🌟 کراماتی از #پیامبر_اعظم_حضرت_محمد_مصطفی (ص) - {٣}
💧جارى ساختن آب و بركت غذا و تسبیح سنگریزه ها
🔰 ۵ #داستان_کوتاه
🌴 در #جنگ_خندق، مشركين، مدينه را محاصره كردند.
🍪 در #مدينه، آذوقه كمياب شد. و مردم دچار گرسنگى شدند.
✊ حضرت پارچهاى را گسترد و يك مشت #خرما در آن ريخت و دعا كرد. بعد به يك نفر دستور داد كه مردم را براى غذا فراخواند.
👥👥 اهل مدينه جمع شدند و از آن خرما خوردند و سير شدند. همان طور خرما از اطراف پارچه مى ريخت. (١)
🕋 هنگامى كه در #حديبيه، مشركين جلو پيامبر را گرفتند و مانع ورود حضرت به مكّه شدند، مردم از كمبود آب شكايت كردند. حضرت يك سطل آب خواست.
💧بعد در آن #وضو گرفت و مضمضه كرد و در سطل ريخت و از تركش خود تيرى درآورد و دستور داد آب را در چاه ريختند و تير را به چاه پرتاب كرد.
⛲ در اين موقع آب فوران كرد و به لبه چاه رسيد و مردم از آن برداشتند و مصرف نمودند.
👳🏻 در اين هنگام اوس بن خولى به عبد اللَّه بن ابى سلول گفت: آيا وقتش نرسيده كه چشمهايت را باز كنى و ببينى. (٢)
🌴 مسلمانان در حديبيه بيشتر از ده روز ماندند. و ره توشه آنها تمام شد. دچار گرسنگى گرديدند. از اين جهت به پيامبر شكايت كردند.
🌹 #رسول_خدا - صلّى اللَّه عليه و آله - سفره اى را پهن كرد و فرمود: «اگر از غذا چيزى مانده بياوريد».
🌹همه را جمع كردند، يك مشت خرما شد. حضرت برخاست و دعا كرد تا خدا به آن بركت دهد. بعد از آن، دستور داد تمام ظروف خود را آوردند و پر كردند تا اينكه چيزى خالى نماند. (٣)
🕳 در جنگ #تبوك مسلمانان به بى آبى مبتلا شدند، و نزديك بود كه مردم و چارپايانشان تلف شوند.
💧پيامبر اكرم - صلّى اللَّه عليه و آله - در آب كمى كه مانده بود، دعا كرد و داخل مشك ريخت و انگشتان را در آن گذاشت.
💦 در اين هنگام آب از زير انگشتان آن حضرت جوشيد تا تمام سى هزار لشكر، بعلاوه چهارپايان آشاميدند و سيراب شدند. (۴)
🌹پيامبر اكرم - صلّى اللَّه عليه و آله - سنگ ريزه هايى را بر كف دستش گذاشت و همه گفتند:
🔅«سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الّا اللَّه و اللَّه اكبر». (۵)
📚 منـابـع:
١- بحار: ٢٠ / ٢۴٧، حديث ١۶.
٢- بحار: ٢٠ / ٣۵٧، حديث ۶.
٣- بحار: ٢٠ / ٣۵٧، حديث ٧.
۴- بحار: ٢١ / ٢٣٢، حديث ٧.
۵- بحار: ١٧ / ٣٧٩، حديث ۴٨.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#کرامات
#روایت
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
📜 اگر صلح #امام_حسن_مجتبی (علیهالسلام) نبود یک #شیعه را زنده نمیگذاشتند!
⚜️ #شیخ_صدوق (رحمت الله علیه) روایت کرده است:
👳🏻♂️ #ابوسعید_عقیصا میگوید: به حضرت امام حسن (علیه السلام) گفتم:
⁉️ چرا با معاویه #صلح کردید و حال آنکه حق با تو بوده و معاویه گمراه و ستمگر است؟!
🌹 فرمود: آیا من پس از پدرم، حجت خدا و امام نیستم؟
✋🏻 گفتم آری!
🌹 فرمود: مگر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حق من و برادرم نفرمود:
🔅حسن و حسین امامند چه قیام کنند و چه نکنند؟
✋🏻 گفتم: آری!
🌹 فرمود: پس من امام هستم، چه قیام کنم و چه نکنم. آنگاه برای او، علت آنکه قیام نفرمود، توضیح داد که:
📜 به همان سبب با #معاویه صلح کردم که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) با بنى ضمره و بنى اشجع و با اهل مکه در #حدیبیه صلح کرد، با این تفاوت که آنان کافر بودند و معاویه و یاران او در حکم کافرند.
🔅اى ابو سعید! اگر من از جانب خداوند امامم، دیگر معنا ندارد که راى مرا سبک بشماری، گر چه مصلحت آن بر تو پوشیده باشد.
🔅مثل من و تو، چون #خضر و #موسی است. خضر کارهایی میکرد که موسی مصلحت آن را نمیدانست و در خشم میشد اما چون خضر او را آگاه میساخت، آرام میگرفت، من هم خشم شما را بر انگیختهام به این جهت که به مصالح کار من آشنا نیستید، اما همین قدر بدان که اگر با معاویه صلح نمیکردم، شیعهای روی زمین باقی نمیماند!
📚 علل الشرائع، تالیف شیخ صدوق رحمت الله علیه، جلد ۱، باب ۱۵۹، حدیث ۲، صفحه ۲۸۱ - ۲۸۲.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
#داستان_کوتاه