبری دیگر. او دوازده پسر داشت، و چون خدا یکی از آنان را از چشمش پنهان کرد، از شدت اندوه، موی سرش سپید شد، از غم، قامتش خمید، و از گریه، بینایی‌اش را از دست داد؛ با آنکه پسرش هنوز زنده بود و در همین دنیای خاکی نفس می‌کشید. اما من، با دو چشم خودم پدرم، برادرم، و هفده تن از اهل‌بیت خویش را دیدم که بر زمین کربلا افتاده بودند، همه کشته، همه غرق در خون... پس چگونه اندوهم پایان پذیرد؟ چگونه اشکم خشک شود؟» ✋🏻 ابوحمزه عرضه داشت: «ای آقای من! کشته شدن رسم شماست، و کرامت شما از سوی خدا، شهادت است». 🌷 در این هنگام امام سجاد علیه‌السّلام به او فرمودند: ⛓ «آری، اما آیا اسیر شدنِ زنان ما هم رسم و سنت ماست؟! ⛺️ ای ابا حمزه! به خدا سوگند، هرگاه نگاهم به عمّه‌ها و خواهرانم می‌افتد، بی‌اختیار به یاد آن صحنه می‌افتم: که چگونه در بیابان سوزان، از خیمه‌ای به خیمه‌ای دیگر می‌گریختند، و فریاد جگرسوز دشمن بلند بود که: 🔥 «خیمه‌های ستمگران را بسوزانید!» 📚 سلسله مجمع مصائب اهل البیت علیهم السلام، ج ۱، ص ۱۰۳. ▪️خبر آن نیست که اموال به غارت رفته ▪️خبر این است که زینب به اسارت رفته 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
10.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 و نشر دهید | 🌹 دستورالعمل ویژه‌ی علیه السلام برای کسب قدرتِ روحی و جسمی و غلبه بر موانع گوناگون 🎙 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
💠💎💠 🌹 تعلیم و تغییر اخلاق در جامعه اسلامی از اقدامات امام سجاد علیه‌السلام ⚜ رهبر انقلاب: 🎙 به تعلیم و تغییر اخلاق در جامعه اسلامی کمر بست. چرا؟ چون طبق تحلیل آن امام بزرگوار، بخش مهمّی از مشکلات اساسی دنیای اسلام که به فاجعه کربلا انجامید، ناشی از انحطاط و فساد اخلاق مردم بود. ▪️اگر مردم از اخلاق اسلامی برخوردار بودند، یزید و ابن‌زیاد و عمر سعد و دیگران نمیتوانستند آن فاجعه را بیافرینند... ممکن نبود حکومتها - ولو فاسد باشند؛ ولو بی‌دین و جائر باشند - بتوانند مردم را به ایجاد چنان فاجعه عظیمی؛ یعنی کشتن پسر پیغمبر و پسر فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها وادار کنند. ۱۳۷۲/۰۴/۲۳ 🗓 🏴 سالروز علیه السلام 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🔥 ترس عبدالملک از هیبت هاشمی امام سجاد علیه السلام 🌹 حضرت سجاد علیه السلام فرموده است: ▪️«دوست ندارم که با ذلت نفس به ارزنده ترین سرمایه ها و ثروت ها دست یابم». 🌴🕌 ابن شهاب زهری نقل می کند که عبدالملک مروان گروهی را از شام به مدینه فرستاد که علیه السلام را به شام ببرند. ⛓ آنها حضرت را غل و زنجیر نموده به شام بردند!! 👳🏼‍♂ من به نگهبانان التماس کردم که مرا اجازه دهید تا جهت عرض سلام خدمت ایشان برسم، اجازه دادند. ⛓ وقتی خدمت حضرت رسیدم ایشان را در غل و زنجیر دیدم و گریستم و عرض کردم: ✋🏻 دوست دارم که این غل و زنجیر بر من باشد و شما از آن در اذیت نباشید. 🌹 حضرت تبسم نموده و فرمود: ▪️«ای زهری گمان می کنی که این غل و زنجیر را رهایی نیست نه چنین است». ⛓ بعد پاها و دست های خود را از غل و زنجیر بیرون آورد و فرمود: ▪️«وقتی برای شما چنین چیزی پیش آمد عذاب خدا را یاد کنید و از آن بترسید و تو مطمئن باش که من دو روز بیشتر با این ها همراه نخواهم بود!!» 🌴🕌 روز سوم دیدم که نگهبانان و مأمورین عبدالملک سراسیمه به مدینه برگشتند و به دنبال حضرت می گشتند و از وی نشانی نمی یافتند و گفتند که ما دور ایشان نشسته بودیم و ناگهان مشاهده کردیم فقط غل و زنجیر در جای او هست و از خودش اثری نیست!!! 🐫🐪 بعد از مدتی من به شام رفتم. 🏰 عبدالملک مروان را دیدم از من احوال حضرت را پرسید. من آنچه دیده بودم برای او نقل کردم. 🔥 عبدالملک گفت: به خدا قسم همان روز که مأموران من به دنبال او می گشتند در شام به خانه ی من آمد و به من گفت: 👈🏻 تو با من چه کاری داری؟ 🔥 من گفتم: دوست دارم با من باشی! 👈🏻 فرمود: «من دوست ندارم با تو باشم»، این را گفت و از نزد من رفت. ❤️‍🔥 به خدا قسم چنان هیبتی از وی در دل من ایجاد شد که وقتی به خلوت آمدم لباس خود را آلوده دیدم!!! 👳🏼‍♂ زهری می گوید: من گفتم: علی بن الحسین علیهماالسلام با خدای خود مشغول است به او گمان بد مبر!! 🔥 عبدالملک گفت: خوشا به حال کسی که مانند او مشغول باشد. 📔 منبع: معجزات امام سجاد؛ حبیب الله اکبرپور؛ نشر الف؛ چاپ دوم تابستان ۱۳۸۳. 📚 دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده: جمعی از نویسندگان، جلد ۱، صفحه ۱۸۷. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
📖 توصیه امام مهدی علیه السلام به خواندن صحیفه سجادیه ⚜ محدث عظیم و سالک وارسته مرحوم مجلسی اول می‌فرماید: 🌌 در اوایل جوانی مایل بودم نماز شب بخوانم اما نماز قضا بر عهده ام بود و به همین دلیل احتیاط می کردم و نمی خواندم. ✋🏻 خدمت شیخ بهائی رحمت الله علیه عرض نمودم، فرمود: نماز قضا بخوان. 💭 اما من با خود می گفتم نماز شب خصوصیات خاص خود را دارد و با نمازهای واجب فرق می کند. 🌕 یک شب بالای پشت بام خانه ام در خواب و بیداری بودم که امام زمان علیه السلام را در بازار خربزه فروشان اصفهان در کنار مسجد جامع دیدم. 👣 با شوق و شعف نزد او رفتم و سوالاتی کردم از جمله خواندن نماز شب. 🌹 فرمود: بخوان! ✋🏻 عرض کردم: یا بن رسول الله، همیشه دستم به شما نمی رسد! کتابی به من بدهید که به آن عمل کنم. 🌹 فرمود: برو از آقا محمد تاج کتاب بگیر! 📗 در خواب گویا او را می شناختم؛ رفتم کتاب را از او گرفتم و مشغول خواندن بودم و می گریستم که از خواب بیدار شدم. 💭 از ذهنم گذشت که شاید محمد تاج همان شیخ بهائی است و منظور امام از تاج، این است که شیخ بهایی ریاست شریعت را در آن دوره به عهده دارد. 📖 نماز صبح را خواندم و خدمت ایشان رفتم. دیدم شیخ با سید گلپایگانی مشغول مقابله صحیفه سجادیه است. ✋🏻 ماجرا را برایش نقل کردم. ☝️🏻 فرمود: ان شاء الله به چیزی که می خواهی می رسی. 🕌 بعد ناگهان یاد جایی که امام زمان را در آن ملاقات کرده بودم، افتادم و به کنار مسجد جامع رفتم. در آنجا آقا حسن تاج را دیدم که از آشنایان قدیمم بود!! 👳🏻‍♂ مرا که دید گفت: ملا محمد تقی! من از دست طلبه ها به تنگ آمده ام. کتاب را از من می گیرند و پس نمی دهند. بیا برویم خانه یک سری کتاب به تو بدهم. 🚪 مرا به خانه اش برد، درِ اتاقی را باز کرد و گفت: هر کتابی را که می خواهی بردار! 📗 کتابی را برداشتم؛ ناگهان دیدم همان کتابی است که دیشب در خواب دیده بودم. صحیفه سجادیه بود. به گریه افتادم. برخاستم و بیرون آمدم. 👳🏻‍♂ گفت: باز هم بردار! 📗 گفتم: همین بس است. 📖 پس شروع نمودم به تصحیح و مقابله و آموختن صحیفه سجادیه به مردم و چنان شد که از برکت این کتاب، بسیاری از اهل اصفهان مستجاب الدعوه شدند. 🌷 مرحوم مجلسی دوم می فرماید: ⏳ مجلسی اول چهل سال از عمر خود را صرف ترویج صحیفه کرد و انتشار این کتاب توسط او باعث شد که اکنون خانه ای نیست که صحیفه در آن نباشد. این حکایت بزرگ باعث شد بر صحیفه شرح فارسی بنویسم که عوام و خواص از آن بهره‌مند شوند. 📚 منابع: 📚 امام شناسی، ‌ج ۱۵، ص ۴۹؛و ۵۰. 📚 بحارالانوار،‌ ج ۱۱۰، ص ۵۱ به بعد. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌘 اول صفر، سالروز ورود کاروان اهل بیت علیهم السلام به شهر شام تسلیت باد. 🔥 پرتاب کردن آنچه داشتند ⚜ امام سجاد علیه‌السلام راجع به ظلم‌های شامیان می‌فرمایند: ▪️«ای نعمان! احدی از آنها نبود مگر اینکه تا توانستند از خاک و سنگ و چوب به سویی ما افکندند». ▪️«یا نُعْمَانُ فَمَا بَقِیَ أَحَدٌ مِنْهُمْ إلّا وَقَدْ ألْقَی عَلَیْنَا مِنَ التُّرابِ وَالْأَحْجارِ وَالْأَخْشَابِ مَا أرادَ» 📚 تذکرة الشهداء،‌ ج ۲، ص ۴۱۲ 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
❤️‍🔥 گفتگوی جانسوز و قابل تأمل امام سجّاد علیه السّلام و مِنهال ☀️ در یکی از روزهای اقامت اهل بیت در دمشق، علیه السلام از محل اسکان خود بیرون رفته و در بازارهای دمشق قدم می‌زدند، شخصی به نام منهال بن عمرو از امام سجاد (علیه السّلام) سوالی پرسید که امام هم جواب او را دادند و از وقایعی که برایشان پیش آمده شکوه کردند. 🪶 جناب علی بن ابراهیم روایت کرده: امام صادق علیه السّلام فرمودند: 👳🏻‍♂ منهال بن عمرو با امام زین العابدین علیه السّلام ملاقات کرد و به آن حضرت گفت: ✋🏻 یا بن رسول اللَّه! حال شما چگونه است؟ 🌹 فرمود: «وای بر تو! آیا برای تو معلوم نیست که حال من چگونه است؟ حال ما در میان این گروه، نظیر حال بنی اسرائیل است که در میان آل فرعون بودند. اینان پسران و مردان ما را سر می‌بُرند و زنان ما را زنده می‌گذارند؛ أمیرالمؤمنین عليه السّلام را که بعد از حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله بهترین مردم است، بر فراز منبرها لعنت می‌کنند! به دشمنان ما مال و شرافت عطاء می‌شود، ولی کسی که دوست ما باشد حقیر و حق او پایمال می‌شود، مؤمنین دائماً اینطور بوده‌اند. عجم همیشه حق عرب را اینطور می‌شناخت که حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله از عرب است، قریش بر عرب فخر می‌کرد که حضرت محمّد صلّی اللَّه علیه و آله از این قبیله است، عرب به عجم فخر می‌کرد که حضرت محمّد صلّی اللَّه علیه و آله از ملّت عرب است. ولی حالِ ما آل محمّد علیهم السّلام این است که حقّی برای ما شناخته نمی‌شود. آری حال ما اینطور است». 📚 بحارالانوار، ج ۴۵، ص ٨۴، به نقل از تفسیر قمی ✍🏻 پی‌نوشت: 🌹 امام کاظم (عليه السلام) از پدر خود (عليه السلام) از جدّ خود (عليه السلام) از امام سجاد‌ (عليه السلام) از پدر خود (عليه السلام) از اميرالمؤمنين علی (عليه السلام) نقل کرده که ایشان فرمود: ▪️رسول خد‌ ا(صلى الله علیه وآله‌) ناسپاسی دید و شکرِ نیکی­ هایش به جا آورده نشد حال آن­که نیکی حضرت بر قریشی و عرب و عجم مسلّم بود و نیکیِ چه کسی والاتر از نیکی­ های رسول خدا (صلى الله علیه وآله‌) بر این خلق مي تواند باشد؟ ما اهل بیت نیز ناسپاسی می­ بینیم و شکرِ نیکی هایمان به جا آورده نمی شود، نیکانِ مؤمنان اینگونه ­اند ناسپاسی می بینند و شکرِ نیکی هایشان به جا آورده نمی شود». 📚 علل الشرائع نویسنده: الشيخ الصدوق، ج ۲، ص ۵۶۰. ⚠️ تلنگر! ناسپاس بودیم و آموزه های حجج الهی علیهم السلام را پس گوش انداختیم و گرفتار شدیم به انواع بلیه و اضطراب ها و نگرانیها... 🤲🏻 خدایا منجی عالم را برسان و ما را قدردان اهل بیت علیهم السلام قرار بده‌؛ آمین! 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq