•|🌱🌼|•
^خستھ اسـت...
مࢪدمڪچشمانـم!
آخـــࢪ↯
تمــامشـبࢪا...
تمــامشهـࢪࢪا...
پۍنگــاهتـ♡ـودویـدهاست...
اۍنــورِدیدهۍدنیـابـرگــــرد!↻
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
•|🌱🌼|• ^خستھ اسـت... مࢪدمڪچشمانـم! آخـــࢪ↯ تمــامشـبࢪا... تمــامشهـࢪࢪا... پۍنگــاهتـ♡ـودویـد
🌱🦋
⇜دلےگࢪفتہۆچَشمے...
بـهࢪاهداࢪممــن`
مَــخواھ بےتــ♡ــۆ بِــمانم↻
گنــاه داࢪممــن...
#امام_زمان
○●⏳🍃●○
هنــگام
نماز اول وقت
حاضـࢪ شو
شایـد آخࢪین
دیداࢪت دࢪ زمین
با خــــدا باشد ...✨
#نماز_اول_وقت⏳
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#تلنگــر❗️
•[اگـࢪمثلا↯
دࢪپیشانےِمــا…
یڪڪُنتــوࢪبــود➕
وهــࢪیڪگنــاه✖
یڪشمـارھ مۍانداخــت↻
دیگـࢪآبـࢪونداشتیــم⚠️
ونمےتــوانستیمزندگےکنیـم∅
⇦ببینخـ♡ـداچقــدرمہربـاناست❤️]•
#آیتاللهمجتهدیتهرانی
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #تلنگــر❗️ •[اگـࢪمثلا↯ دࢪپیشانےِمــا… یڪڪُنتــوࢪبــود➕ وهــࢪیڪگنــاه✖ ی
•⃟⏳ ⃟•
⇜هـرگـاهمـایـلبـه"گنــاه" بـۅدێ...
ایـن ³نڪتهࢪافـرامـۅشمـڪن ↯
خـــ♡ــدامیـبـیـنـد↯
مـــلائڪ مےنویسنــد✎
دࢪحـال"مـــرگ"مےآیـد.
#تلنگر
۞بســـــماللّٰهالـرحمـٰـنالرحیــم۞
#اطلاعـیــه📣
⇦ گࢪوهختمقࢪآنوذڪࢪ
💠جهتحاجتࢪوایےخۅد
دࢪگࢪوه"ختمقࢪآن" و"ختمذکࢪ"
نامخودࢪابهآیدیخادمینمابفࢪستید.
💫خادمگࢪوه"ختمقࢪآن"👇
🆔 @Khademalali
💫خادمگࢪوه"ختمذکࢪ"👇
🆔 @Zahrayyy
⇦همچنینهࢪشـبجمعـه
"هیئتمجـازی" دࢪکانالهایمجمۅعه بࢪگزاࢪخواهیمکࢪد...
منتظࢪهمراهےو
حضــوࢪگـࢪمتـانهستیـمツ
_باابࢪاهیمونویددلهاتاظھور↯
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
_عشقیعنییهپلاک↯
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
4_5800870627699066951.mp3
1.37M
•••🥀•••
⇜بۍبۍسـڪینـه↯
جـانمفدایـت...
سـۅزدچـوشمـعے🕯
دلـ♡ـ دࢪعـزایـت...
🎙امیر عباسی♪
#وفات_حضرت_سکینه
#شهادت
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
•••🥀••• ⇜بۍبۍسـڪینـه↯ جـانمفدایـت... سـۅزدچـوشمـعے🕯 دلـ♡ـ دࢪعـزایـت... 🎙امیر عباسی♪
|°•🥀...
⇜یڪلحظہ نشـد...
زعـمهجـانشغـافـل↯
پـࢪوانہصفـت...🦋
دوࢪوبـࢪزینــببود...♡
#سکینه_بنت_الحسین🍃
•• ⃟♥••
⇜ســࢪۅ زيبــاشـدهاز
شڪلخࢪاميـدنتـان…
⇜شعــلـهپــــرميڪشـداز↯
شيــوهۍخنديـدنتـانツ
سالـࢪوزآسمـانےشـدنـتمبــاࢪک❥
#رفیق_شهیدم
#شهید_مصطفی_صدرزاده
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
🌸بسمــ ربـــــ الشــهدا والصدیقین🌸
.
طبق قرار هر هفتہ مہمان شهداے یڪ استان هستیم
🌹این شب جمعہ به نیابت از شما بزرگواران مہمان شهدای استان کرمان هستیم
.
ممنون از همراهے شما🙏
#زیارت_نیابتے🌸🍃
°••♡••°
آزمۅدم دلـ♡ــ خود ࢪا
بہهزاࢪانشیوه
هیچچیزشبہجز↯
ازوصل"تــــــو"خشنود نکرد..
#شهیدقاسمسلیمانێ
#شهیدمحمدحسینیوسفالهێ
#زیارت_نیابتی🌸🍃
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
°••♡••°
⇜وجودتـان ࢪا . . .
با"عشـــق"سرشتہبودنـد↻
وسࢪنوشتتانࢪا، بـا"شهـــادت"
#شهیدعلےماهان
#شهیدعلےشفیع
#زیارت_نبابتے🌸🍃
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
°••♡••°
⇦بہڪدامروشـنے
جـزلبخنـدبےمنـتـت
گِـرهبـزنـمࢪوزمࢪا...؟!
تـاچشـمڪاࢪمیڪند∞
جاۍتــ♡ـوخالےسـت...
#شهید_عبدالمهدۍ_مݟفورۍ
#شهید_ݟلامرضا_لنگرۍزاده
#زیارت_نیابتے🌸🍃
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
°•𖠄📿•°
وآنانکھبہآخرٺایمانآوردندبھاینکتاب
همایمانخواهندآوردوآنهااوقاٺ
نمازشانرامحافظٺمينمایند.☂❝
#نماز_اول_وقت
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
♥️هوالمحبوب♥️ 💌#رمان_تنها_میان_داعش 🕗#قسمت_هفتم ♦️ از حالت وحشتزده و جیغی که کشیدم، جا خورد. خنده
♥️هوالمحبوب♥️
💌#رمان_تنها_میان_داعش
🕗#قسمت_هشتم
♦️ حیدر حال همه را میدید و زندگی فاطمه در خطر بود که با صدایی بلند رو به عباس نهیب زد :«نمیبینی این زن و دخترا چه وضعی دارن؟ چرا دلشون رو بیشتر خالی میکنی؟ من زنده باشم و خواهرم اسیر داعشیها بشه؟»
♦️و عمو به رفتنش راضی بود که پدرانه التماسش کرد :«پس اگه میخوای بری، زودتر برو بابا!»
♦️انگار حیدر منتظر همین رخصت بود که اول دست عمو را بوسید، سپس زنعمو را همانطور که روی زمین نشسته بود، در آغوش کشید.
♦️سر و صورت خیس از اشکش را میبوسید و با مهربانی دلداریاش میداد :«مامان غصه نخور! انشاءالله تا فردا با فاطمه و بچههاش برمیگردم!»
♦️حالا نوبت زینب و زهرا بود که مظلومانه در آغوشش گریه کنند و قول بگیرند تا زودتر با فاطمه برگردد.
♦️عباس قدمی جلو آمد و با حالتی مصمم رو به حیدر کرد :«منم باهات میام.» و حیدر نگران ما هم بود که آمرانه پاسخ داد :«بابا دست تنهاس، تو اینجا بمونی بهتره.»
♦️نمیتوانستم رفتنش را ببینم که زیر آواری از گریه، قدمهایم را روی زمین کشیدم و به اتاق برگشتم.
♦️ کنج اتاق در خودم فرو رفته و در دریای اشک دست و پا میزدم که تا عروسیمان فقط سه روز مانده و دامادم به جای حجله به قتلگاه میرفت.
♦️تا میتوانستم سرم را در حلقه دستانم فرو میبردم تا کسی گریهام را نشنود که گرمای دستان مهربانش را روی شانههایم حس کردم.
♦️سرم را بالا آوردم، اما نفسم بالا نمیآمد تا حرفی بزنم. با هر دو دستش شکوفههای اشک را از صورتم چید و عاشقانه تمنا کرد :«قربون اشکات بشم عزیزدلم! خیلی زود برمیگردم! تلعفر تا آمرلی سه چهار ساعت بیشتر راه نیس، قول میدم تا فردا برگردم!»
♦️شیشه بغض در گلویم شکسته و صدای زخمیام بریده بالا میآمد :«تو رو خدا مواظب خودت باش...» و دیگر نتوانستم حرفی بزنم که با چشم خودم میدیدم جانم میرود.
♦️مردمک چشمانش از نگرانی برای فاطمه میلرزید و میخواست اضطرابش را پنهان کند که به رویم خندید و عاشقانه نجوا کرد :«تا برگردم دلم برا دیدنت یهذره میشه! فردا همین موقع پیشتم!»
♦️و دیگر فرصتی نداشت که با نگاهی که از صورتم دل نمیکَند، از کنارم بلند شد.
♦️همین که از اتاق بیرون رفت، دلم طوری شکست که سراسیمه دنبالش دویدم و دیدم کنار حیاط وضو میگیرد.
♦️ حالا جلاد جدایی به جانم افتاده و به خدا التماس میکردم حیدر چند لحظه بیشتر کنارم بماند.
♦️به اتاق که آمد صورت زیبایش از طراوت وضو میدرخشید و همین ماه درخشان صورتش، بیتابترم میکرد.
♦️ با هر رکوع و سجودش دلم را با خودش میبرد و نمیدانستم با این دل چگونه او را راهی مقتل تلعفر کنم که دوباره گریهام گرفت.
♦️نماز مغرب و عشاء را بهسرعت و بدون مستحبات تمام کرد، با دستپاچگی اشکهایم را پاک کردم تا پای رفتنش نلرزد و هنوز قلب نگاهش پیش چشمانم بود که مرا به خدا سپرد و رفت.
♦️صدای اتومبیلش را که شنیدم، پابرهنه تا روی ایوان دویدم و آخرین سهمم از دیدارش، نور چراغ اتومبیلش بود که در تاریکی شب گم شد و دلم را با خودش برد.
♦️ظاهراً گمان کرده بود علت وحشتم هنگام ورودش به خانه هم خبر سقوط موصل بوده که دیگر پیگیر موضوع نشد و خبر نداشت آن نانجیب دوباره به جانم افتاده است.
♦️ شاید اگر میماند برایش میگفتم تا اینبار طوری عدنان را ادب کند که دیگر مزاحم ناموسش نشود.
♦️ اما رفت تا من در ترس تنهایی و تعرض دوباره عدنان، غصه نبودن حیدر و دلشوره بازگشتش را یک تنه تحمل کنم و از همه بدتر وحشت اسارت فاطمه به دست داعشیها بود.
♦️با رفتن حیدر دیگر جانی به تنم نمانده بود و نماز مغربم را با گریهای که دست از سر چشمانم برنمیداشت، به سختی خواندم.
♦️میان نماز پرده گوشم هر لحظه از مویههای مظلومانه زنعمو و دخترعموها میلرزید و ناگهان صدای عمو را شنیدم که به عباس دستور داد :«برو زن و بچهات رو بیار اینجا، از امشب همه باید کنار هم باشیم.»
♦️ و خبری که دلم را خالی کرد :«فرمانداری اعلام کرده داعش داره میاد سمت آمرلی!»
♦️کشتن مردان و به اسارت بردن زنان، تنها معنی داعش برای من بود و سقوط آمرلی یعنی همین که قامتم شکست و کنار دیوار روی زمین زانو زدم
#ادامه_دارد
✍نویسنده: فاطمه ولی نژاد
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
سلام علیکم🌹
💠امشب راس ساعت ۲۱ ⏰ در ڪانال #ابراهیم_نوید_دلها هیئت مجازے داریم منتظر حضور گرمتون هستیم 😊👇
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
💠با موضوع:عکس العمل ما نسبت به مقدرات خدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• ⃟🖤•⠀
•••دلــمگࢪفتہ↯
دوباࢪهاینشبابࢪاحـࢪمگࢪفتہ💔
#شب_جمعه
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
• ⃟🖤•⠀ •••دلــمگࢪفتہ↯ دوباࢪهاینشبابࢪاحـࢪمگࢪفتہ💔 #شب_جمعه °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
✿ฺ´✿ฺ
✻عاقِبَتخَتمِبہخیرِممےڪُند
ایـن↚نوڪَرێ↡
هَرڪہاربابَـشٺوباشے♡
سَربُلندِعالَماَسٺـ|♥️|
ٺبڪربلآگرفٺہدل
#شب_جمعه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃⃟🌼⃟🍃
💚°|از علائـم ظـہـور فقـط…↳
عـلامـات حتمے مـانده⇝
↫ۆشــایدآنہا نیــز...▼
دࢪمــدتکوتاهے⏰
به وقوع بپیوندد...↬
پس بـࢪشمـا لـازماستــ...↷
ڪہبـࢪاێفـࢪجمـ♡ـندعــاکنیـد❥
❝ امـٰامِزمـٰاناࢪواحنـٰافدٰاه ❝
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
🍃⃟🌼⃟🍃 💚°|از علائـم ظـہـور فقـط…↳ عـلامـات حتمے مـانده⇝ ↫ۆشــایدآنہا نیــز...▼
>•🦋⃝⃡❥•<
↫شنیــدهامڪھ...
قــࢪاࢪ اسـتــ...↯
جمــعه بــرگــࢪدێ↻
ڪدام جمـعـہ…؟
نمےشـد…؟↳
اشـاࢪه↤مےڪـࢪدێ…؟💔
#امام_زمانم
•"⌑🌻💛╼↡
رستگارۍو سعادٺ با نماز قریـ🖇ـن شده اسٺ.
{نمازٺسردنشہمومن}
#نماز_اول_وقت