#تلنگــــــــر
💰 #پول_خورد نباشیم!!
یک وقت هایی؛
بعد از دو شب #نماز_شب!
بعد از چند روز #روزه مستحبی!
بعد از چند روز #تسبیح چرخاندن!
بعد از یک #کار_فرهنگی در فضای #مجازی و #حقیقی!
و ...
کلی #سر و #صدا راه می اندازیم که آقا چرا ما #امام زمان رو نمی بینیم!؟
کلی هم خودمون رو #تحویل میگیریم!
شاید جلو #آیینه هم بریم و ببینیم که #به_به!!
چقدر #نورانی شدیم!!
اونی که دونه درشت بشه!
مخلص بشه!
خالص بشه!
برای #امام_زمان_عج
سر و صدا راه نمیندازه...
به قول حاج حسین یکتا؛
اون #پول_خوردِ که سر و صدا داره!
اسکناس صدایی ازش در نمیاد...
#دونه_درشت بشیم!
#خالص بشیم!
امام زمان #ماموریت هاشو به ما بسپاره!
تمام #امید امام زمان(عج) #ما هستیم...
که شهید نیکو کلام در حاج عمران بهش میگفتن!
چرا یک روز #تیر_بار!
یک روز #آر_پی_جی!
یک روز ...
یک روز ...
گفت: به من #میگن کجا برو!!
به ما هم میگن!؟ #جا_نمونیم
#شهدا_گاهی_نگاهی
❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ https://eitaa.com/piyroo
🌼بسم الله الرحمن الرحیم 🌼
✋🏻#اعتراض_ممنوع !✋🏻
💥جشن چهل سالگی انقلاب یک #حماسه بزرگ ملی است !
💥یک #سمفونی وحدت است !
💥اینجا نباید هرکسی #ساز خودش را بزند !
💥حتی ساز #انتقاد هم اینجا کاربردی ندارد !
💥انتقاد از دولت و مجلس ومسئولین و ... ... همه در جای خود #محفوظ است !
💥اما اینجا نقطه #تلاقی همه انرژی متراکم ملت برای نمایش #قدرت ملی است !
💥اینجا دیگر #فرقی نمی کند که حسن روحانی #سخنران باشد یا علی لاریجانی یا جهانگیری و یا امام جمعه ...
💥اینجا حسن روحانی بعنوان #نماینده یک ملت می خواهد از #هویت انقلاب اسلامی در برابر #دشمنان قسم خورده دفاع کند !
💥اینجا از آن #مقاطع حساسی است که نباید بر #علیه روحانی بعنوان رییس جمهور قانونی این کشور #شعار داد !
💥اینجا هرکسی که #سخنران باشد حرفش #اقتدار ملی است !
💥اینجا همه و همه #سرباز انقلابند !
💥راهپیمائی ۲۲ بهمن باید #نمایش اقتدار و وحدت ملی باشد !
💥حواسمان را جمع کنیم !
💥اینجا محل #شعار بر علیه #دولت و #مسئولین نظام نیست !
💥دشمن برای #این روز بزرگ #نقشه دارد !
💥می خواهد #حماسه ۲۲ بهمن را در حد یک #اعتراض به وضع موجود تقلیل دهد !
💥شاید #فتنه از همینجا #سر برآورد !
💥مبادا #فریب این بازی کثیف #دشمن را بخوریم !
💥اینجا دولت و مجلس و قوه قضائیه و #همه دولتمردان با همه #انتقاداتی که به آنها داریم در #کنار مردم هستند !
💥از اینجا نباید پیام #تفرقه به دنیا #مخابره شود !
💥اعتراض مردم به #وضع موجود در جای خودش #محفوظ است !
💥اما ۲۲ بهمن #جای این #حرفها #نیست !
💥ممکن است دوستانی بر من #خرده بگیرند !
💥اما باور کنید #شعارهای تفرقه انگیز و اعتراضی #گرای دقیق به دشمن برای #وارد کردن#ضربه ای خطرناک است !
💥شعار بر #علیه دولت و مسئولین در ۲۲ بهمن درنهایت به #ضرر کشور و ملت تمام می شود !
💥مبادا در این#تله_خبیثانه دشمن #گرفتار شویم !
💥در ۲۲ بهمن فقط یک #صدا از #تمامیت انقلاب دفاع می کنیم !
💥💥۲۲ بهمن روز #دفاع جانانه از #امام انقلاب است !
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
شهیدی که هرهفته سرقبر مادرش را #صدا میزند‼️‼️
🍃هر سال روز مادر که می شود خواب می بینم سیدمهدی روی سرم گلاب می پاشد، هدیه ای به من می دهد و پیشانی ام را می بوسد.😘
✨هر هفته پنج شنبه ها بر سر مزارش می روم و هنگامی که قبرش را می شویم، ناگهان از دِل قبر سید مهدی مرا صدا می زند و چند بار می گوید:
- مامان!🌹
سه بار این کار را انجام می دهد. سرم را روی قبر می گذارم و با سیدمهدی دردِ دل می کنم.💔
#شهید_مستجاب_الدعوه
سید مهدی غزالی
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✨#شــهدا خیلی ها را #صدا میزنند
ولی فقط #عده ای میشنوند
ودعوت شــهدا را #لبیک میگویند.✨
🥀#رفاقت با شــهدا رفاقت زمین با آسمان است🥀
🍂رفیقشان که شدی #دستگیرت میشوند... 🍂
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
#قسمت_سی_دوم
💢مى توانى ببینى که اکنون #حسین چه مى کند.... #اسب 🐎را به سمت #لشکر! دشمن پیش مى راند،
یا شمشیر 🗡را دور سرش مى گرداند...
و به سپاه دشمن #حمله مى برد
یا #ضربه_هاى_شمشیر و نیزه را از اطراف خویش دفع مى کند،..
یا سپر به #تیرهاى_رعدآساى دشمن مى ساید،
🖤یا در محاصره نامردانه #سیاهدلان چرخ مى خورد، یا به ضربات نابهنگام اما هماهنگ عده اى ، از اسب #فرو_مى_افتد...آرى ، لحن این لاحول ، آهنگ فرو افتادن خورشید بر زمین است.
تو ناگهان از زمین کنده مى شوى...
و به سمت #صدا پر مى کشى و از فاصله اى نه چندان دور، #ذوالجناح را مى بینى که بر گرد سوار فرو افتاده خویش مى چرخد،... و با هجمه هاى خویش ، #محاصره دشمن را بازتر مى کند.
💢چه باید بکنى ؟
حسین به #ماندن در خیمه #فرمان داده است... اما دل 💓، تاب و قرار ماندن ندارد... و دل مگر حسین است و
فرمان #دل مگر غیر از فرمان #حسین ؟
اگر پیش بروى فرمان پیشین حسین را نبرده اى و اگر بازپس بنشینى ، تمکین به این دل حسینى نکرده اى.کاش حسین چیزى بگوید.. و به کلام و #حجتى #تکلیف را روشنى ببخشد.این صداى اوست که خطاب به تو فریاد مى زند:
🖤دریاب این #کودك را!
و تو چشم مى گردانى... و #کودکى را مى بینى که بى واهمه از هر چه سپاه و لشکر و #دشمن به سوى حسین مى دود... و پیوسته #عمو را صدا مى زند.
تو جان گرفته از فرمان حسین ،
تمام توانت را در پاهایت مى ریزى و به سوى کودك خیز بر مى دارى....
#عبداالله صداى تو را مى شنود...
و حضور و تعقیب را در مى یابد اما بنا ندارد که گوش جز به دلش و سر جز به حسینش بسپارد....
💢وقتى تو از پشت ، #پیراهنش را مى گیرى و او را بغل مى زنى ،گمان مى کنى که به #چنگش آورده اى و از رفتن و گریختن بازش داشته اى . اما هنوز این گمان را در ذهن #مضمضه نکرده اى...
که او چون ماهى چابکى از تور دستهاى تو مى گریزد.. و خود را به امام مى رساند.در میان #حلقه_دشمن ، #جاى_تو نیست... این را #دل_تو و #نگاه_حسین هر دو مى گویند....
🖤پس ناگزیرى که در چند قدمى بایستى و ببینى که #ابجربن_کعب شمشیرش را به قصد حسین فرا مى برد
و ببینى که #عبداالله نیز دستش را به #دفاع از امام بلند مى کند...
و بشنوى این کلام کودکانه عبداالله را که:تو را به عموى من چه کار اى خبیث زاده ناپاك!و ببینى که #شمشیر، سبعانه فرود مى آید و از دست نازك #عبداالله عبور مى کند،...
💢آنچنانکه دست و بازو به پوست ، #معلق مى ماند.و بشنوى نواى (وا اماه ) عبداالله را که از اعماق جگر فریاد مى کشد... و #مادر را به #یارى مى طلبد.
و ببینى که چگونه حسین او را در آغوش مى کشد... و با کلام و نگاه و نوازش تسلایش مى دهد:صبور باش عزیز دلم! پاره جگرم ! زاده برادرم ! به زودى با پدرت دیدار خواهى کرد و آغوش #پیامبر را به رویت گشاده خواهى یافت و...
🖤 و ببینى ... نه ... دستت را به روى چشمهایت بگذارى تا نبینى که چگونه دو پیکر #عمو و #برادرزاده به هم دوخته مى شود.... حسین تو اما با اینهمه زخم ، هنوز ایستاده مانده است... ناى دوباره برنشستن بر اسب را ندارد اما اسب را تکیه گاه کرده است تا همچنان برپا بماند.
آنچه اکنون براى تو مانده ، #پیکر غرق به خون عبداالله است و #جاى_پاى خون آلوده حسین.#حسین تلاش مى کند که از #جایگاه توو خیمه 🏕ها #فاصله بگیرد...
💢و جنگ را به میانه #میدان بکشاند.
اما کدام جنگ ؟جسته و گریخته مى شنوى که او همچنان به دشمن خود پند مى دهد، نصیحت مى کند... و از عواقب کار، برحذرشان مى دارد. و به روشنى مى بینى که ضارب و #مضروب خویش را انتخاب مى کند. از سر تنى چند مى گذرد و به سر و جان عده اى دیگر مى پردازد.اگر در جبین #نسلهاى آینده کسى ، نور #رستگارى مى بیند، از او #درمى_گذرد...
#ادامه_دارد....
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
- - ------••~🍃🌸🍃~••------ - -
https://eitaa.com/piyroo
- - ------••~🌸🍃🌸~••------ - -
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
2⃣7⃣#قسمت_هفتادو_دوم
💢و در آغوشش میگیرند...
و تو گمان مى کنى که هم الان آرام مى گیرد و صبر مى کنى.... بچه، بغل به بغل و دست به دست مى شود اما #آرام_نمى_گیرد.پیش از این هم #رقیه #هرگز آرام نبوده است.... از خود #کربلا تا همین #خرابه.... لحظه اى نبوده که آرام گرفته باشد، لحظه اى نبوده که بهانه پدر نگرفته باشد، لحظه اى نبوده که اشکش خشک شده باشد،
لحظه اى نبوده که با زبان کودکانه اش
مرثیه نخوانده باشد.
🖤انگار که #داغ_رقیه ، برخلاف سن و سالش ، از همه #بزرگتر بوده است.
به همین دلیل در تمام طول راه،...
و همه منازل بین راه ، #همه ملاحظه او را کرده اند، به دلش راه آمده اند،
در آغوشش گرفته اند، دلدارى اش داده اند، به تسلایش نشسته اند و یا لااقل پا به پاى او گریسته اند. هر بار که گفته است : _✨کجاست پدرم ؟ کجاست حمایتگرم ؟ کجاست پناهگاهم ؟
#همه با او #گریسته_اند...
💢و وعده #مراجعت پدر از سفر را به او داده اند.هر بار که گفته است :
_✨عمه جان! از ساربان بپرس که کى به منزل مى رسیم .#همه تلاش کرده اند که... با نوازش او، با سخن گفتن با او
و با دادن وعده هاى شیرین به او، رنج سفر را برایش کم کنند... اما #امشب انگار ماجرا فرق مى کند.... این گریه با گریه همیشه متفاوت است . این گریه، گریه اى نیست که به سادگى
آرام بگیرد... و به زودى پایان بپذیرد.
انگار نه خرابه ، که #شهرشام را بر سرش گذاشته است این دختر سه ساله....
🖤فقط خودش که گریه نمى کند،
با مویه هاى کودکانه اش، همه را به گریه مى اندازد... و ضجه همه را بلند مى کند.
تو هنوز بر سر سجاده اى که از سر بریده حسین مى شنوى که مى گوید:_✨خواهرم! دخترم را آرام کن.تو ناگهان از سجاده کنده مى شوى و به سمت #سجاد مى دوى... او رقیه را در آغوش گرفته است ، بر سینه چسبانده است و مدام بر سر و روى او بوسه مى زند...
💢و تلاش مى کند که با لحن شیرین پدرانه و برادرانه آرامش کند اما موفق نمى شود.... تو بچه را از آغوشش مى گیرى... و به سینه مى چسبانى...
و از #داغى_سوزنده_تن_کودك وحشت مى کنى._✨رقیه جان! رقیه جان! دخترم! نور چشمم! به من بگو چه شده عزیز دلم! بگو که در خواب چه دیده اى! تو را به جان بابا حرف بزن... #رقیه که از #شدت گریه به #سکسکه افتاده است، بریده بریده مى گوید:
🖤_✨بابا، #سربابا را #درخواب دیدم که در #طشت بود و یزید بر لب و دندان و صورت او چوب مى زد. بابا خودش به من گفت که بیا.با تو هر زبانى که بلدى...
و با هر شیوه اى که همیشه او را آرام مى کرده اى... ، تلاش مى کنى که آرامش کنى و از یاد پدر غافلش گردانى ،...
اما نمى شود، این بار، دیگر نمى شود.
گریه او، بى تابى او و ضجه هاى او #همه_کودکان و #زنان خرابه نشین را و #سجاد را آنچنان به گریه مى اندازد...
که خرابه یکپارچه #گریه و #ضجه مى شود و #صدا به #کاخ_یزید مى رسد....
💢یزید که مى شنود؛
دختر حسین به دنبال سر پدر مى گردد، #دستورمى_دهد که سر را به خرابه بیاورند....#ورودسربریده_امام_به_خرابه ، انگار تازه #اول_مصیبت است.
#رقیه خود را به روى سر مى اندازد...
#ادامه_دارد....
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo