حتما از محتوای مذاکرات قطر، مطلع هستید فقط یک نکته اضافه کنم با دقت در مفاد مذاکرات، تمام مطالبه های طرف آمریکایی و اسرائیلی، واضح و مشخص و عینی و کمّی است و قابل سنجش و اندازه گیری است اما تمام وعده هایی که میدهند کیفی و موکول به آینده است و البته تفسیر پذیر و تاویل بردار. قشنگ مثل مذاکرات برجام. آنجا هم مطالبات طرف غربی از ایران، واضح و مشخص و قابل راستی آزمایی بود اما وعده هایی که به ایران دادند حالت تعلیقی و موکول به آینده داشت و تفسیرهای متعددی را بر می تافت

در ضمن حواستان به «آرزو بدری» هم باشد نکند تبدیل به یک «مهسا امینی» دیگر شود. اطلاع رسانی سریع و شفافیت حداکثری و مراقبت های بالا. به ویژه آنکه در آستانه انتقام خون شهید هنیه هستیم

صادقانه بگم راه گفتگو بین ما و برخی از جوانان و حتی بزرگسالان کاملا بسته است. هیچ راهی برای به تفاهم رسیدن وجود ندارد. گویا چیزی به اسم گفتگو وجود ندارد و هر چه هست مسابقه برای بردن جلوی جمع هست. قبول کنیم فرهنگ گفتگو نه تنها ضعیف شده بلکه وجود ندارد. گفتگو آدابی دارد. اول اینکه پای حرف یکدیگر بنشینیم و به حرف هم گوش دهیم. حرف یکدیگر را فهم کنیم؛ تحلیل کنیم. به یک نقطه اشتراک برسیم و برای ادامه گفتگو باید بر اساس همان نقطه اشتراک حرکت کنیم. مثلا بگوییم معیار حق و باطل قرآن باشد. اصلا معیار حق و باطل تاریخ باشد. یا معیار، عقل و استدلال عقلی باشد. باید هر دو طرف یک فهم مشترک از این معیار داشته باشیم. حال فرض کنید با جوانی گفتگو می کنید که قرآن را قبول ندارد. تاریخ را از کف اینستاگرام گرفته. قرآن را قبول ندارد. راه گفتگو بسته است. فقط جدل و مراء هست که عقل انسان را خراب می کند. هر چقدر بین ایران و اسراییل گفتگو محال است بین ما مردم هم - البته برخی از ما - گفتگو محال شده. فکری برای این معضل کنیم. آداب گفتگو و تمرین گفتگو مهمتر از نان شب است

در رابطه با مساله گفتگو نکته ای به ذهنم رسید در میان دو طیف اصول گرا و اصلاح طلب و یا انقلابی و غیر انقلابی و یا هر دو گانه ای که به ذهن می رسد افرادی هستند که می توان با آنها به گفتگو نشست. فارغ از اینکه این افراد چه کسانی هستند من پیشنهاد می کنم سعید جلیلی، از همین الآن با برخی از افراد طیف مقابل که برای رای نیاوردنِ او تلاش ستودنی کردند در این چهار سال حتما ارتباط بگیرد. البته جلیلی و ظریف، مثل دو قطب منفی آهن ربا هستند که به شدت به یکدیگر آلرژی دارند. حداقل ظریف که اینگونه است. آقای جلیلی متهم است به عدم درک مشکلات کشور و اینکه انسان بسته ای است و متاسفانه انگ های طالبانی هم به طرفداران ایشان زدند. پیشنهاد می کنم سعید جلیلی با برخی افراد مثل سعید لیلاز حتما گفتگوهای مفصلی داشته باشد. حتی اگر می تواند با محسن هاشمی رفسنجانی و یا افرادی همچون سید عباس صالحی باب گفتگو و مباحثه را باز کند. در انتها پیشنهاد می کنم آیت الله صدیقی با سعید لیلاز بابت حرفی که سعید لیلاز درباره ماجرای آقای صدیقی زد گفتگوی حضوری داشته باشد. سعید لیلاز حرف نامربوطی زد و در بستر فضای مجازی منتشر شد. سعید لیلاز آدم قابل گفتگویی است. هر چند سلایق و علایق متفاوتی با اصول گرایان داشته باشد ولی حاضر است حرف طرف مقابل را بشنود. حتما آیت الله صدیقی، با سعید لیلاز گفتگویی داشته باشد و در مورد ادعای سعید لیلاز با یکدیگر حرف بزنند.

ابن هم از همستر کومبت که مردم مثل زامبی ها مینشستند و چهار انگشتی روی صفحه موبایل میکوبیدند. واقعا صحنه های خجالت آوری بود. واقعا چطور میشه یک انسان فکر کنه با کوبیدن انگشت روی صفحه موبایل میشه پول درآورد؟ این سطح از سادگی درمان پذیر هست؟

به پدرام سلطانی کار نداریم که کیست و از کجا آمده. مهم نیست. مهم نکته ی دیگری است که حاکی از خائن بودن او دارد و نشان می دهد دشمن دختران و پسران است و نه دوستِ آنها. مشکل اصلی دختران و پسران، اکنون چیست؟ یافتن یک شغل مناسب با استعدادهای خود و سر و سامان دادن به یک زندگی معقول به همراه امید به آینده. اولویت اول و ضروریِ دختران و پسران، ازدواج و تشکیل خانواده و تامین سر پناهی مناسب با شأن خود و نیز داشتن یک شغل و درآمدی معقول است. حال در چنین وضعیتی، اگر کسی بگوید امید من به دختران و پسرانی است که شجاعانه در حال مبارزه برای پس گرفتن سبک پوشش خود هستند بدانید خائن است. چون نیاز اصلی و ضروری جوان را تحریف کرده و آنها را به سمت و سویی هدایت می کند که واقعا ضرورت نخست زندگیِ آنها نیست. شما فرض کنید همه دختران و پسران، در شیوه پوشش و سبک زندگیِ خود آزاد باشند. آیا مساله آنها حل شده و دیگر مشکلی نخواهند داشت؟ اینجاست که می توان فهمید امثال پدرام سلطانی، دنبالِ تحقق ماموریتهایی هستند که زندگی جوانان را تباه کرده و آرزوی دشمنانِ ایران - و نه لزوما دشمنانِ جمهوری اسلامی ایران - را محقق می کند. کاری که امثال سلطانی می کند مانند این است که یک بیمار اورژانسی به خاطر ترکیدن کیسه آپاندیس وارد بیمارستان می شود ولی دکتر به جای اینکه وی را سریعا به اتاق عمل ببرد با او در مورد رنگ چشمهای او و اینکه بهتر است چه رنگی باشد سخن می گوید. اگر این دکتر، نادان است سلطانی هم ... اگر این دکتر، دشمن است سلطانی هم ... اگر این دکتر، خائن است سلطانی هم ...

حمله امشب اسراییل به انبار مهمات حزب الله در لبنان دقیقا در راستای همان شیوه ای است که در جنگهای شش روزه اعراب و اسرائیل اتفاق افتاد در آن جنگها، اسراییل که متوجه شد قرار است نیروی هوایی مصر و اردن و سوریه و ... به اسراییل حمله کنند سریعا دست به کار شد و قبل از هر حرکتی از سوی این کشورها با هواپیماهای بمب افکن در عرض چند ساعت تمام نیروی هوایی مصر و کشورهای دیگر رو نابود کرد و ورق آن جنگ به نفع اسراییل برگشت الان هم که حزب الله و ایران و یمن قرار هست به اسراییل حمله کنند اسراییل تصمیم به حمله پیش دستانه گرفته و با زدن انبار مهمات حزب الله تلاش میکند تا آن را خلع سلاح کند از معایب طولانی شدن پاسخ جبهه مقاومت به اسراییل همین موضوع هست شاید اسراییل بخواهد چنین کاری را با ایران انجام دهد و برخی از تاسیسات حیاتی ایران را بمباران کند و یا به کمک نفوذی های خود در ایران ، خرابکاری های مهمی انجام دهد که بر پاسخ ایران تأثیر منفی بگذارد و یا حداقل توان ایران را ضعیف کند باید مراقب بود

اما یک نکته مهم اگر این حمله های عجیب اسراییل به لبنان در امشب، واکنشی به حملات امروز حزب الله به شهرکهای شمالی فلسطین اشغالی باشد معلوم میشود که حملات حزب الله خیلی عمیق و راهبردی بوده است. زدن عکا در شمال فلسطین اشغالی گویا برای رژیم صهیونسیتی خیلی دردآور و پر تلفات بوده.

شاید اتفاقات امشب در لبنان، باعث تسریع در برنامه ها شود والله العالم

حجاب استایل‌ها را جدی بگیریم 🖋️ریحانه سادات گرامی، دانشجوی دکتری علوم اجتماعی دانشگاه تهران 🔸حجاب استایل‌ها را ، بلاگرهای حجاب را جدی بگیریم. قدرتشان را در تبدیل و تقلیل مفاهیم، توانمندی‌شان را در تبدیل مفهوم پوشش زن مسلمان به عرصه نمایش تنانگی‌های زنانه، توانایی‌شان را در تقلیل زن مسلمان محجبه به ابژه‌ای جنسی، جدی بگیریم. هرچند ابژگی جنسی زن به طور کلی، موضوع جدیدی نیست و در طول تاریخ بسیاری بودند که زن را با همین نگاه فهمیدند و تحلیل کردند. اما ابژگی جنسی زنِ به طور مشخص محجبه، موضوعی است نسبتا جدید که از قضا فقط از ید توانمند امثال حجاب استایل‌ها و بلاگرهای مذهبی برمی‌آید. 🔸تیغ اثرگذاری حجاب استایل‌های جذاب بر زن مسلمان، به مراتب بسیار تیزتر و برنده‌تر از اثرگذاری باقی سلبریتی‌ها، اینفلوئنسرها و لیدرهای فضای مجازی خواهد بود. تفاوت زیاد لایف‌استایل بلاگرهای نه چندان معتقد به حجاب، صدف بیوتی‌ها و امثالهم با زن محجبه مسلمان، تیغ اثرگذاری آنان را کند می‌کند. دختر نوجوان یا جوان محجبه آنقدر که خودش را با یک مدل خوش‌اندام و یا مانکن محجبه مقایسه می‌کند با امثال صدف بیوتی‌ها مقایسه نمی‌کند. احساس ناکافی‌بودنی که او از یک چهره آغشته به انواع عمل‌های زیبایی اما کادوپیچ‌شده در روسری و هدشال و فلان می‌گیرد، به مراتب بسیار بیشتر از حسی است که از مدل‌های غیرمحجبه می‌گیرد. 🔸البته حجاب استایل‌ها یا بلاگرهای حجاب نیز تنها بر تنانگی‌های زنانه و جذابیت‌های جنسی تاکید نمی‌کنند. بلکه مفاهیم مذکور را با ارزش‌هایی مثل حجاب و پوشش، عزای امام حسین، زیارت و... در هم می‌آمیزند. آن‌ها حتی به مشایه و پیاده‌روی اربعین هم رحم نمی‌کنند و آن را هم به معجون ترکیبی خود اضافه می‌کنند تا ابژگی جنسی را به نحو هرچه نامحسوس‌تر و ناملموس‌تر به خورد زن مسلمان محجبه دهند. 🔸همین می‌شود که به‌تدریج در نگاه زن محجبه مسلمان، انواع طنازی‌ها و تنانگی‌های زنانه، آرایش‌های زننده و اکسسوری‌های خیره‌کننده، ناگاه با آ مدن یک روسری و عبا و.... مجاز و حتی محبوب می‌شود. همین می‌شود که حجاب زن مسلمان که قرار بود مانع از ابژگی جنسی او باشد، از قضا تبدیل به عاملی برای نگاه جنسی هرچه بیش‌تر به او می‌شود. و همین می شود که به مانند بسیاری از زنان در طول تاریخ، انسان‌بودن زن محجبه مسلمان فرع بر مونث‌بودن و زن‌بودن او قرار می‌گیرد و نه اصل و مقدم بر آن #حجاب_استایل #بلاگرهای_حجاب

در جریان دفاع رییس جمهور از کابینه پیشنهادی به مجلس، نباید از مقام معظم رهبری، هزینه میشد و این خوب نبود و شاید پیامد های خوبی نداشته باشد. آقای پزشکیان، با صحبتهای امروز خود ثابت کرد حاضر نیست هیچ چیزی را به گردن بگیرد. برنامه که نداشت و گفت برنامه هفتم و چهارچوبهای کلی نظام و ابلاغی رهبری را دنبال می کنم. هیئت دولت را هم به گردنِ این و آن انداخت و به صراحت از رهبر معظم انقلاب هزینه کرد در حالی که می دانیم و می دانند که اینگونه که می گفت نبود. در ادامه هم اگر مشکلی پیش بیاید می گوید انتخاب من نبود و برنامه هم از من نبود. با تمام این اوصاف، رای مجلس به همه کابینه دکتر پزشکیان، شاید تا حدی تعجب آور باشد ولی برای رسیدن به نقطه صفر، لازم است. دولت چهاردهم باید سریع مستقر شود و امورات را در دست گیرد تا جبهه مقاومت به کارش برسد. یکی دو مورد ناتمام دیگر وجود دارد که باید رفع و رجوع شود.

هنوز مانده تا به این سطح از عشق برسیم ولی خواب ماندن این طفل، روضه ها را به یادم می‌آورد

هرگزم نقشِ تو از لوحِ دل و جان نَرَوَد هرگز از یادِ من آن سروِ خرامان نَرَوَد از دِماغِ مَنِ سرگشته خیالِ دَهَنَت به جفایِ فلک و غُصهٔ دوران نرود در ازل بست دلم با سرِ زلفت پیوند تا ابد سر نَکشَد، وز سرِ پیمان نرود هر چه جز بارِ غمت بر دلِ مسکینِ من است برود از دلِ من وز دلِ من آن نرود آن چُنان مِهر توام در دل و جان جای گرفت که اگر سر برود، از دل و از جان نرود گر رَوَد از پِی خوبان دلِ من معذور است درد دارد چه کُنَد کز پِی درمان نرود هر که خواهد که چو حافظ نشود سرگردان دل به خوبان ندهد وز پِی ایشان نرود 

آقا جان برادرم سیاست پیچیدگی های فراوانی دارد. مسائل را خطی و بدونِ در نظر گرفتنِ شرایط، تحلیل نکنید. این کابینه آقای پزشکیان، به تنهایی و با قطع نظر از اتفاقاتِ بیرونی و رخدادهای منطقه ای و جهانی، کابینه قابل دفاعی نبود. برخی از وزرا درست انتخاب شده بودند و برخی، اصلا در حد وزارت نبودند. وزیر نفت و وزیر بهداشت و دو سه وزیر دیگر، به هیچ عنوان شایسته تصدی این منصب نیستند. حال مجلس شورای اسلامی، به همه این کابینه رای داده و قالیباف و نمایندگان، متهم به همدستی با اصلاحات و تقابل با شهید رییسی و دکتر جلیلی شدند. این چه وضعی است؟ به نظر شما اگر اسماعیل هنیه در ایران شهید نشده بود، این کابینه می توانست از این مجلس جان سالم به در ببرد؟ شما نمی دانید که خیلی ها از آمریکا گرفته تا اروپا و کشورهای جعلی منطقه، منتظر دستپخت ظریف برای کابینه دولت چهاردهم بودند؟ آیا توجه نمی کنید که کابینه پیشنهادی پزشکیان بر خلافِ آن همه گروه و حلقه هایی بود که ظریف تشکیل داد و این کابینه به شدت، بر خلاف انتظار اصلاح طلبان است؟ تا جایی که تیغ نقد را بر پیکر پزشکیان کشیدند و وی را هدف انتقادهای شدید قرار دادند؟ فکر می کنید اگر رهبر معظم انقلاب، وعده خونخواهی شهید هنیه را نداده بود پزشکیان، چنین کابینه ای پیشنهاد می داد و مثلا وزارت اطلاعات را به حاج آقای خطیب می سپرد و وزارت کشور را به اسکندر مومنی می داد؟ اشتباه نکنید. نمی گویم رهبر معظم انقلاب، کابینه را برای پزشیکان چید. به هیچ وجه اینطور نبوده و نیست. منظورم این است که پزشکیان هم می داند شرایط کشور و جبهه مقاومت، اقتضاء خاصی دارد و باید سریع دولتش مستقر شود و کابینه ای بچیند که ماه های آینده و چه بسا سالهای پیش رو که متاثر از رویارویی مستقیم ایران و اسراییل هست را جواب دهد. قالیباف هم با لحاظ همین مسائل و شرایط، با دولت تعامل کرد. وگرنه، وزارت کشور سهم کسانی همچون پورمحمدی و مجید انصاری و رحمانی فضلی و امثالهم بود. قرار بود کسانی همچون آذری جهرمی وارد کابینه شوند. قرار بود ظریف، معاون اول باشد. خواهش می کنم عینی تر و انضمامی تر تحلیل کنید قطعا رهبر معظم انقلاب، آنگونه که پزشکیان گفت، در چینش کابینه دخالت نداشته است. اما چرا انتظار دارید که مقام معظم رهبری بلافاصله نسبت به این ادعای پزشکیان موضع گیری کند و وی را تخطئه کند. همه دنیا و به ویژه کشورهای منطقه و خصوصا ایران، منتظر، بر طرف شدنِ موانع برای رسیدن به نقطه صفر هستیم و این نقطه صفر، اقتضاءاتی دارد. به یاد دارید اختلاف نظر میر حسین موسوی با آیت الله خامنه ای در دهه شصت را؟ مقام معظم رهبری در آن برهه که رییس جمهور بودند به دستور امام خمینی، نخست وزیری میرحسین را پذیرفتند. چرا؟ چون جنگ بود. به همین خاطر هم وقتی میر حسین موسوی، قهر کرد و همچون جوانانِ خام، دولت را ترک کرد با عتاب شدید امام خمینی مواجه شد و برگشت. وضعیت الآن، به مراتب حاد تر از دهه شصت است. در آستانه جنگ جهانی سوم قرار داریم و در مرکز درگیری ها هستیم و تمام دنیا، چشم دوختند که ایران چه می کند و بیش از یک میلیارد مسلمان در دنیا، چشم امیدشان به ایران هست. انتظار داشتید مجلس، در چنین شرایطی، با کابینه پیشنهادی پزشکیان - که بسیار بهتر از چیزی بود که ظریف و اصلاح طلبان در نظر داشتند - چه کند؟ من از تمام کابینه دفاع نمی کنم. بلکه می گویم این وضعیت، اقتضای خاصی دارد.

پیشنهاد میکنم حتما ببینید زیباکلام چند وقتی است دوره افتاده و میگه چه کسی به جمهوری اسلامی ایران ماموریت داده تا اسراییل را نابود کند؟ در واقع این معنی را در ذهن مخاطب تثبیت می‌کنه که این همه گرفتاری در ایران، به خاطر یک کار بیهوده و خودسرانه ای است که سران جمهوری اسلامی ایران در قبال اسراییل انجام دادند! این شبهه را ساده نگیرید حرفهای زیباکلام بخشی از یک پروژه هست. از یک طرف سریع القلم میگوید راه توسعه ایران، از عادی سازی روابط با اسراییل میگذرد و از سوی دیگر زیباکلام میگوید جمهوری اسلامی ایران بی دلیل، خودش را درگیر مبارزه با اسراییل کرده است! حال قیس قریشی با استدلالی متین و فارغ از هر گونه سوگیری ایدئولوژیکی، منطق درگیری ایران با اسراییل را توضیح میدهد. برای فهم سخنان قیس قریشی لازم نیست مسلمان باشید. به نظرم زیبا کلام قانع نمیشود چون مسأله زیباکلام، فهم حقیقت نیست اجرای یک پروژه است البته به نظرم اینطور است شاید من اشتباه میکنم. اما چرا میگویم به نظرم زیباکلام دنبال تحقق یک پروژه هست؟ چون وی استاد تمام علوم سیاسی است و این حرفهای قیس قریشی باید از دهان زیباکلام خارج شود. هر دانشجوی علوم سیاسی میفهمد که مناسبات ایران و اسراییل تنش زاست و ربطی به جمهوری اسلامی هم ندارد.

شایان مصلح نوشته: «کربلا به رفتن نیست به شدن است وگرنه شمر هم رفت کربلا! اگر قراره با پرچم تیم ملی فلسطین بری کربلا چه فرقی داری با شمری که پیرو عمر بود؟» در نزد این فوتبالیست، علی علیه السلام نباید برای درآوردن خلخال از پای زن یهودی، ناراحت میشد و افسوس میخورد! مسأله، شایان مصلح نیست. او یک فوتبالیست است در دستگاه شیرازی ها. همین! تفکر شیرازی ها و حجتیه و ...، آخرش همینه. فهمشان از دین و از نبرد حق و باطل همین هست. فهم آنها را نمیتوان کم عمق نامید. مشکل آنها عدم فهم است نه فهم بسیط. انسانهایی هستند متعلق به دویست سال پیش. به تعبیر یکی از عزیزان، امثال شایان مصلح و مهدی نصیری و حتی شیرازی ها، دویست سال دیر به دنیا آمدند. آنها متعلق به دوران قاجار یا حتی نادرشاه افشار هستند. متعلق به عصر انقلاب و حتی عصر قبل از ظهور نیستند. آنها در زمان ظهور نیز با همین نگاه کودکانه، به جبهه حق لطمه میزنند و مسخره میکنند.

نتانیاهو: نصرالله در بیروت و خامنه ای در تهران بدانند که حمله امروز اشتباه بود نکته: وقتی نتانیاهو اینطوری حرف می زنه یعنی اتفاق مهمی افتاده که حسابی محور عبری غربی رو شوکه کرده

نشد فیلمش را اینجا بارگزاری کنم. لینک را در انتهای این پست می آورم. حس تنفر و انزجار به من دست داد. داعش شاخه سینا - در مصر - را می بینید که یک نفر را که به قول خودشان، از مجاهدان بود اعدام می کنند. آنچه دردآور و منزجر کننده است علت اعدام است. شخصی در وسط گروهی سرباز ایستاده و می گوید این شخص را اعدام می کنیم چون به مرتدانِ «عز الدین قسام» در غزه، سلاح رسانده است. منظورش همان شاخه نظامی حماس در غزه است که در حال جنگ با اسرائیل می باشد. این شخصِ داعشی، مجاهدان فلسطینی را مشرکان در قتال می نامد. آنها را مرتد می نامد. متوجه هستید؟ فهمیدید داعش کجاست و حماس کجاست؟ باز هم حماس را به خاطر سنی بودن، سرزنش می کنید؟ حتی بعد از اینکه یحیی السنوار از واقعه عاشورا گفت و حتی بعد از اینکه حماس به جبهه مقاومت نامه نوشت که انشاءالله خیبر در انتظار یهود است؟ نمی گویم آنها شیعه هستند ولی به صف بندی ها نگاه کنید. ببینید چه کسانی کنار شما و چه کسانی مقابل شما هستند. داعش مقابل حماس است و آنها را مشرک و مرتد می نامد. یعنی داعش کنار اسراییل هست. امثال شایان مصلح، به نظر شما کدام طرف هستند؟ شیرازی ها کدام سمت ایستاده اند؟ صحنه تاریخ، اکنون همچون عاشوراست. یا در کنار حق ایستاده ای یا در کنار باطل. حد وسط ندارد. نمی توانی بگویی «کلاهما فی النار». نمی توانی هر دو طرف باطل هستند. برخی از اصحاب امیرالمومنین از جنگ صفین کنار رفتند و گفتند نمی دانیم حق با کدام است! فکر می کنید آن دنیا خداوند متعال، آنها را رها می کند؟ آیا آنها می توانند توجیه بیاورند که حق بر ما کشف نشد؟ به هیچ وجه. اکنون نیز برخی که خود را کنار کشیده اند همین سرنوشت را دارند. آنها کنار اسراییل هستند هر چند بگویند نیستیم. چون داعش هم می گوید کنار اسراییل و آمریکا نیستیم. لینک فیلم: khabaronline.ir/xmB25

👆اگر به شناخت حماس علاقه دارید این پست و پنج پست بعدی را حتما مطالعه کنید

یک نکته مهم در حمله سنگین دیروز حزب الله به اسراییل وجود داشت که نباید مغفول بماند. اسراییل، نزدیک یک ماه است که منتظر انتقام ایران و یمن و حزب الله لبنان است. بهترین سناریو برای اسراییل این بود که این سه، سریع به اسراییل حمله کنند تا اسراییل از وضعیت سرگردانی بیرون بیاید. یکی از احتمالات جدی هم این بود که حزب الله و یمن و ایران، با هماهنگی یکدیگر به اسراییل حمله کنند و مثلا اول، حزب الله، شلیک کند تا سامانه های پدافندی اسراییل اعم از گنبد آهنین و فلاخن داوود و پیکان یک و دو، اشباع شود و بعد، بلافاصله یمن شروع کند و در آخر هم ضربه نهایی را ایران بزند. سناریوی جالبی بود ولی اکنون اتفاقی برای اسراییل افتاده که از هر وضعیتی، بدتر و مرگبارتر است. حزب الله در امنیتی ترینِ وضعیتِ منطقه، به امنیتی ترین نقاط اسراییل ضربات سنگینی زده و بعد اعلام کرده که این انتقام ما بود و ما تصمیم گرفتیم جدا از ایران و یمن، عمل کنیم. فهمیدید چطور شد؟ یعنی تا الآن هر چه اسراییل منتظر حمله بوده دو برابر آن را باید منتظر حمله ایران و یمن باشد. تمام ادوات نظامی و اطلاعاتی اروپا و ناتو و امریکا و کشورهای عربی هم باید همینطور مراقبت کنند از این رژیم تا زمانِ انتقامِ ایران و یمن برسد. باور کنید منتظر گذاشتنِ اسراییل در این وضعیت، تجربه بسیار وحشتناکی را به مردم و نظام جعلی آن، تحمیل می کند. بماند که چه هزینه های سرسام آوری را باید کشورهای عربی و آمریکا و ناتو بابت این انتظار تحمل کنند. فرض کنید پناهگاه ها همیشه آماده و مردم هر لحظه منتظر حمله باشند. اخیرا منشه امیر گفته بود قرص آرامبخش در اسراییل کمیاب شده. مانند کمیاب شدنِ ماسک در اوایل کرونا😁 یک زمانی بود اسراییل طرحِ «مرگِ با هزار خنجر» را برای ایران مطرح کرد. الآن برای خودش شده مرگ با ترس. بگذارید همین پرچم سرخ انتقام بر بالای گنبد نازنین مسجد جمکران بماند تا وقتش برسد.

از این ترکیب خیلی خوشم میاد اللهم احفظهم

این هم فوق العاده بود اللهم انا لانعلم منهم الا خیرا

من واقعا نگران هستم. دکتر پزشکیان، نگران کننده حرف می زند. اصلا نمی داند چه می گوید. امروز در وزارت خارجه برای تودیع و معارفه رفت. در ابتدای سخنرانی خود گفت: آسایش دو گیتی، تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا. واقعا جایگاهی که در آن قرار گرفته را نمی داند. شاید هم می داند و عمدا این اشعار را می خواند. الآن دشمنان جمهوری اسلامی چه کسانی هستند؟ غیر از آمریکا و اسراییل، جمهوری اسلامی، دشمنی دارد؟ الآن با این دو موجود خبیث چه کنیم آقای پزشکیان؟ مدارا کنیم؟ نمی دانی که چهل سال مدارا کردیم و ضربه خوردیم؟ نمی دانی فلسفه نظام سلطه به رهبری آمریکا و البته صهیونیسم، موجودیت جمهوری اسلامی را بر نمی تابد؟ من نمی گویم در جلسه تودیع و معارفه وزیر خارجه، شعار مرگ بر آمریکا بده. بلکه می گویم حواست باشد که نقشه راه اصلی وزارت خارجه، حکمت عزت و مصلحت است نه با دشمنان مدارا. اصلا حافظ این شعر را برای زمانه ای دیگر سرود. وگرنه ما الآن به جای حافظ، باید آیات سوره توبه را بخوانیم که فرمود: قاتلوا ائمة الکفر بأنهم لا أیمانَ لهم. دنباله صحبت های پزشکیان در جلسه مذکور، فاجعه بود. حرفهایی میزد که خجالت آور بود. می گفت الآن فردا قرار هست رییس جمهور ترکمنستان بیاید ایران. ما نمی دانیم چه باید بگوییم و چه بخواهیم و ... . از خاطرات خودش می گفت که ما را می فرستادند سفرهای خارجی و نمی دانستیم که آنجا چه بگوییم و چه مطالبه کنیم و ... . آقا فاجعه هست ایشان. خدا کند آقای عارف، این رییس جمهور را کنترل کند. چه دادیم و چه گرفتیم! وقتی کفران نعمت کردیم خداوند، رییسی را گرفت و ... . بماند. سید ابراهیم دلتنگ تو هستیم.

برو آخر حقیقت رو در بیار. به دردت می خوره اگر تزکیه نباشه؟ اصلا بهترین فقیه باش. بالاترین مفسر باش. دقیق ترین فیلسوف باش. به چه کار می آید اگر تو را به جهنم بکشاند؟