eitaa logo
《راز پلاک سوخته》
130 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.8هزار ویدیو
68 فایل
■کانال #راز_پلاک_سوخته صحیفه #شهید_مدافع_حرم_مهدی_طهماسبی است برگرفته از خاطرات،سبک زندگی و... فرهنگنامه ای از #مربی_شهید که در آسمان دمشق،مشق شهادت کرد ودر دفاع از حریم آل الله #پیکرش_سوخت و با #پلاکی_سوخته برگشت.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بنام خدا✨ 📝خاطراتی از عملیات کربلای۴ ؛همراه با گردان حضرت سلمان(بخش دوم) شوخی های شهید ولی صالحی، دقت فرزاد رضوی، جدیت مسلم حاتمی، همرزمی باشهید محمدرضا موسوی،حضور مجیدیزدانی، شهیدحمیدقربانی (طلبه ومداح اهل البیت) وجود حداقل ۲۰نفر که دوبرادری از یک خانواده بودند،حضور رزمندگان کهنه کار قدیمی وبرخی نیروهایی که تازه به جمع رزمندگان پیوسته بودند، همه مثال زدنی بود،چه صفا وصمیمیتی بین بچه ها حاکم بود. گاهی که باران می بارید منطقه سراسر شل وگل می شد وحرکت در آنجا سخت می نمود،مسجد محل باصفا بود، بلم های آبی درنهرها خودنمایی می کرد وروحیه مثال زدنی رزمندگان که می خواهند به دل دشمن بزنند قابل وصف نبود،کم کم برای آماده شدیم آموزشهای لازم،توجیه نقشه، سازماندهی، رزمهای شبانه،آمادگی عملیات آبی خاکی، رازونیاز وعبادتهای بچه ها،وهجوم به خط دشمن و ورود به جزیره ام الرساس وحرکت به طرف بصره چه شوروحال وغوغایی به پا کرده بود.ا توجیه نقشه کاملا صورت گرفته وگردان ما قراربود پس ازعبور غواصان و شکستن خطوط دشمن، به قسمتی که پشتیبانی نیروهای دشمن بود حمله ور شود ،چه ذکر ورازونیاز آن شبها داشت. ما آماده کامل بودیم ،که ظاهرا درپیشروی نیروها مشکلاتی پیش آمد، وکار بچه ها سخت شد،ظاهرآ فرماندهان درتصمیمی سریع ،ادامه ورود نیروهارابه صلاح نمی دانند. 📌ادامه دارد... 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
✨بنام خدا✨ 📝خاطراتی از عملیات کربلای۴ ؛همراه با گردان حضرت سلمان(بخش سوم) 🌞 صبح به تدریج خورشید بالا می آمد و افق سر می زد و هوا روشن می شد. من هر روز در انتظار خورشید نشسته بودم تا بیاید و نورافشانی کند و تاریکی رخت بر بندد ولی حالا برخلاف همه روزها دعا می کردم و از خدا می خواستم که خدایا نمی شود خورشید را امروز با تاخیر بیاوری ؟ بچه ها درمحاصره افتاده اند هوا که روشن شود یا درو می شوند ویا به اسارت در می آیند ، ساعت ۴صبح بود که فرمانده هان متوجه سختی کار وعدم پیشرفت شدند،ادامه عملیات را متوقف کردند ،دشمن گاز انبری آمده بود و پشت بچه ها را بسته بود وحلقه محاصره را هر لحظه تنگ تر می کرد ،بچه های گردانهایی که وارد عمل نشده بودند ناخودآگاه واز درون فریاد می زدند که مکن ای صبح طلوع خدایا خودت کمک کن دشمن نخلها را سر بریده و نخلستانها را خشکانده است ، چمن ها به زردی گراییده اند، دشمن تابن دندان، مسلح به انواع سلاح و تجهیزات و امکانات است ، غواصان درمیان موجها طبیعی وانسان ساخته، سرگردان شده اند و ماهی ها درغم وانده تاریکی، میان عمق رود فرو رفته اند ، صدای اروند مانند مویه مادران داغدار شده است ، نیروها پس از پیشروی ، انسجام و تلاقی خود را از دست داده اند ، نیروهای جدید وتازه نفس امکان حضور در عملیات را نیافته اند و اینسوی اروند مانده اند ، انگارهمه باهم داشتیم ذره ذره آب می شدیم ،تصور آن همه بی رحمی وآن همه مشقت موضوع را سخت تر می نمود، فکر آن همه سختیها وحجم عظیم آتش دشمن وشرایط سردی هوا وزمین باران خورده ی منطقه ،وزخمها وجراحت بچه ها، همه را رنج می داد و به یاد آوردن بچه ها در آن شرایط عذاب آور بود ، بهرحال سُم ستوران بر تن های رنجور وبی جان رزمندگان در محاصره تاختن گرفت، کابلهای تلفن وسیمهای تله های انفجاری، ماهیت جدیدی پیدا کرده بود و اکنون برای بستن دستها وپاهای رزمندگانمان بکار می رفت ، گودالها که روزی در آنها آب جمع می شد و اطرافشان پرنده ها گردهم جمع می شدند و از آب می نوشیدند بجای آب ،تن های پرپرشده مردان عارف و رزمنده را در خود جای داده بود، وای خدای من لودرها در حال گرفتن نفس برخی از بچه ها هستند که با دست بسته به معراج می روند ، می دانم هوا که روشن می شد خبرهای بد یکی پس از دیگری از راه خواهند رسید و مظلومیت هایشان بیشتر آشکار می شد. در آن شب رشادت و گذشت بچه ها قابل وصف نبود،رزمنده وفرمانده کنار هم بودند ونمی توانستی آنها را از هم تشخیص بدهی و هرجا آنتن بیسمی در حال تکان خوردن وارسال پیامها بود، فرمانده را تشخیص می دادی، تکانه های بیسیم وصدای شلاقی آنتنها در جای جای منطقه عملیاتی ودر درگیریهای مختلف با دشمن شنیده می شد. 📌ادامه دارد... 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
بنام خدا✨ 📝خاطراتی از عملیات کربلای۴ ؛همراه با گردان حضرت سلمان(بخش آخر) درآن شب چه زمزمه های عارفانه و نجواهای عاشقانه ای که به گوش می رسید و باد این زمزمه ها را با خود جابجا می کرد و به فرشته ها می رساند ، بهرحال صبح روز بعد، یک شب پس از آغاز عملیات کربلای چهار بود دلمان نمی خواست، آفتاب صبح را تماشاکنم، وباخود «مکن ای صبح طلوع» را زمزمه می کردیم و آن روز خورشید که طلوع کرد نور نداشت ولی چهره هایی نورانی پدیدار شدند و بر زمین نور افشانی می کردند تا حقانیت این ملت را گواهی دهند .. این حقیقت رانباید از یاد برد که درصورت فتح مواضع دشمن در عملیات کربلای ۴،تا عمق مواضع دشمن پیش می رفتیم ومنطقه سوق الجیشی بصره را به تسلط در می آوردیم واز آنجا به بندر فاو که پیشتر فتح شده بود تلاقی می کردیم. صبح اخبار مختلف بود که می رسید،شهید موسی اسکندری ریس ستاد لشکر آنجا مانده است ، عراقها، بچه ها را محاصره کرده اند، تلاش برای ایجاد راهی برای برگرداندن نیروهها و ماندگان، تقلاوتلاش برای پیوستن به پیشتازان، وجلسات مختلف مسؤلان وفرماندهان برای چاره سازی ،وصبوری وبردباری رزمندگان .همه وهمه دهها مطلب وراز در خود، نهان دارد. 🎙راوی: صادق یزدی کارشناس ارشد مدیریت آموزشی "پایان" 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
📸 گاهـےبراےازتونوشتن‌ڪم‌مےآورم💔 باورڪن‌تمامےاین‌جملہ‌هابهانـھ‌است ڪاش‌میتوانستم‌شڪربودنت‌را درجملھ‌‌جاےدهم‌...😔 🌿 (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
🌹۲۱دی ماه سالروز شهادت شهید احمدی روشن 🌹 مردی از تبار جهاد و شهادت در راه پیشرفت و عظمت مردمی که به ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نشسته اند. وچه شیرین است، طوری کار کنی که تاب دیدنت رانداشته باشند و برای نابودیت هزینه کنند آری،جنس شهید ازاین نوع بود، دشمن تاب وطاقت دیدن وکارکردنش را نداشت یادش گرامی و راهش پر رهرو🤲 شهدا را یاد کنیم باذکر صلوات (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
✨شهید مصطفی احمدی روشن با رفیقش یک قرارِ‌ خدایی گذاشته بودند! ھر وقت‌ درس‌ می‌خواندند‌، می‌گفتند: یا‌ کریم! اَلوَعدِه‌وَفآ ما‌ درسِمان را خواندیم، تو برکتش را بده... ✨ (عج) شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
🔻 یادواره ۴٠ شهید عملیات کربلای پنج شهرستان مسجدسلیمان برگزار شد  با حضور جمعی از رزمندگان دفاع مقدس، خانواده های معظم شهدا، ایثارگران و قشرهای مختلف مردم، یادواره ۴٠ شهید عملیات کربلای پنج شهرستان مسجدسلیمان برگزار شد. به گزارش پایگاه خبری رویش زاگرس در این مراسم حجت الاسلام مرعشی رئیس دادگستری مسجدسلیمان با اشاره به رشادت های رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس به ویژه عملیات کربلای پنج یاد و خاطره شهدای حماسه آفرین را گرامی داشتند. سردار کریم‌پور فرمانده گردان سلمان مسجدسلیمان نیز در ادامه بخشی از عملیات رزمندگان گردان را تشریح کرد و از ۴٠ شهید گردان سلمان در کربلای پنج شهید سید محمدرضا موسوی، شهید محسن فردی پور، شهید عبدالکریم (سرخاب) جلیلی،شهید محمد ورناصری، شهید حمید باقری، شهید ابراهیم مرادی، شهید کیامرث باقری، شهید اسفندیار طاهری، شهید برات طاهری، شهید علیرضا نظرپور، شهید رضا کریمی، شهید عبدالله حاجی پور، شهید حسین جلیلی، شهید کیامرث جلیلی، شهید قدرت اله نوذری، شهید نجفقلی حسین پور، شهید علی موری زاده، شهید محمدقلی نعمت زاده، شهید احمدعلی رستمی نیا، شهید علی آذرباد، شهید مهرداد گله داری، شهید مجید شجاعی، شهید شاپور مختاری، شهید رضا بهمنی، شهید ایرج خدادادی، شهید مصطفی بهادری، شهید محمدرضا سرقلی، شهید بیژن غلامی نژاد، شهید جانعلی دوستانی، شهید رضا شفیع زاده و… نام برد و ضمن بیان خاطراتی از دلاوری های آنان نام و یاد این شهدای گرانقدر را گرامی داشت. 📌 لینک خبر (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* 🕊کبوتر عاشق مسجدسلیمان🕊 شهید عبدالرضا معرف در "نهم اسفند ۱۳۴۰، در شهرستان مسجدسلیمان به دنیا آمد. پدرش علی اکبر (شهادت۱۳۶۵) و مادرش فاطمه خاتون (شهادت۱۳۶۵) نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته برق درس خواند و دیپلم گرفت. سپس وارد حوزه المهدی عج مسجد سلیمان شد و تا زمان شهادت به تحصیل علوم ومعارف اهل بيت عليهم السلام مشغول بود از خصوصیات بارزش تقوای او بود و برای رضای خدا و پیشبرد اهداف انقلاب از فعالیت شبانه روزی دریغ نداشت .مطیع و ولایت مدار بود و با روحانیت انقلابی شهر بسیار هماهنگ و بلکه پشتیبانی قوی بود. وقتی که جبهه های نبرد به کمک و پشتیبانی نیاز داشت او با یک ماشین وانت بار شخصی که از آن دایی ایشان بود به طور رایگان در اختیار اهداف خیر خواهانه جمع آوری کمک های مردمی و فعالیت های فرهنگی بود. در بین فامیل از نظر دینی سر آمد بود وقتی به نماز می ایستاد در منزل پشت سر او به جماعت می ایستادند. توی نماز از ترس خدا و عشق به او اشک میریخت قبل از نماز مقید بود به اینکه حتما خود را به عطر معطر کند و می گفت می خواهم به سنت رسول اکرم صلی الله و علیه و آله عمل کرده با شم خصلت بارز او راست گویی بود . اگر کاری از دستش بر می آمد قول می داد، ساده پوش بود و در طول سال از یک پیراهن ساده و یک شلوار ارتشی استفاده می کرد... 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 (عج) ♡ 🕊 شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
⚘️ بسیار اهل انجام صله رحم بود و اگر می شد به تمام فامیل ولو دم درب منزل در حد چند دقیقه سرکشی می کرد . در حوزه المهدی از هم مباحثه هایش و بود . دسته های سینه زنی و تعزیه خوانی راه می انداخت و مقدمات آن را با مشقت از شوشتر فراهم می کرد خوش صدا بود و برای امام حسین علیه اسلام روضه های سوزناکی می خواند ... شهید عبدالرضا معرف در ۲۴ دی ۱۳۶۵ به همراه كليه اعضاي خانواده در حمله موشکی به شهر مسجدسلیمان شربت شهادت را نوشيدند و در گلزار شهدای صاحب الزمان شوشتر به خاك سپرده شدند. 🌷هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا وشهید عبدالرضا معرف صلوات🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌷 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 (عج) ♡ 🕊 شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
Mahmood Karimi - Man Dokhtare Shahe Kheibar Shekanam (128).mp3
9.36M
این روضه مداحی از حاج محمود کریمی رو به نیت شهدای مدافع حرم بخصوص عشریه گوش بدید دلتون لرزید برا ظهور امام زمان(عج) مون دعا کنید فرمودند: « خدا را قسم دهند به حق عمه ام حضرت زینب علیها السّلام که فرج مرا نزدیک گرداند.» (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
👆 مصطفی در این راه، چنان مهارتی از خود نشان داد که خیلی زود به عنوان مربی تخریب انتخاب شد. او با صبر و حوصله، آنچه را که آموخته بود به دیگران می‌آموخت و با تشویق و دلگرمی، رزمندگان را برای نبردی سخت آماده می‌کرد. همکاری او با قرارگاه نصرت و قرارگاه خاتم، در امور مهندسی و رزمی ابعادی گسترده‌تر یافت. او در کنار دیگر رزمندگان، تلاش می‌کرد تا سنگرهای دشمن را فتح کند. در سال ۱۳۶۵، در گرماگرم عملیات ، مصطفی، که دیگر فرمانده تخریب قرارگاه کربلا بود، در منطقه پنج ضلعی مشغول سرکشی به نیروهایش بود. او با قامتی استوار و لبخندی آرام بر لب، به رزمندگان قوت قلب می‌داد. او از میان خاکریزها و سیم‌خاردارهای میدان جنگ عبور می‌کرد تا از نزدیک شاهد تلاش سربازانش باشد، که ناگهان، سرنوشت او در پیچ و خم همین میدان رقم خورد. گلوله‌ای سرگردان به سویش شلیک شد. مصطفی در حالی که نام خدا را با لبخند بر زبان داشت، به آسمان پر کشید و در جمع شهدا، جاودانه شد.🥀 مصطفی بهادری، نمادی از ایثار، شجاعت و مهارت بود. او با فداکاری خود، نه تنها در تاریخ جنگ، بلکه در قلب همه کسانی که نامش را شنیده‌اند، جاودانه شد. یاد و خاطره‌اش تا ابد گرامی باد. ❤️ 🌷هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا وشهید مصطفی(منصور) بهادری صلوات🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌷 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 (عج) ♡ 🕊 شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
«در عملیات بدر، ما برای اولین بار از موشکی که به طراحی شهید چمران و ابتکار خود بچه‌ها ساخته شده بود، استفاده کرده بودیم.اسم موشک، «رعد» بود. یکی از این موشک‌ها که روی آب  در حال حرکت بود. باید به خاکریز می‌رسید و منفجر می‌شد ولی عمل نکرد و گیر کرده بود. مصطفی بهادری شجاعانه به همراه آقای اسکندری رفته بودند برای منهدم کردن این موشک تا به دست عراقی‌ها نیفتد. آن‌ها پایین خاکریز بودند و عراقی‌ها بالای خاکریز. مصطفی  خودش می‌گفت: «مدام آیه وجعلنا ... را زیر لب زمزمه می‌کردم که ما را نبینند. جلو چشمم اردوگاه موصل را می‌دیدم.با دست خالی با حسین اسکندری دور موشک را گود کردیم تا بتوانیم c4 (ماده منفجره) را کار بگذاریم.» وقتی که برگشتند و مأموریت را انجام دادند، از سرانگشتان‌شان خون چکه می‌کرد. 🎙راوی : حیدر قطب‌الدین یکی از همرزمان شهید مصطفی بهادری ⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️ (عج) ♡ 🕊 شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman