eitaa logo
۱۴ خرداد ۱۴۰۲
دکتر کبیری 🇮🇷 دکتر زنان
20.3هزار دنبال‌کننده
292 عکس
94 ویدیو
0 فایل
سلام من متخصص زنان و جراح زنانم اصفهان @pezeshkezanan تایید هویت مدیر کانال توسط ایتا راه ارتباطی جهت ویزیت آنلاین و حضوری: @Dr_gynecologist لینک گروه پرسش و پاسخ رایگان: https://eitaa.com/joinchat/698745221Cac85a860a2
مشاهده در ایتا
دانلود
. خاطرات شماره یک و دو عیدتون مبارک🌺 از دیشب خاطره های عزیزان رو دارم میخونم✍ . عزیزانی که اجازه دادن، خاطره شون رو اینجا به اشتراک میزارم تا شما هم بخونید و لذت ببرید. تا فرصت مسابقه تموم نشده عجله کنید و خاطره تون 📬رو به این 👇👇👇 @Dr_gynecologist بفرستید.📩 @pezeshkezanan
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
. خاطره شماره سه خدا خیر☘ بده به این خانم دکتر مهربان. شرایط مسابقه سنجاق 🧷🧷🧷 شده. @pezeshkezanan
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
. خاطره شماره چهار فقط تا اذان مغرب🌄فرصت ارسال خاطره✍ هستا جا نمونی📬 همه ی خاطراتی که فرستادید رو خوندم . ماشالله یکی از یکی بهتر و جذاب تر نوشتید. با مشورت دوستانم تصمیم گرفتم که انشالله هر روز یکی دوتا خاطره براتون بزارم که فرصت کنید بخونید.📱 @pezeshkezanan
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. و اما نوبت رسید به قرعه کشی مسابقه ی خاطره نویسی به مناسبت هدیه مون هم یک ویزیت کامل رایگان👩‍⚕ با ثبت نسخه✍ و دارو💊 و آزمایش با اعتبار یکماهه هست که ارزش💵 مادی ش💳 هم با مراجعه به اپلیکشن های ویزیت آنلاین مثل طب کال و اسنپ دکتر مشخص هست. برنده ی مسابقه لطفا پیام بدید @pezeshkezanan
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. مادر باردار۴۰ساله🤰 با سابقه سه بار سزارین که با فشار خون ۱۵ و سردرد🤕 و سوزش سردل به اورژانس 🏨مراجعه کردند و در سن بارداری۳۷هفته🗓 سزارین شدند. "قدم نورسیده🐣 مبارک" @pezeshkezanan
۱۱ خرداد ۱۴۰۲
خاطرات مخاطبین خوبم (طبق نظر دوستان، قرار شد خود پیام مخاطبین رو بزارم که راحت تر خونده بشه ) خاطره شماره پنج سلام در رابطه با خاطره گویی ازدوران بارداری وفرزند آوری من خادم افتخاری امام رضا جانم هستم که الان در مرخصی زایمان هستم پارسال یک روز که سر پاس بودم و چوب پر به دست در رواق نجمه خاتون خدمت می کردم یه خانوم زائر بین ۵۰تا۶۰ساله صدام زد ،گفت: چرا شما خادما حرف آقا رو گوش نمیدید من جا خوردم گفتم چه حرفی؟ گفت :آقا اینقدر در مورد فرزندآوری تاکید می کنن. من تازه دوزاریم افتاد، گفتم: آره راست میگی منم بین همکارا همیشه میگم حضرت آقا اینقدر تأکید می کنن در مورد فرزندآوری توقعش از مذهبیها بیشتره ،ولی بیشتر همکارا دو یا سه تا بچه دارن و میگن بسه دیگه ، بعد از من پرسید چندتا بچه داری؟ گفتم من خیلی اشتباه کردم ولی خدارو شکر، خدا فرصت جبران اشتباهمو داد بچه ی اولم ۲۰سالگیم بدنیا اومدوبچه ی دومم۳۳سالگی و الان که ۴۰سالمه بچه ی چهار م مو باردارم خانوم زائر گفت من ۴تابچه دارم والان بچه دارنمیشم وگرنه سالی یکی بچه میاوردم تا حرف آقا رو زمین نمونه اگه بجای تو باشم تا بچه م بدنیا بیادو دوساله بشه پنجمی رو میاوردم . من گفتم دیگه سنم رفته بالا۴۰سالمه گفت الان که ۳۵،۴۰ ساله ازدواج می کنن، هنوز وقت داری😁 گفتم ان شاءالله😁 @pezeshkezanan
۱۱ خرداد ۱۴۰۲
. 💊بعد یائسگی چه فایده ای داره؟ ✅اگه به موقع و درسن مناسب درمان شروع بشه، 🔘فشار خون رو کم ⬇️میکنه 🟤احتمال ابتلا به دیابت کم⬇️ میشه 🔴در بیماران دیابتی مقدار نیاز به انسولین رو کم⬇️ میکنه 🟢نه تنها باعث افزایش وزن نمیشه بلکه از افزایش چربی شکم جلوگیری میکنه 🟡روی سلامت پوست و جوانی آن تاثیر مثبت داره 🟢 احتمال آلزایمر کاهش⬇️ پیدا میکنه 🟣افزایش ⬆️ترا‌کم استخوان ⚪️کاهش ⬇️بیماری های دهان و دندان ⚫️تسکین خشکی چشم 👩‍⚕ @pezeshkezanan
۱۲ خرداد ۱۴۰۲
آیا من هم دچار میشم❓ ✅چه کار کنم که جلوی پوکی استخوان را بگیرم❓ 🚦 ویس امروز در مورد "پوکی استخوان" هست👇👇👇👇👇 از دستش ندین🥛 @pezeshkezanan
۱۲ خرداد ۱۴۰۲
۱۲ خرداد ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۳ خرداد ۱۴۰۲
3.28M
اگه دنبال درمان پوکی استخوان هستی🥛 🎧ویس رو حتما گوش بده🎧 قسمت دوم @pezeshkezanan
۱۳ خرداد ۱۴۰۲
خاطره شماره شش سلام عیدتون مبارک، من خاطره ی خوبی از چهارتا بارداریم دارم که مربوط به این ایام مبارک و کرامت این برادر و خواهر نورانی میشه☺️ وقتی شکم اول باردار بودم و فهمیدم که دختره تصمیم گرفتیم اسمشو معصومه بزاریم، تو همون روزا خیلی اتفاقی فیش غذای حضرت معصومه بدستمون رسید و خانم مارو دعوت کرد😌خداروشکر کردم که دخترم معصومه که تو شکمم بودبا تبرکی حضرت متبرک شد❤️(ما خودمون ساکن قم هستیم شکر خدا) وقتی که برای بار دوم خدا بهمون لطف کرد و باردارشدم و فهمیدیم که پسره اسمشو گذاشتیم رضا(طبق تصمیم از پیش گرفته شده)، خداروشکر تو ایام بارداری قسمت شد بریم پابوس آقا امام رضا جان 😌❤️، تو همین سفر به فکرم رسید از آقا بخوام که الان نوبت ایشونه که پسرم رضا رو متبرک کنه با غذای متبرک حضرتی، خداروشکر روز آخر سفرمون یکی اومد تو مسافر خونه ای که بودیم و به ما یه فیش غذا داد و من با خوشحالی غیر قابل وصفی از اون غذا خوردم و بازم متبرک شدم به برکت بچه م😌☺️ سر بارداری سومم که دخترم زینب و باردار بودم دوس داشتم برم سوریه و غذای حرم خانم و بخورم که حضرت معصومه جان تو همین شهر قم از طرف عمه جانشون مارو مهمان سفره خودشون کردن و ما برای بار دوم بود که به رستوران حضرت پا گذاشتیم و زینب جان و متبرک کردیم☺️ و بالاخره سر بارداری آخر(البته فعلا) و چهارمم که مریم جانمو باردار بودم رفتیم حرم امام رضا جان و آقاجان به ما لطف کردن و مارو در صف مهمانانشون پذیرفتن و ما دو بار تو اون سفر دعوت شدیم به رستوران حضرتی (البته ایام کرونا بود و غذا فقط بیرون بر بود) و مریم بانو هم متبرک شد🌺❤️🌺 این بود خاطره خوش من از کرم این برادر و خواهر عزیز، البته که ما هرچه داریم و نداریم از سر سفره این دو فرزند عزیز حضرت باب الحوائج موسی کاظم داریم و لا غیر😌❤️❤️ انشاالله این خاطره خوش من برای همه مامانایی که آرزوشو دارن تجربه و خاطره بشه🤲 انشاالله خدا به برکت و کرامت حضرت معصومه و امام رضا علیهما السلام فرزندانی سالم و صالح به همه ما عنایت کنه🤲🤲 @pezeshkezanan
۱۳ خرداد ۱۴۰۲
. ❓❓❓❓ سقط مکرر چرا پیش میاد❓ چه قدر احتمال داره دچار سقط بشم❓❓❓❓ @pezeshkezanan
۱۴ خرداد ۱۴۰۲
۱۴ خرداد ۱۴۰۲
خاطره شماره هفت سلام و سپاس از تلاشهاتون. فرزند اولم رو باردار بودم و تلاش کردم که زایمان طبیعی و موفقی داشته باشم.دروغ چرا ؟! ترس داشتم ولی خب از سختی‌های سزارین بیشتر میترسیدم.اصلا بهش فکر نمیکردم.بیمارستانم دولتی بود و خب الکی هم سزارین نمیکردن.روزهای اخر رو با خوف و رجا میگذروندم که به لکه بینی افتادم.رفتم اورژانس مامایی معاینه کردن گفتن چیزی نیست.برو وقتی دردات زیاد شد بیا. فردا صبحش با خونریزی لحظه‌ای اما شدید مواجه شدم.یکهو حجم زیادی خون رفت و بعد خیلی کم شد. سریع اماده شدم برم بیمارستان.مسیر خلوت همیشگی بشدت شلوغ بود.رسیدیم بیمارستان و اونجا پلیس و بدو بدوی کادر و... دم در فهمیدم که ترور رژه ارتش😢 اتفاق افتاده و مجروحین و شهدا رو به این بیمارستان که نزدیک محل رژه بوده منتقل کردن.حراست اجازه ورود نمیداد تا همه مدارک رو چک کرد و خودش تا بالا همراهم اومد و منو تحویل داد!!!! مامای شیفت بشدت ترسیده بود و اصلا گوش نمیداد چی میگم.فقط با ترس میگفت چرا اومدییی چطور نترسیدیییی!!!! درحالیکه من بیخبر بودم کلا و حتی اگر خبر هم میداشتم خب چکار باید میکردم؟!!! اصلا توجه بهم نکرد و با یه چکاب بدون معاینه منو راهی خونه کرد! عصر با پارگی کیسه آب دوباره رفتم بیمارستان و بستری شدم.روند زایمان کند بود ولی خوب بود.تا اینکه ضربان قلب بچه افت کرد و مجبور به سزارین شدن.خدا کمکم کرد که دکتر زنان و بیهوشی سریع رسیدن بیمارستان. بعدا فهمیدم اون خونریزیها مال کم کم کنده شدن جفت بوده و باید همون موقع بستری میشدم ولی ماما چون تجربه بحران نداشت و نتونسته بود خودش رو مدیریت کنه من رو درگیر روند سزارین کرد...شکر که فرزندم سالم موند برام. گاهی ادم فکرش رو نمیکنه که دامنه اتفاقات تا کجا میتونه گسترش پیدا کنه...مشکلاتی که برای من( در همون زایمان و سزارین‌های اجباری بعدی با وجود تلاشم برای وی بک) پیش اومد,احتمال کمتر شدن تعداد فرزندان با توجه به شرایطم و... دامنه ترور بود که شاید به ذهن کسی نرسه و هزاران اتفاق مشابه دیگه که ما بیخبریم... لعنت بر داعش و دشمنان اسلام و ایران. @pezeshkezanan
۱۴ خرداد ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
2.28M
📣📣📣📣📣📣📣📣 🎧🎧🎧🎧🎧 قسمت دوم @pezeshkezanan
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
. خاطره شماره هشت سلام دوست داشتین تجربه تلخ منم بذارید 😔😔😔😔 من 7ساله ازدواج کردم و از اول عاشق و شیفته بچه بودیم نزدیک دو سال دوا و درمون کردیم تا بالاخره با آی یو آی باردار شدم. چون کیست آندومتریوز داشتم. قبلش لاپاراسکوپی کردم برداشتم ولی بازم دارم. بعد بدنیا اومدن پسرمم من باز بچه میخواستم جلوگیری نکردم و دو سال بعد طبیعی بارذار شدم ولی متاسفانه قلبش تشکیل نشد و کورتاژ کردم😔 ولی من بازم تلاش کردم دکتر گفت طبیعی باردار نمیشی بخاطر کیست آندومتریوز 5سانتی باید آی وی اف کنی اونایی که آی وی اف کردن میدونن چقدر سخته چقدر داروهاش زیاده و هزینه هاش زیاده.. همه اینارو تحمل کردم و 6ماه تحت درمان بودم سختیهایی کشیدم ک خدا میدونه. دو قلو باردار شدم و تو آسمونها بودم..ولی چه میشه کرد عمر خوشیه من خیلی کم بود استراحت مطلق و داروهای زیادی ک استفاده میکردم بچه هام شش ماهه بودن ک درد شدید گرفتم و مجبور به اورژانسی شدم رحمم خونریزی کرد و تا دم مرگ رفتم چسبندگی شدیدی داشتم که 3ساعت اتاق عمل بودم رحمم جمع نمیشد.دکتر خودمم بالاسرم نیومد و دکتر آنکال اومد.. آخرشم متوجه نشدم علت دردی ک گرفتم چی بود چون رسیدم بیمارستان گفت 5سانت دهانه رحمت بازه.. بچه هام سه روز تو دستگاه بودن و فوت کردن. الان 8 روزه ک من داغدارم.سینه هام پر از شیر و جای بخیه هام درد میگیره بچه هامو گذاشتیم تو قبر و خودم دست خالی از بیمارستان اومدم‌.. برام دعا کنین دلم آروم بشه شرمنده شوهرم شدم ک این همه برام زحمت کشید.. اصلا نمیدونم دوباره میتونم باردار بشم یا نه..خدا میدونه چقدر دلم بچه میخواد ولی تلاش هام بی فایدست.. خیلی دلم گرفته😔😔😔 @pezeshkezanan
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
. کاهش ذخیره تخمدان چه قدر صحت داره❓ خانم دکتر بررسی شدم به من گفتند ذخیره تخمدانت پایینه و نمیتونی بشی، حقیقت داره❓❓❓ میشه با ذخیره ی پایین تخمدان باردار بشم❓❓❓ تو این ویس ، راهکارهای خوب و ساده ای رو جهت درمان معرفی کردم 👇👇👇👇👇 @pezeshkezanan
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
1.4M
قسمت اول 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 کاهش ذخیره و ارتباطش با ❓❓❓❓❓❓❓❓ شیوه ی زندگی و تاثیرش رو ناباروری @pezeshkezanan
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
962.5K
.🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧 قسمت دوم احتمال در هرسیکل پریودی چه قدره@pezeshkezanan
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
ادامه ی خاطره شماره نه 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 من بدلیل شاغل بودن و شرایط سخت کرونا ترم اخر لیسانس را داشتم به اتمام میرسوندم که مجدد بعد 4 ماه از انتقال اول ام یعنی تیر 99 انتقال دوم را انجام دادم، در کمال ناباوری دوقلو شدم. 💢💢 و اوضاع کاری همسرم اصلا خوب نبود و خودم شاغل بودم، خدا را شکر باردار شدم و خداوند نعمت و معجزه اش را در حقم تمام کرد 💢💢 ولیکن با افت پلاکت خون مواجه شدم و دو روز یکبار باید خون میدادم و دکترای خون به همسرم گفته بودند که دوقلوها را از دست خواهم داد، یکی از قل ها از بین رفت و خدا را شکر با تلاش های خودم و زحمات پزشکان دخترم بدنیا اومد. 💢💢 چراغ خونم، عشق زندگیم، نفس باباش، واقعا به زندگیمون امید داد، خدا را شکر فرزندم با تمام سختی ها که بدنیا اومد نذر کرده بودم همون دوستم که اکرم بود بعد بدنیا اومدن دخترم به ایشون جنین اهدا کنم خدا را شکر جنین اهدا کردم و الان ایشونم یه دختر دارن. 🔰🔰🔰🔰 الانم یه دوست دارم که 5 بار آی وی اف منفی شده و قراره کارت جنین ام یا اینکه تعداد از جنین هام را بهش اهدا کنم. 💢💢 دخترم خیلی مهربون، به دل نشین، عاقل، وهمه خاطرخواهش میشن، خدا یه معجزه درحقم تموم کرد و الانم 2 سالشه وخیلی مردد هستم که آیا با شرایط کاری همسرم و شرایط کارمند بودنم وبچه 2 ساله ام بتونم یکبار دیگه انتقال بدم و بچه بیارم.... 💢💢💢 خدایا شکرت بخاطر نعمتی که بهم دادی و هر روز دارم دعا میکنم که کسانی که بچه ندارند دامنشون سبز بشه... 💢💢💢 جریان 💢💢💢💢 هفته ها به سلامت سپری شد و من بخاطر شرایط پر خطر بارداری زیر نظر دوتا از بیمارستانهای دولتی بودم،روز 14 فروردین رفتم اداره و خواستم مرخصی استعلاجی بگیرم دوهفته منزل استراحت کنم. 💢💢 دیدم بچه حرکت نمیکنه، غذای شیرین خوردم دیدم بی تاثیره، به فاصله رفتم بیمارستان دولتی، وقتی سونو کردند دیدند جنین اصلا صداش نمیاد و از اینور بیمارستان تا اونور بیمارستان تو طبقات زار زار گریه میکردم. 💢💢💢 دکترای بیمارستان بلافاصله کارهای اتاق عمل را انجام دادند و وقتی رفتم اتاق عمل به دکتر گفتم دکتر بعد 14 سال خدا این معجزه را بهم داده حواستون به من و این نوزاد باشه. 💢💢 تمام پرسنل داخل اتاق عمل با شرایط بنده با ناز و نوازش و احترام، اقدام به سزارین نمودند و به فاصله 5 دقیقه دخترم با گریه هاش جهان به این دنیا گشود 💢💢 دخترم همون روز 14 فروردین دوهفته زودتر از موعد چشم به این دنیا گشود . خدایا شکرت از این نعمت الهی ❤️ بعد دو ماه دخترم در سریال اتش و باد بازی کرد و بهترین خاطراتم این بود که حسین محجوب براي فرزند بدنیا اومده که فرزند من بود ،اذان خوندند. @pezeshkezanan
۱۷ خرداد ۱۴۰۲