eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35.1هزار عکس
16.3هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
مولا جان چشمم به انتظار تو تر شد نیامدی اشکم شبیه خون جگر شد نیامدی گفتم عصر جمعه تو از راه میرسی عمرم در این قرار به سر شد نیامدی تا خواستم به جادۂ وصل تو رو کنم غفلت مرا رفیق سفر شد نیامدی 🍃مولا ی عزیزتر از جانم🍃 از بس برای آمدنت دیر میشود⚘ آخر، نگاهِ آینه هم پیر میشود⚘ خوابِ هزار ساله ی شبهای انتظار⚘ کی با صدای سبزِ تو تعبیر میشود؟⚘ بی تو غریب و شب زده ایم پس کی آفتاب⚘ از مشرق‌‌ِ نگاه‌ِ تو تکثیر میشود؟⚘ لبریزیم از تهاجمِ یکریزه مبهمی⚘ بُغضی که سخت بی تو نفس گیر میشود⚘ مولای من! به حرمتِ آلاله ها قسم⚘ بی تو دل از زمین و زمان سیر میشود⚘ صبحی طلوع کن و بزن رنگ‌ تازه ای⚘ بر این غروبِ کهنه که دلگیر میشود.⚘ 🌹جهت سلامتی و تعجیل ظهورش...صلوات🌹 https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_یادت_باشد، داستان عاشقانه و زندگی #شهید_حمید_سیاهکالی_‌مرادی🌷 #فصل_اول #قسمت_چهارده
🕊🌹🔹 🌹 🔹 ، داستان عاشقانه و زندگی 🌷 ...🌷🕊 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 :اگر یه روزی برم سرکار یا برم دانشگاه، خسته باشم،حوصله نداشته باشم غذا درست نکرده باشم خونه شلوغ باشه شما ناراحت نمیشی؟ گفت اشکال نداره زن مثل گل می مونه حساسه شما هر چقدر هم که حوصله نداشته باشی من مدارا می کنم خلاصه به هر دری زدم حمید روی همان پله اول مانده بود از اول تمام عزم خودش را جزم کرده بود که جواب بله را بگیرد محترمانه باج می داد و هر چیزی می گفتم قبول می کرد حال خودم هم عجیب بود حس می کردم مسحور او شده ام با متانت خاصی حرف می زد وقتی صحبت می کرد از ته دل محبت را از کلماتش حس می کردم بیشترین چیزی که من را درگیر خودش کرده بود حیای چشم های حمید بود یا زمین را نگاه می کرد یا به همان نمکدان خیره شده بود. محجوب بودن حمید کارش را به خوبی جلو میبرد گویی قسمتم این بود که عاشق چشم هایی بشوم که از روی حیا به من نگاه نمی کرد با این چشم های محجوب و پر از جذبه می شد به عاشق شدن در یک نگاه اعتقاد پیدا کرد عشقی که اتفاق می افتد و آن وقت یک جفت چشم می شود همه زندگی چشم هایی که تا می خندید همه چیز سرجایش بود از همان روز عاشق این چشم ها شدم آسمان چشم هایش را دوست داشتم گاهی خندان و گاهی خیس و بارانی....🌹🍃 ... 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_یادت_باشد، داستان عاشقانه و زندگی #شهید_حمید_سیاهکالی_‌مرادی🌷 #فصل_اول #قسمت_پانزد
🕊🌹🔹 🌹 🔹 ، داستان عاشقانه و زندگی 🌷 ...🌷🕊 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 نیم ساعتی از صحبت های ما گذشته بود که موتور حمید حسابی گرم شد بیشتر او صحبت می کرد و من شنونده بودم یا نهایتا با چند کلمه کوتاه جواب میدادم انگار خودش هم متوجه سکوتم شده باشد پرسید شما سوالی نداری؟ اگر چیزی براتون مهمه بپرسید برایم درس خواندن و کار مهم بود گفتم من تازه دانشگاه قبول شدم اگر قرار بر وصلت شد شما اجازه میدین ادامه تحصیل بدم و اگر جور شد برم سرکار ؟حمید گفت:مخالف درس خوندن شما نیستم ولی واقعیتش رو بخوای به خاطر فضای نامناسب بعضی دانشگاه ها دوست ندارم خانمم دانشگاه بره البته مادرم با من صحبت کرده و گفته که شما به درس علاقه داری از روی اعتماد و اطمینانی که به شما دارم اجازه میدم دانشگاه برین سرکار رفتن هم به انتخاب خودتون ولی نمیخوام باعث بشه به زندگی لطمه وارد بشه. با شنیدن صحبت هایش گفتم: مطمن باشید من به بهترین شکل جواب این اعتماد شما را میدم راجع به کار هم من خودم محیط مر دونه رو نمی پسندم اگه محیط مناسبی بود میرم ولی اگر بعدا بچه دار بشم و ثانیه ای حس کنم همسرم یا فرزندم به خاطر سرکار رفتنم اذیت میشن قول میدم دیگه نروم...🌹🍃 ... . هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 ...‌ https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️🍃⭐️🍃⭐️🍃🍃⭐️🍃⭐️🍃⭐️ ای‌کاش دوست داشتنت فقط مختص حالات اضطرارمان نباشد... ای‌کاش دعاهایِ مان برای آمدنت فقط برای جمعه های دلتنگی نباشد... ای‌کاش بی قراری هایِ مان فقط برای غروب نفسگیرِ جمعه نباشد... ای‌کاش چشم انتظاری هایِ مان همیشگی باشد... ای‌کاش که ای‌کاش هایِ‌مان فقط در زمان ناامیدی نباشد... ای‌کاش... و من خسته تر از ای‌کاش های همیشگی... ای‌کاش بیشتر دوستت بدارم مهربانترینم... 😓🙏 https://eitaa.com/piyroo ⭐️🍃⭐️🍃⭐️🍃⭐️🍃⭐️🍃⭐️🍃
17.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایتگری شـــ🌷ــهدایی قسمت 301 داستان عجیب شهید مدافع حرمی که از قلیان و خالکوبی به آزادگی و شهادت رسید! وقتی داستان اخراجی ها تکرار می شود... روایت تکاندهنده و حماسی ثریا از شهید مدافع حرم مجید قربانخانی. شهدای مدافع حرم، معجزه دهه چهارم انقلاب #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ 💐 🌸اخلاق خوب 🍃اعتقادات مذهبی قلبی اش خیلی زیاد بود، منیتی نداشت بدون اینکه در ظاهر بخواهد به مردم نشان دهد. ☘همش در نهانش بود نه آشکار بلکه فقط بین خودش و خدایش بود. 🌱بدییی اگر در خانواده و دیگران می دید زود فراموش می کرد ولی خوبیشون را حسابی به خاطر می سپرد و قدر دانشان بود... 🌿طاقت نداشت غم خانواده و یا کسی را ببیند همیشه سعی می کرد خانواده و اطرافیانش را از خود راضی نگه دارد. 🌴بله! همین خوبی هایش بود که از آن یک شهید ساخت. 🕊 🌴چرا یه عده همیشه دنبال لغزش‌های مردم اند🍒 « بدنبـال لغـزش هـای مؤمنیـن نباشیـد، که هـر کـس بدنبـال ایـن مطلب باشـد، خـداونـد عیبـهای او را آشکار کنـد.» "پیامبرِمهربانی(صلی الله علیه وآله) https://eitaa.com/piyroo 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
8.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه اعلام خبر پيدا شدن پيكر مطهر شهيد مجيد قربانخاني به مادر بزرگوارشان باحضور فرماندهان و هم رزمان شهيد خوش آمدي دلاور https://eitaa.com/piyroo 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷