eitaa logo
ساکنین پلاک "8"
208 دنبال‌کننده
14هزار عکس
8هزار ویدیو
114 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ اعتقاد به روز حساب را از متن زندگی بیرون کرده‌ایم 🔻 خدا در قرآن می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ» ...به یقین کسانی که از راه خدا منحرف می‌شوند، محکوم به عذابی شدیدند چون را فراموش کرده‌اند.(ص، ۲۶) 🔸 اینجا نفرموده است «بما کفروا یوم الحساب» بلکه فرموده «بما نسوا یوم الحساب» چون روز حساب را کرده‌اند. یعنی ممکن است به روز حساب داشته باشند اما عملا آن اعتقاد را حاکم بر خود قرار نمی‌دهد که ما مسلمانان اکثرا مبتلا به همین ضلالت هستیم که اعتقاداً روز حساب را قبول داریم اما عملاً ناسی آن هستیم و آن را از متن زندگی بیرون کرده و در حاشیه به طاق نسیان نشانده‌ایم. 🔺 آنچه که در زندگی ما حکومت بلامنازع دارد از ثروت و قدرت و مسکن و مرکب و ... است و لذا روز حساب هم خدا ما را بر طاق نسیان نهاده و خواهد فرمود: «...الْيَوْمَ نَنْسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَآءَ يَوْمِكُمْ هَٰذَا...» امروز ما شما را فراموش می‌کنیم همانگونه که شما دیدار امروزتان را فراموش کردید...(جاثیه، ۳۴) 👤 📚 از کتاب «بنای بندگی، صفای زندگی» ج۱ 📖 ص ۲۱۴ #⃣ @pellake8
✳️ در لحظه مرگ باورهای درونی انسان بیرون می‌ریزد! 🔻 در لحظه‌ی فکر و خیلی کار نمی‌کند بلکه انسان بیرون می‌ریزد. اگر کسی درون دل او و باشد بیرون می‌ریزد. اگر درون دل او و باشد او هم بیرون می‌ریزد. 🔸 مرحوم در هنگام مرگ دچار فراموشی شدیدی شده بودند. طوری که بسیاری از اصطلاحات علمی و فلسفه‌ها و قیل‌وقال‌های کلامی را فراموش کرده بودند. حتی رئیس بیمارستانی که ایشان در آن‌جا بستری بودند می‌گفتند اگر یک لیوان آب به دست ایشان می‌دادیم همین‌طور در دست خود نگاه می‌داشتند مگر اینکه به ایشان می‌گفتیم آن را بخورید. اما با این وجود برخی از بستگان ایشان می‌گفتند ما دیدیم در لحظات آخر لب ایشان تکان می‌خورد و گویی حرف می‌زنند. از ایشان سؤال کردیم که چکار می‌کنید؟ فرمودند تکلم. گفتیم تکلم با چه کسی؟ گفت با حضرت حق. این را فراموش نکرده چون در جان او رسوخ کرده است. 👤 📝 #⃣ @pellake8
✳️ تو با کسی محشوری که دوستش می‌داری! 🔻 یکی از حالات نفْس انسان، و است که باید آن را در مسیر حق به کار گیرد و نتیجه‌ی آن را در لحظه‌ی ، ، و درنهایت، و خالد، مشاهده کند. چه زیباست کلام موجز و پرمغز امیرمؤمنان علیه‌السلام خطاب به حارث همدانی که فرمودند: «یَا حَارِثُ قَصِیرَةً مِنْ طَوِیلَةٍ أَنْتَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لَکَ مَا اکْتَسَبْتَ» ای حارث! آنچه گفتم بپذیر که اندکى است از بسیار (و نمونه‌‏اى است از خروار)، تو با کسى محشورى که دوستش می‌دارى، و براى تو است تمام اعمالى که خود کسب کرده‌‏اى. قرآن کریم نیز می‌فرماید: «يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ» (روزی که ما هر گروهی از مردم را با پیشوایشان می‌خوانیم) (اسراء، ۷۱). 🔸 و چه خوفناک و چه شورانگیز است این جمله‌ی بزرگان که می‌فرمودند: « در راه است!» خوفناک است در جایی که ابدیت انسان گره بخورد با خویشتنی تباه‌شده، و شیاطین و محبوبانی که وصفشان «بِئْسَ الْقَرِين»ُ است. شورانگیز است در جایی که ابدیت انسان گره بخورد با نفسی ارتقایافته در پرتو ، و معیّت با محبوبانی که اولیای طاهرین‌اند و وصفشان «وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا» است. 👤 📚 از کتاب | ج ۱ 📖 ص ۴۴ #⃣ @pellake8
هرطور در دنیا خود را بسازیم، همان‌گونه محشور می‌شویم 🔻 انسان با حیوان این تفاوت را دارد که حیوان، جهازات روحی و جهازات جسمی‌اش با هم ساخته می‌شود... زنبور عسل همان روزی که به دنیا می‌آید، هرچه که کمالات باطنی، روحی و حیاتی دارد، با همان ساختمان فیزیولوژی‌اش آمده است... انسان فقط از نظر ، قالب مشخص دارد؛ از نظر ، قالب مشخصی ندارد، قالبش همان است که در این می‌سازد. ممکن است آن‌چنان بسازد که از دنیا و مافیها بزرگتر باشد و ممکن است چنان و ساخته بشود که از یک مورچه هم کوچکتر باشد؛ ممکن است آن‌چنان ساخته بشود که هیچ هم به زیبایی او نرسد، ممکن است آن‌چنان ساخته بشود که «یحسن عندها القردة و الخنازیر» میمون‌ها و خوک‌ها پیش او زیبا هستند! انسان‌ها هر طور که این‌جا ساخته شوند، همان‌گونه محشور می‌شوند. 👤 📚 از کتاب 📚 صفحات ۸۸ و ۸۹ #⃣ @pellake8
آقایان! ابد در پیش داریم... 🔻 شاگردان تعریف می‌کردند که ایشان در بین درس و بی‌مناسبت می‌فرمود که آقایان ما در پیش داریم. و این را تکرار می‌کردند. انسان در لابه‌لای زندگی‌اش نباید دچار بشود و فراموش کند که چه چیزی را در پیش دارد. ده‌ها برابر عمر زندگی نوح در مقابل پلک‌زدنی بیش نیست. 👤 📝 #⃣ 📌 ۲۴ آبان؛ سالروز وفات علامه طباطبایی(ره) @pellake8
✳️ سؤالات شب اول قبر خیلی ساده است اما... 🔻 سؤالات شب اول قبر خیلی ساده است. پس چرا فرد، ۸۰ سال در دنیا بوده ولی وقتی از او می‌پرسند «مَن ربّک» (خدایت کیست) نمی‌تواند جواب بدهد؟ به‌خاطر اینکه آن سؤالات را از این زبان گوشتی که نمی‌کنند! از حقیقت وجود آدم سؤال می‌کنند که ربّت که در دنیا تحت تربیتش بودی که بود؟ اگر با خدا بودی می‌گویی «الله» اما اگر تحت تربیت شیطان بودی می‌گویی شیطان، می‌گویی نفس، می‌گویی خودم! 👤 #⃣ @pellake8
✳️ خود را خرج چه کرده‌ای؟ 🔻 دقت کنیم که عمر خود را، هستی خود را در این دنیا خرج چه چیزی کرده‌ایم؟! ما مضطرّیم و داریم خودمان را خرج می‌کنیم. از سرمایه‌های ما بی‌بروبرگرد دارد خرج می‌شود. این‌طور نیست که اگر خرج نکنیم، چرخ این عالم متوقف شود؛ که از لحظه‌ها و ایام ما می‌گذرد. ۳۸، ۳۹، ۴۰ سال از عمر ما گذشته، خیال می‌کنیم که لحظه‌ای است. جدّاً گذشت، و چیزی ته دستمان باقی نمانده است. بچه‌های دیروز بودیم و پیرهای امروز شده‌ایم. فردا هم خاکیم، خاک! و ای کاش خاک بودیم؛ «يَا لَيْتَنِي كُنْتُ تُرَابًا»؛ چون خاک رویشی دارد و از آن چیزی سبز می‌شود. اما آتش می‌گیریم؛ ابولهبیم و از نسل ابولهب شده‌ایم. گویا که با ابوتراب پیوندی نداشته‌ایم! 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۵۹ و ۶۰ #⃣ @pellake8
✳️ عشق به معاد 🔻 ما در رابطه با مسئلهٔ معاد، روشی را که قرآن برای طرح و بهره‌برداری از آن مطرح کرده، فراموش کرده‌ایم. معاد در قرآن، نتیجهٔ ادامهٔ انسان و ایمان به آن هم نتیجهٔ ایمان به انسان است. آنچه در قرآن مطرح می‌شود، بحث عشق به معاد است، نه علم به معاد. 🔸 به‌طور كلى مسئله‌اى كه به معاد در قرآن عمق مى‌دهد همين است كه مى‌فرمايد: «يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ اَلْيَوْمِ اَلْآخِرِ»؛ همان‌طورى كه به اللّه عاشقى، به استمرار خودت هم بايد علاقه‌مند باشى. 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۱۳ #⃣ https://eitaa.com/pellake8
قیامت این چیزها را نمی‌داند! 🔻 مرحوم اواخر عمر دیگر نمی‌توانستند با پای خود جایی بروند و چون وسیله‌های امروزی نبود، ناچار کسی ایشان را کول می‌گرفت و به این طرف و آن طرف می‌برد. این کار مشکلی برای کسی نداشت چون بدن ایشان در آن ایام لاغر و نحیف شده بود. 🔸 یک روز جایی می‌رفتند. در کوچه‌ی شترداران کسی که ایشان را کول کرده بود، ظاهرا خسته می‌شود و مرحوم شیخ مرتضی را کنار کوچه به زمین می‌گذارد. بدن ایشان به دیوار کاهگلی خانه‌ی مجاور برخورد می‌کند و کمی خاک و پر کاه روی زمین می‌ریزد. ایشان با نگرانی درب آن خانه را می‌کوبند. صاحبخانه در را که باز می‌کند شیخ مرتضی را می‌شناسد. شیخ مرتضی می‌گویند من به دیوار خانه‌ی شما تکیه داده‌ام و کمی از خاک و کاهگل دیوار به زمین ریخته. بفرمایید چقدر باید بدهم تا جبران شود. صاحبخانه که به شیخ مرتضی ارادت داشت، می‌گوید اختیار دارید. منزل من متعلق به شماست. آقا در جواب می‌گویند این چیز‌ها را نمی‌داند. یا باید رضایت بدهی و حلال کنی یا باید خسارت بگیری». 📚 کتاب 📖 ص ۴۸ 👤 #⃣ https://eitaa.com/pellake8
✳️ ببین به چه چیز دل بسته‌ای؟ 🔻 در نیم‌روزی گرم، شخصی به حضرت علی علیه‌السلام عرض کرد: مرا موعظه کن. حضرت فرمود: مجالس فراوانی را با هم بودیم و سخنرانی‌های زیادی را از ما شنیدی؛ الآن در این نیم‌روز گرم چه حاجت که موعظه‌ای از ما بشنوی؟ عرض کرد: دامن شما را رها نمی‌کنم مگر اینکه سخنی بگویید. حضرت فرمود: «انت مع من احببت» تو با محبوبت محشور می‌شوی. ببین به چه چیز دل بسته‌ای؟ مورد علاقهٔ تو چیست؟ چه می‌خواهی؟ ‼️ مباد آنکه به فکر همه چیز باشیم، ولی به فکر خود نباشیم. سری به درونمان نزنیم که درونمان چه کسی و چه چیزی را می‌خواهد. گاهی ممکن است انسان عمری غافل باشد و نداند چه می‌طلبد. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۲۴۸ و ۲۴۹ #⃣
آقایان! ابد در پیش داریم... 🔻 شاگردان «علامه طباطبایی» تعریف می‌کردند که ایشان در بین درس و بی‌مناسبت می‌فرمود که آقایان ما «ابد» در پیش داریم. و این را تکرار می‌کردند. انسان در لابه‌لای زندگی‌اش نباید دچار «غفلت» بشود و فراموش کند که چه چیزی را در پیش دارد. ده‌ها برابر عمر زندگی نوح در مقابل «ابدیت» پلک‌زدنی بیش نیست. 👤 📝 #⃣ 📌 ۲۴ آبان؛ سالروز وفات علامه طباطبایی(ره)
✳️ گردنِ روح را بايد از يقهٔ دنيا بالا كشيد! 🔻 از جدّی بودن و نمی‌گذارد ما در زندگی درست انتخاب كنيم و فرعيات برای ما اصل می‌شود. بسياری از اوقات، روزمرگی‌ها موضوع مهمِ زندگی را بی‌رنگ می‌كنند. امام می‌فرمايند: مراقب باش اين روزمرگی‌ها، حياتت را، که همان توجه به ابديت و اصلاح آن‌جا است، بی‌رنگ نكنند. ما در اين راستا بايد به خودمان تذکّر دهيم، آيا قبول داری مهمّ حياتت همان است كه امام معصوم(ع) می‌گويند؟ پس عمل خود را در دنيا براساس حيات ابدی‌ات تنظيم کن! ⚠️ مسئله از جهت روشن است و همه قبول داريم كه در زندگی دنيايی، قلّهٔ بلندی را بايد پشت سر بگذاريم، ولی خيزش برای صعود به آن قلّه بايد با شروع شود. گردنِ روح را بايد از يقهٔ دنيا بالا كشيد و به‌سوی عالم معنويت جهت داد و اين همان طی كردن آن گردنهٔ بلند است. 👤 📚 کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» ج۲ #⃣