eitaa logo
تابلو اعلانات پژوهش
120 دنبال‌کننده
892 عکس
67 ویدیو
162 فایل
کانال رسمی اطلاع‌رسانی‌ واحد پژوهش حوزه علمیه الزهرا(علیهاسلام) بجنورد کپی مطالب آزاد است ارتباط با ادمین @Zakieh_Parvizi
مشاهده در ایتا
دانلود
دوره های آموزشی مجازی افلاین
🌟 رازهای موفقیت در تحصیل🌟 🔹🔸🔹 برنامه ریزی و مدیریت زمان(8) 💠 استراتژی‌های استفاده از زمان 💠 🔰 گزارش کار داشته باشید و در پایان هر روز برنامه ریزی خود را مرور کنید و با توجه به سؤالات زیر نتایج را ارزیابی کنید. ✳️ آیا تمام کارها را طبق برنامه انجام دادم ؟ ✳️ چه عواملی باعث شد که بخشی از برنامه را انجام ندهم ؟ ✳️ در چه ساعتی از روز انرژی کافی برای انجام کار ها را داشتم ؟ ✳️ آیا همه ی کارها را در زمان مقرر انجام دادم ؟ ✳️ آیا برنامه ریزی من مناسب بود یا در طراحی آن باید تجدید نظر کنم؟ ✳️ آیا تمام کار های خود را ( چه از نظر کارهای ثابت از قبیل خواب ، وعده های غذایی و ... و چه از نظر کارهای متغیر مانند امور اجتماعی ، تکالیف و ...) برای رسیدن به اهداف مورد نظر در قالب برنامه گنجانده بودم ؟ •┈••✦✿✿✦••┈• @pazhohesh_alzahraboj
🌟 رازهای موفقیت در تحصیل🌟 🔹🔸🔹 برنامه ریزی و مدیریت زمان(9) 🔹🔸اصول برنامه ریزی صحیح🔸🔹 ✅ ضوابط و معیارهایی برای برنامه‌ریزی خود در نظر بگیرید که نیازهای درسی و غیردرسی شما را پوشش دهد.✅ ✳️ اصول کمکی مؤثر در برنامه‌ریزی: : ✳️ یکی از عوامل اصلی موفقیت داشتن برنامه منظم است. 💠 برنامه ریزی صحیح این است که چگونه از وقت و امکانات موجود حداکثر استفاده را ببرید💠 💠 عدم برنامه ریزی صحیح باعث اتلاف وقت شده و بازده مطالعه بسیار کاهش می یابد💠 ✅ نکته ای که در این جا قابل ذکر می باشد اینست که ، داشتن برنامه مهم است ولی مهم تر از آن اجرای برنامه است الف )برنامه ریزی درسی بهترین برنامه ریز هر درسی، خود فرد است . یعنی هر شخص باید با توجه به شرایط روحی ، جسمی ، محیطی ، زمانی ،علاقه ، هدف ، نقاط ضعف و قوت خویش برای خودش برنامه ریزی کند ب) کوتاه ، ساده و قابل اجرای بودن برنامه ی صحیح. یعنی هر قدر برنامه ها حجیم و سخت باشند تاثیر منفی بر روحیه ا فراد می گذارند و به خاطر پیچیدگی شان ، غالباً با شکست مواجه می شوند .هر قدر برنامه کوتاهتر و ساده تر باشد . شخص راحت تر آن را در زمان تعیین شده انجام می دهد. و تجربه ای موفق در زمینه برنامه ریزی کسب می کند . و این تجربیات موفق در رسیدن به موفقیت‌های بعدی تاثیر بسزایی خواهندداشت . ج) اجرای برنامه در زمان مشخص وقتی برنامه ای را نوشته‌اید . باید آن را درزمان مشخص اجرا کنید . اگر نظم خاصی در اجرای برنامه داشته باشید ، به راحتی می توانید به اهداف خویش برسید. کسانی که نظم و ترتیب در اجرای برنامه را رعایت نمی کنند ، غالباً برنامه‌های آنان با شکست مواجه می شود . ✳️ تهیه لیست کارهایی که می‌خواهید انجام دهید کارهایی را که می خواهید انجام دهید را بنویسید و بعد تصمیم بگیرید که در آن لحظه چه کاری را می خواهید انجام دهید و چه کارهایی را به تعویق بیندازید. ✳️ برنامه‌ریزی روزانه/هفتگی قرارهای ملاقات، کلاسها و جلسات را به ترتیب زمان وقوع بنویسید. قبل از اینکه به خواب بروید مطمئن شوید که برای روز بعد آماده اید و وقتی که بیدار می شوید دقت کنید چه کارهایی را می خواهید انجام بدهید . ✳️ برنامه‌ریزی بلندمدت از یک جدول ماهانه استفاده کنید تا برنامه‌ریزی روزانه برای شما آسان شود. 💠 خود را موظف کنید که به درستی برنامه ی خود را اجرا کنید . 💠 همانطور که می دانیدیکی از عوامل اصلی موفقیت در تحصیل و سایر امور زندگی داشتن برنامه منظم و صحیح است . امابرنامه ریزی صحیح این است که چگونه از وقت و امکانات موجود حداکثر استفاده را ببرید . عدم برنامه ریزی صحیح باعث اتلاف وقت شده و بازده مطالعه بسیار کاهش می یابد . 💠 نکته ای که در این جا دوباره قابل ذکر می باشد اینست که ، داشتن برنامه مهم است ولی مهم تر از آن اجرای برنامه است و رعایت موارد زیر به ما کمک خواهند کرد که برنامه ای منظم، قابل اجرا و اصولی داشته باشیم . •┈••✦✿✿✦••┈• @pazhohesh_alzahraboj
تابلو اعلانات پژوهش
#هفته_پژوهش 🔴 مسابقه انشا نویسی با موضوع: کتابخانه مدرسه ما 🔵 ویژه پایه های پیش نیاز_ اول_دوم 🌕
نام: نام خانوادگی: موضوع : کتابخانه مدرسه ما برای اولین بار بود ک پام به اون کتابخونه باز شد . هیچوقت حتی توی خوابمم نمیدیدم ک همچین اتفاقی بیفته از پله ها بالا رفتم رسیدم جلوی در کتابخونه دستگیره در رو چرخوندم و وارد کتابخونه شدم . همه جا ساکت بود ! یه سکوت وهم انگیز ! یه نگاه گذری ب کل کتابخونه انداختم از میز و صندلی ها گرفته تا قفسه ها امدم برگردم ک صدایی نظرم رو جلب کرد . اما این صدا از کجا بود؟ کسی غیر من اینجا هست ؟ گوشامو تیز کردم صدا از قفسه کتاب ها بود ب اولین قفسه رسیدم ک صدای دو تا مرد امد . دارن چی میگن؟ با ترس به اطراف نگاه کردم ک کتابی نظرمو جلب کرد ((شهابی در شب)) بازش کردم ک صدای مناظره و بحثشون بالا گرفت یا خدا ! مگه کتاب سخنگو هم داریم ؟ ب شدت بستمش و گذاشتمش سر جاش ک صدای خنده ترسناکی ب گوشم خورد! ۲تا پا داشتم امدم ۲تای دیگه هم قرض کنم و فلنکو ببندم که اسم کتاب مانعش شد ((فتنه شیطان)) آروم بازش کردم که با صدای گریه نوزادا و دخترای نوجوان قلبم ب درد امد . نگاهی ب متن کتاب انداختم [[شیطان پرستی گوتیک::قربانی کردن نوزادان و دختران باکره در مراسم های خود]] زدم جلوتر که با صدایی ک شنیدم دو متر پریدم هوا صدای [[موسیقی متال]] کتابو بستم و گذاشتم سر جاش. انگار اینجا جادویی بود رفتم قفسه بعدی این قفسه مخصوص رمان ها و داستان ها بود بعضی هاشونو باز کردم از صدای مرد بقال و طوطی تا دعواها و مراسم های عروسی . اون ترس و اظطراب جاشو ب شوق و شور داد . رفتم قفسه بعد اولین کتاب و باز کردم ک صدای استادی امد ک داشت صرف تدریس میکرد استاد بعدی نحو بعدی احکام و علی اخر . از بین درز کتابا چشمم ب کتابی افتاد ((دایرة المعارفه ادیان زنده جهان )) با بال های خیالیم تا اون کتاب پرواز کردم . برش داشتم و با شوق بازش کردم اما هیچ صدایی نداشت چند صفحه عقب و جلو زدم ولی بازم صدایی نداشت . چرا اخع؟ یعنی خاصیت جادویی تموم شد ؟ چشمامو گربه کردم و با دقت ب صفحات خیره شدم ولی با اسمی ک دیدم دوهزاریم افتاد. [[دین بودیسم]] منم به احترامشون سکوت کردم و گذاشتمش سر جاش . امدم برم قفسه بعد که صدای آه و زاری زنی امد با همون صدای مظلومش میگفت[[ غریبا_غریبا ]] محو اون صدا بودم که صدای ضرب شمشیرا تنم رو یخ کرد نمیدونستم برم جلو یا نه خشکم زده بود حتی نفهمیدم چه مدتی بود که اونجا واستاده بودم ولی با تر شدن گونم به خودم امدم. اشکام دست خودم نبود داستان این صدا چی بود ؟ منو یاد کودکیم میندازه یاد زنان چادر مشکی یاد اشک مادرای داغ دیده . یه قدم رفتم جلو صدای سم اسبا واضح شد یه قدم دیگه رفتم جلو صدای بالا پایین شدن نیزه ها و شمشیرا به گوش خورد بازم جلوتر رفتم ک این بار صدای پاره شدن رگا باعث شد سرمو بگیرم و بشینم روی زمین نیم نگاهی ب کتاب انداختم حتی اسمشم قلب ادمو داغون میکرد((یک شب و روز در عاشورا)) دست روی قلبم گذاشتم به شدت میزد انگار میخواست بیاد بیرون دستم رو ب سمت کتاب بردم ولی جرعت برداشتنش رو نداشتم . ب خودم مسلط شدم و از اون کتاب و اون قفسه فاصله گرفتم نمیدونستم برم کجا ک دست گرمی به شونم خورد چشامو بستم و روی نوک پا برگشتم با همون صدای دلنشینش گفت : چرا چشات رو بستی قشنگم چشامو باز کردم ک مسئول کتابخونه رو دیدم نمیدونستم الان باید خوشحال باشم یا ناراحت فقط سکوت کردم و یک کتاب ب اسم ((آرزوی دیدار)) رو برداشتم بعد از اینکه ثبت شد از کتابخونه امدم بیرون و رفتم به کلاسم از اون روز به بعد علاقم ب کتاب و کتابخونه ده برابر شد و پاتوقم شده بود کتابخونه. حالا که جعممون خودمونیه بزارید یه چیز جالب بهتون بگم کتابخونه و کتاب ها فقط برای من جادویی هستن و این تفاوت با بقیه منو خیلی خوشحال میکنه.
نام: نام خانوادگی: موضوع : کتابخانه مدرسه ما به نظرم بعضی واژه ها را باید با آب طلا نوشت چون باارزش اند وپشتشان هزاران معنا خوابیده است. دلت را ک به واژه ها و کلمات بسپاری گوش نواز می شوند و ساز کوک برای ناکوک ها. یک جایی خواندم آقای خوش لحن و خوش سیرتی برای ما نسل جوان پیامی داده ;تامل کردم،بارها و بارها سخن اش را گوش جان دادم و کلام اش را گوهر بار یافتم. حضرت علامه حسن زاده (ره) برای ما برای نسل جوان پیامى راهگشا و دلنشین گفته است: (همان پیامى که خدا، قرآن و همه انبیا دارند. دو کلمه است ، یکى این که پاک باشید و دیگر آن که در پى تحصیل کمال و معارف بروید .) بارها قران خوانده ایم این کتاب آسمانی،این معجزه ی دلگشای پیامبر حق ،دعوت به پاکی و خلوص دل،زگهواره تا گور دانش جستن . در ادامه آقا حسن زاده (ره)فرمودند: (مهم ترین کارى که هر کس مى تواند بکند این که خودش را درست بسازد و صنع الهى را آلوده نکند . جوانان ما باید در صنع وجودشان تامل کنند . هیچ نبودند و هیچ نداشتند ، ولى الان این همه سرمایه هاى علمى دارند ، این همه قوا دارند ، این همه معارف دارند . جوانان بدانند که حقیقت هستی ، کلمات وجودی ، منطق وحی ، قرآن و تمام آیات و روایات ، کتابخانه های علمی ما ، رجال علمی ما و هر چه هست ، علم است و آنها دنبال علم و عالم باشند . امیدواریم که جوانان ما بیدار باشند و دنبال کمالات علمى خود و اعمال شایسته و صالح باشند.) اندکی فکر کردم و فهمیدم آدمی زاد دلش چیز های جدید می خواهد، یک جا بی کار نمی نشیند،خراب میکند ، می سازد.ازنو خراب می کند جور دیگر می سازد .اگرآن چه را که ساخته دلش را بزند طور دیگر می سازد. هرچه می سازیم بسازیم اما صنع الهی را الوده به گناه و نجاسات نکنیم. از ایشان پرسیدند : اگر با همین تجربه ی فعلی به سنین جوانی برگردید ، چه می کنید ؟ حضرت علامه چنین پاسخ دادند: سعی می کنم خودم را پاک کنم و باز به دنبال تحصیل معارف بروم . میروم به دنبال علم ، تحصیل علم می کنم و دنبال تحصیلات بالاتر می روم . بهترین لذت بهشت همان تحصیل معارف است . به به!! دست مریزاد به این مرد زلال چون آب و صادق چون آینه. واقعا این کلمات را باید با آب طلا نوشت.بر سر در دروازه ها و راه ها زد تا بارها یاداور ما باشد،راه را بیراهه نرویم.گرفتار چاله نشویم و از چاله نیوفتیم در چاه. این کتاب کتابی است از کتابخانه ی مدرسه ی ما ;کتاب گفتگو با علامه حسن زاده به قول استاد برویم به دنبال علم،برویم کتابخانه های علمی،راه همین است. کتابخانه ی مدرسه ی ما هرچند مرکزی نیست هرچند فضای کوچکی دارد و هرچند کتاب هایش درحدود ۱۰هزار جلد است اما بهترین جا و بهترین راه است.به قول استاد بهترین لذت بهشت تحصیل معارف است. کتابخانه ی مدرسه ی ما ;حوزه ی علمیه الزهرا(س) شامل یک سالن مطالعه ،همراه با ۱۰هزار جلد کتاب ،و دو مسئول عزیز و دوست داشتنی خانم ها احمدی و پرویزی می باشد. همینقدر بگویمتان ک اولین دیدار من در کتابخانه بود و چه خوش یمن قدمی برای ادامه ی مسیرم. با شروع سال تحصیلی جدید کتاب ها و کتابخانه حال و هوای دیگری دارد.هفت رنگ رنگین کمان میان چینش جلد های کتاب هویدا است.از برگزاری کلاسهای درس بگویم به پیشنهاد بچه ها و موافقت اساتید و مسئولان محترم حوزه یک جلسه ازهر درسی در فضای کتابخانه برگزار شد. گلچین زیبای زندگی،همچون ورق زدن صفحات کتاب صحنه ی باشکوهی را رقم زد. کتاب مونس همیشگی است.هروقت دلت گرفت کتاب بخوان (چگونه شاد شویم). هروقت دلت خوشحال و پرانرژی بودکتاب بخوان(چگونه حال دل دیگران را خوب کنیم). کتاب یار همیشگی است.همه جا قابل استفاده است در ایستگاه اتوبوس وقتی منتظریم،در راه سفر وقتی مسیر طاقت فرساست. در لحظه های خاص و ناب کتاب بخوان. لحظه ی زیبای تحویل سال بهترین کتاب (قرآن)بخوان.شب یلدایی بلندترین شب سال ;هرچند بلندیی اش آنقدری نیست ک می گوییم ولی بازهم کتاب بخوان(خواجه حافظ شیرازی) تفعلی بزن به فال حافظ و لحظه های باهم بودن را خوش بدان. کتاب سن و سال نمی شناسد چه کودک باشی و شیرین زبان ،چه بزرگسال باشی و درشت سخن. فرقی ندارد دخترباشی یاپسر،مادر باشی یا پدر،معلم باشی یا دانش اموز،پرستار باشی یا دکتر. همه اهل این کوچه و ابادی هستیم.این مرز وبوم;(ایران)سرای همیشه پابرجای دروازه های علم و دانش.
نام: نام خانوادگی: موضوع : کتابخانه مدرسه ما کتابخانه مدرسه ما به همراه کتابهایش قطعا یکی از جذابترین پدیده های اطراف ما هستند که گفته های زیادی دارند و میتوانند بسیار جذاب و دوستداشتنی باشند * کتابخانه مدرسه ما کتابخانه ای است که در آن مسئولین،اساتید،دانش پژوهان ودیگر اعضای جامعه مدرسه دسترسی برابربه منابع مختلف از قبیل کتابها و مطالب خواندنی اطلاعات دارند* کتابخانه مدرسه ما،ما را باچندین فرصت یادگیری ،استفاده از کامپیوترهاو....فراهم میکند به ما فضای آموزش انعطاف پذیرمیدهدتاکارمستقلی انجام دهیم * حضور مادر کتابخانه میتواند اتفاق جذابی باشد و موجب میشودیادگیری برایمان آسانتر شود* رفتن به کتابخانه ای با عظمت و قرارگرفتن در چنین محیطی در کنار کتابها و نشریاتی که حرفهای زیادی برای گفتن دارند باعث میشود تمایل انسان به مطالعه بیشترشود و این کار تبدیل به یک عادت زیبا در زندگی هرفردی بشود * کتابخانه مدرسه ما درحالی که فضای آرام و ساکت دارد سرشار از شور و هیجان است تنهاباید به ندای درون کتابها که منتظرنگاه ما هستند خوب گوش کنید * در کتابخانه مدرسه ما کتابهای فراوانی هستند که هرکادم از این کتابها مانند یک تکه ی باارزش از زندگی مان هستند و برای من عجیب است که چگونه در برخی خانه هاکتابها گوشه ای میمانندتا گردو غبار زمان آنهارا فرابگیرد میتوان ساعتها در میان این کتابها ماند بدون خستگی میتوان ساعت ها درمیان کتابهای کتابخانه غرق شدبدون آن که حتی یک لحظه متوجه هیاهوی اطراف شوی* کتابخانه مدرسه ما برای من چیزی است که روحم را تعالی میبخشد و تفکری عمیق تر به من هدیه میدهد و علتی میشود تا دنیا و مردمانش را جور دیگری بنگرم * رفتن به کتابخانه مدرسه ما و خواندن کتابهایش لطفی است در حق خودمان نباید اجازه دهیم کتاب ها فراموش شوند * کتاب های کتابخانه مدرسه ما تا آن حد که رسم دوستی و انسانیت ریاموزند معتبرند نه تا آن حد که مثل دریایی مُرده از کلمات مُرده تورا در خود غرق کنند و فرو ببرند*
نام: نام خانوادگی: موضوع : کتابخانه مدرسه ما به نظرم هر مدرسه یا دانشگاهی باید یک کتابخانه داشته باشد تا افراد آنجا بتوانند روحیه خود را تقویت کنند و از مطلب ها و عنوان های مفید هر کتاب استفاده کنند. با شور و هیجان منتظر زنگ تفریح بودم دل تو دلم نبود تا کتابخانه جدیدی که مدرسه افتتاح کرده بود را از نزدیک بنگرم هرچه به ساعت و دقیقه و ثانیه ثانیه ها می نگریستم انگار ثابت ایستاده بود و تکان نمی خورد و استاد همچنان در حال درس دادن بود که ناگهان درد در پیشانی خود احساس کردم و یکهو به خود آمده استاد که فهمیده بود در کلاس نیستم به طرفم گچی پرتاب کرده بود تا حواسم را به درس جمع کند همه بچه ها با دیدن این صحنه بلند بلند می خندیدند. بالاخره بعد از چند دقیقه طولانی که انگار برای من یک ساعت گذشته بود زنگ خورد و من مانند تیری که از کمان رها شده به طرف کتابخانه دویدم که بله از چیزی که میترسیدم سرم آمد همه بچه های مدرسه هجوم آورده بودند در کتابخانه و جا برای ورود به کتابخانه نبود هر چه سعی کردم خودم را داخل جابدهم نشد که نشد . مطمئن بودم هدف بعضی از بچه ها فقط سرگرمی بود ولی من برای چیز دیگری می خواستم به آنجا بروم خوب مثل اینکه قسمت نبود امروز بروم با خود گفتم فردا که روز دوم افتتاحیه هست احتمالا دیگه بچه های کمتری در کتابخانه حضور دارند و می توانم فرد از کتابخانه استفاده کنند پس تصمیم گرفتم فردا به آن آرامش روحی که چند وقت بود بنا به دلایلی از دست داده بودم و فقط هم با کتاب خواندن درست می‌شد برسم . فردا شد و همه رفتیم سر کلاس وسط کلاس بود که مدیر مدرسه وارد شد و همه به احترام ایشان از جا برخاستند گفتن به بنشینید دخترانم شروع به حرف زدن کرد و در مورد قوانین کتابخانه برای ما صحبت کردن قوانین کتابخانه این طور بود که اول باید ثبت نام می کردیم و بعد پول می دادیم و هر کتابی که بر می داشتیم اسم کتاب را در دفتر می‌نوشتیم. هر کتابی که از کتابخانه برمی داشتیم بیشتر از یک هفته اجازه نداشتیم دستمان باشد و اگر بیشتر از یک هفته می شد باید جریمه اش را می پرداختیم زنگ تفریح خوردو من با همان شور و شوق و هیجان همیشگی به طرف کتابخانه در دیدن خداروشکر کتابخانه خالی است وقتی پا به کتابخانه گذاشتم چند ثانیه‌ای محو تماشای آن شدم هر چه بخواهم در مورد زیبایش بگویم نمی توانم کلمه برای توصیفش پیدا کنم هر کتاب باهر عنوان مطلب های خاص در جایگاه خود بود. میز و صندلی هایی که کنار پنجره قرار داشت نمی دانید هنگام کتاب خواندن وقتی نسیم می ورزدویا طبیعتی را به مینگری چه حال خوبی دارد اول نگاه کلی به کتاب‌ها انداختم و بعد رفتم سراغ عنوانی که عاشقش بودم مشاوره و تربیت یک کتاب را برداشتم و نشستم روی میز و شروع به خواندن کردم شاید باورتان نشود ولی اصلا متوجه گذر زمان نشدم. دو کلاس را از دست دادم ولی به نظرم ارزش داشت واقعا انگار روحم‌که چند وقت بود با من قهر کرده بود و حرف نمی زد و هیچ شور و هیجانی نداشت انگار دوباره زنده شد و نفس می کشید. هر کس برای رسیدن به آن نقطه آرامش به نظرم حداقل هفته ای یک بار با هر عنوان یا موضوعی که دوست دارد کتاب بخواند تا روح تقویت شود و بگذارید کلامم را با یک شعر تمام کنم: گر خواهی پیشرفت با شتاب بهره بردن از زمانت خوب و ناب لحظه های عمر را غافل مشو از رفیق مهربانی چون کتاب
نام: نام خانوادگی: موضوع : کتابخانه مدرسه ما سلام من کتابخانه هستم راهی برای رسیدن به بهترین خوتان امید وارم من رابه عنوان راهی برای رسیدن به اهداف خودتان انتخاب کنید ؟ حالا شما را بایکی از هزاران همراه خودم آشنامیکنم. سلام من دانش آموز یک مدرسه دولتی یکی از شهر های استان خود بودم. واین که مدرسه ما کتاب خانه بسیار مجهزی نداشت که دانش آموزان به آن سر بزنند. این از آرزوهای ما دانش آموزان بود که در ساعات تفریح دور هم جمع شویم وسر موضوع کتاب های غیر درسی بحث مجادله کنیم. بااین حال دوران راهنمایی باتمام ناامیدی های ماگذشت. آشنای من باکتاب کتابخانه از جای شروع شد که وارد حوزه علمیه شدم تازه فهمیدم مفهوم درست از کتاب و خواندن کتاب یعنی چه ؟ در ذهن دارم زمانی که برای اولین بار پابه بخش پژوهشی گذاشتم وقفسه های از کتاب های استادانی بانگرش بالا ونویسندگانی ماهر وشاعرانی با اندیشه های زیبا همه در یک جا . وقتی وارد قفسه ها شدم احساس این را داشتم که دیگر ذهن من در اختیار من نبود بلکه افکار وذهن من در حال جست وجو بین کتاب ها وعنوان ها واین که درون این صفحات نویسندگان چه چیزی برای به اشتراک گذاشتن دارند ؟ آن قدر درمیان قفسه ها چشمانم وفکرو ذهنم گشت گشت گشت که از یاد برده بودم که کلاس استاد را از دست داده ام (و در پایان من یک طلبه هستم 💚 وبرای مطالعه از هیچ زمانی دریغ نمیکنم)
سازمان نشر آثار و ارزش های مشارکت زنان در دفاع مقدس برگزار می کند: اولین نشست تخصصی نقش زنان در تولید آثار فاخر ادبی دفاع مقدس روز سه شنبه ۷ دی از ساعت ۱۱ الی ۱۳ در محل خانه کتاب سرای اهل قلم https://www.skyroom.online/ch/khaneketab/khaneketab81
واحد فرهنگی و پژوهش مدرسه بیت الزهرا سلام الله علیها به مناسبت آغاز هفته پژوهش برگزار میکند: 📚مسابقه کتابخوانی از کتاب "صعود چهل ساله انقلاب" ❇️محور پژوهشی: 🔅خلاصه نویسی به صورت تایپ شده(حداقل ۲فصل از کتاب) 🔅تهیه کلیپ، پاور، عکس نوشته از محتوای کتاب ❇️محور فرهنگی: 🔅شرکت در آزمون و پاسخ به سوالات مطرح شده(کتاب باز) ⏰زمان برگزاری: 📆 ۲۰آذرماه لغایت ۴ دی ماه ⭕️زمان تمدید شد⭕️ 🌀آخرین مهلت ۱۲ دی ماه🌀 🔸آزمون در بازه زمانی مشخص شده اعلام خواهد شد. 🔸ارسال محور پژوهشی به شماره 09357232652 در پیام رسان ایتا. 🎁به ۳ نفر از برگزیدگان هر محور کارت هدیه اهدا می شود🎁
کتاب صعود چهل ساله.pdf
17.85M
👆متن کتاب صعود چهل ساله .pdf 🇮🇷دستاوردهای انقلاب آنچه آمارهای رسمی بین المللی درباره ما میگویند.
🍃 پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: 🔷 من عمل على غیر علم کان ما یفسد أکثر ممّا یصلح 🔹 🔶 هر که بدون علم عمل کند بیش از آنچه اصلاح می کند، افساد خواهد کرد 🔶 📚 منبع: نهج الفصاحه •┈••✦✿✿✦••┈• @pazhohesh_alzahraboj