فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ببینید
✌ان شاءالله به زودی این تصاویر را خواهیم دید...
🌐 @partoweshraq
پرتو اشراق
💠❓📚 ✍🏻💠 #ــرســمــان
❓چرا امام حسن (علیه السلام) ابن ملجم را نبخشید! مگر امام علی توصیه به بخشش قاتل خودش نکرده بود؟ چرا امام حسن بر خلاف وصیت امام علی رفتار کرد؟
✅ پاسخ: عفو و گذشت از قاتل زمانی رجحان و پسندیده است که قاتل از کرده خویش نادم و پشیمان بوده و در صدد توبه و جبران گذشته باشد، عفو و گذشت از قاتلی که نسبت به قتلی که انجام داده افتخار می کند، به هیچ عنوان مورد توصیه نیست.
⚜ امیرمؤمنان علی (علیه السلام) فرمود:
▪«عفو و گذشت، افراد لیم و پست را فاسد می کند به همان اندازه که افراد با شخصیت را اصلاح می نماید».
📚 بحارالأنوار، ج ٧۴، ص ۴١٩ - کنزالفوائد، ج ٢، ص ١٨٢.
⚜ و در نقل دیگر فرمود:
▪«عفو و گذشت درباره کسی است که اعتراف و اقرار به گناه خود داشته باشد نه در مورد کسی که بر گناه اصرار دارد».
📚 بحارالأنوار، ج ٧۵، ص ٨٩ - الدره الباهره، ص ١٨.
🔥 ابن ملجم که لعنت خداوند بر او باد، نه تنها از قتل علی علیه السلام ناراحت نبود بلکه به آن افتخار می کرد چنان که امام باقر علیه السلام فرمود:
▪«چون ابن ملجم را به نزد امام حسن عليه السّلام آوردند، آن ملعون گفت: با خدا عهد كرده بودم كه پدر تو را بكشم، وفا به عهد خود كردم».
📘 قرب الاسناد، ص ١۴۴.
⚜ در نقل دیگر آمده است:
▪«چون آن ملعون را به خدمت امام حسن عليه السّلام آوردند، گفت مى خواهم سخنى در گوش تو بگويم، حضرت ابا نمود، فرمود مى خواهد از شدّت عداوت گوش مرا به دندان بكند، آن ملعون گفت به خدا سوگند كه اگر مرا رخصت مى داد گوشش را از بيخ بر مى كندم».
📓 جلاء العیون، ص ٣٧٣.
⚜ و در نقل دیگری آمده است:
▪«چون آن ملعون علی علیه السلام را ضربت زد، او را به نزد آن حضرت حاضر كردند، به آن ملعون گفت كه تو را چه باعث شد كه چنين فتنه اى در دين كردى؟
🔥آن ملعون گفت: كه شمشير خود را چهل صباح تند كردم و به زهر آب دادم، از خدا سؤال كردم كه بدترين خلق را (یعنی تو را) به آن بكشم».
📚 کشف الغمه، ج ٢، ص ۵٧.
❓آیا براستی چنین فردی که دشمنی او با علی علیه السلام و فرزندان او موج می زند شایسته بخشش بود؟!
📚 لذا در روایاتی آمده است که خود علی علیه السلام دستور قصاص او را صادر کرد ، چنان که در ادامه روایت بالا آمده است که علی علیه السلام فرمود:
▪«دعاى تو مستجاب شده است و تو كه بدترين خلقى به همين شمشير كشته خواهى شد، پس به حضرت امام حسن عليه السّلام فرمود كه چون من از دنيا بروم، آن ملعون را به شمشير او قصاص كن».
📚 همان مدرک.
⚜ امام حسن علیه السلام نیز فرمود:
▪«من امتثال امر پدر خود می نمایم و یک ضربت شمشیر بر او می زنم تا بمیرد».
📚 بحارالأنوار، ج ۴٢، ص ٢٩٧.
⚔ گذشته از آنکه احساسات مردم در برابر اين جنايت به قدرى شديد بود كه عفو ابن ملجم سبب ناآرامى جامعه آن روز مى شد و عاشقان امام عليه السلام قدرت تحمل چنين عفوى را نداشتند. به علاوه اگر ابن ملجم را زندانى مى كردند، جمعيت هجوم بر زندان مى بردند و اگر آزادش مى گذاشتند او را قطعه قطعه مى كردند پس بهتر اين بود كه با قصاص آرامش به جامعه باز گردد.
📚 پیام امام امیرالمؤمنین، ج ٩، ص ٢٧٨.
⚜ امیرمؤمنان پیش بینی احساسات بنی هاشم و دیگران را نسبت به ابن ملجم کرده بود و فرمود:
▪«ای فرزندان عبدالمطلب نکند بعد از شهادتم (به بهانه قتل من) در خون مسلمانان فرو روید و بگویید امیرمؤمنان کشته شد. آگاه باشید جز قاتل من را به سبب قتل من نکشید (درست) بنگرید هرگاه من از این ضربت از دنیا چشم پوشیدم، او را تنها یک ضربه بزنید تا یک ضربت در برابر یک ضربت باشد و او را مثله نکنید، (گوش و بینی و اعضای بدن او را جدا نسازید) که من از رسول خدا شنیدم که می فرمود: از مثله کردن بپرهیزید هر چند نسبت به سگ گزنده باشد».
📗 نهج البلاغه، نامه ۴٧، بخش چهارم.
⚜ البته فرازی در نهج البلاغه آمده است که برخی گمان می کنند علی علیه السلام توصیه به عفو قاتل خویش کرده است، امام علیه السلام فرمود:
▪«اگر زنده بمانم، ولىّ خون خويشم و اگر از دنيا چشم بپوشم فنا (در دنيا) ميعاد و قرارگاه من است و اگر عفو كنم، عفو براى من موجب قرب به خداست و براى شما حسنه و نيكى در نزد خداست؛ بنابراين عفو كنيد «آيا دوست نداريد خدا شما را بيامرزد».
📗نهج البلاغه، نامه ٢٣.
👌مخاطب این فراز تمام مسلمین هستند که امام علیه السلام به صورت کلی به آن ها توصیه عفو و بخشش را می کند که طبیعتاً بر اساس سایر سخنان علی علیه السلام که در بالا آمد، عفو و گذشت برای کسانی است که شایسته بخشش باشند، روشن است که فردی مانند ابن ملجم به هیچ عنوان ارزش عفو و بخشش را نداشت، امام علیه السلام هم در فراز فوق دستور کلی به عفو و بخشش را به جامعه اسلامی صادر می کند و بالخصوص نسبت به عفو ابن ملجم توصیه ای نمی کند، بلکه بالعکس خودشان دستور به قصاص عادلانه ابن ملجم دادند.
📱ڪـانـال ݐــرٺــو اشـراق
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
پرتو اشراق
⚜ وجه تسمیه آخرین حجت حق به لقب زیبای «ألغَوثُ»
📖 در یکی از فرازهای زیارت شریف آل یس، امام عصر (علیه السلام) را با این نام می خوانيم:
💫 اَلغَوثُ…
📚 در کتاب لغت در باب معنای «غوث» چنین نوشته است:
🚩 غوث: مصدر یاری کردن و اعانت، به فریاد رسیدن… است.
🚩 «غیاث»: چیزی که بدان مَخلَصی باشد، فریادرس.
🌺 رسول مکرم خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
🗡… و أمّا الحُجّة فإذا بَلَغَ السَّيفُ مِنكَ المَذبَحَ -و أومأ بيدِهِ إلي حَلقِهِ - فاستَغِث به فَهُوَ يَغيثُكَ و هو كَهفٌ و غياثٌ لِمن استَغاثَ بِهِ»؛
🗡… هرگاه شمشیر به گلویت رسید - و با دست مبارک به گلوی خویش اشاره فرمود - پس به حضرت حجت استغاثه جو که او به فریادت می رسد، او برای هر کس که به او پناه برد و از او استغاثه جوید، پشت و پناه و فریاد رس است.
📚 بحارالأنوار، ۳۵ ،۳۶/۹۴.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🕥💠📢💠 #منـبر؛ رسـانـہ شیعـہ
🎧 #بشنوید
🌹خصوصیات امام علی (ع) از زبان امام حسن(ع)
🎙حجت الاسلام دکتر #رفیعی
🌐 @partoweshraq
🚕 یک راننده لبنانی تعریف می کرد، ایام شهادت امیرالمؤمنین تو تاکسی مداحی گذاشته بودم و مسافری وهابی رو سوار کرده بودم.
👤 به مقصد که رسید از ناراحتی اش گفت: کرایه رو امام علی(ع) حساب میکنه و زد به فرار...!!!
🚕 منم بخاطر کهولت سن نتونستم برم دنبالش.
📱چند لحظه بعد صدای زنگ موبایلی به گوشم خورد دیدم طرف گوشی آیفون اش رو جا گذاشته!
🚕 جواب دادم دیدم داره التماس میکنه بیا کرایه ات رو بدم...!!
👴 منم گفتم:
📱امام علی(ع) کرایه رو داد، تو برو گوشیتو از معاویه بگیر!
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🕓 💠🚻💠 مشاوره خانواده
⚜🚺⚜🚼⚜🚹⚜
🌟 معجزه کلام
💟🚺 خانم: تو خسيسی!
❤️🚹 آقا: منظورت اينه كه حسابگرم؟!
💟🚺 خانم: من حوصله ندارم غذا درست كنم! از رستوران بيار!
❤️🚹 آقا: يعنی من از غذاهای خوشمزه تو محروم بشم؟!
💟🚺 خانم: از قيافه ات خوشم نمياد!
❤️🚹 آقا: عوضش تو خيلی خوشگلی!
💟🚺 خانم: بچه هات منو خيلی خسته كردن!
❤️🚹 آقا: بهت حق ميدم! تو خيلی صبوری! ازت متشكرم! انشاالله بزرگ ميشن جبران ميكنند!
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت صد و بیست و یکم
🛍 پاکت خریدهایم را از دست فروشنده گرفتم، با تشکر کوتاهی از مغازه خارج شدم و به سمت خانه به راه افتادم.
🌴 هوای عصرگاهی اول آبان ماه سال ١٣٩٢ در بستر گرم بندرعباس، آنقدر دلپذیر و بهاری بود که خاطرات روزهای سوزان تابستان را از یاد نخلها برده و به شهر طراوتی تازه ببخشد، هر چند هنوز خیلی مانده بود تا دنیا بار دیگر پیش چشمانم رنگ روزهای گذشته را بگیرد که هنوز از رفتن مادرم بیش از دو ماه نگذشته و داغ مصیبتش در دلم کهنه نشده بود، به خصوص این روزها که حال خوشی هم نداشتم.
سر درد و کمر درد لحظهای رهایم نمیکرد و از انجام هر کار سادهای خیلی زود خسته میشدم که انگار زخم رنجهای این مدت نه فقط روحم که حتی جسمم را هم آزرده بود.
🏳🚩 در خیابان، پرچمهای تبریک عید غدیر افراشته شده و در یک کوچه هم شربت و شیرینی میدادند.
از کنار شادی شیعیان ساکن این محله با بیتفاوتی عبور کردم و به سرِ کوچه رسیدم که دیدم کنار تویوتای قدیمی پدر، یک اتومبیل شاسی بلند مشکی پارک شده و خود پدر هم کنارش ایستاده است.
👴 مقابلش رسیدم و سلام کردم که لبخندی پُر غرور نشانم داد و پیش از آنکه چیزی بپرسم، مشتلق داد:
💵 این نتیجه همون معاملهای هستش که مادرت اونقدر به خاطرش جوش میزد! تازه این اولشه!
منظورش را به درستی نفهمیدم که در مقابل نگاه پرسشگرم، با خوشحالی ادامه داد:
👴 علاوه بر سهامی که تو اون برج تجاری دوحه دارم، این ماشینم امروز گرفتم!!
در برابر این همه سرمستی و ذوقزدگی بیحد و حسابش، به گفتن «مبارک باشه!» اکتفا کردم و داخل حیاط شدم.
👌خوب به یادم مانده بود که مادر چقدر بابت این تجارت مشکوک پدر نگران بود و اگر امروز هم زنده بود و این بذل و بخششهای بیحساب و کتاب شرکای تازه وارد پدر را میدید، چه آشوبی در دل پاک و مهربانش به پا میشد که در عوض سود صاف و سادهای که پدر هر سال از فروش محصول خرمای نخلستانهایش به دست میآورد، امسال چشم به تحفههای پُر زرق و برقی دوخته بود که این مشتری غریبه گاه و بیگاه برایش میفرستاد.
👨وارد ساختمان که شدم، دیدم عبدالله به دیوار راهرو تکیه زده و ساکت در خودش فرو رفته است... چشمش که به من افتاد، نفس بلندی کشید و پرسید:
👨 عروسکِ تازه بابا رو دیدی؟
و چون تأییدم را دید، با پوزخندی ادامه داد:
👨 اونهمه بارِ خرما رو بردن و دل بابا رو به یه ماشین خارجی و یه وعده سرمایهگذاری تو دوحه خوش کردن! تازه همین ماشین هم هیچ سند و مدرکی نداره که به اسم بابا زده باشن، فقط دادن دستش که سرش گرم باشه!
از روی تأسف سری جنباندم و با حالتی افسرده زمزمه کردم:
- اگه الان مامان بود، چقدر غصه میخورد!
سپس به چشمانش خیره شدم و پرسیدم:
❓نمیخوای یه کاری بکنی؟ نکنه همینجوری همه سرمایهاش رو از دست بده!
👌و او بیدرنگ جواب داد:
👨 چی کار کنم؟ دیشب با محمد حرف میزدم، میگفت به من چه! من دارم حقوقم رو از بابا میگیرم و برام مهم نیس چی کار میکنه! میگفت ابراهیم که اینهمه با بابا کَل کَل میکنه، چه سودی داره که من بکنم!
💓 دلشورهای از جنس همان دلشورههای مادر به جانم افتاد و اصرار کردم:
خُب بلاخره باید یه کاری کرد! به محمد میگفتی اگه بابا ضرر کنه و سرمایهاش رو از دست بده، دیگه نمیتونه به تو هم حقوق بده!
👨 حرفم را با تکان سر تأیید کرد و گفت:
☝همین حرفو به محمد زدم، ولی گفت به من ربطی نداره! تا هر وقت حقوق گرفتم کار میکنم، هر وقت هم کفگیر بابا خورد به ته دیگ، میرم سراغ یه کار دیگه!
👁 سپس به چشمانم دقیق شد و با حالتی منطقی ادامه داد:
👨 الهه! تو خودتم میدونی هیچ کس حریف بابا نمیشه! تازه هر چی بگیم بدتر لج میکنه!
👨و این همان حقیقتی بود که همه در مورد پدر میدانستیم و شاید به همین خاطر بود که هیچ کس انگیزهای برای مقابله با خودسریهایش نداشت.
از عبدالله خداحافظی کردم و به طبقه بالا رفتم و طی کردن همین چند پله کافی بود تا سر دردم بیشتر شده و نفسهایم به شماره بیفتد.
🛍 پاکت را کنار اتاق گذاشتم و خسته روی کاناپه دراز کشیدم که انگار پیمودن همین مسیر کوتاه تا سوپر مارکت سرِ خیابان، تمام توانم را ربوده بود.
🛋 برای دقایقی روی کاناپه افتاده و نفس نفس میزدم تا قدری سر دردم قرار گرفت و توانستم از جا برخیزم.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید...
▶🆔: @partoweshraq
🎧 #بشنوید | #رجز_خوانی بسیار دلنشین
🎼 لعن الله علی اسراییل...
🎤 حاج #محمود_کریمی
🇵🇸✌ به مناسبت #روز_جهانی_قدس
🌐 @partoweshraq
4_5823270084738548506.mp3
3.22M
🎧 #بشنوید | #رجز_خوانی بسیار دلنشین
🎼 لعن الله علی اسراییل...
🎤 حاج #محمود_کریمی
🇵🇸✌ به مناسبت #روز_جهانی_قدس
🌐 @partoweshraq
📡 #نشر_حداکثری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #ببینید
😳 وقتی امید دانا (از فعالین اپوزوسیون ملی گرا) از سخنان #رهبر_انقلاب به وجد میاد!
پ ن پ: مهم نیست چه عقیده ای داری مهم اینه که در قضاوتهایت کمی انصاف داشته باشی.
🌐 @partoweshraq
پرتو اشراق
👌آداب و رسوم
👑 لویی چهاردهم در قوانین آداب و رسوم، کمال مهارت را داشت.
🏛 روزی در حضور او صحبت از ادب دانی یکی از لردهای انگلیس شده، گفتند:
👌این لرد به قدری مؤدب و ترتیب دان است که تا اکنون احدی نتوانسته است خدشه و ایرادی از او بگیرد!
👑 پادشاه گفت: خوب است من او را امتحانی بکنم و برای این کار، چند روز بعد او را به گردش دعوت کرد.
👑 وقتی که کالسکه سلطنتی حاضر شد و در کالسکه را باز نمودند، شاه به لرد گفت بفرمایید.
🎩 لرد فورا با سر تعارفی نموده و بدون تأمل قبل از پادشاه سوار شد.
👑 لویی این حرکت را بسیار پسندید و بعد از گردش به کسان خود اقرار به رسوم دانی آن لرد نموده، گفت:
👌هر کس دیگر به جای او بود، لابد مرا معطل کرده و تعارفات زیادی را بر حرف شنفتن مقدم می داشت.
📗منبع: صد حکایت، میرزا خلیل خان اعلم الدوله.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#داستان_کوتاه
#پندها