کلاغ خوشبخت
کلاغها دو سه تا بیشتر نبودند.
صبح به صبح که کبوترها نشسته بودند یک گوشه و داشتند چاشتشان را میخوردند، پیدایشان میشد!
میآمدند دور امام میگشتند و روسیاهانه زل میزدند به گنبد و گلدستهها! بعد هم تا سر و کلهی آفتاب پیدا شود، راهشان را میکشیدند و میرفتند!
#کبوترانه
#امامرضاخیلیدوستدارم
@pichakeghalam
Mohsen Chavoshi - نیک موزیکMohsen Chavoshi - Kalagh Rosiah - 320 (1).mp3
زمان:
حجم:
9.5M
من که توی سیاهیها
از همه روسیاهترم
میون این کبوترا
با چه رویی بپرم ...
#کبوترانه
@pichakeghalam
پیچَکِقَلَمْ🍃
بسماللهالرحمنالرحیم کوچهی چهنو همه چیز از یک روز غیرمعمولی شروع شد. یک روز که آفتاب مثل همیش
یکی از خانههای خوشبخت کوچههای چهنو
موقعیت جغرافیایی: چند قدم مانده به بابالجواد...
#کبوترانه
#امامرضاخیلیدوستدارم
@pichakeghalam
قدم به قدم با من میاین؟
خوشحال میشم نظراتتون رو درمورد روایت #کبوترانه بخونم
من اینجام👈@M5566M
لینک گفتگوی ناشناس👇
https://daigo.ir/secret/41325980928
زیارت مقبول
حسین داشت چادر مادرش را میکشید. مادر گریههای فاطمه زهرای دو ماهه را داشت آرام میکرد. صف زیارت از همیشه شلوغتر بود. حسین بیتاب شده بود و فاطمه زهرا صدایش بلندتر. مادر از هر طرف بین جمعیت گیر کرده بود و راه برگشت نداشت!
برگشتم. دخترک را از بغل مادرش گرفتم. پوست چسبناکش هنوز بوی بهشت میداد. آرام شد!
باهم جلو رفتیم
باهم نگاه کردیم
باهم از امام رضا گفتیم
و باهم ضریح را زیارت کردیم...عمیق و طولانی!
رزق شیرین آن روزم بود که فاطمه زهرا بشود واسطهی قبولی زیارتهای دست و پا شکستهی من!
#کبوترانه
#امامرضاخیلیدوستدارم
@pichakeghalam
خوشبختترین قالی دنیا
موقعیت جغرافیایی:صحن جمهوری اسلامی
#کبوترانه
#امامرضاخیلیدوستدارم
@pichakeghalam
تراپی
نمیدانم اولین بار چه کسی و کجا این طرح توی ذهنش جرقه زده!
اما من این بار فهمیدم که یکی از لذتبخشترین و تراپیترین عبادتهای توی حرم میتواند این باشد که بنشینی روی فرش رواق امام و قرآن بنویسی!
#کبوترانه
#امامرضاخیلیدوستدارم
@pichakeghalam
شگفتانه
من نمیدانستم قرار است با چه چیزی مواجه شوم وقتی قرار دوستانهمان را هماهنگ میکردیم.
من، خانم دکتر خاتمی، خانم جوادیان و انسیه جان شکوهی ساعت شش صبح روز پنجشنبه وعدهی دیدار داشتیم. کجا؟ باغ رضوان!
به نظر من، اینکه آدم یک روز خنک بهاری توی بهشتترین نقطهی عالم بنشیند و با کسانی که دوستشان دارد دربارهی قصه و کتاب و کلمه حرف بزند یکی از شیرینترین اتفاقهای دنیاست!
اما اینکه تهِ این دیدار تو به کسی برسی که در خیالت هم گمان نمیکردی پا به پایت در این زیارت آمده، از آن هم شیرینتر و شگفتانگیزتر است!
دیدار ما، رنگ و بوی دیگری گرفت وقتی عقیق انگشتر زیر نور برق زد!
قلبم از تپش ایستاد وقتی فهمیدم این رکاب نقرهای، روزی در دست سیدحسن نصرالله عزیزم افتخار حضور داشته!
من، در دورترین جای خیالم هم فکر نمیکردم یک روز ساعت شش صبح در چایخانهی باغ رضوان حرم، سیدحسن من را نگاه کند و لبخند بزند و افتخار زیارت یادگاریاش را نصیبم کند!
من برای آن لحظه میتوانم هزاربار بمیرم و زنده شوم!
امام رضا آن روز برای دلتنگیهای من سنگ تمام گذاشته بود...
#کبوترانه
#امامرضاخیلیدوستدارم
#شهیدسیدحسننصراللهجانم
@pichakeghalam
https://eitaa.com/rooznevest
https://eitaa.com/chand_jore_ba_man
https://t.me/marzieh_javadian