eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35هزار عکس
16.3هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
:  ناصر یارمحمدیان نهم خرداد ۱۳۴۶، در شهرستان چشم به جهان گشود. پدرش ، آهنگر و جوشکار بود. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سال ۱۳۶۱ به عنوان در جبهه ها حضور يافت. چهاردهم آبان ۱۳۶۲، در بر اثر اصابت به سر و پا توسط نیروهای ملعون عراقی به فیض نائل آمد. او شهید از شهید خانواده است. مزار و این شهید بزرگوار در گلستان شهدا اصفهان واقع است. فرازهای از شهید: اولین وظیفه ای که بر گردن تمامی ما مسلمین است از است، از این احکام برای انسان ها آمده است و این موضوع باعث می شود که به خدا نزدیکتر شویم. در مجالس عزاداری شرکت کنید که این مجالس است. از می خواهم کامل اسلامی را رعایت کنند که حفظ این سد محکمی در مقابل ابرقدرت های جهان است و در غیر اینصورت را پایمال کرده اید. مواظب باشید از حد اسلام خارج نشده و هیچ موقع را تنها نگذارید. از دعاهای ، ، و غافل نشوید. از نترسید و به طرف و بروید. در آخر بدانید: سعادتی برای یاران واقعی اسلام است. https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
‍ 🌷شهیدمحمداحمدی جوان 📅تاریخ تولد : ۵ اسفند ۱۳۶۸ 📅تاریخ شهادت : ۱۳ آذر ۱۳۹۴ 🥀مزار شهید : شهرستان تنگستان 🕊محل شهادت : سوریه 📌چندبار دیگر تقویم را چک می‌کنم، درست بود! انگار ذهنم درست می‌گفت او فرزند بود! سندش جمعه پنجم اسفند بود. مصادف با شب رسول اکرم خانواده احمدی جوان، صاحب طفلی شدند. پدر خانواده بنا بر حدیث و اینکه عید مبعث بود نامش را محمد گذاشت. و از اینجا روزگارِ آغاز می‌شود. 🌹سال‌ها با عجله جلو می‌روند و را با خود می‌برند. بزرگ می‌شود، مرد می‌شود و خودش را وقف کار می‌کند. از تکریم خانواده تا شب‌های که برنامه مفصلی داشتند. محمد همه جوره ایستاده بود، بی‌هیچ گله و شکایتی، فقط برای ! و خدا چه زیبا آنها که از مال‌ها و جان‌ها و می‌گذرند را مژده داده... 🕊محمد هم در این محفل راه داشت. زمانی پرونده‌اش تکمیل شد که هوای در سرش افتاد. نمی‌شد کنترلش کرد. مدام از شرایط آنجا می‌گفت، را می‌خواست! مادر که راضی شد از پی آن برآمد که حلالیت بگیرد. همه می‌دانستند که قرار نیست هر رفتی برگشتی داشته باشد ولی که این قاعده و قانون‌ها سرش نمی‌شد... ✨حلال کردند و فهمیدند بار دیگر او را به اسم محمد احمدی جوان نمی‌بینند بلکه پیکری خوابیده در را با نام می‌بینند. و قصه در سوریه همین‌گونه رقم خورد. شب جمعه همزمان با تاسوعای حسینی وقت بود. باز هم ! 🌿رزق‌هایی که از این شب‌ها به دستش می‌رسید تمامی نداشت! حالا رزق در این شب و مناسبتی که همیشه برایش از جان مایه می‌گذاشت نصیبش شده بود. چند روز در بستر خوابید و درد کشید، دقیق نمی‌دانم. ولی خوب می‌دانم شب جمعه بود که جام را به کامش ریختند و سند پرواز را به نامش زدند. و امروز سالی است که از پروازش می‌گذرد و امشب نیز شب جمعه‌ است. در شب زیارتی یادمان باش برادر... ♡ ✍نویسنده :مهدیه_نادعلی ‍‌ https://eitaa.com/piyroo